فاطمه عباس‌پور‌شیرازی-  گفته‌های فوق کمتر از یک‌دهه با واقعیت حال حاضر فاصله دارند؛ حال حاضری که در آن مشهور‌ترین فوتبالیست زنده جهان، کریستیانو رونالدو، برای تیم النصر عربستان به زمین می‌رود و باشگاه مطرح نیوکاسل انگلستان رسما به صندوق سرمایه‌گذاری سعودی‌ها تعلق دارد. تمامی این موارد حاکی از یک واقعیت است؛ عربستان با جدیت هرچه تمام‌تر به دنبال پیگیری همه‌جانبه چشم‌انداز 2030 به رهبری ولیعهد جوان این کشور، محمد سلمان است.
برکسی پوشیده نیست که سعودی‌ها هرگز شهرت خوبی در افکار عمومی مردم جهان نداشتند. نام آنها با تبعیض جنسیتی، سوء‌استفاده از کارگران و مهاجران و موارد نقض گسترده حقوق بشر مانند قتل جمال خاشقچی در کنسولگری ریاض در استانبول گره خورده بود. هرچند به نظر می‌آید خرج‌های چند‌میلیارد دلاری ریاض در حوزه‌های ورزشی، عهده‌دارشدن میزبانی رویداد‌های مطرح ورزشی جهان و جذب برخی مشهور‌ترین ستاره‌های جهان تا حدودی موفق به بازسازی چهره آنان در رسانه‌ها و افکار عمومی شده و نگرانی و هشدار‌های فعالان حقوق بشر را به حاشیه برده است.
در این قسمت با اصطلاحی به عنوان «شست‌و‌شوی ورزشی» مواجه می‌شویم. شست‌و‌شوی ورزشی به استفاده از ورزش به عنوان نقابی برای سرپوش گذاشتن بر سایر فعالیت‌های غیرقانونی و غیراخلاقی گفته می‌شود.
در همین راستا سایمون چادویک استاد دانشکده SKEMA واقع در لیل فرانسه که نام آشنایی در حوزه مطالعات بین‌رشته‌ای به‌خصوص ژئوپلیتیک، اقتصاد و ورزش است در گفت‌وگو با مجله نیوزویک توضیح می‌دهد: برخی ممکن است این را شست‌و‌شوی ورزشی بنامند اما از منظر نگاه من نوعی مشروعیت غیرقابل انکار در شهرت وجود دارد. هنگامی که شما در رویداد‌های ورزشی که برای بقیه مردم در جهان مهم است مشارکت موفق داشته باشید، مشروعیت شما در نگاه آنان به شکل چشمگیری افزایش پیدا می‌کند و این اتفاقی بوده که برای عربستان در حال افتادن است. در همین رابطه و با توجه به نتایج نظرسنجی اخیر رسانه نیوزویک در آمریکا به نظر می‌رسد ادعای چادویک دور از ذهن نیست. تنها 47‌درصد از 1500شرکت‌کننده این نظرسنجی پس از آشنایی کامل با مفهوم شست‌و‌شوی ورزشی از اقدامات عربستان ابراز نگرانی کردند. در حالی که حدود 33‌درصد از طرفداران سرسخت حوزه‌های ورزشی از خرید تیم مطلوب خود توسط سعودی‌ها حمایت کردند. نکته مهم این است که سعودی‌ها نخستین کشوری نیستند که از مزایای این تاکتیک استفاده برده‌اند. حدود یک‌قرن پیش آدولف هیتلر با برگزاری هرچه باشکوه‌تر المپیک تابستانی 1936 برلین در سال‌های منتهی به جنگ جهانی دوم در تلاش بود تا چهره جدیدی از آلمان نازی را به جهانیان معرفی کند. اقدامی که موثر واقع شد و ردپای المپیک برلین تا به امروز در بازی‌های المپیک مدرن دیده می‌شود. نیم قرن پیش، موبوتو سسه‌سکو رییس‌جمهور کنگو که در آن زمان کشور زئیر نام داشت، برای فرار از عنوان دیکتاتور جهان‌سومی یکی از معروف‌ترین مسابقات بوکس جهان را که به غرش جنگل مشهور شد، میان جورج فومن و محمد‌علی کلی در کشورش برگزار کرد.
