«واقعگرایی به ما حکم میکند که برای تغییر واقعیت از خیالپردازی خود کمک بگیریم و این امیدی است که جامعه ما به آن نیاز دارد»؛ این سخن «سارا شریعتی» جامعهشناسی نامآشنا در همایش «امید اجتماعی در ایران» است. دیروز و در کنار سخنان شریعتی با عنوان «روزی فرا خواهد رسید»، «مصطفی ملکیان»، فیلسوف نامدار اخلاق هم از عقلانیت امیدورزی گفت و امیدواری به صاحبان قدرت و سیاستمداران را یک «امیدواری ابلهانه» دانست.
ابتدای این همایش، هادی خانیکی دبیر علمی همایش علمی امید اجتماعی با بیان اینکه اندیشه برگزاری همایش علمی امید اجتماعی در ایران یکسال پیش در اسفندماه ١٣٩٥ رقم خورد، گفت: «دوستان در موسسه رحمان به فکر این افتادند که دهمین سال تأسیس این نهاد مدنی را چگونه پیش ببرند. از موضوعاتی که ترجیح داده شد به آن پرداخته شود، مسأله امید اجتماعی بود. حدود خردادماه سالجاری نخستین نشستهای برنامهریزی این همایش با حضور محققان، پژوهشگران و استادان تشکیل شد و شورای علمی مرکب از ١٧ محقق و استاد دانشگاه تعیین شدند و با عشق و علاقه و اندیشه، این نشست را پیش بردند.»
خانیکی با بیان اینکه نکته اصلی اینجاست که از چه منظری به امید اجتماعی میپردازیم، گفت: «آیا هدف ما این است که از باب نصیحت و گفتاردرمانی، جامعه آسیبدیده را ترمیم روانی و اجتماعی کنیم؟ آیا میخواهیم تصویر بیمسأله را از جامعه ترسیم کنیم یا آنقدر جامعه را تیره میبینیم که بخواهیم به زبان علمی و تخصصی تصویر تیره را بیان کنیم. نه، ما نیامدهایم برای گفتاردرمانی. یکسال ما برای این همایش زحمت کشیدهایم و دوستان زیادی در این مدت، دست ما را نگرفتند و گفتند شما چرا در این شرایط، سخن از امید اجتماعی میزنید؟ ما جواب دادیم وقتی در دایره بسته روشنفکری، آکادمی و سیاست قرار میگیریم، حق داریم آنقدر وقایع واژگون میشود که وقتی این حلقه را میشکنیم و میان مردم میرویم، میبینیم مسأله متفاوت است.»
خانیکی در ادامه گفت: ناامید اجتماعی محصول پیدانکردن راه است: «ولی درجامعه، خیلیها راه خودشان را پیدا میکنند. در جامعه یاوری فرهنگی، فقط و فقط امید با ساختن مدرسه و ایجاد امکان تحصیل برای بچهها تولید شده است. برای اولینبار در یک نشست علمی، نوآوری شد و در کنار چهرههای آکادمیک، برخی از فعالان جامعه مدنی حضور یافتند. کارتنخوابی که توانسته بود به مشکل خود غلبه کند و به کمک دیگران بیاید و خیلی از کارتنخوابها را به وضع بهتری برساند، درباره تجارب خود سخن گفت. وقتی از دایره آکادمیک خارج میشویم، میبینیم امید در جامعه زنده است. معلوم میشود در زیر سطوح جامعه، حیاتی وجود دارد که ما برای کشف آن حیات میتوانیم کاری کنیم تا در کنار آن، باورها و اعتقادات ما زنده بماند که ناامیدی را برابر با کفر میداند. برای همین امیدوارانه به پیشبرد همایش علمی امید اقدام کردیم.»
