اصفهان و فولاد دو مفهوم غیر قابل تفکیک هستند که جدا کردن آنها، هویت هر یک از این مفاهیم را ناقص میکند. اصفهانیها 50 سال است که با تأسیس ذوب آهن، پایتخت فولاد ایران نام گرفتند و پیشرفت آنها در این 5 دهه به قدری بوده که اکنون تولید فولاد خام در این استان، با اتکا به تولیدات دو شرکت بزرگ ذوب آهن و فولاد مبارکه و چند شرکت متوسط دیگر، به بیش از 60 درصد تولید فولاد کل کشور میرسد. اما چرا مدیران ارشد استان، رویدادهای این صنعت پراهمیت اصفهان را جدی نمی گیرند؟ به نظر می رسد صنعت فولاد ایران در شهر پایتخت خود نیز با کم اقبالی روبرو شده است!
ظرفیتهای خاص صنعت فولاد در اصفهان تنها به دو بنگاه بزرگ بالا دستی محدود نمیشود و صدها واحد نورد سرد، تولیدکننده لوله پروفیل، ریختهگری، تراشکاری و صنایع پاییندستی فولادی نیز در این استان در حال فعالیت هستند که اصفهان را به صنعتیترین استان کشور تبدیل کردهاند.
همین چند مورد، نشاندهنده اهمیت اصفهان به عنوان فولادیترین استان کشور در این صنعت اشتغالزا در کشور است. از این رو، رویداد فولادی اصفهان در هفته گذشته این بار نیز همچون دفعات قبل با استقبال فعالان صنعت فولاد همراه شد و مهمانان مهمی از جمله معاون وزیر صنعت و رئیس هیأت عامل ایمیدرو با حضور در این نمایشگاه بر اهمیت آن صحه گذاشتند.
ترافیکی که جای خالی داشت
مراسم افتتاحیه این نمایشگاه به دلیل ترافیک سخنرانان مهمی همچون منصور یزدی زاده، بهرام سبحانی و مهدی کرباسیان بسیار با حضور گسترده مخاطبان همراه شد؛ اما در این بین، اتفاقی که بیش از هر چیزی باعث دلسردی حاضرین در جلسه و البته فعالان نمایشگاهی شد؛ عدم حضور محسن مهرعلیزاده و حضور معاون اقتصادی وی به عنوان سخنران در این مراسم بود. استانداری که مدتی است عدم حضورش در مراسمهای مهم، شائبههایی را به همراه داشته و انتظار میرود هر چه زودتر صحت یا عدم صحت این شایعات را مشخص کند. محمدعلی شجاعی اگر چه صحبتهای با اهمیتی در خصوص لزوم پرورش سرمایههای انسانی متخصص و ایجاد حلقه ارتباطی بین دانشگاه و صنعت ایراد کرد؛ اما حاضرین در جلسه افتتاحیه انتظار داشتند، استاندار در این جایگاه حاضر شود و به مهمترین رویداد صنعتی استان، توجه بیشتری نشان دهد و در خصوص مشکلات آنها نیز چند جملهای را به زبان آورد.
در این بین بازهم صندلی رییس اتاق بازرگانی نیز خالی بود. به نظر می رسد اختلاف ریشه دار در راس مدیریت استان، دودش را به چشم نمایشگاه اصفهان می دهد تا عرصه گاه بزرگترین رویداد شهر اصفهان از ارائه دیدگاههای رییس پارلمان بخش خصوصی شهر نیز محروم باشد.
صندلی های افتتاحیه نمایشگاه فولاد البته بازهم جای خالی داشت؛ ناصر موسوی لارگانی، نایب رئیس اول کمیسیون اقتصادی؛ زهرا سعیدی مبارکه، سخنگوی کمیسیون اقتصادی، حمیدرضا فولادگر، اقتصادی ترین نماینده اصفهان در سنوات متعدد، و در مجموع هیچیک از نمایندگان اصفهان نیز در این جمع حضور نیافتند؛ این نبودن ها در مهمترین رویداد دوسالانه شهر پایتخت فولاد و ریخته گری ایران جای تعجب و تاسف فراوانی دارد.
