محسن رضایی در دو سالی که آیت‏الله شاهرودی رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام بود و به علت بیماری نمی‏توانست در جلسات این مجمع شرکت کند و در بستر بیماری بود، بسیار تلاش کرد در مقام دبیر مجمع نقش موثری در هیئت عالی نظارت ایفا کند. 


سال 96 در جلسه مجمع تشخیص مصلحت نظام، هیئت عالی نظارت مجمع تشخیص مصلحت نظام به منظور نظارت بر حُسن اجرای سیاست‏های کلی نظام، ابلاغ شده از سوی رهبر معظم انقلاب تشکیل شد و اعضای آن از سوی اعضای مجمع تشخیص انتخاب شدند. اعضای 15 نفره این مجمع که اکثر آنها امروز از مخالفان FATF محسوب می‏شوند، زیر نظر آیت‏الله شاهرودی کار خود را آغاز کردند. در غیبت رئیس وقت مجمع، این محسن رضایی بود که ریاست این هیئت را به عهده گرفت. 
هیئتی که از زمان آغاز به کارش حساسیت‏ها را برانگیخت و باعث شد علی مطهری، نایب‌رئیس مجلس در نقد آن بگوید: «اگر این رویه باب شود، چیزی برای مصوبات مجلس باقی نمی‌ماند، چون مجلس هر طرح یا لایحه‏‏ای را تصویب کند، این هیئت می‏‏تواند به استناد بندی از صدها سیاست‏ کلی آن را رد کند و چون خود را قائم‌مقام رهبری در این موضوع می‏‏داند حق الزام را هم برای خود محفوظ می‏‏شمارد و در این صورت چیزی برای مجلس باقی نمی‏‏ماند».
گرچه این انتقادها راه به جایی نبرد و هیئت عالی نظارت مجمع تبدیل به یکی از مهم‏ترین اهرم‏های مجمع تشخیص مصلحت نظام شد. اهرمی که هدایتش با محسن رضایی بود و حالا می‏توانست مصوبات مجلس را هم پیش از نظر شورای نگهبان رد کند. مساله‏ای که در ماجرای لوایح مرتبط با FATF اتفاق افتاد و اعتراض دولت را به همراه داشت. حسن روحانی به عنوان رئیس‏جمهور گفت که نمی‏توان سرنوشت کشور را به تصمیم 10 یا 20 سپرد. صحبت‏هایی که برخی خطاب آن را به مجمع تفسیر کردند، اما رئیس دفتر رئیس‏جمهور با توضیح این صحبت‏های رئیس‏جمهور گفت که سخن رئیس‏جمهور به هیئت عالی نظارت مجمع اشاره داشت. هیاتی که محسن رضایی از زمان تاسیسش، نقش موثری در آن داشته است .
در همان ایام، بعد از تشکیل این هیات، عباس آخوندی که وزیر راه و شهرسازی بود با انتشار یادداشتی در پایگاه اطلاع رسانی دولت، به این رفتار و تصمیمات این هیئت ایراد گرفت و نوشت: «در موقعیتی که در وضعیت تهدید از سوی آمریکا برای محصور کردن ایران هستیم، جماعتی تحت عنوان هیئت عالی نظارت بر حسن اجرای سیاست‏های کلی نظام و با یدک کشیدن نام مجمع تشخیص مصلحت، مغایرت لایحه اصلاح قانون مبارزه با پولشویی از مجموعه لوایح پیوستن به FATF را با سیاست‏های کلی اعلام می‏دارند تا حلقه محاصره آمریکا کامل شود و روزنه‏های باقیمانده‏ی اقتصاد ایران برای مبادله‏های بین‏المللی نیز بسته شود.»
خبرگزاری جمهوری اسلامی نیز در گزارشی تحت عنوان «لوایح FATF در هیئت نظارت با عجله و بدون حضور رئیس مجمع مطرح شد» نوشت: «لوایح مرتبط با FATF در هیئت عالی نظارت با عجله و بدون حضور آیت‏الله «هاشمی شاهرودی» مطرح شد و نظرات بقیه اعضا اخذ نشده است که امیدواریم این اشتباه دیگر تکرار نشود».
