در شرایطی که گزارش شرکتها در این ۲ماه میتوانست به محرکی برای بازار سرمایه تبدیل شود اما اینگونه نشد و این گزارشها حاکی از آن بود که سودآوری بسیاری از شرکتهای بزرگ در شرایط نامطلوبی قرار دارد و به مخاطره افتاده است. از سوی دیگر به نظر میرسد با توجه به نااطمینانیهایی که از فضای سیاستگذاری بورسی و البته اقتصاد کلان در قالب نرخ بهره و روند نزولی دلار به بازار سرمایه تزریق شده است، چشمانداز را برای آن بهشدت منفی کرده است. بهطور معمول در فصل مجامع شرکتها و انتشار گزارشها امیدواریها نسبت به بازار سرمایه بیشتر بود، اتفاقی که دقیقا در سال گذشته هم رخ داد. یعنی در فروردین و اردیبهشتماه سال ۱۴۰۲ – تا تاریخ ۱۷ اردیبهشت- شاخصهای بازار وضعیت خوبی را تجربه کردند و حتی شاخص کل به مرز تاریخی خود یعنی ۲میلیون و ۵۰۰ هزار واحدی هم رسید اما از میانه اردیبهشت با ماجرای بخشنامه تغییر خوراک پتروشیمیها که نتایج بلندمدت و عمیقی بر بازار سهام گذاشت، همه چیز تغییر کرد و هنوز هم کلیت بازار از سایه آن اتفاق خارج نشده است. این اتفاق به شکل و در ابعاد دیگری نیز در اردیبهشتماه ۱۴۰۳ هم رخ داد و بازار ریزشهای پیاپی را تجربه کرد به طوری که در میانه اردیبهشت ماه امسال حدود ۲هفته پیاپی بازار منفی شد و ۱۲ کندل منفی پشت سرهم برای بازار سرمایه به ثبت رسید.
بهنظر میرسد برای تغییر شرایط بازارساز باید به سمت تزریق مشوقهای لازم برود و شوک مثبتی را از طریق ابزارهای کوتاه مدت ایجاد کند. در غیر این صورت احتمال تکرار روند بازار اردیبهشتماه برای خردادماه نیز وجود دارد. «جهانصنعت» در گفتوگو با یک کارشناس بازار سرمایه به بررسی شرایط فعلی بازار به ویژه اثر انتشار گزارشهای ابتدای سال بر روی بازار پرداخته است.
ارزیابی کارشناسی
امیرحسین جنانی کارشناس و تحلیلگر بازار سرمایه در گفتوگو با «جهانصنعت» اظهار کرد: فروردین و اردیبهشت امسال تلخترین و تاریخسازترین ماههای سال بودند و حالا به خرداد میرسیم تا بهاری سرد را شاهد باشیم و هنوز مشکل اصلی بازار سرمایه که کاهش نقدینگی است، وجود دارد. برای هفته پیشرو نیز باید بازار سختی را انتظار داشت و در واقع تا زمانی که نقدینگی کافی معاملات مثبت بازار را همراهی نکند، نمیتوان به برگشت بازار امیدوار بود. او افزود: بازار از فشار بیسابقه نرخ بهره در حال گسستن است، حقیقتا خیلی وقت است که دیگر بورس بهطور کلی از محوریت و موضوعیت خارج شده و امروز موضوع کل اقتصاد مطرح است. گزارشهای ۱۲ماهه و زیان ۳ماهه آخر شرکتها صدای نالههای مرگ صنایع است که ناقوس هشدار را به صدا درآورده است. در شرایط فعلی گزارشهای ۱۲ماهه نمیتوانند موجهای قوی و بلند ایجاد کنند اما در جذاب کردن ریسک به ریوارد بازار موثرند و البته از آن طرف هم از گزارشها به عنوان چاقوی دو لبه میتوان یاد کرد اما انتشار بخش عمدهای از گزارشها لبه تیغ این چاقو را روی گردن بازار گذاشت و دقیقا آن روی سکه را برای بازار نمایان کرد. جنانی گفت: نرخ بهره در سنگینترین فشار تاریخی خود قرار دارد و با اعداد ۳۷ و ۳۸ بازار را زمینگیر کرده است. همچنین گزارشها مشت محکم دیگری به جنازه بیجان این بازار بود تا یک فاز فروش دیگر حالا به چشم بیاید. گزارشهایی که منتشر میشود که اثرات دوگانهای در بازار دارد، اینکه یک اثر کوتاهمدت و یک اثر بلندمدت خواهد داشت که اتفاقا اثر کوتاهمدت شاید سریعتر و فشار آن مقطعی باشد ولی اثر بلندمدت ماندگارتر و دردناکتر است.
اثر کوتاهمدت این گزارشها را در این چند روز روی تابلو خواهیم دید، همچنین منفی برخی نمادها و صف فروشها که البته با توجه به اصلاحی که صورت گرفته است، به شکل غیرمنطقی و عجیب اصلاح نخواهد کرد. این کارشناس بازار سرمایه اضافه کرد: اما اثر دوم که اثر مخربتر و منفیتری است اثری است که علاوهبر اینکه چشمانداز روشن سودآوری را از شرکتها میگیرد و آن را به حاشیه میبرد کلیت بازار را نیز تحت تاثیر قرار داده و این سیگنال را به بیرون و جریان پول بیرون میفرستد.
بازنده اول این ماجرا سهامداران هستند اما بازنده بزرگتر در نهایت خود دولت و مردم و اقتصاد خواهند بود. امیدوار هستیم سیاستگذار پیام این گزارشها را بگیرد و نه به فکر بازار سرمایه که به فکر اقتصاد کشور و شرکتهای بزرگ باشد. هرچند که امیدی به چنین شرایط و عاقلانهتر شدن رفتارها وجود ندارد و حجم معاملات و شرایط بازار هم این را نشان میدهد.