کارشناسان بازار نفت میگویند با تحولات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی که در سالهای اخیر بهویژه برای تولیدکنندگانی همچون لیبی و ونزوئلا و حتی آمریکا و عربستان رخ داده، هزینه به صفر رساندن خرید نفتی ایران بسیار زیاد بوده و حداقل طی دو سال آتی این امر غیرممکن است؛ اما در این میان سوال این است که در شرایط تحریمی اخیر، وضعیت صادرات کالاهای غیرنفتی کشور چگونه خواهد بود. در این زمینه بررسی تجربه تحریمهای سالهای 90 و 91 نشان میدهد با وقوع تکانـههـای ارزی و اعمال تحریمها، گرچه بهواسطه تحریم واردات اقلام واسطهای و سرمایهای، میزان تولید و صادرات بخشهای صنعتی وابسته به واردات کاهش یافته است، اما در این دوره میزان تولید و صادرات بخشهای غیروابسته به واردات ازجمله محصولات کشاورزی، معدنی، فرش، صنایعدستی و گردشگری رشد مثبت قابلتوجهی را تجربه کردهاند. برمبنای تجربیات سالهای 90 و 91 حال این سوال مطرح است که در شرایط تحریمی جدید که کانال نقلوانتقالات مالی کشور مانند سالهای90 و 91 قطع نخواهد شد، دولت برای توسعه و تنوعدهی به صادرات غیرنفتی کشور چه اقداماتی باید انجام دهد؟ در پاسخ به این مساله «فرهیختگان» گفتوگویی را با علیرضا شجاعی، معاون اسبق وزیر صنعت، معدن و تجارت انجام داده است که مشروح آن در ادامه میآید.
وضعیت صادرات غیرنفتی را در سالهای اخیر چگونه ارزیابی میکنید؟ کارشناسان میگویند اوضاع صادرات غیرنفتی در شرایط کنونی، خیلی خوب نیست. آیا این تحلیل درست است؟
صادرات غیرنفتی کشور طی سالهای اخیر همواره دارای نوسان بوده است، بهطوریکه متاسفانه در مقطعی شاهد کاهش 16 درصدی صادرات غیرنفتی کشور بودهایم که سابقه نداشته است. همچنین متوسط نرخ رشد صادرات طی سالهای اخیر بهمراتب از دورههای گذشته پایینتر بوده؛ این در شرایطی است که دولت بارها ادعا کرده بود پس از برجام، تعاملات با کشورها بیشتر شده، در امر تجارت تسهیل ایجاد شده و مشکلات صادرکنندگان بهویژه در امور بانکی برطرف شده است؛ اما به وضوح شاهد هستیم اتفاق قابلتوجهی در میزان، ترکیب و شرکای تجارت خارجی ایران رخ نداده است. بهطور مثال همین آمار هفتماهه سال 97 نشان میدهد حدود 70 درصد بازار صادراتی ایران متعلق به پنج کشور چین، امارات، عراق، افغانستان و هند است که قبلا هم اگر بهتر از این نبوده لااقل همین کشورها بوده است. یعنی فضای تحریم و پس از برجام چندان تفاوتی نکرده است و گشایشهای ادعاشده از سوی دولت نمایان نیست.
دلیل این نابسامانی و اوضاع نامناسب چیست؟
پاسخ به این سوال روشن است، متاسفانه دولت دیپلماسی تجاری ندارد. هر کشوری دیپلماسی تجاری نداشته باشد، نمیتوان انتظار داشت در تجارت خارجیاش تحول چشمگیری رخ دهد. هنوز همخوانی درست و اثربخشی بین سیاستهای تامین، تولید، توزیع، فروش و صادرات وجود ندارد. برای همین هر روز شاهد یک ابلاغیه، اطلاعیه، دستورالعمل و... هستیم که بعضا با هم متناقضند.
