تلاشهای ایالات متحده آمریکا به سمتی خواهد رفت که پروژه فروپاشی درونی را که حد فاصل میان تغییر رفتار و تغییر رژیم در ایران است را فراهم سازد. دونالد ترامپ سعی میکند پرونده ایران را تا سال ۲۰۲۰ و قبل از انتخابات آمریکا به یک حد قابل قبول برساند و سال ۹۸ از این جهت میتواند سالی پر رنج و "داغ" محسوب شود. مهدی مطهرنیا کارشناس مسائل بین الملل معتقد است که ایران سال 98 با شرایط پیچیده ای در عرصه بین الملل دست و پنجه نرم خواهد کرد. او سال جدید را برای ایران سالی "داغ" تحلیل می کند. مطهرنیا در گفت و گویی مفصل با فرارو به بررسی وضعیت سیاست خارجی ایران در سال جدید پرداخته است. او در این گفت و گو رویکرد احتمالی آمریکا، اروپا، عربستان و کشورهای عربی و همچنین کشورهای همسایه، چین و روسیه را نسبت به ایران تحلیل کرده است.
با توجه به وضعیتی که سیاست خارجی ایران در سال ۹۷ تجربه کرد، تلاش ائتلاف سه ضلعی آمریکا- عربستان - اسرائیل برای افزایش فشارها بر جمهوری اسلامی ایران، خروج آمریکا از برجام، تلاشهای آشکار و پنهان برخی کشورهای عربی به رهبری عربستان به ایران و حملات گاه و بی گاه رژیم صهیونیستی در سوریه به مواضع ایران، سال آینده وضعیت ایران در سیاست خارجی چگونه خواهد بود. عدهای معتقدند ممکن است ایران و این ائتلاف مثلث وارد تقابلی نظامی در سال ۹۸ شوند، آیا این امکان را محتمل میدانید؟ سال ۹۸ چگونه سالی برای ایران خواهد بود سال جنگ است، یا سال صلح؟
سال ۹۸ به باور من سال "داغ" برای ایران است. مقدمتا باید بر این نکته تاکید کنم که آنچه آینده اندیشی و یا آنچه را که من باریخ شناسی میخوانم. اساسا در برگیرنده سه بخش کلان در باب نگاه به آینده است. نخستین بخش را تحت عنوان "آینده پژوهی" باید مطرح کرد که در آن محتملترین آینده پیشانی یک موضوع مورد توجه قرار میگیرد.
بخش دیگری از این معنا "مطالعات آیندههاست" که در آن نه یک آینده محتمل یا محتملترین آینده پیشاروی که آیندههای محتمل، ممکن و مطلوب مورد توجه قرار میگیرد. در این جاست که در آیندههای مطلوب حد ارتباط مطالعات آیندهها، "ترسیم آینده ها" به عنوان بخش سوم مطرح میشود. آنچه که در پاسخ پرسش شما بیان میشود در حوزه آینده پژوهی و مطالعات آیندههاست و به گونهای از پارادیم "آینده نگری" و نه "آینده بینی" به تببین تحولات سال ۱۳۹۸ نگاه خواهد افکند.
ساخت و پرداخت آینده در سه محیط صورت میپذیبرد. محیط داخلی یا نزدیک، محیط میانی یا محیط منطقهای و محیط بیرونی یا محیط بین الملل و براساس هر موضوعی این سه محیط از هم جدا میشوند.
در این سه محیط اساسا عرصههایی تحت عنوان نیروهای "پیشران" مطرح است. براساس آنچه که رخ داده است من سال ۱۳۹۸ را سال داغ میدانم که در سه محیط با ۱۰ نیروی پیشران بر روندها، رویدادها، تصاویر و کنشهای آینده میتوان آن را مورد توجه قرار داد.
در اولیتبندی اولویتهای آن نیز ابتدا باید به منطقه، دوم نظام بین الملل و سوم محیط داخلی اشاره کرد. اوضاع منطقه اوَلیت بررسی سال ۱۳۹۸ مورد توجه قرار دارد. وقتی پرسش از سال ۹۸ پیش میآید اولین گرانیگاه مفهومی این پرسش بر روی مسائل منطقه بار میشود.
