بازارهای موازی نظیر طلا، سکه و ارز، برخلاف بازار سرمایه عملکرد بسیار بهتری داشتند و بازدهیهای بالایی کسب کردند. این اختلاف در عملکرد بازارها باعث شد که بهمنماه برای سرمایهگذاران بازار سرمایه یکی از سختترین دورههای چند وقت اخیر باشد.
البته، مقاطع سختتری نیز در تاریخ بازار وجود داشته است. به عنوان مثال، دوران جنگ و ماه مهر هنوز هم به عنوان رکورددار سختترین و تلخترین روزهای بازار شناخته میشوند. در آن روزها، بازار هر روز با اخبار ناگوار و شوکهکننده روبهرو میشد و در شرایط بسیار دشواری قرار داشت. در مقایسه با آن دوران، شرایط امروز بهمراتب آرامتر است و به نظر میرسد که این روزهای سخت نیز به زودی به پایان خواهند رسید.
تحلیل دیدگاههای مختلف درباره وضعیت بازار
بازار روز گذشته در شرایطی پیش رفت که دو دیدگاه اصلی در میان فعالان و تحلیلگران وجود داشت. این دو دیدگاه که از روزهای قبل نیز مطرح بودند، همچنان در بازار با قدرت ادامه دارند. دیدگاه اول این است که بازار هنوز دوره اصلاح خود را به پایان نرسانده و همچنان در مسیر اصلاح قرار دارد. به اعتقاد حامیان این دیدگاه، بازار به دلایل مختلف همچون شرایط اقتصادی، تحولات سیاسی و نبود اعتماد کافی میان سهامداران، هنوز نیاز به اصلاح بیشتر دارد و احتمال افت قیمتها وجود دارد. در مقابل، دیدگاه دوم بر این باور است که بازار به کف قیمتی خود رسیده و دوران اصلاح به پایان رسیده است. طرفداران این دیدگاه با استناد به ارزش دلاری بازار، تغییرات اخیر در قیمتها و اتفاقات رخداده در بازار، معتقدند که قیمتها دیگر پتانسیل افت بیشتری ندارند و به زودی شاهد برگشت و رشد خواهیم بود، مگر آنکه تحول منفی بزرگی در عرصه سیاسی یا اقتصادی رخ دهد. اهمیت سطح دومیلیون و ۵۵۰ تا دومیلیون و ۶۰۰ تومان از منظر تکنیکال، سطح دومیلیون و ۵۵۰ تا دومیلیون و ۶۰۰واحد به عنوان یک سطح مهم برای بازار شناخته میشود. بسیاری از تحلیلگران تکنیکالی معتقدند که این سطح میتواند نقطه بازگشت بازار باشد و پس از رسیدن به این سطح، شاهد بهبود و رشد قیمتها خواهیم بود. در عین حال گروهی که معتقد به اتمام اصلاح هستند، باور دارند که بازار در همین محدوده فعلی به کف خود رسیده و نیازی به افت بیشتر ندارد. این گروه معتقدند که شرایط فعلی بازار نشاندهنده آمادگی برای رشد و بهبود است و بهزودی بازار با حرکت صعودی جدیدی همراه خواهد شد.
امید به رشد پس از اصلاح
یکی از نکات مشترک بین هر دو دیدگاه این است که پس از پایان دوره اصلاح (چه در سطح دومیلیون و ۵۰۰ یا دومیلیون و ۶۰۰واحد و چه در محدوده فعلی)، بازار رشد خواهد داشت. تحلیلها نشان میدهند که این رشد میتواند قیمتها را به نزدیکیهای سهمیلیون واحد برساند. البته، میزان و سرعت این رشد بهشدت تحتتاثیر اخبار و رویدادهای مثبت یا منفی خواهد بود.
پایان ماه عسل بازار
در اوایل دیماه، دوره ماه عسل بازار به پایان رسید و بازار وارد فاز جدیدی شد. در آن زمان، در شرایط هیجانزده بازار اعلام شد که دوران خوش و بیدغدغه بازار به پایان رسیده و باید منتظر تغییرات جدید باشیم. برخی از سهامداران این پیشبینی را به شوخی گرفتند و گفتند که «آیا در محله شما ماهعسل اینقدر کوتاه است؟»
بهزودی شرایط دیماه و بهمنماه نشان داد که پیشبینیها درست بوده است. بازار با چالشهای فراوانی روبهرو شد و سهامداران روزهای تلخ و سختی را تجربه کردند. با این وجود، تحلیلها نشان میدهند که این دوران تلخ و سخت نیز پایدار نخواهد بود و بازار با کمک اخبار و رویدادهای مثبت میتواند مسیر بهتری را در پیش بگیرد.
