کاهش تولید و فقر بیشتر در جهان
هر روز ابعاد جدیدی از آثار منفی و ضربات اقتصادی عالمگیری بیماری کووید-١٩ عیان میشود. در جدیدترین گزارش کمیته اقتصادی و اجتماعی سازمان ملل متحد که چهارشنبه هفته گذشته منتشر شد، میتوان بخشهایی از ارزیابیها درباره تبعات منفی اقتصادی شیوع کرونای چینی در جهان را دید. گزارشی که در آن گفته شده به سبب این بیماری اقتصاد جهان به میزان ٣,٢درصد کوچکتر شده است و تولید اقتصاد جهانی طی سالهای ٢٠٢٠ و ٢٠٢١ هشت تریلیون و ٥٠٠میلیارد دلار کاهش خواهد یافت. این کمیته در گزارش خود پیشبینی میکند تجارت جهان در سال ٢٠٢٠ و در هنگامه کاهش شدید تقاضای جهانی و گسستگی در زنجیرههای جهانی عرضه تا نزدیک به ١٥درصد کاهش یابد و همچنین میافزاید بنابر ارزیابیهای اساسی طی سالجاری ٣٤.٣میلیون نفر و ازجمله آنها میلیونها کارگر فعال در بخشهای غیررسمی از خط فقر مطلق امسال پایینتر خواهند رفت.
بنابر این ارزیابی جدید، نزدیک به ٩٠درصد از اقتصاد جهان تحتالشعاع گونههایی از قرنطینه، ازهمگسیختگی زنجیرههای عرضه، تقاضای رو به کاهش مصرفکننده و بیکارشدن میلیونها نفر بوده است. همچنین این گزارش خاطرنشان میکند براساس سناریوی معیار انتظار میرود اقتصادهای توسعهیافته تا ٥درصد در ٢٠٢٠ کوچکشوند، درحالیکه تولیدات کشورهای درحالتوسعه تا ٧درصد کاهش خواهد یافت. اما شاید مهمترین نکته در گزارش مورد بحث آنجاست که تدوینکنندگان آن به فرصت «بهتر بهبودیافتن» به لطف تجدید همبستگی جهانی تأکید میکنند، فرصتی که در آن باید تلاش شود تا برای مقاومسازی در برابر شوکهای اقتصادی تابآوری ایجاد شود. هرچند این ارزیابی و ارزیابیهای مشابه از سوی حامیان داخلیسازی اقتصاد مورد اشاره و بهرهبرداری قرار میگیرد، اما موضوع آنجاست که آنها به نظر تنها بخشی از چنین ارزیابیها را مورد توجه قرار میدهند و آنجا که چنین گزارشهایی از همگرایی جهانی برای تقویت زنجیره تقاضا و تولید برای گذر از شرایط سخت فعلی سخن به میان میآورند، آن را نادیده میگیرند.
نظام تجارت جهانی زیر سوال نیست
در اینباره پروفسور پنهلوپه گلدبرگ، اقتصاددان ارشد سابق بانک جهانی و استاد کنونی دانشگاه ییل، طی یادداشتی که اواخر هفته گذشته در پایگاه تحلیلی پراجکت سیندیکت انتشار یافت، تأکید میکند که «ضعفهای زنجیرههای تأمین جهانی در جریان بحران کووید-١٩ دلیل مناسبی برای حمله به تجارت بینالمللی و جهانیشدن کسبوکارها نیست.» به گفته او «بحران کووید-١٩ به طرفداران سیاستهای تجاری حمایتگرایانه و مخالفان جهانیشدن اقتصاد، جسارت بیشتری برای مطرحکردن اظهارات خود بخشیده است.» این اقتصاددان برجسته در ادامه یادداشت خود با برشمردن دلایل حمایتگرایان و مخالفان تجارت جهانی میگوید: «اگر نگاه دقیقتری به قضیه داشته باشیم، متوجه میشویم که واقعیت تا حد زیادی متفاوت از این ادعاهاست؛ بهویژه اگر نگاهمان به تابآوری اقتصاد گستردهتر و دوراندیشانهتر باشد.»
