روز گذشته بازار سرمایه یکی از سنگینترین افتهای خود را در ادامه روند نزولی هفته اخیر تجربه کرد، درحالیکه صندوقهای طلا و سکه همچنان در مسیر رشد قرار داشتند. این در حالی است که شاخص کل بازار سهام در پی تداوم فشارهای ناشی از بحرانهای منطقهای، برای سومین روز متوالی پس از پایان جنگ ۱۲روزه ایران و رژیم صهیونیستی، کاهش چشمگیری را به ثبت رساند. افت ۵۶هزار واحدی شاخص، آن را به سطح ۲میلیون و ۷۷۸هزار واحد رساند و منجربه از دست رفتن کانال ۸/۲میلیونی شد؛ سطحی که پیش از این بهعنوان یکی از نقاط روانی مهم بازار تلقی میشد. بازار سهام در سومین روز بازگشایی خود پس از درگیریهای منطقهای، تحتتاثیر مستقیم نااطمینانیهای ژئوپلیتیکی و افت اعتماد سرمایهگذاران قرار گرفت. این سقوط در ادامه روندی بود که در روزهای منتهی به آغاز جنگ نیز مشاهده شده بود. در پنجروز معاملاتی پیش از شروع درگیری، بازار شاهد کاهشهای متوالی و پرشدتی بود؛ از جمله افت ۶۰هزار واحدی، کاهشهای پیاپی در محدوده ۲۳هزار تا بیش از ۵۷۰۰ واحد، و نهایتا از دست رفتن سطح ۱/۳میلیون واحدی در ۱۷خرداد و نزول به زیر ۳میلیون واحد در ۱۹خرداد.
سقوط شاخصهای کلیدی
شاخص هموزن نیز در معاملات روز گذشته با افت ۱۷هزار و ۷۸۰ واحدی به عدد ۸۷۱هزار و ۵۵ واحد رسید. این کاهش نشاندهنده فشار فروش سنگین نهتنها در نمادهای شاخصساز بلکه در کلیت بازار و سهمهای کوچکتر بود. بهویژه آنکه اکثر نمادهای معاملاتی با صف فروش همراه شدند و تنها دو نماد در محدوده مثبت قرار داشتند؛ در مقابل، ۳۳۱ نماد منفی بودند که نشان از عمق منفی بودن بازار داشت.
در فضای کلی نااطمینانی و کاهش شدید اعتماد عمومی، تنها ۱۳هزار خریدار در بازار فعال بودند. حجم معاملات نیز از این روند بیرمق پیروی کرد و در ۱۴۳هزار فقره معامله، مجموع ارزش معاملات بازار حدود ۷۸۸۳میلیارد تومان برآورد شد. بازدهی کلی شاخص در این روز به منفی ۶/۲درصد رسید که رقمی قابلتوجه در بازاری با دامنه نوسان محدود است.
طلای امن؛ رشد صندوقها در بحبوحه بحران
در شرایطی که سهامداران با صفهای فروش گسترده مواجه بودند و بازار سهام در سراشیبی قرار داشت، صندوقهای سرمایهگذاری مبتنیبر طلا و سکه روند معکوسی را تجربه کردند. استقبال از این صندوقها که معمولا در فضای نااطمینانی سیاسی و اقتصادی بهعنوان پناهگاه امن تلقی میشوند، نشاندهنده جابهجایی قابلتوجه منابع از بازار سهام به بازارهای کالایی و داراییهای ضدتورمی بود.
در میان نمادهای تاثیرگذار بر شاخص، «فولاد»، «وبملت» و «فارس» بیشترین اثر منفی را بر جای گذاشتند و نقش پررنگی در ریزش روز گذشته شاخص ایفا کردند. همچنین نمادهای پرتراکنش بازار شامل «وتجارت»، «وبملت» و «خساپا» بودند که با وجود حجم معاملات بالا، نتوانستند مانع از کلیت نزولی بازار شوند.
شاخص فرابورس ایران نیز روز گذشته همگام با شاخص کل بازار سهام، کاهش محسوسی را تجربه کرد. این شاخص با افت ۵۷۳ واحدی به عدد ۲۵هزار و ۵۴۷ واحد رسید و بار دیگر تایید کرد که فشار فروش در کلیت بازار گسترش یافته است. در همین روز، ۲۰۲هزار فقره معامله در بازار فرابورس انجام شد که ارزش آنها بالغبر ۷۷۱هزارمیلیارد تومان برآورد شد؛ عددی که با وجود حجم بالای معاملات، حاکی از بیاعتمادی سرمایهگذاران نسبتبه تداوم روند صعودی بازار بود. در میان نمادهایی که بیشترین تاثیر منفی را بر شاخص فرابورس گذاشتند، نامهای شناختهشدهای مانند «آریا»، «کگهر» و «مارون» به چشم میخورد. در عین حال، نمادهایی مانند «رپویا»، «نان» و «وپایا» نیز از جمله پرتراکنشترین نمادهای روز گذشته بودند که البته نقش پررنگی در تغییر جهت کلی بازار نداشتند.
