برخلاف کشورهای پیشرفته که فلز طلا بهعنوان یک ذخیره ملی و پشتوانه اقتصادی کشور محسوب میشود، در ایران طلا، سکه و تمامی مصنوعاتی که از این فلز باارزش ساخته میشود، نقش سرمایه فردی را در اقتصاد یک خانواده ایفا میکند. بهعبارت دیگر داشتن طلا و مصنوعات آن برای یک خانواده ایرانی بیش از آنکه استفاده زینتی داشته باشد، بهعنوان یک سرمایه، خریداری و اندوخته میشود. نگاه اقتصادی به طلا در ایران بهویژه در دو دهه اخیر و بهدنبال رواج خریداری سکههای ضربشده بهجای مصنوعات و زیورآلات ساختهشده از طلا، موجب شده کارشناسان و فعالان این حوزه از نابودی تدریجی صنعت طلاسازی کشور اظهار نگرانی کنند. در سالهای اخیر تورم، گرانی و کاهش قدرت خرید عموم مردم جامعه، عملا اجازه استفاده از زیورآلات ساختهشده از طلا را به بانوان ایرانی نمیدهد. در کنار این امر، کسر دستمزد ساخت مصنوعات طلا هنگام فروش، دیدگاهی است که به اشتباه، تمایل خریداران طلا به مصنوعات را کاهش و آنها را بیشتر به سمت خرید سکه سوق داده است. درواقع از نگاه خانوارهای ایرانی، خرید سکه طلا علاوهبر اینکه سرمایه و پشتوانه اقتصادی خانواده محسوب میشود، در شرایط کنونی نیز بهترین کالایی است که حتی در زمان فروش نیز سود فراوانی را نصیب آنها میکند.
نقش دولت در فرار مردم از مصنوعات طلا
اما در به وجود آمدن چنین نگاهی در جامعه، نباید از نقش اساسی دولت گذشت. بر کسی پوشیده نیست که ایران و شهروندان ایرانی بارها با بحرانهای اقتصادی متعددی دستوپنجه نرم کردهاند؛ از بحرانهای اقتصادی در شرایط جنگ تحمیلی گرفته تا تحریمهای ناعادلانه آمریکا علیه ایران. بدیهی است که در شرایط جنگ اقتصادی هر فرد و خانواری در اندیشه حفظ منافع خود و خانوادهاش است، بنابراین میکوشد با حفظ نقدینگی و سرمایه خود، تبعات بحران اقتصادی را به حداقل برساند. در این راستا، دولت بهعنوان متولی اقتصاد کشور موظف است با سیاستگذاری درست و دقیق، نقدینگی موجود در دست مردم را جهتدهی کرده و در مسیر درست هدایت کند.
کارشناسان معتقدند اگر دولت سیاستی را اتخاذ کند که نقدینگی وارد بخش مولد و صنعت و تولید کشور شود، نهتنها از بحران اقتصادی به سلامت عبور میکند، بلکه در اوج جنگ اقتصادی میتواند صادرات و ارزآوری برای کشور را به شکل قابل توجهی افزایش دهد؛ موضوعی که متاسفانه در سالهای اخیر با بیتوجهی و سهلانگاری دولت، نقدینگی کشور را از مسیر درست منحرف و به بازار طلا و سکه سوق داده است. در طول سال 89 تا 90 و بهدنبال بحرانهای اقتصادی ناشی از تحریمهای آمریکا علیه ایران، بانک مرکزی با اتخاذ سیاست پیشفروش سکه، 9 میلیون و 600 هزار قطعه سکه بهار آزادی را بهصورت پیشفروش عرضه کرد که این حجم سکههای پیشخرید شده بیش از پنجبرابر متوسط عرضه سکه در 10 سال گذشته آن برآورد شده است. پیشفروش این تعداد سکه، تنها یکدرصد از نقدینگی جامعه را جذب کرد و در عمل دولت در هدایت نقدینگی و ایجاد آرامش در بازار نتوانست موفق عمل کند. از ابتدای امسال و بهویژه پس از آنکه برجام به دست رئیسجمهور آمریکا لغو و التهابات بازار ارز و سکه روزبهروز بیشتر شد، قیمت طلا و سکه به شکل غیرقابل تصوری افزایش یافت. در این میان بار دیگر بانک مرکزی با وجود تجربه ناموفق سالهای گذشته در اجرای سیاست پیشفروش سکه، تصمیم گرفت با پیشفروش سکه، نقدینگی موجود کشور را به این بازار هدایت کند و در این راستا اقدام به پیشفروش سکه کرد. براساس آمار ارائهشده از سوی بانک مرکزی، در همین زمان هفتمیلیون و 200 هزار قطعه سکه پیشفروش شد، اما نهتنها نتوانست آرامش را به بازار طلا و سکه بازگرداند بلکه زمینه رانتها و فسادهای بزرگی را فراهم کرد که ضربه محکمی را در شرایط جنگ اقتصادی به اقتصاد کشور وارد ساخت. بر این اساس قیمت سکه با شیب بسیار تندی افزایش یافت و تا مرز چهارمیلیون و 800 هزار تومان نیز پیش رفت. اگرچه کارشناسان معتقدند درصد قابل توجهی از نرخ سکه حباب است، اما واقعیت نشان میدهد که این حباب فعلا خیال ترکیدن ندارد.