با این حال لیست کشور‌های محکوم به استفاده از شست‌و‌شوی ورزشی محدود به همین موارد نیست و نام‌های دیگری چون جمهوری آذربایجان، چین، اسرائیل، کره‌شمالی، ترکمنستان، بحرین، قطر و امارات نیز در آن به چشم می‌خورد.
چادویک محدود کردن فعالیت‌های عربستان به کلمه شست‌و‌شوی ورزشی را نگاهی ساده‌گرایانه می‌داند. چرا که اهداف سعودی‌ها بسیار گسترده‌تر از صرفا اصلاح افکار عمومی جهان نسبت به کشورشان است.
او می‌گوید: نسبت دادن این واژه به فعالیت‌های آنها بدون فکر ممکن است خطرناک باشد. خطرناک از این جهت که ما در کشورهای‌مان برصندلی خود تکیه می‌دهیم، پا روی پا می‌گذاریم و می‌گوییم کاری که آنها انجام می‌دهند صرفا یک شست‌و‌شوی ورزشی است.
وی ادامه می‌دهد: باید دقیق‌تر به این موضوع و فعالیت‌هایی که عربستان به آنها مشغول است نگاه کنیم و ساده از کنار مسائل نگذریم.
این سخنان او با توجه به ماهیت چشم‌انداز 2030 چندان بی‌ربط جلوه نمی‌کند. هدف غایی این سند نه تغییر دیدگاه جهانیان به عربستان بلکه تغییر شکل سلطنت این کشور به یک سیستم اجتماعی- سیاسی پیشرفته‌تر و تلاش هرچه بیشتر برای کاهش وابستگی به نفت در بحث اقتصاد است. پایه‌ریزی‌های این سند دقیقا یک‌سال قبل از اینکه محمد سلمان به عنوان ولیعهد پدرش در سال 2016 معرفی شود آغاز شد اما اجرای آن تنها زمانی که ولیعهد جوان شروع به تقویت قدرت و نفوذ خود در منطقه کرد تبدیل به یک اولویت برای حکومت این کشور شد.


تربیت نسل جدیدی از جوانان عربستان
در همین باره فهد ناظر سخنگوی سفارت عربستان در آمریکا طی مصاحبه با نیوزویک گفت: سرمایه‌گذاری ما در بحث ورزش یک موقعیت برد- برد است. ما با این کار نه‌تنها به منابع درآمدی خود در راستای تلاش برای رسیدن به یک اقتصاد غیرنفتی تنوع می‌دهیم، بلکه می‌توانیم دست به ایجاد شغل‌های جدید و ارتقای کیفیت کلی زندگی چه برای سعودی‌ها و چه مهاجران نیز بزنیم.
وی ادامه داد: با تمرکز ما روی ورزش، نسل جدیدی از جوانان سعودی تربیت می‌شوند که با افتخار‌آفرینی‌های خود در عرصه‌های مختلف ورزشی تبدیل به نمایندگان ما در سرتاسر
دنیا می‌شوند.
ناظر توضیح داد: تصور اینکه تمام اصلاحات عمیقی که عربستان مشغول آن است صرفا یک تلاش برای بهبود تصویر آن در افکار عمومی است منطقی نیست. حکومت ما اصولا از هر اقدامی دو هدف اصلی دارد: تقویت منافع ملی به طورکلی یا بهبود کیفیت زندگی مردم عربستان. در مواردی نیز هردو.
در نگاه نخست شاید این‌گونه به نظر بیاید که ورزش از مهم‌ترین محرک‌های تغییر‌های کلان در سطح ملی نیست اما اسیل الغامدی استادیار بازاریابی در کالج تجارت و کارآفرینی محمد بن سلمان چندان با این گزاره موافق نیست.
الغامدی در ابتدای سخنان خود مهم‌ترین هدف عربستان را از سرمایه‌گذاری سرسام‌آور در بحث ورزش یک چیز خواند: تلاش برای دستیابی به یک اقتصاد قوی به دور از نفت و گاز. در مرحله بعد مواردی چون بهبود کیفیت زندگی، ایجاد فرصت‌های شغلی و بخش‌های مرتبط با گردشگری و فرهنگ را نیز از اهداف دیگر عربستان دانست.