در مسائل منطقه باید اوضاع سال ۹۸ را در چتر تنش میان ایران و آمریکا مورد بررسی قرار داد. به بیان دیگر در این سال آنچه که به عنوان موضوع اصلی مورد توجه باشد، منطق ناشی از بحران میان ایران و آمریکاست. تاکنون مسئله ایران به عنوان یک چالش در نظام بین الملل به ویژه برای ایالات متحده آمریکا مطرح بوده است. از سال ۹۷ به بعد آمریکا در پی ایجاد یک وضعیت معنا دار برای تبدیل "چالش" ایران به "بحران" بوده است. از سویی دیگر تهران نیز نتوانسته است چالش ایران و آمریکا را به مسئله تبدیل و ارادهای در این زمینه نداشته است که با تبدیل آن به مسئله به حل "چالش" کمکی کند.
در ۴۰ ساله اخیر ایالات متحده از چالش ایران به عنوان یک فرصت استفاده کرده است و با توجه به بزرگنمایی قدرت ایران در تئوری از"جنگهای نامتعادل" استفاده برده و تلاش کرده است که نه تنها حضور خود بلکه ظهور و بروز خود را نیز در منطقه افزایش دهد.
قبل از انقلاب اسلامی در ایران ایالات متحده در منطقه فقط یک پایگاه اینجرلیک را داشت و اکنون آمریکا تنها در کردستان عراق بیش از ۲۵ پادگان و پایگاه نظامی دارد. با اعراب دو معاهده نظامی بسیار قدرتمند داشته است و اگر اطراف ایران را از منظر پونزگذاری پایگاههای آمریکایی مورد توجه قرار دهیم، حجم وسیعی از نیروهای آمریکایی را در منطقه مشاهده میکنیم؛ لذا خاورمیانه و غرب آسیا کانون تحولات جدی در سال ۱۳۹۸ خواهد بود و ایالات متحده تلاش دارد تا بعد از بهره برداری از فرصتهای موجود در چالش ایران با تبدیل چالش ایران به دشمن زمینههای گذار از این خاورمیانه به شرق آسیا را تحکیم کند فلذا اوَلیت استراتژیک آمریکا حل و فصل مسئله ایران و سپس گذار از منطقه هارتلند نو (خاورمیانه) به هارتلند اولیا یا تبت و در دست گرفتن محیط پیرامونی چین خواهد بود.
پس آمریکا کلید تحولات خود را برای تئوری هژمونی مرکب از همین منطقه خواهد زد و خاورمیانه در سال ۹۸ در چتر بحران ایران و برخورد با ایران کانون تحولات جدی خواهد بود.
تلاشهای ایالات متحده آمریکا به سمتی خواهد رفت که پروژه فروپاشی درونی را که حد فاصل میان تغییر رفتار و تغییر رژیم در ایران است را فراهم سازد. دونالد ترامپ سعی میکند پرونده ایران را تا سال ۲۰۲۰ و قبل از انتخابات آمریکا به یک حد قابل قبول برساند و سال ۹۸ از این جهت میتواند سالی پر رنج و "داغ" محسوب شود. تهران نیز در این سال سیبل حملات و برنامههای کاخ سفید خواهد بود و در منطقه نیز ما شاهد شکل گیری نوعی برخورد با ایران به عنوان محوریت مسائل منطقه خواهیم بود که موجب شکل گیری محاصره منطقهای علیه ایران خواهد شد.
ترامپ در سال 97 خروج از برجام را امضا کرد
کشورهای اروپایی در این پازل چه نقشی خواهند داشت؟ در سال ۹۷ آنها سعی کردند حداقل در مسئله ایران از آمریکا فاصله بگیرند و در این رابطه با تحریم آمریکا همراهی نکردند. اروپا در برجام ماند و به تازگی کانال مالی ایجاد کرده است.
اروپا در سال ۱۳۹۸ مانند سال ۱۳۹۷ تحت تاثیر دو جریان قرار خواهد داشت. اول جریان ناشی از امضای برجام و نگاه به برجام به عنوان میراث اساسی اتحادیه اروپا در عرصه دیپلماتیک. دوم ایجاد فضای مناسب برای عدم تقابل و رودرویی مستقیم با آمریکا به به واسطه ایران است؛ بنابراین سعی خواهد کرد که روی همین خط تعادل حرکت کند، به گونهای که اینستکس را با ایران ادامه دهد، اما ادامه دادن این همکاری تنها در چهارچوب مرزهای مشخص شده آمریکا با ایران صورت میگیرد. از این رو اروپاییها نمیخواهند برجام را متوقف کنند و از سوی دیگر تا سرحد ممکن خواهان آن هستند به واسطه ایران با ایالات متحده آمریکا رودرور نشوند.