البته باید توجه داشت که سرعت رشد آتی بازار به اندازه رشد سریع آبان و آذرماه نخواهد بود. در آن دوره، بازار به دلیل شرایط خاص و هیجانی رشد سریعی را تجربه کرد اما در شرایط فعلی، انتظار میرود که سرعت رشد ملایمتر باشد.
عوامل موثر بر مسیر آینده بازار
در روزهای گذشته به عوامل مختلفی که میتوانند بر سرعت رشد بازار تاثیر بگذارند، اشاره شده است. در حال حاضر، دو رویداد مهم شامل نوسانات دلار نیما و تحولات گزارشهای ماهانه میتوانند نقش کلیدی در تغییر روند بازار داشته باشند. نوسانات دلار نیما به عنوان یکی از عوامل تعیینکننده قیمتها در بازار سرمایه میتواند تاثیر مستقیمی بر روند بازار داشته باشد. هرگونه تغییر در نرخ دلار نیما میتواند منجر به تغییرات قیمتی در بازار شود و بر رفتار سهامداران تاثیر بگذارد. گزارشهای ماهانه شرکتها نیز نقش مهمی در تعیین جهت بازار ایفا میکنند. این گزارشها اطلاعات مهمی درباره عملکرد شرکتها و سودآوری آنها ارائه میدهند و میتوانند انتظارات سهامداران را تحتتاثیر قرار دهند.
بهطور کلی، این دو عامل میتوانند نقش مهمی در تعیین مسیر آینده بازار داشته باشند و ممکن است به بازگشت رشد و بهبود شرایط کمک کنند.
بازنگری در خوشبینی و بدبینی
در بررسی شرایط بازار روز گذشته، نکتهای که باید به آن توجه شود، پرهیز از خوشبینی بیش از حدی است که در ابتدای دی و پایان آذرماه حاکم بود. همچنین بدبینی شدید فعلی که بسیاری از سهامداران براساس آن تصور میکنند همه چیز به پایان رسیده است، نیز صحیح نیست.
بازار در دو ماه گذشته اصلاحات سنگینی را تجربه کرده است. این اصلاحات هم به لحاظ زمانی و هم به لحاظ قیمتی در بسیاری از نمادها رخ داده است. به همین دلیل، نمیتوان گفت که بازار در ابتدای مسیر اصلاح قرار دارد اما در عین حال شواهد کافی برای اینکه بتوان اعلام کرد بازار در ابتدای یک دوره رشد قوی است، نیز وجود ندارد.در شرایط کنونی اخبار و اتفاقاتی که بتواند تداوم رشد بازار را تضمین کند، هنوز نرسیده است. بنابراین، بهترین رویکرد برای سرمایهگذاران این است که بهجای منتظر نشستن و نظارهگر بودن، خود را برای مسیر بعدی بازار آماده کنند.
مسیر بعدی بازار: گزینههای رشد و فرصتهای جدید
بازار در مسیر بعدی خود، چه در سناریویی که کف قیمتی در محدوده فعلی شکل گرفته باشد و چه در سناریویی که افت بیشتری تا سطح زیر دومیلیون و ۶۰۰واحد رخ دهد، باید گزینههای جذاب و جالبی برای رشد داشته باشد. بنابراین، مهمترین وظیفه بیش از ۵۰۰نهاد مالی و ۲۰۰حقوقی و حقیقی بزرگ بازار این است که در طول پنج روز کاری آینده با دقت اخبار سیاسی، گزارشهای کدالی و سایر تحولات اقتصادی را بررسی کنند و تصمیمات مناسبی در مورد خرید سهام یا اضافه کردن گزینههای جدید به واچلیست خود بگیرند.
بهنظر میرسد که در روزهای اسفند و فروردین، شدت منفیای که در این دو ماه گذشته تجربه شد، دیگر وجود نخواهد داشت. هرگونه بهانه و یا رویداد مثبت میتواند باعث بهبود اوضاع بازار شود. امیدواری به این موضوع کاملا منطقی به نظر میرسد چرا که در شرایط فعلی اصلاحات شدیدی در قیمتها صورت گرفته و بازار به سمت تعادل بیشتری حرکت کرده است.
عوامل کلیدی برای رونق بازار
در لابهلای تحلیلهای بالا به سه عامل مهم اشاره شد که میتوانند نقش کلیدی در بازگشت رونق به بازار داشته باشند:
آرامش سیاسی: هرگونه بهبود در وضعیت سیاسی میتواند اعتماد سرمایهگذاران را افزایش داده و باعث ورود سرمایههای جدید به بازار شود.