الغامدی ادعا کرد: ما در بخش‌های گردشگری و فرهنگ در حال تجربه یک شکوفایی بی‌مانند هستیم و ورزش پایه اصلی ما در هردوی آنان بوده است. در سال گذشته عربستان با برگزاری رویداد‌های بین‌المللی موفق به جذب 40‌میلیون گردشگر شده است که خبر از موفقیت ما در این طرح می‌دهد. الغامدی این‌گونه استدلال کرد: نام ورزش به‌طور پیش‌فرض با اشتیاق، شادی، شور و انرژی گره خورده است و ما به این مورد در میزبانی تمام رویداد‌ها احترام گذاشتیم مردم جهان علی‌الخصوص مردم ایالات متحده متوجه تلاش‌های خالصانه ما برای برندسازی فرهنگی هستند.
در پایان این بحث او اتهامات حقوق بشری را رد کرد و گفت: اگر حقوق بشر در کشور ما یک مساله بود طبیعتا نمی‌توانستیم تمام این رویداد‌های ورزشی عظیم را مدیریت کنیم.


یک سوال مهم
در این میان سوالی که ممکن است به وجود بیاید این است که آیا ورزش تبدیل به یک محرک اساسی برای بازسازی کلی ساختار سیاسی و اجتماعی عربستان می‌شود؟ پاسخ عزیز الغاشیان کارشناس سیاست خارجی عربستان به این سوال مثبت است. او می‌گوید: ورزش در چشم‌انداز 2030 در اندازه‌ای ظاهر شده که می‌تواند کل ساختار سیاسی این کشور را تغییر دهد.
وی گفت: ورزش یک زبان جهانی است و عربستان بیش از هرچیز برای پیشبرد اهدافش نیاز دارد بتواند با جهان گفت‌وگو کند. اقدامات فعلی سعودی‌ها از جمله خرید ستارگان بزرگ و برگزاری رویداد‌های عظیم ورزشی همه در این راستاست.
در نهایت یک بحث بسیار مهم همچنان به قوت خود باقی است. عربستان چگونه با اتهاماتی که سرمایه‌گذاری آنان را ورزش‌شویی در جهت انحراف نگاه‌ها از موارد حقوق بشری می‌دانند دست‌وپنجه نرم می‌کنند؟ یا در وهله نخست، آیا این اتهامات اصولا برای آنان اهمیتی دارد؟
الغاشیان می‌گوید: سعودی‌ها پوست کلفتی دارند. آنها سال‌هاست که متهم به نقض گسترده حقوق بشر هستند و جایگاه خوبی در افکار عمومی غرب ندارند. اما همین مساله به آنها یاد داده است که بدون توجه به اتهامات و نظر دیگران کار خود را به پیش ببرند و منتظر تایید کسی نمانند.
این گفته الغاشیان با توجه به تایید فردی که خود سال‌هاست در راس تمام این فعالیت قرار دارد یعنی ولیعهد محمد سلمان، منطقی جلوه می‌کند.
ولیعهد جوان سپتامبر سال گذشته در مصاحبه‌ای با فاکس‌نیوز با صراحت عجیبی به اتهامات مطرح شده پاسخ داد: اگر بدانم ورزش‌شویی قرار است تولید ناخالص داخلی من را تنها یک‌درصد افزایش دهد بدون هیچ ملاحظه‌ای آن را انجام خواهم داد و اگر بدانم آن یک‌درصد، پتانسیل تبدیل به یک‌ونیم‌درصد را هم دارد باز بدون شک تکرارش خواهم کرد. اسمش را هرچه می‌خواهید بگذارید!
این بی‌اهمیتی آشکار به اتهامات تنها محدود به ولیعهد این کشور نیست و به نظر می‌رسد بدنه این کشور نیز چندان اهمیت خاصی برای این مسائل قائل نیست. برای مثال موگبیل بینجودیا، مدیرعامل FG Sports عربستان سعودی در توجیه ورزش شویی مدعی شد: برای داشتن یک ذهنیت برنده باید جنگجو بود. مسیری که با چشم‌انداز 2030 آغاز شد به خواست خدا و با رهبری خاندان سلطنتی ادامه خواهد داشت. منتقدان ما یا از سر حسادت یا اهداف شخصی دست به این کار می‌زنند. آنها از به‌وجود آمدن یک رقیب قدرتمند در زمینه‌های اقتصادی، ورزشی، اجتماعی، سیاسی و غیره هراس دارند اما خواهند دید زمانی که پروژه‌های عظیم ما به پایان برسد عربستان به جایگاه بحق خود در نظام بین‌الملل خواهد رسید.