روسیه و چین سال ۹۷ نشان دادند که فاصله خود را با ایالات متحده آمریکا حفظ میکنند و از خروج آمریکا از برجام به شدت انتقاد کردند. این دوکشور از شرکای اصلی ایران هستند آنها پیشتر متهم بودند که از ایران به عنوان کارت بازی در تقابل با غرب استفاده میکنند. آیا این رویکرد روسیه و چین نسبت به ایران همچنان ادامه دارد و یا تغییری در نگاه آنها ایجاد شده است؟
روسیه و چین در پی ایجاد فضای معنادار در بهره برداری از برگ ایران برای گرفتن امتیاز از آمریکا هستند. از این رو آنها نسبت به اروپاییها گرایش شدیدی تری برای کمک به ایران از خود نشان خواهند داد، نه به این معنا که بخواهند کمکی به ایران داشته باشند بلکه در جنبه پروپاگاندا و تبلیغات با تاکید بر گزاره های بهبود بخش در ارتباط با ایران تلاش خود را معطوف به آن میکنند تا با پافشاری بر روی حقوق ایران و احتمال نزدیکی به ایران هم در بازار ایران به دستاوردها هدف گذاری شده خود برسند و هم اینکه از این اهرم استفاده کنند و درجنگ تعرفهها و تحریمهای اقتصادی از آمریکاییها امتیاز خاص خود را بگیرند؛ لذا همواره تهران برای مسکو و پکن در چند دهه اخیر یک برگ امتیاز گیری از ایالات متحده آمریکا از یکسو و یک بازار و جغرافیای بسیار مناسب برای نفوذ اقتصادی، سیاسی و نظامی از سویی دیگر بوده است.
کشورهای همسایه ایران همچون عراق، افغانستان، پاکستان، ترکیه و ... سعی میکنند در تقابل ایران و آمریکا و متحدانش میانه کار را بگیرند. روابط خود را با ایران حفظ کنند وموجبات ناراحتی آمریکا و متحدانش را فراهم نکنند. در ۹۸ رویکرد کشورهای همسایه به مسئله ممکن است به چه سمت و سویی باشد؟
کشورهای همسایه نسبت به ایران از منظر کلاسیک یک احساس انفعالی دارند. ایران در طول تاریخش بزرگترین امپراطوری و تمدن منطقه بوده است و هنوز هم میراث دار آن تاریخ تمدنی و فرهنگی است که در جهان مورد توجه و عنایت است؛ لذا از یکسو نسبت به ایران و سبقه تاریخی اش در منطقه دارای حساسیت هستند و از سوی دیگر نسبت به نظام جمهوری اسلامی ایران که با نظام بین الملل دچار چالش شده است، نگرانیهایی دارند. در همین حال کشورهای منطقه ماجرای الجزایر، قطعنامه ۵۹۸ و ماجرای برجام را دیده اند و به این میاندیشند که اگر جمهوری اسلامی ایران ایران ناگهان در برابر آمریکا نرمشی بالاتر از "نرمش قهرمانانه" را نشان دهد، به واسطه جایگاه حکومت در ایران ممکن است آنها بازنده اساسی این بازی باشند؛ لذا در این تحلیل هم کشورهای منطقه درباره ایران جوانب احتیاط را رعایت میکنند.
سناریو دیگری که کشورهای منطقه را به فکر انداخته است، امکان تغییر رژیم در ایران است. آنها به این میاندیشند که اگر یک رژیم غربگرا با گرایشهای لیبرالیستی وهمگرا با آمریکا روی کار بیاید باز هم خود را نسبت به قبل بازنده خواهند دید؛ لذا هم در همکاری با آمریکا بر علیه ایران و هم در همکاری با جمهوری اسلامی ایران در تردید کامل هستند و این وضعیت در سال ۹۸ تشدید میشود.
عربستان و امارات دو همسایه ایران هستند که در سالهای اخیر دشمنیها فراوانی با ایران از خود بروز داده اند. این دو کشور از اجزای اصلی ائتلاف ضد ایران هستند. رویکرد عربستان و امارات در سال ۹۸ درباره ایران دچار تغییر خواهد شد یا اینکه روند رفتار آنها با ایران تغییری نخواهد کرد؟
این روند ادامه پیدا خواهد کرد. سال ۹۸ سال ایجاد وحدت بیشتر میان کشورهای عربی و تلاویو علیه ایران خواهد بود. ماجراهایی در سال ۹۷ رخ داد از جمله سفر بشار اسد به تهران، استعفای ظریف، سخنان پترائوس درباره نقش سردار قاسم سلیمانی در سیاست خارجی ایران از طرف دیگر مطرح شدن این مسئله توسط پمپئو و جان بولتون حساسیت را بر فعالیتهای منطقهای ایران افزایش میدهد. دولت ایران به عنوان سپر اقدامات فرادولتی و فراحکومتی کم کم جایگاه خود را از دست میدهد.
