آیا نظام آموزش و پرورش در ایران یک سیستم تعلیم برای تربیت افراد کارآفرین و استخدام کننده است؟. آیا وجود این تعداد مراکز آموزشی و پذیرش این حجم از دانشجو می تواند به شکوفایی و ارتقای علمی و اقتصادی کشور منجر گردد؟. و واقعا چرا این حجم پروژه های تحقیقاتی و طرح های پژوهشی در دست اقدام مراکز متعدد دانشگاهی به نتایج اجرایی و کاربردی منجر نمی گردند؟ گفت وگوی ما با دکتراحمدعلی فروغی ابری، انسان برجسته و استاد متخصص برنامه ریزی آموزشی و درسی در دانشکده علوم تربیتی دانشگاه اصفهان به این موارد اختصاص یافت. دانش آموخته دکترای برنامه ریزی آموزشی و درسی از دانشگاه ایالتی کانزاس امریکا، که پس از تأسیس نهاد دانشگاه آزاد واحد خوراسگان در سال 1366، به مدت 29 سال در مقام استاد تمام، و رئیس این دانشگاه به فعالیت دانشگاهی پرداخت و بسیاری از مدیران و کارشناسان امروز این شهر برخاسته از مکتب این دانشگاه در جایگاه کنونی خود قرار گرفته اند. احمدعلی فروغی ابری را باید یک کارآفرین در حوزه آموزش دانست. گفت و گوی ما را با وی می خوانید؛
نوسان: به نظر می رسد که دانشگاه ها در تربیت فارغ التحصیلان مبدع و کارآفرین ناتوان شده اند. با توجه به اینکه سال ها در این حوزه فعالیت نموده اید، تا چه اندازه نیاز به تغییر شیوه آموزش در دانشگاه ها را برای تربیت افراد کارآفرین و خلاق ضروری ارزیابی می کنید؟
معتقدم که دانشگاه رسالتی دارد که اگر به درستی انجام دهد، می تواند کشور را متحول سازد. لذا انتخاب رؤسا و اساتید دانشگاه از اهمیت خاصی برخوردار است؛ چنانچه در بسیاری از کشورهای پیشرفته نسبت به این موضوع، حساسیت ویژه ای وجود دارد تا بتوانند براساس معیارهای منطقی و مؤثر اساتید صاحب صلاحیت را انتخاب نمایند. این امر به فراهم کردن بسترهای آموزشی لازم کمک می کند؛ البته سعی ما همیشه این بود که شیوه آموزش را مطابق نیاز روز برنامه ریزی کنیم. تدریس و آموزشی که به جای حافظه پروری، سعی بر این دارد که تفکر و توانایی فکری فرد را رشد دهد. معتقدم که ما باید ذهن افراد را به مانند معادن، اکتشاف و استخراج کنیم و به گونه ای به آن ها آموزش دهیم تا با افکار خود بتوانند سازنده جامعه باشند. افراد در برخورد با مسائل مختلف اجتماعی، اقتصادی و سایر موارد، به روش های فکر کردن و فرآیندهای حل مسئله آگاه باشند. باید تجهیزات کافی و روش های تدریس ارزیابی شده در اختیار مراکز آموزشی قرار داده شوند. متأسفانه، بسیاری از روش های تدریس ما در دانشگاه ها و دیگر مراکز آموزشی مثل مدارس، روش های درست و مناسبی نیستند. ما در عرصه علوم تربیتی، تحقیقات زیادی در زمینه میزان یادگیری در رشته های مختلف دانشگاهی انجام داده ایم و نتایج حاصل گویای این مطلب است که بقا و ماندگاری اطلاعات از طریق حافظه وجود ندارد. لذا باید تغییرات اساسی در روش های تدریس در دانشگاه ها و مدارس ایجاد شوند و با ذهن افراد به نحوی کار کنیم که در جامعه سازی موفق باشند. البته گاهی اساتید فعالیت هایی در این زمینه انجام می دهند ولی کافی و همه گیر نیست. اینجانب سعی کرده ام تا بسترهای لازم را برای یادگیری و تفکر علمی فراهم کنم. همچنین معتقدم که دانشگاه باید جولانگاهی برای نظریه پردازی و ابراز عقاید باشد. چنانچه مقام رهبری تأکیداتی در این زمینه داشته اند ولی ما هنوز نقاط ضعف فراوانی داریم. یکی از عوامل موفقیت، دسترسی دانشجو به منابع تحقیق و مطالعه، جلسات پرسش و پاسخ و اساتید است. به علاوه باید اساس و مبنای کار علمی را یاد بگیرد. ما نیز به عنوان مسلمان باید هر کاری را براساس تفکر علمی و منطقی انجام دهیم. رفتار اساتید باید به گونه ای باشد تا دانشجویان با روحیات و خلق و خوی مختلف بتوانند با آن ها تعامل داشته باشند. قدر مسلم این کار مستلزم صبر، آگاهی و علم کافی است. یک رئیس دانشگاه باید در جنبه های مختلف اجتماعی و فرهنگی در حد مطلوب، رشد کرده باشد تابتواند این اصول را در دانشگاه پیاده کند. باتوجه به مواردی از این دست می توان به رشد علمی و کارآفرینی دست یافت.