سیدمحمد صدر عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام نیز به فعالیت‏های این هیئت انتقاد کرد و به ایرنا گفت: «وظیفه اصلی هیئت عالی نظارت مجمع، نظارت بر حُسن اجرای سیاست‏های کلی نظام است. در لوایح مرتبط با FATF این‌گونه مطرح شد که نظرات این هیات، همان نظرات مجمع تشخیص مصلحت نظام است اما این‌گونه نیست زیرا هرگز این نظرات در مجمع مطرح نشده است. آنچه توسط این هیئت انجام شده به لحاظ قانونی مقداری جای اشکال دارد .در ابتدای انتخاب اعضای این هیئت بحث این بود که رئیس مجمع باید رئیس این هیئت هم باشد و حتما در جلسات حضور داشته باشد؛ من فکر می‏کنم نظرات هیئت عالی نظارت با توجه به بیماری آیت‏الله سید‏محمود هاشمی شاهرودی و حضور نیافتن ایشان در جلسات این هیات، دارای اشکال باشد که البته این موضوع باید بررسی شود.» صدر هم‌چنین در مورد افزایش حساسیت‏ها نسبت به هیئت عالی نظارت گفت: «دلیل آن استفاده نادرست از این هیئت و کمی بی‏سلیقگی است. لوایح مرتبط با FAFT در این هیئت با عجله و بدون حضور آیت‏الله هاشمی شاهرودی مطرح شد و نظرات بقیه اعضا مجمع اخذ نشد که امیدواریم این اشتباه دیگر تکرار نشود.»
با این حال رضایی در مقام پاسخ به انتقادات گفت: «منتقدان گفته‏اند هیئت عالی نظارت، قوانین مجلس را رد کرده است، درحالی که رد قوانین مطرح نیست، بلکه اصلاح و انطباق آنها با سیاست‏های کلی مورد نظر است.»
با این حال تصمیماتی که برای لوایح دولت یا مصوبات مجلس در این هیئت گرفته شد، نقش این هیئت را که اعضای آن 15 نفر هستند، بیشتر کرد. در حالی که محسن رضایی از جمله موثرین این تصمیمات بود اما نامش کمتر به میان می‏آمد. تا زمانی که آیت‏الله آملی لاریجانی رئیس مجمع نشده بود، رضایی هم هدایت مجمع را برعهده داشت و هم هدایت این هیئت را. اما بعد از حضور آیت‏الله آملی نقش او کمرنگ‏تر شد. تا جایی که شایعاتی هم مبنی بر رفتن رضایی از مجمع تشخیص مصلحت در شبکه‏های اجتماعی و کانال‏های تلگرامی منتشر شد.
آخرین جلسه مجمع درباره لوایح مرتبط با FATF هم مسئله کمرنگ شدن او را به خوبی نشان می‏داد. گرچه محسن رضایی به عنوان دبیر مجمع تشخیص سعی کرد با برگزاری یک نشست خبری و پاسخ به صحبت‏های روحانی، مانند گذشته جایگاهش را نشان دهد؛ اما این رئیس جدید مجمع بود که پیش از آن واکنش نشان داده بود. واکنشی که موثرتر از صحبت‏های سردار بود. محسن رضایی دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام، در نشست خبری در پاسخ به این سوال که رئیس‏جمهور گفته است که نمی‏توان تصمیم‏گیری درباره لوایح مصوب مجلس و دولت را به دست جمعی 20 الی 30 نفره سپرد، گفت: «این حرف، حرف دوستانه‏ای نیست و حرف قانونی هم نیست. موضع قانونی به یک نفر یا 30 نفر ارتباطی ندارد و اگر قانون به جمعی اختیار داده باشد که تصمیمی را در چارچوب قانونی مشخص بگیرد، دیگر سایر موضوعات اهمیتی ندارد». واکنش محسن رضایی همراه با مدارا بود؛ اما پیش از آن رئیس مجمع تشخیص مصلحت خودش به صحبت‏های روحانی واکنش نشان داده بود. آیت‏الله آملی گفت: «رئیس‏جمهور محترم، اخیراً در خصوص مجمع تشخیص مصلحت نظام مطالبی را به تعریض بیان کردند که لحن ایشان قابل قبول نیست و این تعبیر که «۱۰،۲۰ نفر نشسته‏اند و برای مردم تصمیم می‌گیرند» هم سخنی هضم‌ناپذیر است». صحبت‏هایی که بیشتر از حرف‏های محسن رضایی بازتاب داشت و شاید همین مسئله نشان‌دهنده وضعیت جدید در مجمع تشخیص مصلحت نظام باشد. مجمعی که پیش از آن به نظر می‏رسید در غیاب رئیس فقیدش، محسن رضایی همه‌کاره آن است.

