تریلر «فقط یک تصادف بود» ساخته جعفر پناهی، فیلمساز ایرانی، موفق به کسب نخل طلای جشنواره فیلم کن در هفتاد و هشتمین دوره این رویداد شد. این دومین بار در تاریخ سینمای ایران است که یک فیلم ایرانی برنده نخل طلای کن میشود. پیشتر عباس کیارستمی با فیلم «طعم گیلاس» در سال ۱۹۹۷موفق به دریافت این جایزه شده بود. البته جایزه نخل طلا در آن سال به طور مشترک به «طعم گیلاس» عباس کیارستمی و فیلم «مارماهی» ساخته شوهی ایمامورا داده شد. دریافت این جایزه با واکنشهای متفاوتی روبهرو شده و درحالیکه کاربران شبکههای مجازی از این اتفاق خوشحال شدند اما خبرگزاری فارس در گزارشی نوشته مسائل سیاسی پیرامون جعفر پناهی در داخل ایران در آرای هیات داوران جشنواره کن بیتاثیر نبوده و نکته قابل ذکر در مورد فیلم پناهی این است که بسیاری دیگر بر این موضوع صحه گذاشتهاند که با فیلمی معمولی طرف هستند.
این خبرگزاری نوشته مارکوس اوزل، سردبیر کایهدو سینما، فیلم پناهی را از ۴ ستاره تنها لایق یک ستاره دانست و دیگر منتقدان این مجله معتبر همچون تیری مرانگر، شارلوت گرسون و اولیویا کوپر هادیان نیز دو ستاره به فیلم اعطا کردهاند.
گبرلو در ادامه نوشته است: فیلم «یک تصادف ساده» را ندیدهام و نمیتوانم قضاوتی داشته باشم اما برآیند نگاه اکثر کارشناسان و متخصصان ایرانی و خارجی که در کن حضور داشتند، این بود که «یک تصادف ساده» فیلم قابلاعتنایی در قد و قواره یک جشنواره جهانی در کنار آثار شاخص دیگر نیست و بیشتر آن را یک بیانیه سیاسی غیرسینمایی میدانند. نوع جایزه هم که جشنواره کن بهخصوص با ترکیب هیات داورانش اهدا کرده برآیند نگاه متداول سیاسی این جشنواره است. بااینحال، نمیتوان برای بزرگترین جایزه سینمایی که از معتبرترین جشنوارههای سینمایی جهان است و صدها شبکه اطلاعرسانی آن را رصد میکنند و تریبون بزرگ جهانی برای ایران محسوب میشود، خشنود نبود و به سینماگران ایرانی تبریک نگفت. چون روزی ممکن است موضوع فیلم فراموش شود اما جایزههای بزرگ و ماندگار فراموششدنی نیستند.»
گبرلو در بخش دیگری از یادداشتش نوشته است: «مجموعه این نظرها و خواستهها ، یک خواسته غیرمنطقی و غیرعقلانی نیست بلکه فعلا با سیاستهای داخلی تنظیم نیست! چه بسا روزی برسد نگرشها و روشهای حکمرانی تغییر کند و او به همین خواستههای اندک برسد و مسیر طبیعی خودش را ادامه دهد. پناهی در اغلب فیلمهایش به مسائل اجتماعی، نابرابریها و محدودیتهای فردی و اجتماعی میپردازد که این نوع مضامین در بسیاری از آثار سینمای ایران وجود دارد. اصلا ذات سینما نقد و تحلیل معضلات اجتماعی است. همین فیلمهای دفاع مقدس که در جشنواره مقاومت به نمایش درآمدند، ضمن اشاره به مجاهدتهای رزمندگان، مضمون اصلیشان نقد درونگروهی بسیار تند نسبت به نگاه برخی مسوولان در دوران جنگ است. بهنظر زمان آن رسیده است که نقطهضعفها را مورد بازبینی قرار دهند و با اصلاح و تعمیر آن، از جدایی هنرمندان از حاکمیت جلوگیری کرده و فضای جامعه را از این چندقطبی و بلبشو نجات دهند و راه را برای فیلمسازان ایرانی هموار کنند.»
احمد زیدآبادی، فعال سیاسی، هم در کانال تلگرامیاش نوشت: «فیلم جعفر پناهی جایزه بهترین فیلم جشنواره کن را به خود اختصاص داده است. قاعدتا این موفقیت باید همه ایرانیان را خوشحال و سیل پیامهای تبریک را به سوی او روانه کند، اما ظاهرا اینطور نیست همانگونه که در موارد مشابه قبل اینطور نبوده است. علتش چیست؟ علل فراوانی دارد اما عمدهترینش سایه سنگین سیاست و منازعات ناشی از آن بر سر تمام شئون زندگی ما ایرانیها از جمله هنر است.»
در ادامه یادداشت زیدآبادی آمده است: «در هر قشری از جامعه، افرادی به هر دلیلی علایق سیاسی دارند و شماری از آنها تا پای ورود به منازعه سیاسی نیز پیش میروند. منازعه سیاسی بنا به سرشت خود، دوستیها و دشمنیهایی برمیانگیزد و این نیز بر داوری درباره اثر حرفهای افراد سایه میاندازد.
آقای پناهی از جمله هنرمندانی است که چه به انتخاب خود و چه به اجبار روزگار وارد منازعات سیاسی شده است و به همین دلیل اگر فیلم برگزیده او در جشنواره کن حتی «یک شاهکار هنری بیمانند» باشد، عدهای انگیزه جایزه به آن را سیاسی قلمداد خواهند کرد و اگر بهفرض فیلم در شمار فیلمهای عادی و معمولی باشد، عدهای دیگر آن را یک شاهکار واقعی و سزاوار دریافت جوایز نخست در عموم جشنوارهها معرفی خواهند کرد. بههرحال این هم بخشی از واقعیت زندگی در این گوشه از جغرافیا و چه بسا در بسیاری دیگر از نقاط جهان است و راهی جز کنار آمدن با آن نیست.»
زیدآبادی نوشته است: «من به نوبه خود به آقای پناهی تبریک میگویم، بااینحال او نباید فراموش کند که این نوع جوایز امکانات و محدودیتهای خود را دارند و بهخصوص وقتی پای سیاست و مبارزه سیاسی هم در میان باشد، در بین بخشی از جامعه توقعات غیرعادی برمیانگیزد، بهطوریکه با طرح روزانه آنها برنده جایزه گاه از شدت فشارها از رفتار طبیعی و متعادل و معمولی خود خارج میشود. بنابراین توصیه دوستانهام به آقای پناهی این است که جایزه را در جای طبیعی خود ببیند. جایزه هرچه باشد، در تواناییهای واقعی یک انسان در هر حوزهای تغییر محیرالعقولی ایجاد نمیکند.»