چندیپیش مسعود یزدانی، نایبرئیس اتحادیه طلا و جواهر، میهمان روزنامه «فرهیختگان» شد تا در یک گپوگفت مفصل وضعیت بازار سکه و طلا را ارزیابی کنیم. گفتوگوی ما با وی را در ادامه بخوانید.
از نگاه شما عطش مردم برای خرید سکه با هدف حفظ سرمایه و کسب سود بیشتر تا چه اندازه درست است؟
متاسفانه خرید سکه بهجای مصنوعات طلا چند سالی است که میان قشری از جامعه که دارای سرمایه نقدی هستند، رواج پیدا کرده است و متاسفانه سیاستگذاران اقتصادی کشور نیز با اجرای سیاستهای نادرست، این فرهنگ اشتباه را تشدید کردهاند. در حالی که اگر شهروندان و متقاضیان خرید سکه بدانند که با خرید مصنوعات طلا بهجای سکه علاوهبر استفاده و بهرهمندی از فواید آن هنگام فروش نیز متضرر نخواهند شد، هرگز تمایلی برای خرید سکه بهعنوان یک کالاهای سرمایهای نشان نمیدهند. فرض کنید فردی یک سکه هشتگرمی خریداری میکند اما باید بداند که با احتساب حباب سکه، حدود یکمیلیون تومان بیشتر از قیمت واقعی سکه پول پرداخت کرده است، در حالی که اکنون طلاهای ساختهشده با اجرت بسیار کم در بازار و توسط طلاسازان ساخته میشود که خریدار میتواند با اجرت بسیار کم خریداری کند. نکته قابل توجه دیگر اینکه، متاسفانه در سالهای اخیر و بهدنبال بیمیلی شهروندان برای خرید مصنوعات طلا، بسیاری از کارگاههای طلاسازی تعطیل یا در آستانه تعطیلی قرار گرفتهاند و صنعت طلاسازی کشور روزبهروز تضعیف میشود. در حال حاضر حدود 200 هزار نفر در صنعت طلا و جواهر فعالیت میکنند و صنعت طلاسازی بهعنوان یکی از صنایع زودبازده شناخته میشود که در صورت توجه و سرمایهگذاری و حمایت دولت از این صنعت، علاوهبر اشتغالزایی سالانه 100 هزار نفر، میتوان با صادرات مصنوعات طلا ارزآوری قابل توجهی برای کشور ایجاد کرد؛ اما اقدامی که بانک مرکزی برای پیشفروش سکه انجام داد اشتباهی بود که در هیچ کجای دنیا سیاستگذاران اقتصادی مرتکب آن نمیشوند. حقیقتا در کجای دنیا کشوری سرمایه خود را به سکه تبدیل و مردم را تشویق میکند که این سرمایه را در خانههای خود نگهداری کنند؟ این اقدام درواقع همان ایجاد التهاب در بازار است و در این میان نیز بخشی از جامعه که به خرید سکه روی میآورند یا به بلوغ اجتماعی نرسیدهاند و از تبعات آن بیاطلاعند یا اینکه با استفاده از رانت، موجب بروز بحران در بازار میشوند. متاسفانه باید گفت در حال حاضر ساخت مصنوعات طلا در کشور به صفر رسیده و این صنعت با رکود شدیدی مواجه است و در این میان نیز عدهای سودجو با هدف کسب سود بیشتر، خرید و فروش طلای مستعمل را رواج دادهاند و با عرضه مصنوعات طلا با عیار بسیار پایین، بهعنوان طلای دستدوم در بازار عرضه میکنند.
نقش دستگاههای نظارتی در بازار فروش طلای دست دوم چیست؟
البته دستگاه نظارتی بهصورت موازی بر بازار نظارت میکند. از سوی اتحادیه نیز به همه واحدهای طلافروشی کتبا اعلام شده است که از خرید و عرضه طلای دست دوم خودداری شود. در این میان ناآگاهی خریداران نیز زمینه فعالیت سودجویان را فراهم میکند. این مصنوعات کد شناسه ندارند و فاکتور فروش آن نیز تقلبی است، بنابراین در صورت اعتراض خریداران راهی برای پیگیری وجود ندارد.
