شاخص کل بورس اوراق بهادار تهران طی دو روز ابتدایی هفته و در پی فضای شکل گرفته در پی شهادت سردار سلیمانی سقوط ۱۸ هزار و ۲۸۴ هزار واحدی (معادل ۷۶/ ۴درصد) را به ثبت رساند. این اتفاق درحالی رخ داد که شاخص کل هموزن در این بازه زمانی سقوط بیش از ۸۶/ ۶ درصدی را تجربه کرد. حمایت تمامقد فعالان حقوقی در این روزها از سهمهای بزرگ بورسی مهمترین عامل این فاصله ریزشی طی روزهای اخیر به حساب میآید اما چنین حمایتهایی باعث بهوجود آمدن برخی فروشهای پنهان در معاملات روزانه شده است.
علی صالحی : نگاهی به روند شاخص ۳۰ شرکت بزرگ بورسی در روزهای سقوط بازار سهام حاکی از ریزش ۸۸/ ۳ درصدی است. بازگشت آرامش نسبی به معاملات سهام این شرکتها در بورس تهران بهرغم ریزش بیش از ۷/ ۴ درصدی شاخص کل و سقوط بیش از ۸/ ۶ درصدی شاخص کل هموزن و سقوطهای نزدیک به ۱۰ درصدی در شاخص برخی از صنایع کوچک و متوسط بورسی بهطور تمام و کمال تحت تاثیر حمایتهای سهامداران حقوقی در روزهای پرتنش و کنارهگیری سهامداران خرد از جبهه تقاضا بهشمار میآید. نکته مهمی که در این باره مطرح است، قفل شدن بخش بزرگی از سهام شرکتهای بورسی در صفهای فروش و عدم امکان سرمایهگذاران برای نقد کردن سهام در شرایط نااطمینانی و خروج از بازار است. این مهم میتواند فشار فروش را در سبدهای متنوع به سمت سهمهایی بکشاند که نقدشوندگی بالاتری دارند و میتوانند بهعنوان مفری برای تامین نقدینگی مورد نیاز به حساب بیایند.
معاملات بازار سهام در روزهای ابتدایی هفته جاری برای عموم سرمایهگذاران بورسی ناخوشایند بوده است. اما در این میان برخی از سهامداران نقرهداغ شدند و عقبگرد خریداران حقیقی و آوار فروشندگان پرحجم در نمادهای کوچک که با میل کم به خرید تنها به پر شدن حجمهای مبنا و افت قیمتهای پایانی منجر شد، ریزشهای قیمتی زیادی را در مدت زمان کوتاه به دارندگان سرمایههای خرد تحمیل کردهاست. در میان ۳۲۱ نماد مورد معامله بورسی طی دو روز اخیر ۱۳۰ نماد ریزش قیمتی بیش از ۹ درصد را متحمل شدند که بیش از ۴۰ درصد سهمهای بورسی است و مهمترین نکته درخصوص توضیح ریزش پرشتاب شاخص کل هموزن در بازه زمانی مورد بررسی است. نکته جالب توجه قرارگیری تنها ۸ نماد بورسی در میان سهامی است که برآیند مثبت قیمتی را طی روزهای اخیر داشتند. کنترل قیمت نمادهای شرکتهای بزرگ و موثر بر شاخص کل در محدودههای کم خطر بین افت و ریزش قیمتی و عدم تجربه سقوط قیمتی موجب دلگرمی سهامداران آنها و کاهش میل به فروش در معاملات روزانه است که اثر آن را در تفاوت میان تشکیل صفهای فروش بیش از ۶ هزار میلیارد تومانی در پیشگشایش بازار روز شنبه و ۱۷۰۰ میلیارد تومانی در معاملات پیشگشایش روز یکشنبه به وضوح میتوان دید. اما نکته مهم این است که تلاش حقوقیها برای جمعآوری صفهای فروش و بازگشت آرامش به بدنه بازار سهام تا چه حد میتواند موثر واقع شود و آیا این تلاش به خودی خود سرمایهگذاران خرد بهعنوان بازیگران اصلی رالی صعودی را به خرید سهام ترغیب خواهد کرد یا خیر.
