مسکن، سکه، سود بانکی، ارز و بازار سرمایه، پنج زمینه سرمایهگذاری در کشور هستند که در سالهای اخیر هرکدام روند متفاوت و متغییری را طی کردهاند، بهطوری که به جز سود بانکی که تا شهریور سال 96 دارای بیشترین بازدهی بود، طی سالهای 91 تا نیمه اول سال 96 هر چهار بازار مسکن، سکه، ارز و بازار سرمایه همگام با رکود سنگین در بخش تولید، جذابیت چندانی برای سرمایهگذاری نداشتند، اما با شروع نیمه دوم سال 96 چندین تصمیم غلط دولت روند تحولات 6 سال اخیر این بازارها را بههم ریخت. بر این اساس، با کاهش سود بانکی در شهریور 96 بخش قابلتوجهی از سپردههای بانکی ریسکپذیر وارد بخشهای غیرمولد اقتصادی شده و همزمان با تصمیمات غلط ارزی، موجب رونق بازار سفتهبازی و دلالی شدند. ماحصل این تحولات، افزایش شدید قیمت مسکن و التهابات شدید قیمتی در بازار ارز و سکه شد. حال این سوال پیش میآید که با توجه به وضعیت فعلی پنج بازار فوق، کدام بازار برای سرمایهگذاری قابل اطمینانتر است.
بررسی نشان میدهد در حال حاضر با افزایش نوسانهای شدید در دو بازار «سکه و ارز» این دو بازار غیرمولد زمینه مطمئنی برای سرمایهگذاری نیستند. مسکن سومین بازاری است که گرچه طی یکسال اخیر رشد قیمتی 74 درصدی را تجربه کرده است، اما بررسیها نشان میدهد در سال 96 ساختوساز فقط ۲ درصد رشد داشته و طی یکماه اخیر نیز با افزایش شدید قیمتها، معاملات مسکن 35 درصد کاهش یافته است. اما در کنار افزایش نااطمینانی در سه بازار ارز، سکه و مسکن، بررسیهای کارشناسی نشان میدهد در حال حاضر «سود بانکی» گزینه مناسب و البته کمسودتر برای سرمایهگذاران کمریسک و «بازار سرمایه» گزینه پرسود بازار برای سرمایهگذاران ریسکپذیر است.
بر این اساس، طی نیمه اول سال 97 بازار سرمایه با رشد 99 هزار واحدی (رشد 102 درصدی)، از 96 هزار و 500 واحد در اوایل سال جاری به بیش از 195 هزار واحد در روز 9 مهرماه رسید که این میزان رکورد بیسابقه در تاریخ بازار سرمایه کشور محسوب میشود. حال گرچه شاخص بورس در روزهای اخیر با افت حدود هشتهزار واحدی مواجه شده است، با این حال کارشناسان بازار سرمایه معتقدند این افت که در اثر کاهش نرخ ارز (با توجه به بالا بودن سهم بخشهای صادراتمحور) اتفاق افتاده است، مقطعی بوده و بازار سرمایه همچنان بهترین بازار برای سرمایهگذاری است.
به گفته کارشناسان، دو عامل «ساماندهی شبکه پولی کشور توسط دولت و ورود سرمایهگذاران همراه با دانش و آگاهی» میتواند بورس ایران را تا پایان سال 97 بهترین بازار برای سرمایهگذاری حفظ کند.
«فرهیختگان» در ادامه در گفتوگو با کارشناسان بازار سرمایه شرایط، شیوهها و سازوکار مناسب برای ورود سرمایهگذاران به بازار سرمایه را بررسی کرده است. کارشناسان معتقدند بهترین شیوه برای ورود نابلدها به بورس، آموزش و ورود آنها از طریق صندوقهای سرمایهگذاری است. همچنین در این گزارش شیوه ورود انواع سرمایهگذاران خرد و کلان به بورس بهطور مفصل بحث و تحلیل شده است. براساس آنچه گفته شد، در حال حاضر بازار سرمایه بهترین گزینه برای سرمایهگذاری است، اما مساله اصلی اینکه آیا ممکن است همانند سال 92 بازار سرمایه پس از رکوردشکنیهای پیاپی بهیکباره سقوط کند؟
کارشناسان بازار سرمایه در گفتوگو با «فرهیختگان» میگویند اگر دولت، بازار پولی کشور را ساماندهی کند و در کنار آن ورود سرمایهگذاران به بورس همراه با دانش و آگاهی و نه از روی هیجان باشد، بازار سرمایه ایران تا پایان سال 97 بهترین بازار برای سرمایهگذاری خواهد بود. «فرهیختگان» در گفتوگوی خود با کارشناسان بازار سرمایه، نحوه رفتار صحیح سرمایهگذاران برای ورود به بازار سرمایه کشور و زمینههای مناسب برای سرمایهگذاری در بورس را تحلیل و بررسی کرده است که متن آن را در ادامه میخوانید.
