مصطفی مصریپور- روزنامه نگار: ایران همچنان در بین 10 فولادساز برتر دنیاست و بزرگترین تولیدکننده فولاد در غرب آسیا و شمال آفریقا محسوب میشود، مزیتهای نسبی تولید فولاد در ایران فعلا پابرجا هستند و رکوردهای قبلی نیز حفظ شدهاند؛ اما با بروز برخی اتفاقات در حوزه زیرساختی و سیاستگذاری دولت و همچنین ورود پرقدرت برخی بازیگران منطقهای به صنعت فولاد، نگرانیها نسبت به حفظ این جایگاه و آینده این صنعت در کشور افزایش یافته است. سوال مهم این است که در کنار وجود مزیتهای نسبی تولید فولاد در ایران، تا چه حد به مفهوم تابآوری در این صنعت پرداخته شده و آینده فولاد در ایران به کدام سو خواهد بود؟
صنعت فولاد طی 10سال اخیر مخاطرات متعددی را تجربه کرده است؛ اما شاید برای اولین سال است که این ریسکهای انباشته، به وضوح خود را در صورتهای مالی منعکس کردهاند. مخاطراتی همچون قطعی برق در تابستان، قطعی گاز در زمستان، قیمتگذاری دستوری، هزینههای سربار متورم، تامین مالی با نرخهای بهره نجومی و افزایش بهای تمام شده تولید و حمل همگی اتفاقاتی را رقم زدند تا در گزارش عملکرد 6ماهه برخی شرکتهای بزرگ زنجیره تولید به جز فولاد مبارکه شاهد عقبگرد جدی نسبتهای سودآوری باشیم. نگرانیها زمانی بیشتر میشود که در مییابیم کسری برق و گاز در کوتاه مدت و میان مدت کاهش نخواهد یافت و حفظ وضعیت موجود نیز نیازمند میلیاردها دلار سرمایهگذاری جدید در حوزههای زیرساختی اعم از نیروگاه، شبکه برق، مخازن گازی و کمپرسورهای چاههای نفت و گاز است.
بر اساس گزارش عملکرد 6 ماهه شرکتهای فولادی در کدال، فصل تابستان به دلیل قطعی برق و تشدید مشکلات تولید، فصل پر دردسری برای فولادسازان بود و فولاد مبارکه با افت 3 درصدی سود این فصل نسبت به بهار، جزو خوبها و در صدر جدول تابآوری قرار گرفت، در همین ردهبندی، سود تابستان ارفع و هرمز 45درصد افت داشت و فولاد خوزستان با افت 88 درصدی سود در مرز زیان قرار گرفت. البته به نظر میرسد مشکلات صرفا منتج از قطعی برق نبوده؛ چرا که گلگهر در تابستان برای اولین بار در 50 فصل اخیر زیان ساخت و با وجود ثبات قیمت فولاد در محدوده 500 دلار، در این فصل 700 میلیارد تومان زیان شناسایی کرد. این اتفاق در حالی رخ داده که حاشیه سود این شرکت معدنی- فلزی در سال 92 برابر با 76درصد و در کفترین حالت خود در تابستان سال گذشته برابر با 15درصد بوده است. افزایش قیمت کلوخه تامینی از سایر معادن، نیاز ارزی شرکت و اجبار به صادرات برای تامین این نیاز ارزی با قیمتی کمتر از قیمت داخل و تحمل هزینه 20دلاری حمل و عوارض و ... افزایش هزینههای مالی طرحهای توسعه و رشد هزینه سربار عواملی است که روند زیانسازی در تابستان کگل را تسریع کرده است.
مشکلات زنجیره ارزش اعم از قطعی برق، گاز و مشکلات زیرساختی از یکسو و رشد نرخ سود بانکی و افزایش نرخ تامین مالی از دیگر سو، عملا نیمی از صنایع کشور را دچار چالش سودآوری کرده است. بر اساس آمارهای موجود در کدال، حاشیه سود عملیاتی سه ماهه دوم سال بنگاههای بزرگ مقیاس کشور برای 6 شرکت از 55 شرکت منفی شده و برای 29 شرکت زیر 30درصد است که عملا توان رقابت با نرخ سود سپردهها را ندارد و اجرای هرگونه طرح توسعه در این شرکتها با نرخهای فعلی بهره از صرفه خارج خواهد بود. این عدد برای فولاد مبارکه 40درصد، چادرملو 36درصد، گهر زمین 32درصد، ارفع 33درصد، فولاد خراسان 32 درصد، فولاد جنوب کیش 32درصد، آلیاژی ایران 29درصد، صبا فولاد 30درصد، هرمزگان 21درصد، سیرجان 20درصد، فولاد خوزستان 4درصد و ذوب آهن منفی 1درصد بوده است که همگی با افت نسبت به فصل بهار دنبال شدهاند.
با بررسی صورتهای مالی و اجزای بهای تمام شده شرکتها به وضوح میتوان دریافت که دوره افزایش تولید به هر قیمت و غفلت از مفاهیم بهرهوری و گلوگاههای زنجیره ارزش به سرآمده و شرکتهای فعال در معدن و صنایع معدنی به جای سرمایهگذاریهای عظیم در توسعه کمی باید برای بهبود تابآوری خود با حفظ ظرفیت فعلی بر بهرهوری تولید، تنوع بخشی به پرتفوی درآمدی خود و بهرهگیری از هوشمندسازی و روشهای نوین کاهش بهای تمام شده تمرکز کنند. عدم توجه به این موضوعات تا حدی پیشرفته که فارغ از اتفاقات بازارهای جهانی، سوددهترین فعالیتهای سالهای قبل با زیان عملیاتی همراه شده و بیم آن میرود که رفتهرفته بر تعداد شرکتهای زیانده و بدون صرفه در زنجیره معدن افزوده شود.