اقتصاد ما چشم خود را به روی نهادها و سازمانها بسته است. در تمام این سالها، آنقدر به درآمدهای نفتی تکیه داشتهایم که فراموش کردیم گاهی یک باشگاه فوتبال میتواند چگونه بر تولید ناخالص ملی کشور تأثیرگذار باشد. سازمانها و نهادها در ایران به اندازه افراد و چه بسا کمتر عمر میکنند و بهندرت تبدیل به بنگاههای اقتصادی درآمدزا برای اقتصاد کشور میشوند.
امروز باشگاه بارسلونا ١١٨ساله شده؛ سازمانی که در حال حاضر ٣میلیارد و ٢٥٠میلیون یورو ارزش داشته و میتواند نماد یک سازمان موفق و با قدمت باشد. بر اساس اعلام مجله فوربس، بارسلونا در رتبه دومین باشگاه ثروتمند جهان قرار گرفته و این به این معناست که ١,١١ یورو به ازای هر ١٠٠٠ یورو تولید از درآمد داخلی دولت اسپانیا سهم درآمد بارسلونا و رئالمادرید است.
این در حالی است که برآوردهای غیررسمی از بدهیهای باشگاه ٧٢ ساله استقلال، از بیش از ١٠٠میلیارد تومان بدهی خبر میدهد.
خلأ نادیدهگرفتن نهادها و سازمانها در کشور ما به باشگاههای فوتبال محدود نمیشود؛ در همه حوزهها، سازمانهای کشور ما عمرهای کوتاهی دارند تا جایی که هیچ اقتصاددانی نمیتواند حتی یک نهاد مثال بزند که به صورت مستقل در کشور ما ١٠٠سال و یا حتی کمتر عمر کرده باشد.
اما چرا اقتصاد مرسوم در کشورهای توسعهنیافته، نهادها را ناديده گرفته و نقش سازمانها را محدود کرده است؟ «شهروند» این پرسش را با سه اقتصاددان نهادگرا مطرح کرده است.
نهادهای مستقل درآمدزا، عامل توسعهیافتگی
جعفر خیرخواهان یکی از اقتصاددانهای نهادگرا است. او یکی از مهمترین شروط توسعهیافتگی و ثروتمندشدن کشورها را شرکتها و سازمانهای تجاری میداند. «در ایران هیچ سازمان مستقلی با این قدمت نمیبینیم. عمر سازمانها در ایران بسیار کوتاه است.» خیرخواهان به «شهروند» میگوید: سازمانها و شرکتها هر چقدر ماندگارتر باشند، توانایی و درآمدزایی آنها بیشتر میشود. شرط بعدی توسعهیافتگی، عدم دخالت افراد صاحب قدرت سیاسی در امور این سازمانها است. او ادامه میدهد: در کشور ما به محض اینکه صاحبان قدرت احساس میکنند یک سازمان قد کشیده یا به سوددهی و بهرهوری رسیده است، خود را به صورت کارشناسینشده به آن سازمان داخل کرده و مسیر آن را منحرف میکنند. چه بسیار استفادههای سیاسی که از نهادهای موفق در طول این سالها شده و میشود. استاد دانشگاه فردوسی مشهد توضیح میدهد: نکته قابل توجه بعد، حقوق مالکیت است. مالکیتهای سازمانها در ایران مورد احترام قرار نمیگیرد. دولتها در چنین شرایطی به راحتی میتوانند با وضع یا اجرای یک قانون اشتباه، سرنوشت یک بنگاه را عوض کنند. امروز اگر میبینید بارسلونا ١١٨ساله شده، درواقع این یک بنگاه اقتصادی است که ١١٨سال عمر کرده است. خیرخواهان معتقد است: در کشور ما، هرجا قرار بود تیمی، نهادی یا سازمانی رشد کند، مقامات احساس خطر کرده و آن را به افراد دولتی دادند. این درحالی است که تنها نقش دولت باید در این میان، اخذ مالیات باشد. دولتها باید به این درک برسند که اگر سازمانی رشد کند، درآمد مالیاتی آنها هم زیاد میشود. به گفته این اقتصاددان نهادگرا، در تمام این سالها در کشور ما به بنگاهها توجهی نشده و تنها هر از چندگاهی مدیران و مقامات مسئول تصمیم گرفتهاند از این بنگاهها بهرهبرداری سیاسی کنند. نتیجه چنین سیاستهای غلطی چیست؟ ورشکستگی غمانگیز سازمانها در حوزههای مختلف کشور. او میگوید: امروز دولت تصمیم گرفته پول به باشگاههای استقلال و پرسپولیس تزریق کند. فکر میکنید برای چه سطح درآمد مردم ایران بالا نمیرود؟ زیرا فرهنگ استفاده از سودآوری سازمانها و نهادها را نداریم. امروز برخی شرکتهای نفت ما شاید ١٠٠سال عمر کرده باشند اما باز هم برای سادهترین امور خود از شرکتهای نروژی ٥٠ساله، کمک میگیرند.