اثر مذاکرات و نوسانهای سیاسی بر شاخص
بررسی روندهای بلندمدت بازار سرمایه نشان میدهد که تالار شیشهای پس از اعلام خبر مذاکرات غیرمستقیم ایران و ایالاتمتحده که از ۲۳فروردین در عمان آغاز شد، به مدت کوتاهی وارد مسیر صعودی شد. این روند مثبت در امتداد رشد بازار از اوایل آبان۱۴۰۳ بود؛ جایی که شاخص کل برای مدتی پیاپی توانست رکوردهای جدیدی را به ثبت برساند. با این حال، از ۲۲دیماه مسیر بازار دچار نوسانات منفی شد و روز ۲۳دی، شاخص کل بار دیگر کانال ۹/۲میلیون واحدی را از دست داد. در هفتههای پایانی سال گذشته نیز بازار در محدوده بین ۷/۲ تا ۸/۲میلیون واحد نوسان داشت و چهارمرتبه در عبور از کانال ۸/۲میلیون ناکام ماند. روز ۲۱اسفند نیز شاهد سقوط شاخص به زیر ۷/۲میلیون بودیم، گرچه در ۲۵اسفند این سطح بازپسگیری شد. ادامه مسیر صعودی بازار در روز ۱۹فروردین۱۴۰۴ منجربه ورود مجدد شاخص به کانال ۸/۲میلیون واحد شد و در روز ۲۴فروردین، پس از حدود ۹۰روز، شاخص توانست از مرز ۹/۲میلیون واحد عبور کند. این رشد به نقطه اوج خود در ۳۰فروردین رسید؛ روزی که بازار برای نخستینبار وارد کانال ۳میلیون واحدی شد. روند صعودی ادامه یافت و یکم اردیبهشت، شاخص کل به ۱/۳میلیون واحد رسید و نهایتا در ۲۳اردیبهشت به کانال ۲/۳میلیون واحد قدم گذاشت. با این حال، روز ۳۰اردیبهشت دوباره این سطح از دست رفت و در ادامه، در روزهای ۱۷ و ۱۹خرداد نیز افت متوالی بازار منجربه بازگشت شاخص به زیر ۳میلیون واحد شد و سرانجام با آغاز تجاوز رژیم صهیونیستی به خاک کشورمان و البته پس از آتشبس و بازگشایی بازار، در روز ۸ تیر یعنی دومین روز بازگشایی، بازار تا کانال ۸/۲میلیون واحد عقبنشینی کرد و در ۹تیر این نزول تا سطح ۷/۲میلیون نیز ادامه یافت.
افزایش دوباره حباب طلا پس از آتشبس
بررسیهای میدانی از بازارهای طلا در روزهای پس از اعلام آتشبس و بازگشایی مجدد بازارها نشان میدهد که انتظارات تورمی و نگرانیهای ناشی از ثبات اقتصادی، به افزایش حباب قیمتی در انواع طلا منجر شده است. دادههای منتشرشده درباره روند یکماهه حباب سکه، آبشده و شمش طلا حاکی از آن است که حبابها مجددا رو به افزایش گذاشتهاند. در شمش و آبشده، این افزایش تا سطح ۲درصد رسیده و در بازار سکه، حباب با جهشی حدود پنجواحددرصدی به بیش از ۱۷درصد رسیده است. این رشد قابلتوجه در شرایطی رخ داده که بهظاهر نشانههایی از بازگشت آرامش به فضای سیاسی دیده میشد اما بهنظر میرسد انتظارات بازار، بهویژه در حوزه داراییهای امن، همچنان ملتهب باقی مانده است.
صفنشینی مطلق سهامداران؛ قفلشدگی در بورس
روز گذشته نیز وضعیت کلی بورس تهران با قفل کامل صفهای فروش همراه بود، بهطوریکه در پایان معاملات، بیش از ۳۰هزارمیلیارد تومان سفارش فروش روی تابلو باقی ماند و حدود ۹۷درصد از نمادها با صف فروش بسته شدند. در چنین شرایطی، تنها معدودی از نمادها، بهویژه در گروه بانکها، توانستند بخشی از معاملات را به سرانجام برسانند. از جمله این نمادها، سهام بانک ملت بود که خریداران موفق به خروج از صف فروش آن شدند.
بانکها بهدلیل دسترسی به منابع اعتباری و ابزارهای مالی درونساختاری، از توانایی بیشتری برای حمایت از سهام خود برخوردارند. به همین دلیل، برخلاف بسیاری از صنایع دیگر، توانستند بخشی از عرضهها را در روز گذشته جذب کنند و فروشندگان را به هدف خود برسانند.