گزارشهای مثبت ماهانه شرکتها: این گزارشها که از روزهای آینده آغاز خواهند شد، میتوانند اطلاعات مهمی در مورد عملکرد شرکتها ارائه دهند و انتظارات بازار را تغییر دهند.
تغییرات نرخ دلار نیما: این عامل بهویژه در شرایط فعلی اهمیت زیادی دارد و میتواند تاثیر مستقیمی بر قیمت سهام داشته باشد.
تحولات دلار نیما: عاملی تاثیرگذار بر تحلیلهای آینده
در مورد تحولات دلار نیما، نشانههایی وجود دارد که نشان میدهد تغییراتی در نحوه تعیین نرخ این ارز رخ داده است. طبق برخی اخبار، نرخ توافقی دلار که قرار بود براساس عرضه و تقاضا و بهصورت شفاف تعیین شود، دوباره با دخالتهای بانک مرکزی دچار تغییراتی شده است.
ظاهرا بانک مرکزی با دستکاری قیمتها و عدم پذیرش میانگین وزنی واقعی، نرخهای جدیدی را اعلام میکند. به گفته برخی واردکنندگان، نرخ دریافتی آنها در روزهای گذشته بین ۶۹ تا ۷۱هزار تومان بوده است، در حالی که نرخ اعلامی بانک مرکزی متفاوت است.
تاثیر نرخ واقعی دلار بر تحلیلهای بازار
اگر نرخ ارز توافقی به سمت واقعیتر شدن حرکت کند و به سطح ۷۰هزار تومان برسد، میتوان انتظار داشت که تحلیلگران بهزودی تحلیلها و پیشبینیهای خود را بهروز کنند. این تغییر نرخ میتواند باعث بازنگری در اکسلها و چشماندازهای مالی شرکتها شود و در نتیجه، مسیر جدیدی برای قیمتگذاری سهام و پیشبینی سودآوری شرکتها شکل بگیرد. در نهایت، توجه به این عوامل میتواند نقش مهمی در تصمیمگیری سرمایهگذاران برای ورود یا خروج از بازار ایفا کند. بنابراین، رصد دقیق اخبار و تحولات اقتصادی و سیاسی در روزهای آینده بسیار حیاتی خواهد بود.
تاثیر سرکوب نرخ ارز و حرکت به سمت واقعیتر شدن
یکی از نکات مهم در تحلیل شرایط بازار فعلی، تاثیر سرکوب نرخ ارز توافقی بر ارزشگذاری و سودآوری شرکتهاست. این نرخ نمیتواند برای همیشه به شکل سرکوبشده باقی بماند و دیر یا زود به سمت واقعیتر شدن حرکت خواهد کرد. در حال حاضر، شرایط سیاسی و تلاش برای جلوگیری از شوکدهی به بازارها از جمله دلایلی هستند که باعث این سرکوب نرخ شدهاند.
اما مانند همیشه این هزینه بر دوش اهالی بازار سرمایه افتاده است. در هر صورت، به زودی با اخبار و تحولات واقعی در نرخ دلار توافقی مواجه خواهیم شد. این تغییرات باید به عنوان زنگ هشدار برای تحلیلگران در نظر گرفته شود. آنها باید با توجه به تغییرات نرخ ارز و بررسی دقیق تابلوی بورس کالا، بهروزرسانی ارزشگذاریها و چشماندازهای قیمتی و سودآوری شرکتها را در سال آینده در اولویت قرار دهند.
تاثیر تحولات بنیادی بر روند بازار
نکتهای که همیشه باید به یاد داشته باشیم این است که در یک فضای بنیادی مثبت، بازار معمولا مسیر درستی را طی میکند. حتی اگر در کوتاهمدت نوساناتی وجود داشته باشد، بازار به زودی به میانگین ارزش واقعی خود بازمیگردد. بنابراین در شرایطی که تحولات بنیادی مانند نرخ ارز، گزارشهای شرکتها، و فضای سیاسی و اقتصادی به سمت بهبود حرکت میکند، میتوان به روند بازار اطمینان داشت.
نقاط حساس ناامیدی و تحلیل رفتار سهامداران
در ادامه مطالبی که روز گذشته درباره نقاط حساس ناامیدی و خروج از بازار مطرح شد، باید به چند نکته دیگر نیز اشاره کرد. اول این که در شرایط فعلی، پیشنهاد نمیشود که سهامداران به سبک کردن پرتفو یا خروج از بازار فکر کنند. به نظر میرسد که بازار در آستانه یک دور دیگر از رالی رشد قیمتها قرار دارد.