نوسان: بسیاری معتقدند که ما بازه رنج سنی 6 و 8 سال را در تربیت نسل کارآفرین و مبدع از دست می دهیم. یعنی این نقص در جامعه کارآفرینی به تعلیم و تربیت آن نسل در آموزش وپرورش باز می گردد. دیدگاه شما در این خصوص چیست؟
آموزش و پرورش به عنوان یکی از مهم ترین نهادهای جامعه باید از زیرساخت های لازم برخوردار باشد. از جمله مواردی که زمینه تعامل خانواده و مدرسه را فراهم می کند، انجمن اولیا و مربیان است که باید از این ظرفیت بیشتر استفاده شود. مسئولان مدارس و آموزش و پرورش از این طریق می توانند پدران ومادران را آگاه سازند. باتوجه به اینکه هجده میلیون دانش آموز در کشور در مقاطع مختلف تحصیلی داریم، نقش انجمن اولیا و مربیان و همکاری آن ها با همدیگر به رشد تربیتی و تحصیلی دانش آموزان کمک می کند. نکته مهم در موضوع تربیت، توجه به تفاوت های فردی است که به عنوان اصل حاکم در تعلیم و تربیت قرار دارد. آنچه در علوم روانشناختی نیز حائز اهمیت است، شناخت نسبت به طبع و مزاج دانش آموزان است که در همه حال اساتید باید به این تفاوت های فردی توجه داشته باشند. همچنین اساتید، آموزگاران و اولیا باید از برخوردهای تهدیدآمیز و تحقیرکننده نسبت به فرزندان اجتناب کنند. برنامه ریزی برای کودکان به ویژه گروه سنی 8 سال، از سوی وزارتخانه های آموزش و پرورش، علوم و بهداشت و آموزش پزشکی به ارتفای علمی و رشد فکری دانش آموزان و دانشجویان کمک می کند. الته باید به آموزش های لازم برای مربیان آموزش و پرورش توجه کرد. در برخی از کشورهای پیشرفته، آزمون های ارزیابی کیفیت کار آن ها انجام می شود که آن هم از اهمیت خاصی برخوردار است. در کنار آن، دوره های کارورزی برای رشته های مختلف باید با برنامه ریزی و نظارت توأمان انجام شود. به عبارتی هنوز جای کارهای فراوانی در این زمینه وجود دارد.
نوسان: بسیاری این ایراد را به دانشگاه آزاد وارد می دانند که در زمانی با جذب بی رویه دانشجو ساختار آموزشی و تربیتی کشور را بر هم ریخت. در دوره دولت نهم و دهم نیز به دلیل اختلافات رئیس جمهور با این دانشگاه عرصه را برای ورود و حضور سایر مؤسسات آموزشی در کشور باز کرد و نتیجه آن مثلاً فعالیت 180 مرکز دانشگاهی در استان اصفهان، در حال حاضر است. حضور این تعداد دانشگاه و مرکز علمی در شهری مانند اصفهان مناسب ارزیابی می کنید؟
تردید نکنید که دانشگاه باید افراد استخدام کننده و کارآفرین و نه استخدام شونده و کارمند وارد جامعه کند. قطعاً ما باید تلاش کنیم تا در این سیاست ها تغییراتی را ایجاد کنیم. یک اصل مهم، برنامه ریزی است که می تواند به موفقیت ما کمک کند. با توجه به شرایط موجود، دانشگاه باید به کارآفرینی فکر کند و برای آن برنامه ریزی کند در غیر این صورت، کل کشور متضرر می شود. فعالیت های عملی در رشته های مختلف باید برای دانشجویان در نظر گرفته شود. در برخی از رشته ها، فعالیت عملی و کارگاهی پیش بینی شده است و دانشجویان پس از فارغ التحصیلی نسبتاً از مهارت هایی برخوردار هستند. البته باید گام های بیشتری در این زمینه برداشته شود.
نوسان: یکی دیگر از ایرادات به محیط های دانشگاهی، طرح های تحقیقاتی بدون بهره و در حد کتابخانه ای است که اغلب بدون استفاده باقی می مانند. واقعا چرا دانشگاه ها به دنبال کاربردی کردن نتایج حاصل از تحقیقات خود نیستند؟
باید برنامه ریزی درسی در مراکز دانشگاهی در ارتباط با صنعت باشد و برنامه ریزان به تقویت ارتباط صنعت و دانشگاه بیشتر توجه داشته باشند. مثلاً استفاده از ظرفیت علم روانشناسی در محیط کارخانه، می تواند تعارضات کارخانه ای بین کارگر و کارفرما را کاهش دهد، شرایط محیط کار بهتری فراهم شود و راندمان کاری افزایش یابد که این، حاصل حضور روانشناسان با تجربه است. البته در این زمینه باید گام هایی از مقطع دانش آموزی برداشته شود. همانطور که اشاره شد، در مدارس و دانشگاه ها باید بسترهای لازم برای رشد فکری فراهم شود. شناخت نسبت به ابعاد تفکر، تشکیل جلسات اتاق فکر، جلسات آزاداندیشی و نظریه پردازی، و آموزش های مربوط به تفکر و فرآیند حل مسئله اجرا شوند.
نوسان: پیشنهاد شما برای آینده چیست؟
برای آینده باید از هم اکنون با استفاده از نظرات کارشناسی، برنامه ریزی کرد. هرچند تصویر آینده مبهم است ولی نمی توان دست روی دست گذاشت. باید به روش های ارزشیابی نظام آموزشی، کانون های علمی و علوم تربیتی و توانمند سازی فارغ التحصیلان به عنوان کارآفرینان آینده بیندیشیم.