بیان واقعیات نباید جامعه را دچار دلسردی کند
در ادامه این مراسم، «مصطفی معین»، مدیر موسسه رحمان و وزیر پیشین علوم با بیان اینکه نمیتوان واقعیات را نادیده گرفت ولی به معنی این نیست که بیان واقعیات جامعه را دچار دلسردی میکند، گفت: «قطعا در ایجاد انگیزه قویتر برای برخورد با مشکلات و موانع به همه ما کمک خواهد کرد.»
او در توصیف شاخصهای بحران در جامعه گفت: «افزایش تعداد قربانیان آسیبهای اجتماعی، کاهش سن آسیبدیدگان، مسأله خشونت، اعتیاد، فحشا و ایدز که هدفگیری آن بیشتر به سمت جوانان و زنان است، افزایش جرم و خشونت، افزایش ورود زندانیان به زندانها، شاخصهای افتخارآمیزی نیست. نابسامانی خانوادهها، کودکآزاری، زنآزاری، مردآزاری و ناهمزبانی، همه اینها آسیب است و خبر خوبی نیست.»
معین ادامه داد: «تعداد رسمی کودکان کار و خیابان ٢میلیون نفر اعلام شده که این تعداد میتواند خیلی بیشتر باشد. شاخصهای زیادی وجود دارد، تلفات جادهای کماکان ادامه دارد و بیشتر مشکل آن، عوامل انسانی است. حوادث، سوانح طبیعی، پیامد زلزلهها تغییر نکرده است. معلوم نیست در بم ١٠هزار نفر تلفات دادیم یا ٤٠هزار نفر. همزمان در کالیفرنیا زلزلهای با همان شدت رخ میدهد و فقط چند نفر مجروح میشود. آلودگی هوا، شیوع بیماریهای روانی که دومین بیماری بعد از قلب و عروق است، گسترش فقر و حاشیهنشینی که یکسوم جمعیت شهری ما را تشکیل میدهد، احساس تبعیض و بیعدالتی، فساد اداری و مالی، افزایش مصرف دخانیات و موادمخدر که اخیرا در بین خانمها بیشتر شده است، ما حتی حاضر نیستیم به خاطر درآمد تنباکو، تولید سیگار را محدود کنیم. کالاییشدن همه چیز از فرهنگ، آموزش و صداوسیما یک آفت است.»
وزیر اسبق علوم با بیان اینکه افزایش جمعیت معتادان و خانوادههای درگیر اعتیاد، کاهش سطح شادی و نشاط و امید اجتماعی را میبینیم، گفت: «آسیبهای اجتماعی کوه یخی است که نقطه بروز مشکلات را نشان میدهد. علتالعلل این مسأله، احساس نابرابری و وجود تبعیض و بیعدالتی است. این علتالعلل است. ضریب جینی ما که سال ٢٠٠٩ اعلام شده، ناامیدکننده است. جامعه نسبت به ٤-٣دهه گذشته فقیرتر شده است. درآمد سرانه بین ٣٥٠٠ تا ٣٧٠٠دلار است. کشورهای توسعهیافته ٥٠هزار و ٦٠هزار دلار درآمد سرانه دارند و متوسط جهانی حدود ١١هزار و ٥٠٠دلار است. جامعه دچار فقر است و علت اصلی فقر هم بیعدالتی و تبعیض است که درنهایت به یأس و ناامیدی و زوال جامعه میانجامد.»
