در این نشست مدیران خرید مواد اولیه چه شرکتهایی حضور داشتند؟
مدیران خرید مواد اولیۀ شرکت‌های فولاد مبارکه، فولاد خوزستان، ذوب‌آهن اصفهان، فولاد خراسان و فولاد هرمزگان در این نشست حضور داشتند.


در فولاد مبارکه حوزۀ خرید مواد اولیه چه نقشی دارد؟
مجموعۀ خرید مواد اولیه تأمین مواد معدنی شامل کنسانتره، گندله و آهن اسفنجی و خرید کالاهای اساسی از قبیل الکترود گرافیتی، انواع فروآلیاژها، وایرهای مغز دار، فلزات اساسی و انرژی را برعهده دارد. این اقلام حجم عمدۀ خرید فولاد مبارکه را به خود اختصاص می‌دهد.

در حـــــال حاضــــــر بزرگتــــــــرین مشکل فولادسازان چیست؟
در سال‌های اخیر، فولادسازان کشور به دلیل تحریم‌ها، در تأمین کالاهای اساسی، مواد اولیه و کالاهای استراتژیک خود و همچنین در زمینه انتقال ارز موردنیاز با مشکلات عدیده‌ای مواجه شده‌اند که خوشبختانه با تدابیر مدیرعامل و تلاش کلیه واحدهای ذی‌ربط توانستیم این دغدغه‌ها را پشت سر گذاریم و امروز نگرانی خاصی از بابت تأمین این کالاها وجود ندارد.
اما از دی‌ماه سال گذشته، تأمین سنگ‌آهن برای فولادسازان با مشکل مواجه شده است، زیرا معدن کاران به‌جای اکتشاف بیشتر و توسعۀ معادن خود، در حوزۀ فولادسازی سرمایه‌گذاری کرده‌اند و مواد معدنی استخراج‌شده را به واحدهای خود اختصاص داده‌اند. این امر باعث شده بخش عمده‌ای از ظرفیت‌های تولید پنج فولادساز کشور امروز معطل مواد معدنی باشد. دومین عامل که تهدید جدی برای تأمین مواد معدنی شرکت‌های فولادساز به شمار می‌آید صادرات گستردۀ مواد معدنی یعنی خام‌فروشی است. همچنان که آمارها نشان می‌دهد در سال گذشته حدود 17 تا 18 میلیون تن مواد معدنی آهن‌دار به‌صورت خام از کشور صادرشده است. حجم ورودی مواد اولیه برای فولادسازان طی هشت ماه اخیر کاهش بسیار زیادی داشته و فولادسازها مجبور شده‌اند بخش عمده‌ای از ذخایر استراتژیک مواد معدنی خود را مصرف کنند.

برای حل این مشکل چه اقداماتی صورت گرفته است؟
در حال حاضر با همکاری نهادهای مرتبط کشور، 25 درصد تعرفه برای صادرات مواد اولیه وضع‌شده است. بااین‌حال وضع این میزان تعرفه تأثیر چندانی در جلوگیری از خروج مواد خام نداشته و همچنان صادرات مادۀ اولیۀ معدنی برای معدن کاران جذابیت دارد. فولادسازان به‌صورت رسمی از مجموعۀ وزارتخانه درخواست کردند که در گام اول مانع صادرات شوند و اگر به هر دلیل فکر می‌کنند صادرات باید انجام شود، حداقل تعرفه را به 40 درصد افزایش دهند.

بهغیراز افزایش تعرفه چه راهکارهای دیگری مطرحشده است؟
باید از اتلاف مواد و انرژی در این زمینه جلوگیری شود. به‌عنوان‌مثال، الآن فولاد خوزستان از کنستانترۀ شمال شرق کشور، یعنی منطقۀ سنگان و فولاد مبارکه از منطقۀ سیرجان سهیم است. این بدان معنی است که فولاد مبارکه باید مادۀ معدنی را از سیرجان به سنگان ببرد و فولاد خوزستان هم از سنگان منتقل کند و این یعنی هزینۀ حمل‌ونقل. درحالی‌که اگر این تقسیم‌بندی و سهمیه‌بندی به‌دقت و با کار کارشناسی صورت گیرد، فولاد مبارکه می‌تواند سهمیۀ کنسانترۀ خوزستان را در سنگان خرج فولاد سنگان خود کند. فولاد خوزستان هم مواد معدنی موردنیاز خود را از سیرجان با هزینه حمل‌ونقل بسیار اقتصادی‌تری تأمین کند. این مدیریت باعث می‌شود کاهش زیادی در هزینه‌ها و انرژی صورت گیرد. فولادسازان به جد از مجموعۀ حاکمیت، وزارت صمت و متولیان درخواست کردند که این سهمیه‌بندی و تقسیم‌بندی سهمیه‌ها برای سال 99 با دقت بیشتری انجام شود.

برای تأمین سنگآهن، خود فولادسازان اقدام خاصی کردند؟
بله. طی دو ماه اخیر مدیرعامل فولاد مبارکه ورود این شرکت به حوزۀ معدن را اعلام نمود. مدیریت شرکت به این نتیجه رسیده است که باید صاحب معدن باشد، اگرچه سرمایه‌گذاری در این حوزه بلندمدت است. شرکت‌های فولادساز خود را نقطۀ مقابل معدن کاران نمی‌دانند. به هر دلیل، اتفاقاتی افتاده که نباید می‌افتاد، ولی الآن باید با همراهی و همدلی همدیگر اجازه ندهیم سرمایه‌های کشور معطل مواد معدنی بماند.

فولادسازان برای مدیریت هزینههای خود چه اقدامات دیگری میتوانند انجام دهند؟
در بخش خرید و تأمین کالاهای اساسی همکاری‌های خوبی بین شرکت‌ها ایجادشده است. همچنان که در دوران بحران الکترود گرافیتی، فولاد مبارکه به‌صورت امانی تقریبا به همۀ فولادسازان کشور الکترود داد.
اگر شرکت‌های فولادساز بتوانند در خرید کالاهای اساسی با همدیگر هماهنگ شوند، قطعا هزینه و زمان تأمین کالا کاهش زیادی پیدا می‌کند. در خصوص بومی‌سازی و تأمین داخلی اقلام وارداتی باید تجارب به اشتراک گذاشته شود. به‌عنوان‌مثال، تجارب فولاد مبارکه در بومی‌سازی وایرهای مغزدار و ساخت «کافی و کازی» موردنیاز خط تولید که پیش‌ازاین از خارج از کشور تأمین می‌شد، به اشتراک گذاشته شود.

به نظر شما این جلسه تا چه میزان راهگشا بود؟
این جلسه مقدمه‌ای بود برای اینکه تصمیماتی در سطح مدیران خرید شرکت‌ها مطرح و اتخاذ شود. بدیهی است خروجی آن به مدیران عامل پنج شرکت منتقل و با تأیید ایشان مصوبات نهایی اجرایی می‌شود. بدون شک راهبردهای مطرح‌شده می‌تواند در سایۀ خرد جمعی مدیران عامل شرکت‌ها، در تصمیم‌گیری‌های کلان مؤثر واقع شود.