دبیری در قامت رئیس
23 مرداد سال 96 بود که بالاخره تکلیف ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام بعد از رحلت آیت‏الله هاشمی رفسنجانی مشخص شد و آیت‏الله هاشمی شاهرودی با حکم رهبری بر کرسی ریاست مجمع تشخیص مصلحت نشست. اما بیماری هاشمی شاهرودی باعث شد تعداد غیبت‏های آیت‏الله در جلسات مجمع افزایش پیدا کرد و آیت‏الله موحدی کرمانی به عنوان جانشین رئیس مجمع مدیریت جلسات را در دست گرفت. با این وجود هرجا صحبت از مجمع تشخیص مصلحت نظام می‏شد، این محسن رضایی بود که در نقش متولی ظاهر می‏شد تا جایی که حتی موحدی کرمانی که در غیاب هاشمی شاهرودی ریاست جلسات را به عهده داشت نیز آنقدرها که رضایی در اخبار مجمع حضور داشت نامش به چشم نمی‏خورد و به حاشیه رانده شد. نمونه بارز این میدان‏داری‏ها را می‏توان در جریان اختلافات و انتقادات به نوع اعلام نظر مجمع تشخیص مصلحت نظام در ماجرای لایحه الحاق ایران بهCFT دید. خودنمایی‏های سیاسی که حکایت از آن دارد که دبیر مجمع تشخیص اگرچه نتوانسته است در زمینه ریاست‌جمهوری موفق باشد اما تلاش داشت با افزایش قدرت نفوذ در مجمع تشخیص مصلحت نظام آن مشکل همیشگی‏اش را برطرف کند.
29 تیرماه سال 97 محسن رضایی با امضای نامه‏ای درباره لایحه مقابله با تروریسم (FATF)دوباره خبرساز شد. دولت پاسخ به نامه محسن رضایی را در حد رئیس‏جمهور ندید تا رئیس دفتر روحانی فقط به جمله «کار عجولانه‏ای بود که به مجمع مربوط نمی‏شود» بسنده کند. خبرسازی دیگری که محسن رضایی را در توجه رسانه‏ها قرار داد، خارج کردن موضوع سپنتا نیکنام از دستور کار مجمع تشخیص مصلحت نظام بود. این بار هم محسن رضایی در اینستاگرام نوشت: «با این همه، فضای شایعه‌پراکنی و غوغاسالاری که فرصت‌طلبان سیاسی به وجود می‏آورند، مایه برخی نگرانی‏هاست. این افراد با دروغ‏پردازی، محیط عقلانی تصمیم‏گیری را هدف قرار داده‏اند. برخی از آنها نه به ایران، نه به مردم و نه به اقلیت‏ها رحم نمی‏کنند و با سیاسی‏کاری فقط به دنبال منافع خود هستند.» رضایی معتقد بود اگر رسیدگی به پرونده سپنتا یک سال دیگر عقب بیفتد و پرونده او تعلیق شود، شاید بتوان برای اقلیت‏ها کاری کرد ولی رسیدگی فوری به آن باعث خواهد شد نظر شورای نگهبان تایید شود. نظری که باز هم با اعتراض افکار عمومی مواجه شد. این اقدامات محسن رضایی در نبود رئیس وقت مجمع باعث شد از او به عنوان موثرترین چهره مجمع تشخیص مصلحت نظام یاد شود، موضوعی که خیلی هم ادامه پیدا نکرد و با درگذشت آیت‏الله شاهرودی و آمدن آیت‏الله آملی به جای او، باز هم نقش محسن رضایی در مجمع تشخیص مصلحت نظام کم‌رنگ شد. 