صنعت فولاد کشور و به تبع آن فولادسازان اصفهانی، این روزها به دلیل شرایط تحریم و مشکلات ناشی از نوسانات ارزی، بیش از پیش به کمک و حمایت دولتیها نیازمند هستند و از این روست که حضور استاندار و نمایندگان مجلس و ارائه دیدگاههای بخش خصوصی در چنین نمایشگاههایی میتواند گرهای از کار آنها باز کند.
صنعت فولاد و چالش های پیش روی
وضعیت صنعت اصفهان در همه حوزهها چندان خوب نیست؛ این را از گلایه های مطرح شده در جشن سالیانه روز صنعت و معدن استان می توان به عینه مشاهده کرد. در این بین صنعت فولاد نیز چالشهای زیادی پیش روی خود دارد. نمایندگان محترم مجلس و استاندار دوست داشتنی این شهر، اگر در فکر رفع گلوگاههای اقتصادی اصفهان و جلوگیری از وقوع بحرانهای اجتماعی-اقتصادی در سطح این استان هستند، باید توجه بیشتری نسبت به چنین صنایعی از خود نشان دهد. صنایع پاییندستی فولاد و خصوصاً ریختهگریها که اغلب در منطقه پر التهاب شاهپور جدید نیز ساکن هستند با مشکل قطعی برق، مالیات و بیمه مواجهاند و حیات شغلی سهم بالایی از این کارگاهها که موتور اصلی اشتغال در منطقه شاهپور نیز به شمار میآیند به رفع این مشکلات بستگی دارد. این واحدهای کوچک و متوسط بعضاً هنوز موفق به دریافت تسهیلات سرمایه در گردش سال گذشته نیز نشدهاند و با دو برابر شدن نرخ ارز، نیاز آنها برای تأمین مالی تولید دو چندان شده است.
در بنگاههای بزرگ نظیر فولاد مبارکه و ذوب آهن این مشکلات با وضوح بیشتری به چشم میخورد و چالش اصلی این دو شرکت در سه ماه اخیر، مسأله نرخگذاری دستوری محصولات توسط وزارت صنعت و ایجاد رانت گسترده برای واسطهها در بورس کالا بود؛ مسأله ای که واکنشهای زیادی را در بین سهامداران و فعالان فولادی برانگیخت و رسانههای اقتصادی را مجبور به واکنش به این رانت دهی عظیم کرد.
مسأله کاملاً روشن است؛ فولادیها در طی سه ماه اخیر موظف شدند که محصولات خود را با نرخ دلار 4 هزار و 200 تومانی قیمتگذاری کنند و خریداران آن که عمدتاً دلالان بازار فلزات بودند با فروش آن با نرخ دلار 10 هزار تومانی، سودی سرشار از آن خود کردند و در تعریفی کاملاً روشن، سود از جیب هزاران سهامداران و کارگران فولادی به جیب اندک دلالان این حوزه رفت.
این شکاف قیمتی در هفتههای اخیر به حدی بود که قیمت قراضه از ورق فولاد مبارکه در بورس کالا فراتر رفت؛ این یعنی زحمات این کارخانه برای تبدیل قراضه به ورق فولادی به میزان صفر ریال قیمتگذاری شد و برای دلالان صرفه داشت که ورق را از بورس کالا خریده و به عنوان قراضه به عراق و افغانستان صادر کنند.
اگر چه دولت در بسته جدید ارزی خود ابهام بزرگ دلارهای صادراتی این شرکتها را رفع کرد و اجازه داد که این دلارها در بازار ثانویه کشف قیمت شوند اما ابهام قیمتگذاری بورس کالا همچنان به قوت خود باقی است و انتظار میرود استاندار و نمایندگان محترم نیز به دفاع از حق 30 هزار کارگر فولادی استان، موضع مشخصی در این رابطه اتخاذ کنند و پارلمان بخش خصوصی نیز دیدگاههای خود را ارائه کند.