معین با بیان اینکه در ٢٠١٢ در ایران، ٢٧درصد نرخ بیکاری جوانان را داشتیم و الان این مسأله به ٣١درصد رسیده است، گفت: «الان در پنجره سنی هستیم که تاکنون نداشتیم. جوانان کمترین هزینه را از لحاظ بهداشت و درمان دارند و دارای بیشترین بازده هستند. رنسانس و جهش کشورها در این مرحله اتفاق میافتد ولی برای ما آسیب شده است. در دوره مهرورزی، جمعیت دانشجویی ما دوبرابر شده است. فارغالتحصیل بیکار، بیشتر تحقیر میشود تا فردی بیسواد. ما جزو ١٠ کشور زلزلهخیز دنیا هستیم. ژاپن از ما بدتر است ولی در زلزله تلفات نمیدهد. ما در مداری زلزلهخیز هستیم ولی مهمتر از گسلهای زمینشناسی، گسلهای اجتماعی ماست. گسلهای نسلی، طبقاتی و مانند آن، مانع پیشرفت است. عامل اصلی عقبافتادگی، همین گسلها، نداشتن سرمایه اجتماعی و بیاعتمادیهاست. از لحاظ شاخص نابرابری جنسیتی، وضع ما قرمز است. هشدار است. در آزادیهای مدنی، استخدام، اشتغال، خانواده، زنان و همه چیز وضع نگرانکننده است. مردسالاری تاریخی، برداشت نادرست از دین و مذهب باعث شده نیمی از جمعیت بهرهوری در سطح خانواده و جامعه نداشته باشند. این کفران نعمت بزرگی است.»
معین با بیان اینکه شاخص امید به آینده و احساس خوشبختی و شادی را در سطح جهان بررسی کردهاند و رتبه ما در سال ٢٠١٧ از بین ١٤٩ کشور ١٠٨ بوده است، گفت: «این دون شأن جامعه ماست. با انقلاب و استعدادهای کمنظیر انسانی و زیرزمینی، این وضع را داشته باشیم. بهترین شاخص ما مربوط به آموزش است. گزارش سازمان ملل متحد نشان میدهد در سال ٢٠١٧ از بین ١٥٥ کشور ما رتبه شادی و امید به آیندهمان ١٠٨ است. این با پتانسیل بسیار بالای کشور ناسازگار است. در سال ٢٠١٣ رتبه ما ١١٥ بوده است. دوسال بعد رتبه ١١٠ شده، در پارسال رتبه بهتر شده ولی امسال باز هم بدتر شده است. همین که به هر دلیلی نتوانستهاند به وعدهها عمل کنند یا درصد تحریکات بیشتر شده، این شاخص هم سقوط کرده است.»
از ارایه آمارهای نگرانکننده دوری کنیم
نخستين سخنرانی که دیروز پشت تریبون تالار همایشهای دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامهطباطبایی قرار گرفت «حسین سلیمی» رئیس این دانشگاه بود که از سخنرانان این همایش درخواست کرد بر طبل ناامیدی نکوبند و از ارایه آمارهای نگرانکننده بپرهیزند؛ چراکه جامعه نیاز به امید و اعتماد دارد. او در ادامه با اشاره به ارزش و اهمیت انتقاد دانشجویان بحث خود را آغاز کرد و با تشریح اهمیت مفهوم اعتماد و امید در جامعه، کوبیدن بر طبل ناامیدی و بیاعتمادی را از بزرگترین مشکلات جامعه ایران دانست. امید و اعتماد و نسبت این موضوع، بخش بعدی سخنان رئیس دانشگاه علامهطباطبایی بود: «کسانی که امید را از دست میدهند، به طور کامل از دست میدهند، نمیتوانند بر مشکلات غلبه کنند و حتی حیات فیزیکیشان را از دست میدهند. امید در شرایط ما با مقوله دیگری به نام اعتماد درگیر است؛ اعتمادی که بنیان حیات اجتماعی است و با مفهوم دولت ارتباط برقرار میکند. در اندیشه اجتماعی جدید برخی متفکران میگویند جامعه چیزی نیست جز اعتماد؛ تمام رفتارهای اجتماعی انسان مبتنی بر اعتماد است. اگر اعتماد اجتماعی وجود نداشته باشد تمام کنشهای اجتماعی امکان تحقق ندارد.» اشاره به بحثهای جناحی در ایران و نسبت این بحثها با ایجاد ناامیدی هم بخش دیگر سخنان سلیمی بود: «اتفاقی که در کشاکشهای جناحی میافتد، این است که بنیان اعتماد و امید را به بهانه رقابت جناحی میزنیم که بنیان اعتماد اجتماعی را از بین میبرد. آیا رسیدن به بخشی از قدرت آنقدر ارزش دارد که بنیان امید اجتماعی که استمرار یک جامعه را به وجود میآورد، از بین ببریم. این بخشی از کشاکشهای طولانی در جامعه ماست.» او در ادامه از لزوم بازگرداندن امید اجتماعی سخن گفت: «اگر امید اجتماعی را برنگردانیم، حتی امکان حل مشکلات اولیه آبوهوا نیز وجود نخواهد داشت. خواهش من از محققان، استادان و دانشجویان این است که راههای بازگشت و تقویت امید اجتماعی را نشان دهیم.»