صندوقهای سرمایهگذاری مناسب غیر حرفهایها
امیــرعلـی جعــفــریلاریجـــانی، کارشناسارشد بورس در گفتوگو با «فرهیختگان» اشارهای به افت قیمت دلار در روزهای گذشته کرده و میگوید: «در شرایط کنونی و به دنبال نوسانات ارزی در کشور، اکثریت مردم در وهله نخست به فکر حفظ قدرت خرید و سپس کسب بازدهی مناسب از سرمایه خود هستند. برای دستیابی به این هدف نیز گزینههای مختلف سرمایهگذاری مطرح میشوند.» به گفته وی بازار ارز، سکه، املاک و مستغلات ازجمله بازارهایی هستند که قابلیت سرمایهگذاری و کسب سود دارند، اما نکته قابلتوجه اینکه سرمایهگذاری در این بخشها، یک سرمایهگذاری غیرمولد است، درحالی که سرمایهگذاری در بورس، یک سرمایهگذاری مولد محسوب میشود منوط به اینکه دارندگان سرمایه، مسیر درستی را برای ورود به بورس و فرابورس انتخاب کنند.
جعفری معتقد است:«اتفاقاتی که در سال 92 در بورس کشور رخ داد موجب سلباعتماد مردم به این بخش شد و از بین رفتن اعتماد مردم به بازار سرمایه، به معنای تضعیف اقتصاد ملی کشور است. اقتصاد یک کشور باید اقتصاد مولدی باشد تا بتواند باعث ایجاد ثروت شود، درحالی که اگر به واسطه بیاعتمادی به بورس، مردم از این بازار رویگردان شوند، بیتردید به سمت بخشهای دیگر مانند واسطهگری و دلالی میروند که هیچ ارزشافزودهای ندارد. بنابراین ورود به بورس نیازمند سازوکاری است که باید دقیق و درست اجرا شود.»
این کارشناس بازار بورس میافزاید: «یکی از گزینههای سرمایهگذاری در بازار بورس، صندوقهای مشترک سرمایهگذاری است که درحال حاضر بیش از 200 صندوق سرمایهگذاری مشترک در بورس وجود دارد. معمولا سرمایهگذاری در این صندوقها برای افراد حرفهای و کسانی که سالها در بورس فعالیت کرده و چالشهای بازار را به خوبی میشناسند، چندان مناسب نیست اما افراد مبتدی و غیرحرفهای که آشنایی کاملی با فرآیند سرمایهگذاری در بورس ندارند یا برای نخستینبار به بورس وارد شدهاند، صندوقهای مشترک سرمایهگذاری میتواند گزینه مناسبی برای آنها باشد، چراکه کارشناسان خبرهای در این صندوقها مستقر هستند که روزانه و به صورت لحظهای بازار را رصد میکنند.»
سرمایهگذاران بالای 500 میلیون چه کنند؟
حسین خزعلیخرازی، کارشناسارشد بازار سرمایه نیز در گفتوگو با «فرهیختگان»، ورود افراد (بهویژه غیرحرفهایها) به بورس و سرمایهگذاری در این بازار را مستلزم آشنایی افراد با مولفههای مهمی میداند و میگوید: «پیچیدگیها و دشواریهای بازار بورس به مراتب از بازارهای دیگر بیشتر است؛ انواع سهام، انواع اوراق و انواع معاملات و سایر مولفهها بخشی از مواردی است که افراد برای ورود به بازار سرمایه باید بر آن اشراف داشته باشند. نکته قابلتوجه اینکه در بسیاری از موارد حتی متخصصان و افرادی که تحصیلات دانشگاهی در حوزه بورس و بازار سرمایه دارند، لزوما توانایی تشخیص درست در بازار سرمایه را ندارند، بنابراین بهترین راه ممکن دریافت مشاوره از طریق نهادهای رسمی و دارای مجوز از سازمان بورس و اوراق بهادار است.»
به گفته وی، درحال حاضر طیف وسیعی از شرکتهای سرمایهگذاری و شرکتهای کارگزاری و شرکتهای سبدگردان مجوز ارائه مشاوره را دارند و اگر رقم سرمایهگذاری بیش از 500 میلیون تومان باشد، شرکتهای کارگزاری و شرکتهای سبدگردان امکان عقد قرارداد به صورت سبد اختصاصی را دارند. به این معنا که این شرکتها مدیریت سبد فرد را به عهده گرفته و اقدام به سرمایهگذاری میکنند.
سرمایهگذاران کمتر از 500 میلیون کجا بروند؟
کارشناسارشد بازار سرمایه درمورد سرمایههای کمتر از 500 میلیون تومان نیز میگوید: «اما ارقام کمتر از 500 میلیون تومان که مدیریت اختصاصی آن برای کارگزاری صرفه اقتصادی ندارد، از طریق صندوقهای سرمایهگذاری وارد بورس میشوند. درآمد این صندوقها و حدود 90 درصد از دارایی آنها سپردههای بانکی یا اوراق با درآمد ثابت است که سودی معادل دو تا سه درصد بیشتر از سود سپردههای بانکی ارائه میدهد.»
