به گزارش اقتصادبازار و به نقل از دنیای اقتصاد؛از زمان شتاب گرفتن اصلاح بازار که دیگر نام ریزش را به خود گرفته بود هر بار دلیل و علتی برای آن برشمرده میشد. زمانی نام اصلاح داشت و زمانی دیگر هیجان معاملهگران خرد. از ابتدای پاییز نیز گفته میشد که بازار سرمایه به تب انتخابات آمریکا گرفتار شده و با روشن شدن نتایج راه خود را پیدا خواهد کرد. اغلب تحلیلگران بازار سرمایه ضمن تاکید بر بیشواکنشی معاملهگران نسبت به انتخابات آمریکا بر این باور بودند که بازار سرمایه اثرگذاری مثبت یا منفی نتایج این انتخابات را پیشخور کرده است. با این حال طی دو روز آغازین هفته و پس از قطعیت پیروزی بایدن، بازار مجددا نزولی شده است؛ حال آنکه روز چهارشنبه را در مدار صعودی به پایان رسانده بود. اکنون نیز عامل دلار به عنوان مسبب اصلی این روند کاهشی معرفی میشود. با کاهش نرخ ارز در روز گذشته تا کانال ۲۲ هزار تومان (در لحظه تنظیم این گزارش) نهتنها سهام شرکتهای صادراتمحور به طور طبیعی به محدوده منفی رانده شدند بلکه بالا گرفتن هیجان دلاری موجب شد حتی سهام گروههای خودرویی و بانکی نیز که باید طبق انتظار مثبت میشدند در محدوده منفی معامله شوند. اکنون بیم آن میرود که با ادامهدار شدن روند نزولی بازار سرمایه، فرضیه حباب منفی درست از کار درآید و زیان شرکتها و سهامداران را چند برابر کند.
تاثیر نوسانات دلاری بر بورس
یک کارشناس بازار سرمایه در گفتوگو با «جهانصنعت» با بیان اینکه بازار سرمایه طی دو سال گذشته به ویژه سه ماهه نخست سال جاری رشد عجیبی را تجربه کرده است اظهار میکند: همواره افزایش نرخ ارز به عنوان یکی از اصلیترین دلایل این روند صعودی معرفی میشد و در تمامی محافل تحلیلی هم صحبت از افزایش نرخ دلار بود. امین رنجبر میافزاید: معمولا این گزینه مطرح میشد که ارزش جایگزینی شرکتها بالا رفته یا نرخ فروش یا حاشیه سود شرکتهایی که فروش صادراتی دارند به واسطه افزایش نرخ ارز تغییر کرده است. او ادامه میدهد: رشد بازار سرمایه در آن زمان به میزان زیادی به افزایش نرخ دلار وابسته شده بود. اما حالا این فرضیه دارد تغییر میکند و بازار شکل نزولی و ریزشی به خود گرفته است. رنجبر تاکید میکند: با این حال نمیتوان از این روند چنین برداشت کرد که کاهش نرخ دلار به بازار سرمایه آسیب میزند؛ من فکر میکنم که در میانمدت و بلندمدت کاهش نرخ دلار میتواند منافع خیلی زیادی را در پی داشته باشد. او توضیح میدهد: کاهش نرخ ارز در ادامه این مسیر باعث میشود از قاچاق جلوگیری شود، تولید بهبود پیدا کند و تقاضای کل در سطح جامعه افزایش یابد؛ زیرا قدرت خرید مردم بهتر میشود. این کارشناس بازار سرمایه اضافه میکند: در همین حال با افزایش تقاضا مجددا بخش تولید و خدمات میتوانند شرایط بهتری را تجربه کنند. او تصریح میکند: در نتیجه انتظار میرود در میانمدت وضعیت برای صنایع تولیدمحور و شرکتهای خدماتی بهتر شود؛ اما چون رشد قیمتها در ماههای گذشته به واسطه افزایش نرخ ارز بوده اکنون که نرخ کاهشی شده بازار برای مدتی فکر میکند که باید قیمتها را هم تعدیل کند.