برخی کارشناسان میگویند یکی از دلایل موافقت و حمایت دولت از دلار گران، افزایش صادرات غیرنفتی بهواسطه گرانی دلار است. چقدر این تحلیل را درست میدانید؟ آیا افزایش صادرات غیرنفتی بهواسطه گرانی دلار، مصنوعی است؟ به نظر شما افزایش قیمت ارز چه تاثیری بر روند صادرات داشته است؟ آیا رشد احتمالی کنونی در صادرات غیرنفتی ناشی از گرانی دلار است یا سیاستهای دولت؟
هماکنون با افزایش جهشی و سرسامآور نرخ ارز، انگیزه برخی شرکتها همچون صنایع بزرگ مثل پتروشیمیها، فولادیها، مس و... برای صادرات افزایش یافته تا ارز حاصل را یا در آن سوی آبها نگه دارند یا در بازار ثانویه و ثالثیه به فروش برسانند و سودهای سرشار کسب کنند. اما بهمرور و با گذشت زمان و با توجه به وابستگی خیلی از صنایع به واردات مواد اولیه، محصولات تولید گرانتر از گذشته شده و رقابتپذیری آن در بازار بینالملل کاهش مییابد.
وضعیت تراز تجاری کشور را چگونه ارزیابی میکنید؟ آیا امسال بدون تاثیرگذاری گرانی دلار میتوانیم شاهد جهش در صادرات یا لااقل تحقق هدف صادراتی سال 97 باشیم؟
تراز تجاری کشور سال گذشته در هفتماهه نخست سال قریب 5/5 میلیارد دلار منفی بود. هرچند در شرایط فعلی و بلاتکلیفی در صادرات و واردات، در هفتماهه امسال تراز تجاری اندکی مثبتشده (کمتر از نیممیلیارد دلار) اما پیشبینی بنده این است که تا پایان سال این روند حفظ نخواهد شد و به چند دلیل که نیاز به بیان آنها نیست، شاهد تراز تجاری منفی باشیم.
هدف صادراتی سالهای اخیر، محقق نشده و حتی بعضا کار بهجایی رسید که دولت با کاهش هدف در نیمه دوم سال، بهصورت آماری نمایش تحقق اهداف را نشان دهد. هدف صادراتی اعلامشده برای سال 97 از سوی دولت در حد سالهای 90 و 91 هم نیست و آمارهای هفتماهه امسال نشان میدهد که تنها 43 درصد از اهداف حدود 55 میلیارد دلاری محقق شده است. تداوم شرایط فعلی و تحریمهای چند ماه آینده درصورت ادامه بیبرنامگی دولت در امر تجارت خارجی و نداشتن دیپلماسی تجاری، تحقق این هدف بعید بهنظر میرسد.
تحریمهای اخیر آمریکا چه تاثیری بر شرایط تجاری کشور دارد؟ برای مقابله با این تحریمها در حوزه صادرات غیرنفتی چه باید کرد؟
تحریمهای آمریکا پیش از آنکه بخواهد عملی شود، با آثار روانی هم در داخل و هم در خارج بر شرایط تجاری کشور اثر گذاشته و میگذارد. برای مقابله با تحریم همانگونه که تاکید کردم نیاز به یک دیپلماسی فعال تجاری است. در این دیپلماسی تنوع کالا، تنوع کشورهای هدف صادراتی و اولویتبندی هریک باید مورد توجه قرار گیرد. این دیپلماسی باید منعطف و چابک طراحی و جهادی اجرا شود.
با روشهای فعلی نمیتوان انتظار عبور از شرایط آتی را داشت. بازنگری جدی در سازوکار حضور بخش خصوصی در تجارت خارجی، اعزام رایزنان و... باید صورت گیرد. بسته ویژه حمایت از صادرات تدوین شده و بهسرعت به اجرا درآید. البته از آن بستههای سالهای اخیر که همچنان بسته مانده است.