امید یک امر مثبت اخلاقی است؟
سخنان مفصل «مصطفی ملکیان» با موضوع «عقلانیت امیدورزی» بخش پراستقبال روز نخست همایشی بود که قرار است به بحث و بررسی درباره امید اجتماعی بپردازد. ملکیان که بیشتر با نظریه «عقلانیت و معنویت» شناخته میشود، دیروز هم عقلانیت امید را بررسی کرد و با اشاره به ویژگیها و خصوصیات امیدورزی، امید به صاحبان قدرت و سیاستمداران را غیرعقلانی دانست. او در ابتدا بحث خود را با بررسی امید شروع کرد. ملکیان با این توضیحات درباره جنبه اخلاقی امیدورزی سراغ موضوع دیگر بحث یعنی جنبه عقلانی امید رفت و با اشاره به اینکه واژه امید عموما به معنای احساس و گاهی هم به معنای عقیده بیان میشود، گفت که نمیتوان درباره احساس به صورت عقلانی سخن گفت و تلاش کرد به معنای دوم یعنی عقیده از منظر عقلانی بپردازد: «از منظر عقلانی میشود این امید را مورد بررسی قرار داد اما درخصوص اینکه آیا این عقیده را میتوان به لحاظ عقلانی موجه نشان داد یا خیر، نیاز به یک سلسله پیشزمینه هست که در ادامه در مورد آنها بحث خواهم کرد. اولا مفهوم امید همواره فردی است. به این معنا که همواره افرادی هستند که شخصا امیدوارند؛ به عبارتی امید صرفا جایش در روان و ذهن و ضمیر فرد فرد اعضای جامعه است. از این منظر امید همواره جنبه فردی و روانشناختی دارد؛ پس چرا صحبت از امید اجتماعی میشود؟» او در ادامه از لزوم تفکیک درباره عقلانیت امید سخن گفت و دو حالت را برای این موضوع بیان کرد: «امید اجتماعی یا به این معنا است که اکثر افراد جامعه امید دارند؛ از این منظر فرضا چون بیش از ٥٠درصد جامعه به چیزی امید دارند پس میتوان به آن عنوان امید اجتماعی را اطلاق کرد اما گاهی عنوان امید اجتماعی به لحاظ تعلق این امید به کار میرود. اینکه فرد امید به چه چیزی دارد؟» ملکیان در پاسخ به این پرسش ادامه داد: «اگر فرد امید به اتفاق رویدادی که فایده آن برای همه جامعه است، داشته باشد، پس به آن امید اجتماعی گفته میشود. اگر این معنا را مورد توجه داشته باشیم، امید اجتماعی صرفا چهار مصداق خواهد داشت: امنیت، رفاه، عدالت و آزادی؛ چرا که از بعد اجتماعی تنها همین چهار مورد را میتوان بهعنوان آرمان تعریف کرد. پس به صورت خلاصه امید اجتماعی در معنای دومش یعنی امید به تحقق یکی از این چهار رویداد مطلوب.»آیا از هر کسی میشود هر امیدی را داشت؟