خرازی میافزاید: «بخش دیگری از این صندوقها مختلط است و 50 درصد از داراییهای این صندوقها را سپردههای بانکی یا اوراق با درآمد ثابت تشکیل میدهند و 50 درصد آن را سهام. ریسک این صندوقها بهطور معمول ریسک متوسطی است. نوع دیگری از صندوقها نیز صندوقهای سرمایهگذاری در سهام است به این معنا که 100 درصد دارایی این صندوقها را سهام تشکیل میدهد.»
آموزش اولین قدم برای ورود به بورس
وی توصیه میکند: «با توجه به اینکه طیف وسیعی از جوانان و زنان و افراد شاغل تمایل به ورود به بورس از طریق صندوقهای سرمایهگذاری مشترک را ندارند و ترجیح میدهند بدون واسطه وارد بورس شده و خرید و فروش کنند، باید پیش از هر اقدامی آموزش لازم را در این زمینه دیده باشند.»
یک کاربلد بورس چه ویژگیهایی دارد؟
علی حیدری، کارشناسارشد بورس نیز در گفتوگو با «فرهیختگان» تاکید میکند: «بورس، جای مناسبی برای ورود افراد غیرحرفهای و نابلد نیست، چراکه در ایران بازاری به مفهوم واقعی بورس وجود ندارد و آنچه در بازار بورس ایران داد و ستد میشود، سهام است؛ چیزی شبیه به یک بازار حراجی. بنابراین ورود به بازار سهام نیازمند تسلط به چند حیطه علمی است. نخست اینکه فرد باید اقتصاد ایران را بهطور کامل بشناسد. معتقدم سیستم اقتصادی کشور یک سیستم ارزشی است. از اینرو فردی که وارد بازار سهام میشود، باید تسلط کافی به اقتصاد ارزشی کشور داشته باشد.
علاوهبر این برای سرمایهگذاری در بورس، افراد باید به خوبی از نوع مناسبات دولت در حیطه بینالملل آگاه باشند؛ درواقع از جزئیترین اخبار و شایعات گرفته تا میزان صادرات و واردات و مسائل مربوط به اقتصاد کلان. برای مثال اگر قرار است فردی برای سرمایهگذاری در بورس به سراغ شرکتهای سیمانی برود باید آگاه باشد که اولا خریداران سیمان ایران کشورهای عراق و افغانستان هستند. این کشورها درحال حاضر تعرفههای سنگینی برای واردات سیمان ایران وضع کردهاند، در نتیجه میتوان دریافت که چشمانداز کوتاهمدت در بخش سیمان چندان مطلوب نیست و باید به دنبال بازارهای دیگری مانند پتروشیمی یا دارو برای سرمایهگذاری بود. این، اقدامی است که یک سهامدار میتواند انجام دهد اما اگر دیدگاهی فراتر از سهام وجود دارد، باید جوانب دیگری نیز بررسی و سنجیده شود.»
کارگزاریها بهتر است یا صندوقهای سرمایهگذاری؟
حیدری ادامه میدهد: «برای مثال کوتاهترین زمان ممکن از آغاز طرح توسعه سهام شرکتهای پتروشیمی تا رسیدن به مرحله بازدهی و بازگشت سرمایه حدودا 10سال زمان نیاز دارد. درحالی که یک شرکت کارتنسازی در مدت دو سال میتواند به مرحله بازدهی و بازگشت سرمایه برسد. لذا یک سرمایهگذار باید قبل از ورود به بازار سرمایه، همه این موارد را مدنظر قرار دهد.»
این کارشناسارشد بازار سرمایه درمورد ورود سرمایهگذاران به بازار بورس از طریق کارگزاریها و صندوقهای مشترک سرمایهگذاری نیز میگوید: «کارگزاریها معمولا با معذورات قانونی مواجه هستند و نمیتوانند کمکی را که لازم است ارائه دهند. در واقع سود این کارگزاریها بیشتر، با عدماطلاعرسانی دقیق تامین میشود و لذا ضرورتی برای توضیح کامل روند اقدامات انجامشده در کارگزاری ندارند. این درحالی است که در سایر کشورهای جهان، مدیران کارگزاری، سرمایهگذار را بهطور کامل در جریان روند سرمایهگذاری قرار میدهند.»
به میزان ریسکتان، سهام بخرید
وی میافزاید: «در کنار موارد ذکر شده و توجه به اهمیت آگاهی افراد از تمام مولفههای سرمایهگذاری در بورس، فردی که تصمیم به سرمایهگذاری در بورس دارد ابتدا باید شناخت کاملی از شخصیت خود داشته باشد. اینکه یک فرد تا چه اندازه قدرت ریسکپذیری دارد؟ چه میزان از تصمیمات خود را برپایه عقل و منطق اتخاذ میکند و تا چه اندازه در تصمیمگیری از قدرت احساس استفاده میکند؟ شکی نیست افرادی که خودآگاهی و شناخت کاملی از شخصیت خود داشته باشند بیش از دیگران میتوانند در بازار بورس فعالیت کنند.»