اقتصاد بازار: یکی از جنبههای اساسی فوتبال حرفهای در کشورهای مختلف جهان، تلویزیونهای خصوصی و بزرگی به شمار میروند که بدون هیچ مشکلی از پرداخت حق پخش تلویزیونی و عوادی ناشی از آن سر باز نمیزنند و در این زمینه، نهایت همکاری را با باشگاههای مختلف انجام میدهند
در واقع شبکههای تلویزیونی بخش خصوصی که همواره به دنبال افزایش مخاطبان خود هستند، به دنبال آن بر میآیند که راه مناسبی را برای رسیدن به اهداف خود اجرایی کنند و در این مسیر، با توجه به علاقه عمومی به مسابقات فوتبال، پخش این مسابقات را انتخاب میکنند. به طور طبیعی، یک شبکه خصوصی برای پخش بازیهای فوتبال از یک باشگاه خاص، مجبور به خریداری حق پخش آن خواهد بود و از این طریق، بودجههای زیادی را به باشگاههای فوتبال واریز میکند تا از این طریق، توسعه فوتبال را رقم زند.
این موضوع اما در کشور ایران به معنای واقعی مد نظر قرار گرفته نشده و در کنار تلویزیون دولتی، باشگاههای دولتی نیز حاضر نیستند حق خود را چندان مورد پیگیری قرار دهند. منصور ابراهیمزاده، سرمربی سابق تیم ذوبآهن و پیکان تهران در گفتگوی خود با اقتصاد بازار، به بررسی این موضوع پرداخته و نقش پخش تلویزیونی در تحقق رویای فوتبال خصوصی را بررسی میکند.
اقتصاد بازار؛ خیلی از مسئولان امروز اعتقاد دارند که فوتبال در کشور ایران تنها محلی برای هزینهکرد است و کارکرد واقعی آن، با چیزی که در کشورهای مطرح مورد توجه قرار میگیرد، فاصله بسیاری دارد. دیدگاه شما درباره اقتصاد فوتبال و موضوع تبدیل این ورزش به یک صنعت چیست؟
باید گفت که بدون شک امروز فوتبال چه در بخش سیاسی که زمینه شناخت را فراهم میکند و چه در بخش اقتصادی خود، به سود کشور است. در این زمینه میتوان به سودهای قابل توجه صدا و سیما از نظر اقتصادی و درآمدزایی بسیار آن در فوتبال اشاره کرد زیرا بدون شک هزینههای بسیار زیادی از این بخش عاید صدا و سیما میشود.
تبلیغات حاشیهای فوتبال، پیامکها، پخش تلویزیونی و دهها مورد دیگر از جمله مواردی است که در آنها به وسیله فوتبال درآمدزایی مناسبی صورت میگیرد. البته در این بین، برخی باشگاهها نیز تا حدودی به سمت درآمدزایی روی آوردهاند اما واقعیت این است که تعداد این باشگاهها بسیار اندک است و تنها یک یا دو باشگاه به دلیل طرفداران خاص خود، امکان تیمداری با آنها را دارند.
اقتصاد بازار؛ به نظرتان آیا از ظرفیتهای فوتبال در ایران به معنای واقعی استفاده میشود؟ آیا در این بخش کمیها و کاستیهایی وجود ندارد؟
به نظرم در این بخش باید از نظر اقتصادی به بررسی فوتبال بپردازیم. متأسفانه به دلیل دولتی بودن باشگاهها و به این دلیل که ما پخش تلویزیونی توسط بخش خصوصی نداریم، مشکلاتی از این دست، گریبانگیر ما میشود. از سوی دیگر وقتی پخش تلویزیونی میشود و تنها در اختیار دولت است، منافع مالی زیادی را برای صدا و سیما و کسانی که در بخشهای تبلیغاتی فعالیت میکنند، به همراه دارد اما این منافع به باشگاهها و بخش خصوصی چندان نمیرسد.
اقتصاد بازار؛ به نظرتان چرا در حال حاضر رغبت بخش خصوصی به حضور در ورزش و تیمداری در رشتههای مختلف چندان وجود ندارد؟
فعال کردن بخش خصوصی در ورزش به این معنی است که همه چیز این حوزه باید در اختیار خود باشگاه و سرمایهگذار باشد و در این حوزه به دانستهها و علوم خود اکتفا کند. این بدان معنی است که پخش تلویزیونی، تبلیغات و مسائل دیگر باید در اختیار خود باشد.