فیلسوف نامدار اخلاق، بحث خود درباره عقلانیت امیدورزی را به اینجا رساند که آیا امید فقط به تحقق موضوعی است یا اینکه این امید تحقق آن موضوع را از قِبَل فرد دیگری طلب میکند؟ ملکیان در پاسخ به این پرسش تلاش کرد که عقلانیبودن این امید را بررسی کند و در اینباره گفت: «امید از این جنبه نیز دو وجه دارد. امید گاهی «امید به...» است بدون «از». اما بعضی امیدها «امید به...» هستند همراه با «از». گاهی ما امید داریم به جامعه آزادی برسیم اما کاری ندارم که توسط چه فرد یا گروهی انجام میشود اما گاهی نیز امید به عدالت اجتماعی از سیاستمداران یا شهروندان داریم. تا گفته میشود «از» بحث اینکه امید عقلانی است یا نیست، بحث دیگری میشود. در واقع بحث این است فردی یا افرادی که تحقق امید را از او توقع داری، در میزان عقلانیت آن تأثیر دارد. برهمین اساس میشود پرسید آیا از هر کسی میشود هر امیدی را داشت؟» او ادامه داد: «یک بحث دیگر این است که امید همیشه ناظر به وقوع یک رویداد مطلوب است و همیشه این امید میتواند از جانب کسی باشد، اما سوال این است که آیا رویدادهای مطلوب رویدادهاییاند که خوشی زندگی ما را تأمین کنند؟ یا موجب بهبودی آن شوند؟ یا در جهت بهروزی آن را طلب میکنند؟ بهعنوان مثال، آیا اینکه تعداد بیسوادان جامعه کم بشود، موجب خوشی جامعه ما خواهد شد یا خوبی آن یا بهروزی جامعه؟» ملکیان در ادامه با اشاره به اینکه امید همیشه یک امیدوار دارد، به طرح سوال دیگری پرداخت: آیا هر فردی به لحاظ عقلانی حق امیدواری را دارد؟ و در توضیح این موضوع گفت: «به لحاظ افراد هم عقلانیت امید متفاوت است. افراد امیدوار باید ویژگیهای خاصی داشته باشند. فرضا من اهل مطالعه نباشم، اما امید به پذیرش در کنکور پزشکی داشته باشم، عقلانی نیست، اما ممکن است برای برادر یا خواهرم دقیقا همین امید عقلانی باشد. اگر از امیدواربودن مراد معنای عقیده آن است، دراین صورت برخی از ما امیدواران، امیدمان ناعقلانی هست و برخی عقلانی.» اما اگر اثبات شود که امیدواری، عقلانی نیست، امید در درون افراد از بین میرود؟ ملکیان در اینباره هم گفت: «در اینجا روانشناسان معتقدند امید زوالپذیر نیست. الکساندر پوف میگوید امید تا ابد باقی خواهد ماند. بعید نیست در میان ما افراد بسیاری علیرغم آنکه اثبات شده است امیدمان غیرعقلانی است، با این وجود همچنان امیدمان باقی باشد. به عبارتی میشود امید ابلهانه و امید احمقانه هم داشت.»