نوسان قیمت طلا بهویژه سکه در چند ماه اخیر را چگونه ارزیابی میکنید؟
نرخ طلا در سراسر جهان تابعی از نرخ دلار است. درواقع برای محاسبه نرخ طلا، هر انس طلا ضرب در نرخ دلار بخش بر نرخ پول کشور مبدأ میشود، بنابراین هرچه ارزش پول یک کشور در مقابل دلار ضعیفتر باشد، قیمت طلا بیشتر میشود. بنابراین بهراحتی میتوان دریافت که نوسانات بازار ارز تاثیر مستقیمی بر قیمت طلا و سکه در کشور داشته است. حتی در شرایطی که قیمت جهانی هر انس طلا و خرید طلا در سراسر جهان کاهش یافته است اما در ایران نهتنها میزان خرید طلا رشد 80 درصدی داشته بلکه قیمت طلا نیز به موازات افزایش نرخ ارز، افزایش یافته است. ناگفته نماند که فلز طلا ذاتا فلز گرانقیمتی است و ارزش ذاتی دارد اما مبلغی که برای ساخت و تهیه آن هزینه میشود نسبت به قیمت ذاتی طلا ناچیز است. من بهعنوان یک کارشناس و فعال بازار طلا و جواهر که سالهای زیادی در این صنعت فعالیت کردهام، متقاضیان و خریداران طلا را تشویق به خرید طلا و جواهرات ساختهشده میکنم و تاکید میکنم که از خرید سکه پرهیز کنند؛ چرا که سکه در حال حاضر قیمت واقعی خود را ندارد.
وضعیت صادرات و واردات طلا در کشور چگونه است؟ آیا پدیده قاچاق در حوزه طلا و مصنوعات آن نیز وجود دارد؟
درمورد واردات طلا و جواهرات بدیهی است که صنعتگران و فعالان این صنف تمایلی به واردات مصنوعات و طلاهای ساختهشده ندارند؛ چراکه این امر را بهمنزله آسیبی به صنعت طلاسازی کشور میدانند. به هر حال دولتمردان و سیاستگذاران ایران باید به این باور برسند که صنعت طلاسازی در ایران میتواند بهعنوان یک صنعت ناجی، اقتصاد کشور را در جنگ اقتصادی نجات دهد. در حال حاضر ظرفیتهای بالقوهای در صنعت طلاسازی وجود دارد که تنها نیازمند حمایت دولت و توجه ویژه مسئولان است. کشورهایی مانند عراق، امارات متحده عربی، هندوستان، لیبی و بهطور کلی کشورهای آسیای مرکزی طلای ساختهشده ایرانی را بیشتر از طلای ساخت ترکیه میپسندند. بهعبارت دیگر، مصنوعات طلای ایران با سلیقه متقاضیان طلا در این کشورها همخوانی بیشتری دارد، لذا باید به این اتفاق به دید یک فرصت بینظیر نگاه کرد و با حمایت از تولید و تقویت صادرات، بازار منطقه را در دست گرفت. درمورد قاچاق طلا نیز آمار معتبری از میزان قاچاق این کالا وجود ندارد بهویژه اینکه با افزایش نرخ ارز، بهنظر میرسد قاچاق طلا برای قاچاقچیان بهصرفه نیست.
نقاط ضعف و قوت صنعت طلاسازی ایران در مقایسه با این صنعت در ترکیه چیست؟
20 سال پیش، صنعت طلاسازی ترکیه فاصله زیادی برای رسیدن به کیفیت و زیبایی صنعت طلاسازی ایران داشت. جالب است بدانید زمانی که در ایران نوعی از النگوهای پروفیلی توخالی ساخته و به ترکیه صادر میشد، صنعتگران ترک از مهارت سازندگان این نوع النگو در عجب بودند و حتی توان تولید مصنوعات بسیار ساده را نیز نداشتند. اما رفتهرفته و با حمایت دولت از این صنعت در ترکیه، صنعتگران توانستند در اندک زمانی طلاسازی خود را بهروزرسانی کنند و ارزآوری قابل توجهی از این بخش داشته باشند. علاوهبر اینکه با روی آوردن به ساخت مصنوعات فانتزیتر، بخشی از بازار اروپا را نیز در اختیار گرفتند. در حالی که متاسفانه در طول این 20 سال صنعت طلاسازی ایران رو به زوال رفته است.
معتقدم صنعت طلاسازی ایران برای پیشرفت باید به سمت آکادمیک شدن حرکت کند. ذوق و هنری که در هنرمندان ایرانی وجود دارد قابل قیاس با هنرمندان هیچ کشور دیگری نیست. سیاستگذاران باید این ذوق و هنر را مورد حمایت قرار دهند. مصنوعات طلایی که در حال حاضر در استانهای تهران، تبریز، یزد، اصفهان و مشهد ساخته میشود بهقدری زیبا و خلاقانه طراحی و تولید میشود که قابل توصیف نیست. نباید چنین سرمایههایی بلااستفاده بماند.