با این حال، زمانی که این اتفاق صورت نگیرد، حضور این سرمایهگذاران در ورزش تنها تبدیل به هزینه میشود و مسلماً بعد از یکی دو سال، خود به خود ضرر میکنند. با توجه به این مسئله، باشگاهها مجبور هستند که از بدنه فوتبال جدا شده و به سمت و سوهای دیگری بروند.
در درجه نخست، بخش خصوصی باید خودش بازیهایش را پخش کرده و حق پخش آن را نیز خودش دریافت کند. از سوی دیگر تبلیغات دور زمین و دیگر مسائل اقتصادی باید در اختیار بخش خصوصی قرار گیرد اما متأسفانه هماکنون در کشور ما این شرایط فراهم نیست و چندان به سود بخش خصوصی رقم نمیخورد.
اقتصاد بازار؛ یعنی از نگاه شما پخش تلویزیونی یکی از دلایل عمده عدم ورود بخش خصوصی به حوزه ورزش به شمار میرود؟!
بله؛ متأسفانه یکی از دلایل اصلی این موضوع، بیتوجهی به خصوصیسازی پخش تلویزیونی است و با توجه به این مسئله، بخش خصوصی در ابتدا وارد فعالیت در حوزه باشگاهداری و تیمداری شده و پس از آن، از این کار کنار میکشد.
اقتصاد بازار؛ بسیاری برای رفع مشکلات فوتبال ایران، الگویی شبیه به الگوی صورت گرفته در کشور آلمان و یا کشور ترکیه را عنوان میکنند. نگاه شما به این موضوع چیست؟
به نظرم این الگوها باید به صورت صحیح و با توجه به شرایط کشور اجرایی شوند. در ترکیه به باشگاهها وامی بدون بهره و طولانی مدت داده شد و زمان مورد نظر را در اختیار آنها قرار دادند تا در این زمان، خصوصیسازی به معنای واقعی انجام شود. با این حال، اگر این کار انجام شود و در کنار و راستای آن، پخش تلویزیونی و بقیه مسائل در اختیار خود باشگاهها قرار گیرد، رغبت به تیمداری در بخش خصوصی به میزان قابل توجهی افزایش مییابد و این موضوع زمینه افزایش گرایش بیشتر بخش خصوصی به تیمداری در رشتههای مختلف ورزشی را فراهم میکند.
اقتصاد بازار؛ آیا در این زمینه مثالی دیگری نیز مد نظر شما است؟
البته. در کشور امریکا و در سطح بالا و لیگ برتر آن، هر شخصی که پول داشته باشد و امکانات مالی مناسبی را در اختیار قرار دهد، بدون آنکه صعود، نزول و موارد دیگر درباره او لحاظ شود، میتواند راهی ورزش شده و در زمینه تیمداری اقدام کند.
باید گفت که در این کشور تنها بخش اقتصاد، مسائل مالی و تبلیغات به معنای واقعی در نظر گرفته میشود، بدین ترتیب که هرکس توانایی مالی مناسبی را داشته باشد، در این لیگ شرکت میکند.
در واقع آنها در مراحل ابتدایی کار خود، در نواحی و مناطق کار میکنند و پس از آن در سطح بالا قرار میگیرند و این روال در فوتبال و بسکتبال این کشور وجود دارد. با این حال، اگر در ایران به دنبال فعالیتی نظیر آلمان و ترکیه باشیم، باید در کنار آن مسائل پخش تلویزیونی، تبلیغاتی، کپی رایت و دیگر مسائل را برطرف کرده و مشکلات سر راه خصوصیسازی را به معنای واقعی از بین ببریم.
اقتصاد بازار؛ یعنی از نظر شما اقتصاد فوتبال در ایران از چه راهی به بلوغ مناسب خود دست پیدا میکند؟
به نظر من موضوع بخش خصوصی یکی از موضوعات مهم در فوتبال ایران است و باید در این زمینه اقداماتی اساسی و اجرایی از سوی مسئولان رقم بخورد. با این حال، در کشور ایران پیش از آنکه وامی پرداخت شود و به دنبال اجرای طرح برآئیم، باید بخش پخش تلویزیونی خود را حرفهای کرده و مشکلات آن را به حداقل برسانیم.
به هر حال همانگونه که قبلاً گفتم، پخش تلویزیونی یکی از زمینهها و جنبههای مهم فوتبال حرفهای قلمداد میشود و این مسئله نباید از سوی مسئولان مورد بیتوجهی قرار گیرد. در صورتی که اتفاق مد نظر رقم بخورد، این موضوع سبب میشود که همه به خصوصیسازی فوتبال باور داشته و به آن اعتماد کنند تا پس از مدتی دوباره تیمداری در حوزه فوتبال دوباره رشد کرده و اوج گیرد.
/مسعود سعیدی/