بورس تهران که پس از تجربه سقف ۲ میلیون و ۷۸ هزار واحدی از میانه مردادماه مسیری اصلاحی را در پیش گرفته بود، روز گذشته همزمان با افزایش ۶/ ۳ درصدی نماگر اصلی خود، با بیشترین ورود پول حقیقی از ۱۹ مردادماه همراه شد. در این میان لمس مجدد سقف ۶/ ۱ میلیون واحدی و صعود یکپارچه سهام، بسیاری از بورسبازان را نسبت به آینده این بازار خوشبین کرده است. آیا اصلاح بازار سهام به پایان رسیده است؟ تا چه میزان میتوان نسبت به پایداری رشد قیمتها امیدوار بود؟
شاخص کل بورس تهران روز یکشنبه را توفانی آغاز کرد و در نهایت با رشد بیش از ۵۵ هزار واحدی به مرز یک میلیون و ۶۰۰ هزار واحد رسید. رشد ۵۸/ ۳درصدی نماگر اصلی تالار شیشهای، بیشترین درصد افزایش شاخص کل از ۵ شهریورماه محسوب میشود. در این میان ارزش معاملات خرد سهام نیز به بیشترین سطح از ۱۰ شهریورماه رسید و در مجموع بورس و فرابورس از ۱۶ هزار میلیارد تومان عبور کرد. ضمن آنکه روز یکشنبه بازیگران حقیقی با حضور گسترده در گردونه معاملات سهام، بیشترین خالص خرید خود از ۱۹ مردادماه یعنی اوج تاریخی شاخص سهام را ثبت کردند و موجبات رشد قیمت بیش از ۷۰ درصد نمادهای بورسی را فراهم آوردند. اما دلیل بازگشت شاخص کل بورس تهران به مسیر صعودی چه بود؟ آیا نماگر سهام به حرکت پایدار در این مسیر ادامه میدهد؟
نرخ دلار در بازار آزاد روز شنبه موفق شد تا وارد کانال ۳۰ هزار تومان شود و این روند صعودی را در معاملات روز گذشته نیز دنبال کرد. در این میان صبح دیروز بازارساز ارزی، نرخ فروش دلار در صرافی ملی را با افزایش ۱۲۰۰ تومانی، بالاتر از ۳۱ هزار تومان اعلام کرد. اقدامی که بارها برای کنترل نرخ این ارز مورد استفاده قرار گرفته و به حراج هلندی (حراج از بالاترین نرخ بازار) مشهور است. باید دید آیا این راهکار اینبار هم موفق عمل کرده و میتواند از تب خریداران دلار بکاهد یا خیر. به هر حال تغییر کانال دلار سیگنال مثبتی به بازار سهام ارسال کرد. سیگنالی که به افزایش انتظارات تورمی در این بازار اشاره میکند و با توجه به سهم بالای سهام صادراتمحور در بورس تهران میتواند به افزایش قیمتها بینجامد. در توضیح چرایی همبستگی بازار سهام و نرخ دلار میتوان گفت بخش عمدهای از شرکتهای بورسی با افزایش نرخ ارز، برای افزایش درآمدها زمینه پیدا میکنند. افزایش نرخ ارز در وهله اول، باعث افزایش درآمد ریالی شرکتهای صادراتی میشود، ضمن آنکه در این شرایط شرکتهای صادراتی میتوانند ارز حاصل از فروش خود را با قیمت بالاتری در بازار داخلی به فروش برسانند، در نتیجه درآمد ریالی آنها افزایش مییابد. در طرف مقابل شرکتهایی که به واردات مواد اولیه وابسته هستند، با افزایش هزینههای ریالی و بنابراین با کاهش سود مواجه میشوند، اما این شرکتها با یک مرحله تاخیر یا مستقلا نرخ فروش را افزایش میدهند یا از مراجع ذیصلاح مجوز افزایش نرخ میگیرند. ضمنا افزایش نرخ ارز باعث میشود که کالاهای داخلی نسبت به کالاهای وارداتی مزیت قیمتی پیدا کنند. به این ترتیب در مجموع رشد نرخ دلار به نفع هر دو گروه صادراتمحور و وارداتمحور تمام میشود. از اینرو دیروز گروههای کالایی با بیشترین استقبال سرمایهگذاران خرد همراه شدند.
۲ ماهی است که شاهد فاصله گرفتن شاخص سهام از قله ۲ میلیون و ۷۸ هزار واحد و عقبگرد بیش از ۲۷درصدی این نماگر بودیم. در این میان برخی سهام حتی تا ۷۰ درصد افت قیمت داشتند. از اینرو به اعتقاد فعالان بازار اکنون بسیاری از سهمها در کفهای جذاب و زیر ارزش ذاتی خود در حال معامله هستند و بهترین زمان برای ورود به بازار محسوب میشود. این رویکرد سبب شد تا روز گذشته شاهد ورود پولهای حقیقی به گردونه معاملات سهام باشیم. یافتههای «دنیایاقتصاد» نشان میدهد در روزی که شاخص کل سهام با رشد ۶/ ۳درصدی همراه شد، بورس تهران شاهد ورود ۱۸۸۶ میلیارد تومان پول حقیقی به معاملات سهام بود که بیشترین رقم از ۱۹ مرداد (قله تاریخی شاخص سهام) بهشمار میرود. در این میان رشد بازارهای موازی در دورهای که بازار سهام روندی اصلاحی را تجربه میکرد، موجب افزایش جذابیت این بازار برای نقدینگی سرگردان شده است.