16 سال نظامی‌گری و 16 سال سیاست‌ورزی
محسن رضایی 16 سال سابقه نظامی‌گری دارد و 16 سال سابقه کار سیاسی. او در اولین روزهای دولت محمد خاتمی در شهریور ۱۳۷۶ از مقام خود در سپاه استعفا کرد و بعد از مدت کوتاهی با حکم رهبر انقلاب، دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام شد و به ریاست کمیسیون اقتصاد کلان مجمع تشخیص مصلحت نیز برگزیده شد. او 16 سال در این سمت بود و دوباره به سپاه برگشت. در سال ۹۱ دلایل عدم حضورش در سپاه را «نگرانی از آینده کشور، به هدر رفتن نیرویش در پادگان‏های نظامی، عدم جابه‏جایی فرماندهان رده‌بالای سپاه، و طولانی شدن مدت مسئولیتش» عنوان کرد. اولین حضور سیاسی سردار پس از آن در انتخابات مجلس ششم بود. قرار گرفتن در لیست جناح راست در کنار محمود احمدی‏نژاد، هاشمی رفسنجانی و حسن روحانی. نبردی که با حوزه فعالیت قبلی‏اش بسیار متفاوت بود و او این بار برای تایید نیاز به رای مردم داشت. اولین حضور او در انتخابات مجلس ششم در سال ۷۸ بود. محسن رضایی در لیست جناح محافظه‌کار قرار گرفت و همین امر باعث شد اولین ناکامی سیاسی را تجربه کند. لیست مقابل او که متعلق به اصلاح‌طلبان بود، اکثر کرسی‏های مجلس را به دست آوردند. این اولین و آخرین تجربه برادر محسن در مجلس بود. او پس از این تجربه ناموفق راهی گود ریاست‏جمهوری شد و چند دوره در مقام کاندیدا یا نامزد انتخابات ریاست‏جمهوری حاضر شد. سه بار در انتخابات 84 و 88 و 92 نامزد انتخابات ریاست جمهوری شود. اگرچه سال 84 پیش از برگزاری انتخابات انصراف داد. سال ۸۸ در این میان از اهمیت بیشتری برخوردار بود. در آن سال، برای اولین‏بار بود که مناظره‏های انتخاباتی به طور زنده از صداوسیما پخش می‏شد و همین امر باعث شد مناظره محسن رضایی و احمدی‏نژاد به یکی از جنجالی‏ترین رویارویی‏های برادر محسن تبدیل شود که در آن بخشی از تاریخ ناگفته انقلاب اسلامی بازگو شد. بر اساس اعلام وزارت کشور دولت احمدی‏نژاد، محسن رضایی در این انتخابات نتوانست آرایی بیش از ۶۰۰ هزار را کسب کند و در جایگاه سوم قرار گرفت. اگرچه محسن رضایی از نتایجی که در انتخابات آورده بود راضی نبود، اما با آغاز مناقشات سیاسی اعتراض خود را ادامه نداد. در جریان حوادث سال ۸۸ هم محسن رضایی سعی کرد نقشی میانجی را بازی کند. 
آخرین تلاش محسن رضایی به خصوص در سال 92، با تبلیغ فراوان صورت گرفت. او این بار هم، مانند روال گذشته‏اش بیشتر تاکید روی اقتصاد داشت و همین امر باعث شد چندان دیده نشود و ناکامی دیگری برای برادر محسن رقم بخورد. بعد از آن حاج محسن رضایی تصیم گرفت به سپاه بازگردد. پس یک بار دیگر لباس نظامی‌گری را به تن کرد. کنعانی‏مقدم از همفکران محسن رضایی در آن زمان در پاسخ به دلایل تصمیم محسن رضایی گفته بود: «امام‏خمینی (ره) فرمودند نظامی‏ها نباید در گروه‏ها یا احزاب سیاسی باشند». محسن رضایی در کنار تجربه‏های انتخاباتی، حضور ۲۰ ساله به عنوان دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام را هم در کارنامه خود دارد. حضور او در مجمع تشخیص مصلحت نظام همواره زیر سایه آیت‏الله هاشمی رفسنجانی بود، اما با فوت آیت‏الله و روی کارآمدن هیئت عالی نظارت در این نهاد، به نظر می‏رسید نقش محسن رضایی پررنگ‏تر از همیشه شده است. 