نقش معاملات بلوکی و تاکتیکهای پنهان حمایتی
یکی از نکات قابلتوجه در جریان معاملات روز گذشته، جابهجاییهای بلوکی میان برخی بانکها و صندوقهای حمایتی بود. بهنظر میرسد در کنار خریدهای مستقیم، معاملات عمدهای نیز در پشت صحنه و در قالب بلوک بین نهادهای حقوقی انجام شده است. بهعنوان نمونه، بانک صادرات بلوک متعلق به خود را از صندوق توسعه بازار خریداری کرده است. منابع حاصل از این معاملات نیز بهاحتمال زیاد برای خرید حجم مبنا در سهام کوچک و متوسط اختصاص یافتهاند تا در روزهای آتی بتوان با مبالغ کمتر و فروشندههای محدودتر، بخشی از صفهای فروش را جمعآوری کرد. این اقدام، هرچند در ظاهر اثربخش بوده اما همچنان یک درمان موقتی بر زخمی عمیق در ساختار بازار سرمایه است.
در بازار ارز نیز روز گذشته نشانههایی از تحرک مجدد قیمتها مشاهده شد. دلار بار دیگر تا آستانه ۹۰هزار تومان پیشروی کرد اما بهنظر میرسد خریداران هنوز موفق به تجهیز منابع نقد لازم نشدهاند. با این حال، تثبیت نرخ دلار در سطحی بالاتر از ۸۵هزار تومان، میتواند نشانهای از تقویت تقاضا باشد و انتظار برای رسیدن به سقف نرخها در دوران جنگ یا حتی فراتر از آن را افزایش دهد. تحرکات ارزی نیز بیتردید تاثیر مستقیمی بر انتظارات تورمی و جهتگیری سرمایهگذاران خواهد داشت.
حمایت یا بیعملی؟ نقش مبهم سازمان بورس
در این میان، سازمان بورس و اوراق بهادار نیز موضع رسمی خود را درباره برخی تحرکات بازار اعلام کرده است. براساس اطلاعیه مدیریت نظارت بر بورسها، معاملات بلوکی انجامشده در بازار روز دوشنبه نهم تیرماه، با هدف تجهیز منابع مالی صندوق توسعه و تثبیت بازار سرمایه انجام شده است. این اقدام بهظاهر در جهت حمایت از بازار بوده اما شفافسازی بیشتری درباره نحوه تخصیص این منابع و تاثیر عملی آنها بر کنترل صفهای فروش، همچنان در هالهای از ابهام قرار دارد. در چنین فضایی که بازار از هرسو تحتفشار روانی و اقتصادی قرار گرفته، بسیاری از فعالان بازار این پرسش را مطرح میکنند که آیا سازمان بورس، بهجای نقش حمایتی، خود به یکی از عوامل تشدید بحران تبدیل نشده است؟ شاید اگر حمایتها قرار نیست با شفافیت و اثربخشی کافی صورت گیرد، دستکم اعلام نوعی «آتشبس» از سوی نهاد ناظر با توقف مداخلات کماثر، بتواند فضای معاملاتی را تلطیف کرده و اجازه دهد تا بازار راه خود را با منطق عرضه و تقاضا پیدا کند.
در شرایطی که بازار سرمایه روزهای دشواری را سپری میکند و سهامداران با صفهای سنگین فروش و قفلشدگی معاملات مواجه هستند، جای خالی موضعگیری شفاف و قاطع از سوی علی مدنیزاده، وزیر جدید امور اقتصادی و دارایی، بهشدت احساس میشود. بازگشایی بازار سهام پس از آتشبس، در حالی که فضای عمومی و روانی کشور هنوز با تبعات جنگ منطقهای درگیر بود، تصمیمی شتابزده بود که بخش عمدهای از آن متوجه وزارت اقتصاد است اما اکنون که سه روز از این بازگشایی میگذرد و شاخصها یکی پس از دیگری کانالهای حمایتی را از دست میدهند، این پرسش بهدرستی مطرح است که شعارهای حمایتی وزیر محترم دقیقا به چه نتایجی منجر شدهاند؟
آیا نهادی که باید در این شرایط خط مقدم حمایت باشد، خود منتظر است تا بازار به کف برسد تا منابعش را در پایینترین سطح قیمتها به کار گیرد؟ آیا این رفتاری حرفهای است یا شکلی از فرصتطلبی در قامت ناظر؟ بازار انتظار رشد ندارد اما انتظار دارد که حداقل نقدشوندگی حفظ شود. وظیفه دولت نه دامنزدن به نااطمینانی بلکه فراهمکردن امکان خروج برای سرمایهگذاران است. اگر حمایتی قرار است صورت گیرد، باید در روزهایی باشد که سهامداران به بنبست رسیدهاند، نه روزهایی که بازار از کف برگشته و سودها تثبیت شدهاند. سیاستگذاران اقتصادی کشور اگر واقعا دغدغهای برای مردم دارند، باید امروز و در همین نقطه تاریک، به کمک بازار بیایند، نه اینکه تنها نظارهگر سوختن سرمایهها باشند. مگر وضعیتی بدتر از وضعیت کنونی هم در مخیلات مدیران اقتصادی کشور وجود دارد که هنوز صبوری میکنند و وارد عمل نمیشوند؟
منبع: جهان صنعت