این روزها فعالان تالار شیشهای نیمنگاهی نیز به تحولات سیاسی آمریکا دارند. جایی که دو نامزد دموکرات و جمهوریخواه برای ریاستجمهوری آمریکا در حال رقابت بوده و کمتر از یک ماه آینده رئیس کاخسفید برگزیده میشود. در این میان در صورت انتخاب جو بایدن (نامزد دموکرات) هر چند دلار کاهش خواهد یافت اما به نظر میرسد خوشبینیهای سیاسی در کوتاهمدت میتواند رشد قیمت سهام را به دنبال داشته باشد و در میانمدت کاهش درآمد شرکتهای دلاری بازار (به دنبال کاهش نرخ دلار)، وضعیت عکسی را بر تالار شیشهای حاکم کند. در صورت انتخاب مجدد ترامپ اما با رشد نرخ دلار، رشد سهام در کوتاهمدت و میانمدت محتمل است. از این رو انتخابات آمریکا با هر نتیجهای در کوتاهمدت صعود نماگرهای سهام را به دنبال خواهد داشت. در هفته گذشته نیز گروه بانک و خودرو با دریافت سیگنالهای مثبت از این رویداد سیاسی، مورد توجه بورسبازان قرار گرفتند.
روز یکشنبه بورس تهران شاهد جهش ۵۵ هزار و ۲۲۲ واحدی (معادل ۶/ ۳ درصد) شاخصکل بورس تهران بود. در همین حال شاخص هموزن نیز که نشانی از اثرگذاری یکسان نمادها دارد، بیش از ۲ درصد صعود کرد تا افزون بر ۶۰ درصد از نمادهای معاملاتی بورس تهران با رشد قیمت همراه شوند. دیروز کمتر از نیمی از ارزش کل معاملات خرد به چهار صنعت بانک، فلزات، محصولات شیمیایی و خودرو اختصاص پیدا کرد. این در حالی است که طی روزهای رکودی بازار، سهم این صنایع به بیش از ۷ درصد نیز میرسید. از اینرو به نظر میرسد شاهد افزایش نقدشوندگی در سهام کوچکی هستیم که مدتها شاهد قفل معاملات خود در صف فروش بودند. یکی از نکات مهم بازار سهام در روز یکشنبه رسیدن ارزش معاملات خرد (در بورس) به رقم ۱۲هزار و ۵۰۰ میلیارد تومان بود. هر چند این عدد همچنان با رکودهای قبلی خود فاصله دارد اما رشد معناداری نسبت به روزهای اخیر و جلسات منفی بازار دارد و بیشترین رقم از ۱۰ شهریورماه بهشمار میرود. به نظر میرسد با فعال شدن مجدد معاملات الگوریتمی و نوسانگیری روزانه میتوانیم امید داشته باشیم بار دیگر رکوردهای جدیدی را شاهد باشیم. با این حال در ساعت پایانی بازار، از ارزش صفهای خرید کاسته شده و بالعکس شاهد سنگین شدن صفوف فروش بودیم. باید دید معاملات روز جاری چگونه دنبال میشود. آیا بار دیگر شاهد فعال شدن موج شناسایی سود از سوی بورسبازانی هستیم که تصمیم دارند بازههای زمانی خیلی کوتاه برای حضور در بازار داشته باشند یا محرکهای موجود به پایداری روند صعودی میانجامد.
فردین آقابزرگی کارشناس بازار سرمایه: اصلاح قیمتی ۵۰۰ شرکت بورسی و فرابورسی بین ۳۰ تا ۵۰ درصد صورت گرفت. بهرغم اینکه شاخص کل به این میزان اصلاح نداشت. این مهم نشاندهنده تردید خریداران و فروشندگانی بود که مرتبا با کوچکترین اخباری پیرامون ارز، انتخابات یا سایر مسائل اقتصادی سریعا سمت و سوی معاملاتی خود را تغییر میدادند. نکته قابل توجه این است که تا ۱۰ روز گذشته ۳۰۰ شرکت بالغ بر ۱۰ هزار میلیارد تومان در صف فروش حضور داشتند. در حال حاضر نیز این رقم به کمتر از ۱۰۰ شرکت کاهش پیدا کرده و حداکثر هزار میلیارد تومان صف فروش وجود دارد. این رفتار نشاندهنده ذات بازار سرمایه است که بهصورت خود انتظام خود را کنترل میکند. سطح قیمت که از آن بهعنوان یکی از اصلیترین معیارها یاد میشود در واقع تعیینکننده این است که عرضهکنندگان و متقاضیان خرید در چه نقطهای تلاقی نظر داشته باشند و به تعادل برسند. با توجه به تجربه ۵ ماه ابتدایی سال جاری که ۳۱۰درصد بازدهی در بورس تهران به ثبت رسید و متعاقب آن مرداد و شهریورماه اصلاح جدی صورت گرفت، برخی از شرکتهایی که وزن زیادی در شاخص کل داشتند مداوم و با حجمهایی بسیار بالا مورد معامله قرار گرفتند. دیگر سهمها نیز در روندی فرسایشی اصلاح شدند.