حرکت متفاوت در نقاط حساس بازار
نکته دوم که ممکن است برخی را به تعجب وادارد این است که از این نقطه به بعد، باید با رویکردی متفاوتتر در بازار حرکت کرد. بازار با ریسکهای مختلف سیاسی و اقتصادی مواجه است، و سهامداران باید انتظار پاداش مناسبی برای پذیرش این ریسکها داشته باشند.
اگر این بازدهیها در بازار سرمایه حاصل نشود، طبیعی است که سهامداران به دنبال جبران آن در بازارهای دیگر مانند طلا، سکه، یا ارز باشند. بنابراین، توجه به تحولات بازارهای موازی و انتخاب استراتژیهای متنوع برای مدیریت سرمایه و کاهش ریسک بسیار مهم خواهد بود.
در مجموع، بهکارگیری استراتژیهای هوشمندانه و آمادهسازی برای تغییرات احتمالی بازار میتواند به سهامداران کمک کند تا با اطمینان بیشتری مسیر سرمایهگذاری خود را ادامه دهند.
چشماندازی برای آینده بازار سرمایه
بازار سرمایه طی ماههای اخیر فرازونشیبهای زیادی را تجربه کرده و حالا در آستانه ورود به مرحلهای حساس و سرنوشتساز قرار دارد. از یکسو، تلخیها و اصلاحات عمیق قیمتی و زمانی که در ماههای اخیر پشتسر گذاشته شدهاند، میتوانند زمینهساز فرصتی برای رشد باشند. از سوی دیگر، شرایط سیاسی و اقتصادی همچنان به عنوان مهمترین عوامل تاثیرگذار در تصمیمگیری سهامداران نقشآفرینی میکنند. اگرچه دورهای از رکود و اصلاح را سپری کردیم اما نمیتوان از امیدواری به فرداهای روشن غافل شد. این بازار تاکنون بارها توانسته با پشتسر گذاشتن شرایط سخت، مسیر خود را به سمت ارزندگی واقعی پیدا کند به شرط آنکه با نگاه عقلایی به تحولات بنیادی و سیاستگذاریهای درست اقتصادی، بستر لازم برای جذب جریان پول و سرمایه فراهم شود. اما نکته حیاتی و قابل تامل این است که تصمیمگیریهای اقتصادی دولت در موضوعاتی مانند نرخ ارز و نرخ نیما، نقش تعیینکنندهای در جذب یا خروج جریان پول از بازار سرمایه دارد. هرگونه رفتار غیرعقلایی مانند سرکوب نرخ ارز، دستاندازی به سود شرکتها، و سیاستهای کنترلی غیرعلمی، میتواند جریان نقدینگی را به سمت بازارهای موازی سوق دهد و تجربه تلخ گذشته را تکرار کند. به عبارتی، این تصمیمات دولت است که آینده بازار را رقم خواهد زد. در عین حال، اگر دولت بتواند با ثباتبخشی به نرخ ارز، ایجاد شفافیت در معاملات و حمایت از سازوکار بازار آزاد، اعتماد عمومی را بازسازی کند، بازار سرمایه نیز میتواند یک بار دیگر به عنوان موتور محرک اقتصادی کشور نقشآفرینی کند. بنابراین، در آستانه ورود به ماههای پیش رو، آنچه بیش از هر چیز اهمیت دارد، آمادگی سهامداران برای تصمیمگیری هوشمندانه و انتخاب گزینههای مناسب در سبد سرمایهگذاری است. نباید در دام بدبینی محض یا خوشبینی افراطی گرفتار شد؛ بلکه باید با نگاهی واقعبینانه و تحلیلمحور به استقبال آینده رفت. به قولی، «صبح روشن در پی هر شب تاریک است.» شاید امروز فضای بازار ابری و طوفانی به نظر برسد، اما اگر این بادهای مخالف به درستی مدیریت شوند، میتوان امید داشت که طلوعی تازه و پررنگ برای بازار سرمایه رقم بخورد. از این رو، بهترین استراتژی در شرایط فعلی، آمادگی برای هر دو سناریو و تنظیم رویکرد سرمایهگذاری با توجه به اخبار و تحولات آینده است. تنها در این صورت است که میتوان به فتح قلههای جدید امیدوار بود و رشد پایدار و منطقی را در بازار سرمایه تجربه کرد.