برادری از گروه منصورون 
محسن رضایی تنها سردار ایرانی است که وارد سیاست شده و دوباره به جایگاه قبلی بازگشته است. محسن رضایی میرقائد، در شهریور سال ۱۳۳۳ در حوالی مسجدسلیمان به دنیا آمد. نام او در ابتدا سبزوار رضایی میرقائد بود، اما وقتی در سال ۱۳۵۳ برای تحصیل در رشته مهندسی مکانیک در دانشگاه علم و صنعت به تهران آمد و وارد مبارزات چریکی علیه شاه شد، با نام محسن رضایی فعالیت می‏کرد. او در آن زمان از اعضای بلندپایه گروه چریکی اسلامی منصورون بود. سابقه گروه منصورون به سال۵۳ برمی‏گردد اما این گروه از جمع شدن ۳ گروه و برادرانی رانده‌شده از سازمان مجاهدین خلق که به هم پیوستند و از سال ۵۰-۴۹ سابقه مبارزاتی داشتند، به وجود آمد. یکی گروه شهید سبحانی که در سال ۴۹-۴۸ در دزفول شکل گرفت و مبارزه را آغاز کرد و سال ۵۰ تمام افراد گروه دستگیر و روانه زندان (اهواز) شدند. گروه دیگر گروه «حزب‏الله» بود که در خرمشهر شکل گرفت و آنان نیز در سال ۵۰ دستگیر شدند و به زندان اهواز آمدند. گروه سوم محسن رضایی و دوستانش بودند. در همین دوران بود که محسن رضایی با همسرش آشنا شد. آشنایی‏ای که مانند بسیاری از مبارزان اسلامی از مسجد آغاز شد. محسن رضایی که سال اول دانشگاه را می‏گذراند به امام جماعت مسجدی در نارمک مراجعه کرد تا زمینه ازدواج او را فراهم کند. ازدواجی که از همان آغاز با مبارزات محسن همراه شد. در جریان انقلاب، در لیست ۱۲ نفره تشکیل‏دهندگان سپاه پاسداران قرار گرفت. سپاهی که او در سال ۱۳۶۰ و در اولین ماه‏های جنگ ایران و عراق، در بیست و هفت سالگی با حکم امام خمینی به فرماندهی آن رسید. حکم فرماندهی رضایی با نام محسن رضایی صادر شد و بعد از آن آقای رضایی شناسنامه المثنی گرفت و نامش را رسما به محسن رضایی قائد تغییر داد. تصویر این مهر المثنی در زمان ثبت‏نام آقای رضایی برای انتخابات ریاست‏جمهوری سال ۸۸ توجه بعضی‌ها را جلب کرد. محسن رضایی از سال ۶۰ تا ۷۶ فرماندهی سپاه پاسداران را برعهده داشت. بعد از پایان جنگ ایران و عراق تحصیلات مهندسی خود را نیمه‏کاره گذاشت و در رشته اقتصاد ادامه تحصیل داد و دکترای خود را در این رشته از دانشگاه تهران گرفت. رضایی در مقام فرماندهی سپاه پاسداران، دانشگاه‏های «امام حسین»، «علوم پزشکی بقیه‏الله» و «دانشکده فرماندهی سپاه» را تأسیس کرد.
محسن رضایی هیچگاه نتوانست راهی میان نظامی بودن و سیاستمدار بودن را انتخاب کند؛ زمانی لباس نظام از تن بیرون می‏آورد حامیان او حزب تاسیس می‏کردند و زمانی دیگر رخت نظام بر تن می‏کرد از تمایلش برای بازگشت به سپاه می‏گفت. شاید به دلیل همین تردیدها و بلاتکلیفی‏های محسن رضایی بود که فرصتی ویژه برای او به وجود نیامد.

 

روزنامه سازندگی