وی درباره نقش شهروندان در این‌باره گفت: چشم‌انداز 2030 منجر به ایجاد یک حس ملی‌گرایی جدید در میان شهروندان ما شده است. آنها از این طرح حمایت می‌کنند. چیزی که منتقدان ما نمی‌دانند این است که جامعه سعودی رهبران خود را دوست دارند و تحت هر شرایطی از آنان حمایت می‌کند. این ملت حاضر است دست به هرکاری بزند تا سلطنت و رهبرانش آسیب نبینند.
وی سخنان خود را با این ادعا به پایان برد که مردم ما اعتماد کور و نامحدودی به رهبران خود دارند و به تمام اقدامات آنها افتخار می‌کنند.
با این حال ناتالی کخ استاد دانشگاه سیراکیوز نیویورک نظری مخالف بینجودیا دارد. او می‌گوید: حکومت عربستان در تلاش است تا با سرمایه‌گذاری در ورزش زندگی اقتصادی، اجتماعی و سیاسی شهروندان را در راستای خطوط غربی مدرن‌سازی کند و این مساله‌ای است که بسیاری از شهروندان عربستان با آن مخالفند. سرمایه‌گذاری باید به گونه‌ای باشد که از بیگانه‌سازی کشور جلوگیری کند. آنها نباید تمرکز خود را برمنافع ملی عربستان از دست بدهند.
با این حال با دیدن نتایج فعلی به نظر می‌رسد سعودی‌ها در سرمایه‌گذاری چندده‌میلیارد دلاری خود موفق بوده‌اند. ستارگانی مانند رونالدو، مانه، بنزما و غیره در حال بازی در لیگ این کشورند. عربستان میزبان لیگ جام باشگاه‌های فیفا 2023 بود و دست به تاسیس مسابقات فرمول یک عربستان زد. آنها همچنین موفق به یک سرمایه‌گذاری هنگفت در گلف شده‌اند و در حال مذاکره با غول سنتی PGA برای ادغام هستند. سعودی‌ها همچنین در مسیر میزبانی فینال‌های انجمن تنیس زنان امسال، جام ملت‌های آسیا 2027، بازی‌های آسیایی زمستانی 2029 و جام جهانی فوتبال 2034 قرار دارند.


یک تیر و دو نشان
با وجود تمام این موارد نباید یک موضوع بسیار مهم را فراموش کرد. هر معامله‌ای برای انجام به دو سر نیاز دارد. اگر بپذیریم که عربستان در حال تجارت با نقاب ورزش است و در تلاش است اقدامات ضدحقوق بشری خود را با کمک این نقاب مخفی کند، سر دیگر این معامله و شریک آنان در این عمل طرف غربی است.
کخ در این‌باره می‌گوید: یکی از بزرگ‌ترین مشکلات مرتبط با کلیشه‌های شست‌و‌شوی ورزشی اینکه بیش از حد بر جنبه سعودی داستان تمرکز می‌کند اما باید در نظر داشت سعودی‌ها بدون همکاری افراد، صاحبان تیم‌ها، کمیته‌ها و موسسات سازماندهی و حتی رسانه‌های ورزشی موفق به انجام این کار نمی‌شدند. تمام طرفین ذکرشده از این سرمایه‌گذاری عربستان سود فراوان می‌برند. این از جشن 7 اکتبر 2021 طرفداران نیوکاسل پس از خریداری شدن این باشگاه انگلیسی توسط سعودی‌ها مشخص است. در نهایت همه آنها از گرفتن پول خلیج‌فارس خوشحال هستند!
با توجه به روند غربی‌سازی که سعودی‌ها متناسب با چشم‌انداز 2030 در نظر گرفته‌اند به نظر می‌آید این ایده که غرب در نهایت پیروز این قمار عربستان است چندان بیراه نیست. آنها تاکنون موفق به کسب میلیارد‌ها‌دلار سود در معامله با طرف سعودی شده‌اند و به نظر می‌رسد با توجه به رویداد‌های پیش رو این سود در سال‌های آینده باز هم افزایش بیابد. گویا در نهایت پاسخ همین جمله کخ است که می‌گوید: همه از گرفتن پول‌های خلیج‌فارس خوشحال هستند، پولی که در حال حاضر موفق شده است نگرانی فعالان حقوق بشر را کاملا به حاشیه ببرد.