واقعگرایی حکم میکند خیالپرداز باشیم
«سارا شریعتی»، جامعهشناس و عضو هیأتعلمی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران، هم بهعنوان یکی از سخنرانان روز اول این همایش، بارها از لزوم مسئول و متعهدبودن دانشمندان و جامعهشناسان سخن گفت. او عنوان سخنرانی خود را با وامگرفتن از یکی مقالات امیل دورکیم، «روزی فرا خواهد رسید» انتخاب کرده بود. از این روز موعود و شرایط رسیدن به آن سخن گفت و با تأکید بر اینکه نسل دیروز ما امید اوتوپیایی داشت، به توضیح درباره علم جامعهشناسی و نسبت آن با امید پرداخت: «جامعهشناسی آیا دانشی امیدوار است یا ناامید؟ کسی که جامعهشناسی خوانده، با این سوال کموبیش آشناست که در ادبیات فرانسه به آن بدبینی جامعهشناختی میگویند. موضوع کارشان ساختارها و نهادهاست. چنین برمیآید این ساختارها و قیود اجتماعی اینقدر سنگین هستند که ما صرفا با اراده خودمان نمیتوانیم آن را تغییر دهیم. در جامعهشناسی این بحث است بعد از مدتی تحصیل جامعهشناسی، افراد منفعل و ناامید میشوند و حس میکنند هیچ کاری نمیتوانند بکنند.» این جامعهشناس ادامه داد: «دلیل این بدبینی به موضوع مطالعه جامعهشناختی برمیگردد. واقعیت اجتماعی موضوع مطالعه جامعهشناس است و واقعیت ناامیدکننده است. هرگاه درباره مشکلات و آسیبها میخواهند صحبت کنند، میآیند سراغ جامعهشناسی. میگویند بر طبل بدبینی نکوبید، چرا این بحث مطرح میشود؟ بحث جامعهشناسان در جامعه، تبعات فردی هم دارد. این واقعیت نابرابری، گسلها در جامعهشناس هم تأثیرات روانشناختی مشخص بدبینی و ناامیدی میگذارد. پس امیدهای جامعهشناسی چیست؟»
در ادامه این همایش نوبت به پنلهای تخصصی درباره امید اجتماعی رسید که «سعید مدنی» به عنوان مدیر پنل «چیستی امید اجتماعی» از مفاهیم متفاوت این امید سخن گفت. این جامعهشناس با بر شمردن موارد امید اجتماعی، درباره امید عمومی گفت: «یکی از موارد امید اجتماعی، امید عمومی است که از بالا به پایین تزریق میشود. دیگری امید جمعی است که به گروه و جمعی امید میدهد. در انتخابات اغلب به مردم امید عمومی میدهند. دولت هم همین کار را میکند و دایم هم وعدههایی میدهند که محقق نمیشود و نوعی ناامیدی به جامعه میدهند البته این به معنای ایجاد ناامیدی در جامعه نیست؛ چون یک جامعه هیچوقت بدون امید نمیشود و از جایی امیدش میبرد و به جای دیگری امید میبند. مثلا سال ۹۱ در آذربایجان زلزله آمد و گفتند خانههای مردم را دو ماهه میسازیم و بعد از دو ماه امید معلوم شد که این اتفاق نمیافتد و مردم امیدشان از دولت قطع شد و امیدها به سمت گروههای دیگر رفت.» او در ادامه با تأکید بر اینکه بین امید فردی و امید جمعی یک رابطه پیچیدهای وجود دارد، درباره فرآیند گذار از امید فردی به امید جمعی هم گفت: «این فرآیند سه جزء دارد. من فکر میکنم برای زندگی بهتر نیاز به عدالت بیشتر در جامعه داریم. این موضوع را جمعی میبینیم و یک جمع تلاش میکند به این وضعیت بهتر برسد. این سه بخش امید جمعی است که میتواند در یک خانواده، محله، شهر یا منطقه ایجاد شود. در دولتهای دموکراتیک امکان ایجاد امیدهای جمعی بیشتر است چون افراد راحتتر ارتباط میگیرند و کارها را پیش میبرند.» مدنی در ادامه امید اجتماعی را محصول جمعشدن شبکههایی از امیدهای جمعی دانست و گفت: «خانواده، گروههای مردمنهاد و... میتوانند امید جمعی را ایجاد کنند؛ امید اجتماعی محصول جمعشدن شبکههایی از امید جمعی در یک جامعه است. از طریق گروههای مختلف که امید جمعی دارند امید اجتماعی شکل میگیرد. دو معیار برای آن مطرح شده که یکی محتوای امید است؛ نکته دوم هم مشی یا مسیر رسیدن به وضع مطلوبتر است. موقعی امید شکل میگیرد که جامعه برای رسیدن به نقطه مطلوب تلاش کند.