به گفته او «ایراد دیگری که هواداران حمایتگرایی به نظام تجارت جهانی وارد میکنند، به یکی از ویژگیهای مهم تجارت نوین مربوط میشود؛ تخصصیشدن بیشازحد تولید و زنجیرههای توزیع که دامنه آنها به چندین کشور کشیده شده است. تخصصیسازی این امکان را به زنجیرههای تأمین جهانی میدهد که هزینهها را حداقل و کارآیی را حداکثر کنند. اما در عین حال تخصصیسازی باعث بروز پیچیدگیهایی در مواقعی که نیاز به افزایش فوری سطح تولید وجود دارد، میشود. کمبود دستگاههای تنفس مصنوعی در برخی کشورها، این مسأله را بیشتر در کانون توجه قرار داد.» گلدبرگ میگوید: «زنجیرههای تأمین داخلی تنها تحت سناریوهای بهشدت غیرمحتمل یعنی در مواردی که همه کشورها همزمان دچار یک شوک منفی میشوند، بر زنجیرههای تأمین جهانی برتری دارند. اگر کشور شما تنها کشوری باشد که از بحرانی جهانی در امان مانده باشد، آنگاه قطعا استقرار فعالیتهای تولیدی در داخل کشور به نفع شما خواهد بود.» استاد اقتصاد دانشگاه ییل یادآور میشود: «اینکه ما چگونه ریسک را مدیریت و تابآوری را تقویت میکنیم، مسألهای فراتر از داخلی یا جهانیبودن تولید است. متنوعسازی (جغرافیایی یا سایر معیارها) یک اصل مهم در مدیریت ریسک است. شرکتها میتوانند با دایرکردن کارخانههای تولیدی خود در نقاط مختلف، ریسک سیستمی اختلال تولید را به حداقل برسانند. توزیع فعالیتهای تولیدی در نقاط مختلف جهان نهتنها کارآیی را افزایش میدهد، بلکه راهکار مناسبی برای مدیریت ریسک است.» او همچنین در انتهای یادداشت خود مینویسد: «ما باید در آینده به فکر راههایی برای ایجاد ظرفیتهای اضافه باشیم و کارآیی پویا را به جای کارآیی ایستا مبنای تفکر خود قرار دهیم.»
اقتصاددانان ایرانی چه میگویند؟
ایده داخلیسازی اقتصاد و بریدن اتکا از خارج در میان برخی سیاستمداران و اقتصاددانان ایرانی نیز حامیانی دارد، به همین سبب نظر برخی اقتصاددانان ایرانی را پرسیدیم که آیا ضعف زنجیرههای تأمین جهانی را میتوان به نحوی دستمایهای برای ایده داخلیسازی و سیاستهای مخالف تجارت جهانی برای گذر از شرایط سخت امروز اقتصاد جهان دانست. یا آیا میتوان موضع بیکاری و فقر را که در دوران کووید- ١٩ تعمیق یافته با درونیسازی یا جهانیسازی آن پیوند داد؟
سید کمیل طیبی، اقتصاددان در پاسخ به آنکه چه پیوندی میان استدلالهای داخلیسازی اقتصاد با شرایطی که کووید- ١٩ برای اقتصاد جهان به بار آورده است، وجود دارد، میگوید: «این دیدگاهی که معتقد است اقتصاد باید رویکردی مبنیبر خودکفایی تمام و کمال داشته باشد، نگاه کوتهنگرانه به اقتصاد را پوشش میدهد، بهخصوص که آنها از شرایطهای خاصی همچون شرایط فعلی که جهان دست به گریبان با بیماری کووید-١٩ است برای ترویج و استقرار ایده خود بهرهبرداری میکنند.»
او میافزاید: «دیگر امروز چنین دیدگاههایی نهتنها از جنبه نظری بلکه از جنبه عملی هم رد شده و تجربه نشان داده هزینه این دیدگاه برای اقتصاد کشورها بسیار بیش از آن است که بتوان با استفاده از آن جهانی شدن کسب و کارها و در مجموع اقتصاد را زیر سوال برد.»
عضو هیأت علمی گروه اقتصاد دانشگاه اصفهان با اشاره به اینکه چنین سوگیریهایی بیش از آنکه مبنای علمی و تجربی داشته باشد حاصل نگاههای سیاسی است، خاطرنشان کرد: «رقابتهای سیاسی را نباید در این موضوعات دخالت داد زیرا مردم آسیب میبینند و انتفاعی نیز برای سیاسیون بجا نخواهد گذاشت.» مدیر قطب اقتصاد بینالملل دانشگاه اصفهان همچنین یادآور شد: «اگرچه امروز دنیا با تبعات عالمگیری بیماری کووید- ١٩ دستوپنجه نرم میکند اما مهمتر از این دوران، دوران پسا کرونا است که موج جدیدی از تقاضا دنیا را فراخواهد گرفت. روزهایی که کشورها و کسب و کارها باید خود را برای پاسخ به این تقاضا و همراستا کردن عرضه با آن آماده کنند و بحثهای حاشیهای چون بهرهبرداری را که از تبعات اقتصادی دوران کرونا است، بهکنار بگذارند.»