زمینههای گذشته در جهان اسلام و جهان عرب برای تمایلات شدید اسلامی- انقلابی به تهران کاهش یافته است و دیگر جهان عرب به طور یکدست درباب ایران و آنچه که در ایران میگذرد مانند دهه قبل نمینگرد. واگرایی معنادار در میان ملتهای مسلمان و دولتها بر علیه جمهوری اسلامی نسبت به گذشته بیشتر شده است و این واقعیت را نمیتوان نادیده گرفت.
در کنار این موارد شاهد تلاشهای آمریکا برای رهبری محاصره منطقهای علیه ایران، همگرایی کشورهای عربی با اسرائیل در ورشو و تشکیل کمیسیونهای مشترک میان کشورهای عربی (نه فقط عربستان) با تلاویو هستیم. اینها نشانههای خوبی نیست و تهران باید این واقعیتها را در نظر قرار دهد.
سفر مهم حسن روحانی به عراق در روزهای پایانی سال 97
با توجه به احتمالهای پیش روی ایران در سال ۹۸ در محیط پیرامونی و جهان بین الملل، به نظر شما ایران در داخل کشور چه رویکردی در قبال اتفاقات محیط پیرامونی و عرصه بین الملل خواهد داشت. ایران با مسائل خود چگونه رودرو خواهد شد؟
سیگنالهای موجود در پیشرانهای اقتصادی، اجتماعی، فناوری، زیست بوم، سیاسی، ارزشی- فرهنگی، رسانه، امنیت و حقوق و.. نشان دهنده آن است که ایران در وضعیت نامناسب معطوف به بحران در حال حرکت است. سال ۹۸ سال تحریمهای شدید نفتی، کاهش فروش نفت و به طبع ایجاد فضایی است که مسائل اقتصادی در کشور را به عنوان محور اصلی تاثیر گذار در سال ۹۸ تحت تاثیرقرار خواهد داد. اقتصاد جهانی که ذیل تنش یا جنگ تجاری که به جنگ تعرفههای اقتصادی معروف شده است در سال جاری با شدت و ضعف بیشتری ادامه خواهد یافت. تداوم این جنگ تعرفهای بر رشد و افزایش جاسوسی اقتصادی میان قدرت جهانی منجر میشود.
در سال ۹۷ قیمت دلار در بازار ایران به ۱۹ هزار تومان هم رسید که با تلاشهای دولت کاهش یافت، اما با توجه به مشکل بزرگی که در اقتصاد ایران وجود دارد یعنی کاهش فروش نفت و دشواری وصول مطالبات فروش نفت، ممکن است کسری بودجه عظیمی را به وجود آورد. در ادامه احتمال ایجاد تورم بسیار بالا و رکود شدید در سال ۹۸ پیش بینی میشود. این موارد جامعه اقتصادی کشور را بسیار نگران کرده است.
بسیاری از دیدگاههای خوشبینانه درباره سال ۹۸ در سال ۹۱ هم با قرائت رسمی بیان شد و اکنون هم بیان میشود. مثلا گفته میشود که اقتصاد ایران تحریم را تجربه کرده و حالا آمادگی بیشتری دارد، اما به هیچ وجه به آن سوی مسئله توجه نمیشود که نحوه فرار ایران از تحریمها هم توسط آمریکاییها تجربه شده و اکنون آمریکا با یک سازمان بسیار قدرتمند (با حضور سیا، وزارت خزانه داری، وزارت خارجه و وزارت دفاع) در پی بستن فضاهای فرار ایران از تحریم هاست.
در کنار وضعیت اقتصادی پیچیده (تورم، رکود، کسری بودجه) که برای سال ۹۸ پیش بینی میشود، مسائل اجتماعی بالا رفتن آمار ناهنجاریهای اجتماعی، مسائل زیست بومی ایران همچون کمبود آب و مشکلات آلودگی هوا و ... وجود دارد که سال ۹۸ را تبدیل به سال داغی کرده است که میتواند حرارتش اجزای این سال را با بحرانهای آتش گونه روبه رو سازد.