حتی نیمنگاهی به نهادهای مختلف نمیکنیم
«نگاه اقتصادی آیندهنگر در کشور ما معنا ندارد.» این پاسخی است که حمیدرضا برادران شرکا اقتصاددان نهادگرا به «شهروند» میدهد. او می گوید: شما از باشگاه بارسلونا میگویید و من باید در پاسخ اعتراف کنم که ١٠ الی ١٢ سال است که زمینه خصوصی شدن باشگاههای بزرگ استقلال و پرسپولیس فراهم بوده اما به آنها بی اعتنایی شده است. به گفته برادران شرکا در همه جای دنیا سهام تیمها و سازمانهای بزرگ را بازار سرمایه میفروشند و هم زمینه رشد این باشگاه را توسط هواداران فراهم میکنند و هم به توسعه در کشورشان دامن میزنند. راه رسیدن به چنین جایگاهی، تلاش، برنامهریزی و ساماندهی نیروها است. در کشور ما حتی نیمنگاهی به نهادهای مختلف نمیشود. این اقتصاددان توضیح میدهد: مدتهاست قرار است بنگاههای اقتصادی در کشور ما، تبدیل به بنگاههای صادرکننده شوند اما چقدر در راستای این هدف گام برداشته شده است؟ حتی قوانین لازم در جهت صادراتی شدن بنگاهها، تدوین نشده است. ١٠٠ سال حیات برای یک سازمان ایرانی، عدد بالایی است که من فکر نمیکنم تاکنون در کشور ما محقق شده باشد.
مشروعیت سازمانها نباید از صاحبان قدرت گرفته شود
محمدقلی یوسفی هم اقتصاددان نهادگرای دیگری است که به این سوال «شهروند» پاسخ داده است. او دراینباره به «شهروند» میگوید: تفاوت میان ما و کشورهای توسعهیافته از زمین تا آسمان است.
آنچه امروز در کشور ما رخ میدهد، صرفا ساختار روبنایی دارد. بیایید جزییتر نگاه کنیم؛ «نهاد» مجموعه قوانین در جامعه به شمار میرود. اگر اقتصاد کشور را یک مسابقه در نظر بگیریم، نهادها، قوانین بازی و سازمانها، بازیکنان بازی
هستند.
او تأکید میکند: ما هرگز در کشورمان نهاد مستقل نداشتهایم. به دلایل مختلف سیاسی قانون همواره چیزی بوده که حاکمان تعیین میکردند، نه آنچه واقعا هست.
«قانون باید به دولتمردان هم حکومت کند؛ در کشور ما نگاه بلندمدت به اقتصاد وجود ندارد.» یوسفی تأکید میکند: در کشور ما دولتمردان فکر بلندمدت ندارند. همواره به موقعیت خود توجه کرده و اقتصاد کشور را محدود به دوران صدارت خود میدانند و همه سعیشان بر این بوده که بیشترین سود را از شرایط کنونی ببرند؛ هرگز به فکر تشکیل نهادهای بلندمدت نبودهاند.
به گفته این اقتصاددان، در کشور ما مهم نیست قانون چه میگوید، مهم این است که مقامات چگونه صلاح میبینند. یوسفی میگوید: مشروعیت سازمانها باید از قانون گرفته شود نه از افراد. حتی در دانشگاهها هم قدرتها اعمال نفوذ کردهاند. سخنران باید حتما مقام مسئول باشد و ارزش علم فراموش میشود. این عادت فکری اشتباه، در همه جای کشور رخنه کرده
است.
منبع: شهروند