همانطور که اشاره شد، شرکتهای بزرگ بورسی با حمایت سهامداران حقوقی تفاوت معنادار ریزش را بین شاخص کل، شاخص هموزن و شاخص ۳۰ شرکت بزرگ بورسی در روزهای شنبه و بهخصوص یکشنبه رقم زدند. در این راستا باید به نکاتی اشاره کرد که میتواند برای سرمایهگذاران تا حد زیادی مفید باشد. نکته اولیه و کلان در مورد روند بازار سهام طی روزهای آتی این است که ریزش قیمتها و فشار فروش بهوجود آمده در سهام شرکتهای مختلف بورسی در صنایع گوناگون طی روزهای گذشته در پی ریسکهای خارجی و عدم اطمینان سرمایهگذاران بورسی درخصوص تحولات غیرقابل پیشبینی و تبعات آن در آینده نزدیک است. کمرنگتر کردن این ریسک با ابزار بازاری نظیر حضور فعال سهامداران حقوقی در سمت خرید اگرچه با کاهش ریسک نقدشوندگی معاملات روزانه در برخی از سهمها تکیهگاه خوبی برای سهامداران خرد درخصوص حضور یک متولی برای بورس بهوجود میآورد اما در میان مدت نمیتواند پاسخگوی ریسکهای اصلی سایه انداخته بر معاملات روزانه باشد. به همین دلیل در شرایطی که فشار فروش کماکان پابرجاست و حقوقیها در نقش تسهیلکننده خرید و فروشهای روزانه در نمادهای محدود فعال هستند، امتیاز نقدشوندگی در سهام برتر بورسی این سهمها را نیز با ریسک فروشندگان پنهان مواجه خواهد کرد. دو نوع فروشنده پنهان در این قالب مطرح میشوند. نخست صاحبان صندوقهای سرمایهگذاری با محوریت سهام هستند که در پی افزایش میل برای ابطال واحدهای سرمایهگذاری توسط سهامداران خرد و کلان با توجه به ریسکهای موجود و تشدید میل به فروش، نیازمند نقدینگی روزافزون هستند و برای تامین این نیاز بهطور جبری به سمت سهامی متمایل میشوند که نقدشوندگی بالاتری دارند و همین امر یکی از مهمترین دلایل برای ثبت فروشهای حقوقی در روزهایی است که سهامداران حقوقی در سمت خرید فعالتر هستند. گروه دیگر فروشندگان پنهان به سرمایهگذاران خرد مربوط میشود. آن دسته از سرمایهگذاران خرد که ترس از ریزشهای بیشتر قیمت در آنها بسیار جدی است، به فکر خروج هرچه سریعتر از بازار سهام و تحمل کمترین آسیب از ریزشهای قیمتی هستند و با این تفاسیر تمام سهمهای خود را به فروش خواهند رساند. اما تمام فعالان بازار سهام از آن دسته سرمایهگذارانی نیستند که با پول شخصی خود وارد سهام شدهاند و هجوم سرمایههای حریص برای کسب سودآوری بسیاری را به اخذ اعتبار از کارگزاریها و خرید بیش از توان داراییها ترغیب کرده است. از سویی برخی از سرمایهگذاران با اخذ وامهای بانکی برای خرید سهام در زمره بدهکاران بالقوه دستهبندی میشوند و ریسک حفظ دارایی به شکل سهام در روندهای نزولی برای آنها بیش از سهامداران عادی است و این افردا میل دوچندانی به نقد کردن سهام خود دارند که در قالب فروشندگان اولیه سهام بهطور آشکاری نمایان شدهاند و خواهند شد. بنابراین میل به فروش سهام در بورس تهران را نباید تنها از منظر سهامداران عادی دید و این فروشندگان پنهان که در روندهای صعودی طیف وسیعتری را در بر میگیرند نیز باید در معادلات لحاظ کرد.
بروز تنشهای منطقهای در خاورمیانه در پی ترور سردار سلیمانی توسط آمریکا و توییتهای تهدیدآمیز دونالد ترامپ رئیسجمهور آمریکا درخصوص آتشافروزی بیشتر در عکسالعمل به تحرکات احتمالی ایران در واکنش به کشته شدن فرمانده سپاه قدس ایران ترس را به بازارهای مالی منطقهای در حوزه خلیجفارس و مرزهای دورتر نظیر عربستان آورد. بورسهای منطقهای در واکنش به این اتفاق و ترس از بهوجود آمدن تنشهایی با ابعاد وسیعتر، فشار فروش معناداری را تجربه کرد و ریزشهای شاخص را در پی داشت.