یکی از ضعفهای دولت آقای روحانی، ضعف در دیپلماسی اقتصادی است. اگر امکانش است بفرمایید ضعف در دیپلماسی اقتصادی چه آسیبهایی به صادرات غیرنفتی ایران زده و با تقویت این ضعف چه اتفاقاتی خواهد افتاد؟
با حلواحلوا گفتن دهان شیرین نمیشود. با صادراتصادرات گفتن هم صادرات رشد نمیکند. در حالی که در دولت یازدهم مسئولان از رئیسجمهور گرفته تا معاون اول و وزیر صنعت و برخی معاونان و مشاوران رئیسجمهور بر اهمیت صادرات در کلام تاکید میکردند در سازمان صنعت، معدن و تجارت در استانها معاونت بازرگانی خارجی با داخلی ادغام میشود و عملا حذف میشود و تنظیم بازار و سیب و پرتقال و سیبزمینی و پیاز و گوشت و تخممرغ بر صادرات سایه میاندازد، درحالی که پیش از آن معاونان بازرگانی خارجی تقویت شده بودند و طرح هدایت صادرات از استانها برای ایجاد رقابت میان استانها برای توسعه صادرات و با محوریت استانداران و پشتیبانی سازمان توسعه تجارت انجام شده بود، در حالی که برای شرایط پیش رو باید تعداد رایزنان را در کشورها افزایش داد و حتی از بخش خصوصی کرد و آنها را پشتیبانی کرد. اخیرا مطلع شدم ادارهکل رایزنان بازرگانی حذف شده است. در دولت دوازدهم اعلام شد در وزارت امور خارجه، معاونت اقتصادی تاسیس میشود. باید دید ساختار جدیدی که اتفاقا با تاخیر هم در وزارت امور خارجه ایجاد شده است توانسته چه تاثیری در فضای اقتصادی و تجاری داشته باشد و در آینده خواهد گذاشت.
یکی از نقدهای جدی کارشناسان اقتصادی به دولت جناب روحانی، تعامل و اتکای بسیار بیشتر از حد انتظار از اروپا است. کارشناسان میگویند دولت روحانی کشور را بیش از اندازه به اروپا وابسته کرده است. مصداق بارزش، افزایش چندبرابری واردات از کشورهای اروپایی در یکی، دو سال اخیر است. این رفتار دولت چه تبعات و پیامدهایی داشته است؟
قبلا هم گفتهام دولت تمامی تخممرغهایش را در سبد برجام قرار داد و درنهایت نیز متاسفانه برجام نهتنها تاثیری در تعاملات نداشت، بلکه مشکلات گذشته در تجارت ازجمله مشکلات بانکی همچنان پابرجا ماند. تمامی اینها نشاندهنده این است که در تعاملات لازم با قدرت وارد عمل نشدهایم، بنابراین هم حجم و هم تعداد بازار قابلتوجهی را از دست دادهایم و تمامی اینها بازگوکننده این موضوع است که تجارت خارجی ما در سالهای اخیر وضعیت قابلقبولی نداشته است. درمورد اتکای بیش از حد به اروپاییان نیز باید بگویم که برخی هیاتهای خارجی بعد از برجام به ایران رفت و آمد داشتند و اغلب نیز هدفشان این بود که کالاهای خود را در ایران به فروش برسانند و بهجز چند مورد که آنهم به آینده موکول شد، ما سناریوی مشخصی در مذاکره با این هیاتها نداشتیم و دولت هم با هیجان سعی در پذیرش پیشنهادهای آنها داشت تا بتواند توجه کشورهای خارجی را جلب کند، همین هم موجب برخی اعتراضها در بخش تولید داخلی و بخش خصوصی شد. درواقع دولت با یک فضای هیجانزده به استقبال پیشنهادهای هیاتهای خارجی رفت و فضا را به سمت پیشنهادهایی هدایت نکرد که باید دولت و در قالب دیپلماسی اقتصادی و دیپلماسی تجاری به هیاتها میداد.