جعفر خیرخواهان، اقتصاددان دیگری است که درباره پیوند میان ضعف در زنجیره تأمین جهانی و آسیبهای اقتصادی در دورانهایی همچون حالا که شیوع کرونا اقتصاد جهان را تحتتأثیر قرار داده است، میگوید: «قطع زنجیره تجارت جهانی نخستین ضرر را متوجه کشورهای پیرو ایده مخالفت با تجارت جهانی بهخصوص در دورانهای خاص همچون شیوع ویروس کرونا میداند. حامیان جهانی شدن کسبوکارها و تجارت جهانی البته باید به فکر اصلاح در این روند باشند تا در دورانهایی همچون دوران فعلی که زنجیره تأمین و تجارت بینالمللی با شیوع کرونا دچار اختلال شده کمترین آسیب را ببینند.» او میافزاید: «بزرگترین اقتصادهای دنیا هم به دلیل بالا رفتن هزینهها و بسیاری دلایل دیگر نمیتوانند به تنهایی به تولید داخلی خود اتکا کنند چه برسد به کشورهای درحال توسعه و کمتر توسعه یافته جهان.»
عضو هیأت علمی گروه اقتصاد دانشگاه فردوسی مشهد همچنین در انتها با اشاره به اینکه چین ٧٠٠میلیون جمعیت خود را با جهانی شدن کسبو کارها از فقر نجات داد، خاطرنشان کرد: «دوران فعلی برای اقتصاد جهان هرچند سخت است اما رویههای جهانی شدن کسبوکارها در شرایط کرونا به کمک کشورها میآید و جدای از آن، این مقطع بخشی از روندی است که باید در نظر گرفته شود و اگر بخواهیم در این روند خلل ایجاد کنیم در دوران پسا کرونا نزول اقتصادی و در پی آن فقر و بیکاری تعمیق خواهد یافت.»
حسین راغفر اقتصاددان که ازجمله متخصصان حوزه فقر برشمرده میشود در این باره معتقد است نمیتوان برای افزایش فقر در دوران کرونا و با جهانی شدن کسب و کارها پیوندی یافت. او در پاسخ به این سوال که برخی مخالفان جهانیسازی معتقدند با داخلی کردن اقتصاد میتوان میزان رشد فقر را کاهش داد، آیا جهانی شدن کسب و کارها سبب رشد فقر میشود یا کاهش آن؟ میگوید: «اقتصادهای دنیا در دهههای اخیر ارتباط تنگاتنگی با هم پیدا کردهاند و این ارتباطها یکی از دلایل کاهش فقر در جهان بهخصوص در کشورهای پرجمعیتی چون هند و چین و بسیاری از دیگر کشورهایی که جهتگیریهای صادراتی دارند، است. به همین سبب فرصتهای شغلی در آنها بسیار رشد کرده و میزان فقر کاهش پیدا کرده است.» عضو هیأت علمی گروه اقتصاد دانشگاه الزهرا که یکی از مخالفان تجارت جهانی به شیوه فعلی است و اعتقاد دارد باید در روند جهانیسازی تجدیدنظر شود، میگوید: «فقیرشدن طبقه متوسط و کوچک شدن این طبقه در بسیاری از کشورها که به سبب شیوع بیماری کووید- ١٩ روی داده منجر شده تا موتور محرکه تقاضای جهانی کند شود. اما این موضوع در کشورهایی که زمینه وقوع چنین رویدادی را نیز در خود داشتهاند، این مجال را برای حامیان داخلیسازی اقتصاد فراهم کرد تا جهانی شدن اقتصاد را بیش از همیشه مورد حمله قرار دهند.» به عقیده این اقتصاددان شیوع بیماری کووید- ١٩ روند حمایت از ایده ملیگرایی اقتصادی را در جهان شتاب داده است. او میگوید: «حرکتهای پوپولیستی همچون برخی سیاستهای اقتصادی ترامپ یا موضوع برگزیت در انگلستان نمونههایی است که پیش از سر برآوردن این بیماری روی نشان داده ولی آمدن کرونا محرک جدیدی برای سیاستمداران و اقتصاددانان حامی ملیگرایی اقتصادی در این کشورها و برخی از دیگر کشورهای دنیا روی این نوع الگوی اقتصادی است. سیاستهایی که از قضا موضوع کاهش فقر یکی از دستاویزهای آنهاست اما نحوه طرح موضوع و محملی که برای آن یافتهاند بجا نیست.»