بازار حبابی نیست
این کارشناس بازار سرمایه همچنین با اشاره به فرضیههای شکلگیری حباب مثبت و منفی در بورس میگوید: واقعیت همیشه صادق این است که سه گروه سهم همواره در بازار وجود دارند. یک گروه سهم هستند که نزدیک ارزش ذاتی خود معامله میشوند، یک گروه هستند که بالاتر از ارزش ذاتی هستند و یک گروه هم پایینتر از ارزش ذاتی معامله میشوند. رنجبر تصریح میکند: این سه گروه همیشه وجود دارند اما لزوما نسبتهای آنها برابر نیست. یک زمانی برابرند، یا گاهی وزنه به سمت سهامی با بالاتر از ارزش ذاتی سنگینی میکند یا زمانی هم به سمت سهامی با ارزش ذاتی کمتر میرود. او تاکید میکند: در تابستان که عدهای عنوان میکردند بازار حباب دارد من موافق نبودم، زیرا همان زمان هم این سه گروه در بازار وجود داشتند. اکنون هم اعتقادی به حباب منفی در بازار ندارم زیرا نمیشود راجع به کلیت بازار اینگونه قضاوت کرد. رنجبر میافزاید: واقعیت این است که مفهوم ارزش ذاتی در بازار سرمایه با یکسری از مفروضات به دست میآید. اتفاقی که در حال حاضر رخ داده این است که با انتخاب آقای بایدن سناریوهایی مطرح میشود که ممکن است مفروضات کلی اقتصاد ما را تغییر دهد. این کارشناس بازار سرمایه ادامه میدهد: طی سه سال اخیر به دلیل فشار سنگینی که آمریکا روی اقتصاد ما آورد نتوانستیم نفت بفروشیم یا به راحتی جابهجایی مالی انجام دهیم و در واقع اگر هم کاری انجام میدهیم با هزینههای بالا و سرسامآور صورت میگیرد. او اضافه میکند: در حال حاضر خوشبینیهایی مبنی بر شکلگیری برجام دوم و توافقهای جدیدی ایجاد شده است. بر همین مبنا کلیات فضای اقتصادی ما دچار تغییر میشود و همه اینها روی ارزش ذاتی این شرکتها اثر میگذارد. رنجبر تصریح میکند: به همین دلیل شاید برخی از سرمایهگذاران ترجیح میدهند که در این شرایط از موقعیتهای سرمایهگذاری خارج شوند تا موضعگیریها تا حدی مشخص شود. مثلا بایدن گفته است که من به برجام برمیگردم اما با یکسری از شروط. باید ببینیم که این شروط چیست؟ واکنش مقامات کشور ما نسبت به آن، چه خواهد بود؟ آیا واقعا برجام دومی در کار خواهد بود یا خیر؟ او تاکید میکند: مفروضات مبهم و پیچیده زیادی پیشروی بازار است و بنابراین شاید بسیاری از افراد ترجیح میدهند که فعلا کمی صبر کنند و ببینند که سمت و سوی فضای سیاست خارجی چگونه خواهد بود و بعد برای سرمایهگذاری در بازارها تصمیمگیری کنند.
بازیگران آماتور
این کارشناس بازار سرمایه در ادامه میافزاید: نکته دیگر اینکه ما امروز با فعالانی در بازار مواجه هستیم که هیچگاه این وضعیت را در بازار ندیدهاند و هیچوقت هم تا این حد در روند بازار سرمایه تاثیرگذار نبودهاند. رنجبر ادامه میدهد: امروز شرایط طوری است که تعداد زیادی شخص حقیقی پای سیستمهای معاملاتی نشستهاند و بدون هیچ تحلیل و اطلاعات مدونی اقدام به معامله میکنند. همچنین شرایط عجیبی که در سه ماه گذشته رخ داده باعث شده بخش زیادی از این عزیزان در زندگی شخصی خود دچار مشکل شوند. خیلیها خانه و مسکن خود را فروخته و به بازار ورود کردهاند. حتی افرادی که در صندوقها و سبدها سرمایهگذاری کرده و به طور مستقیم هم ورود نکردهاند دچار مشکل شدهاند. او تصریح میکند: به همین دلیل باید گفت مبنای بسیاری از این تصمیمگیریهایی که دارد اتفاق میافتد از جانب سهامداران لزوما بر مبنای مفروضات اقتصادی نیست و دلایل دیگری دارد. این کارشناس بازار سرمایه اظهار میکند: از طرفی هم مدیران بازار و کلیت بازار سرمایه تجربه حضور این میزان بازیگر که غالبا هم آماتور هستند را نداشته است. همه اینها دست به دست هم داده و شرایط غیرقابل پیشبینی و عجیبی را ایجاد کرده است. رنجبر میافزاید: مثلا بحث ما در حال حاضر این است که آیا باید دامنه نوسان را حذف کنیم یا خیر؟ کارشناسان سناریوهایی را مطرح میکنند که هم مخالفان و هم موافقان آن نظرات کاملا درستی را بیان میکنند. به همین علت باید گفت که شرایط واقعا پیچیده شده و من فکر میکنم نمیتوان مستقیما گفت که حباب منفی داریم. او میافزاید: شاید هم واقعا بسیاری از سهامی که طی دو روز گذشته فروخته شده است را بشود در هفتههای آینده به قیمت پایین خرید. بنابراین شاید هم برخی دارند تصمیمات درستی میگیرند.