اکنون عمده انتظاری که درخصوص اصلاح قیمت سهام شرکتها و بهطور مشخص از شاخص کل وجود داشت، صورت گرفته است. با این حال رشد شارپی همانند ۵ ماه نخست سال جاری در بازار سهام نخواهیم داشت. افرادی که تحت عنوان بازارگردان مشغول جمعآوری صفهای فروش بودند، صفهای خرید در اواسط زمان معاملاتی تشکیل دادند و در پایان داد و ستدها نیز صفهای خرید، عرضه شده و عمده فروشندگان بازارگردانها بودند. اساسا چنین رفتاری در صورتی که نگاهی شاخص محور در پی آن وجود نداشته باشد مناسب ارزیابی میشود، بنابراین اگر چنین عملیاتی در راستای کنترل شاخص صورت بگیرد مطمئنا نتیجه مطلوب برای کلیت بازار نخواهد داشت. در صورتی که فرآیند بازارگردانی به معنای آکادمیک و اصولی انجام شود فرآیندی بسیار مطلوب خواهد بود.
با این حال، انتظارات تورمی اصل حاکم برارزشگذاری قیمت سهام است اما به دلیل مجموع عواملی از جمله نرخ ارز، تورم، انتخابات آمریکا، رشد اقتصادی و تمام متغیرهای اثرگذار بر وضعیت اقتصادی، با در نظر گرفتن تجربه مرداد و شهریورماه سال جاری افزایش شاخصهای سهام در بازه زمانی ۳ تا ۶ ماه با فرض ثبات شرایط فعلی دور از انتظار نیست. تمامی این عوامل در سطح عمومی قیمتهای فعلی که متوسط P/ E بین ۲۰ تا ۲۲ مرتبه قرار گرفته، دیده شده است.
نرخ ارز در دو حالت مثبت و منفی میتواند سناریویهای معاملاتی متفاوتی را ترسیم کند. روند اخیر شاخص برای مسوولان اقتصادی، متولیان بازار سرمایه و فعالان بازار تجربهای شد که دریابند بیمحابا و مداوم شاخص بورس افزایشی نیست. چرا که این نماگر به نقطهای خواهد رسید که میتواند موجب ضرر و زیان سرمایهگذاران شود. ملاک اصلی برای قیمتگذاری سهام شرکتها ارزش جایگزینی نیست، اما بهعنوان یک فاکتور فارغ از میزان اثرگذاری، در نظر گرفته میشود.
همانطوری که در انتهای سال ۱۳۹۸ از تلاطم بازار ارز، بورس نیز متاثر شد، در نوسانات بورس بعد از موضوع بازارگردانی و حمایتهایی که تک تک شرکتها در حال انجام آن هستند، نرخ ارز عاملی قابل توجه برای قشر سرمایهگذار خواهد بود.
بهروز زارع، تحلیلگر بازار سرمایه: صعود و نزول بورس طی چند وقت اخیر مبنای خاصی نداشته است و سرمایهگذاران نمیتوانند بر چنین روندی اتکا کنند. بازار سرمایه اکنون رو به سوی تعادل دارد؛ بهطوریکه برخی از سهمها در روندی رو به رشد و برخی دیگر با کاهش قیمتی همراه شدهاند.
طی ۲ ماه گذشته شاخصهای سهامی غالبا در روندی نزولی قرار داشتند و بخش عمده ارزش خیلی از سهمها از دست رفت و در عین حال نرخ برابری ارز هم به شدت تغییر پیدا کرد.
رشد صنعت بانک بهدلیل تسعیر ذخایر ارزی که در این صنعت وجود داشت، روی داد. صنایعی که تحت تاثیر رشد قیمت بازارهای جهانی قرار داشتند نیز با افزایش همراه شدند. به عبارتی مواردی از این قبیل در رشد اخیر شاخصهای بازار سهام نیز اثرگذار هستند.
با توجه به اینکه زمینه و انتظار صعود همچنان در بازار سرمایه وجود دارد، اما رشد بهصورت شارپ نخواهد بود؛ در چنین شرایطی سرمایهگذاران باید از برخورد احساسی در این بازار به شدت پرهیز کنند.
درخصوص پایداری نرخ دلار نمیتوان اظهار نظری داشت؛ چراکه به نظر میرسد این اتفاق بیش از اینکه بر مبنای اقتصادی باشد، عمدتا تحت تاثیر اخباری چون انتخابات آمریکا قرار دارد.