شاخص بورس عربستان سعودی (تداول) از روز پنجشنبه تاکنون ریزش ۵۳/ ۲ درصدی را پشتسر گذاشته است و در پی همین تحولات، قیمت سهام شرکت آرامکو که چندی پیش بهعنوان بزرگترین شرکت تاریخ با ثبت بزرگترین عرضه اولیه تاریخ و رشد قیمتهای بعد از آن به ارزش بازاری بیش از ۲ تریلیون دلار رسیده بود، به کمتر از قیمت عرضه اولیه رسید و بدین ترتیب بیش از ۳۰۰ میلیارد دلار از ارزش خود را نسبت به سقف ۲ تریلیون دلاری از دست داد. قیمت سهام این شرکت طی روزهای اخیر بیش از ۲ درصد کاهش پیدا کرد و به عدد ۳۵/ ۳۴ ریال عربستان رسید. ریزش بیش از ۸۵/ ۴ درصدی شاخص کل بورس مصر را باید بهعنوان بزرگترین ریزش شاخصهای بورس در منطقه خاورمیانه پس از بازار سهام ایران دانست. شاخص کل بورس کویت نیز در روزهای اخیر ریزش بیش از ۸/ ۲ درصدی را تجربه کرده است. از سوی دیگر شاخص کلان ابوظبی امارات نیز طی روزهای ابتدایی سال ۲۰۲۰ افت ۸۱/ ۱ درصدی را پشت سر گذاشتهاست و شاخص بورس دبی با حضور سرمایهگذاران متنوعتر ریزش ۴/ ۲ درصدی را به ثبت رسانده است.
شاخص بورس قطر نیز که در روز پایانی هفته گذشته ۱/ ۲ درصد ریزش داشت، در مسیر آرامش قرار گرفته اما توصیههای فروش در بازههای زمانی کوتاهمدت قدرتمندتر از توصیههای خرید در این بازار است. در آن سوی مرزهای آبی و در بازار سهام آمریکا نیز شاخصهای بازارهای مالی در مسیر نزولی قرار گرفتهاند و درحال فاصله گرفتن از سقفهای تاریخی خود هستند.
یکی از اتفاقات مهم در بازارهای موازی که به نوعی بیانگر سیگنال عدم اطمینان در میان سرمایهگذاران است، رشد تدریجی نرخ دلار و قیمت طلا و سکه در بازارهای مربوطه است. نرخ ارز در باز به آزاد در روز دوشنبه بار دیگر برای چندمین بار به مرز ۱۴ هزار تومان رسید و روند رو به رشد تدریجی خود را در عین نوسانهای موقتی حفظ کرد و شاهد جدیترین رشد پس از وقایع آبان بود. از طرفی قیمت سکه تمام بهار آزادی نیز طی دو روز گذشته جدیترین جهش قیمتی در سالجاری را به ثبت رساند (۲/ ۸ درصد) و با عبور از مرز ۵ میلیون تومان بیشترین قیمت خود را از تاریخ ۲۳ اردیبهشت سالجاری تجربه کرد. رشد ۲ برابری قیمت سکه در بازار موازی نسبت به دلار علاوه بر محدودیتهای موجود در خرید و فروش بازار ارز، از رشد قیمت طلای جهانی و سقفشکنی فلز زرد نیز نشات میگیرد. قیمت جهانی طلا و داراییهای امن نظیر ین ژاپن و فرانک سوئیس در بازار ارزهای موازی نیز در پی بروز برخی نااطمینانیهای سرمایه روند رو به رشدی را تجربه میکنند. قیمت طلا در بازارهای جهانی با عبور از مرز ۱۵۸۰ دلار در معاملات روز گذشته به بالاترین سطح خود از آوریل ۲۰۱۳ رسید که عامل محرک تقاضا برای رشد قیمت سکه و طلای داخلی بهشمار میآید.
در جدول مربوط به صنایع با بیشترین میزان ریزش شاخص طی دو روز گذشته، صنایعی چون حملونقل، زراعت، محصولات کاغذی، محصولات فلزی، کانی غیرفلزی، خودرویی و بانکی در صدر قرار میگیرند. یکی از نکات مهم در این بررسی، حجم پایین ارزش معاملات روزانه در صنایعی است که متحمل بیشترین ریزشهای روزانه شدهاند. این موضوع به انباشت سفارشهای فروش و عدمرغبت خرید سرمایهگذاران به خرید در صنایع یاد شده مربوط میشود که با کمترین میزان معامله سهام و درحالیکه صفهای فروش کماکان به قوت خود باقی هستند، منجر به ریزش قیمتها و اصلاح شاخصها میشود. اما در میان صنایع یاد شده، دو صنعت خودرو و ساخت قطعات و بانکی بهعنوان استثنا مطرح هستند. حجم و ارزش معاملات در این دو صنعت بهطور معناداری از بقیه صنایع مورد بررسی فاصله دارد که این امر علاوه بر حضور نمادهای بیشتر در این صنایع میل بیشتر خریداران در قیمتهای منفی را نشان میدهد که میتواند به نوعی بیانگر احتمال برقراری تعادل قیمتی در آینده نزدیک در این سهم ها باشد. البته در گروه خودروسازی و ساخت قطعات باید حساب سهام خودروسازان بزرگ را از حساب قطعهسازیها جدا کرد.