اقتصاد بازار: یک بام و دو هوای تغییر قیمت کالاها، سردرگمی بازار، گرانفروشی و برخی افزایش قیمتهای خودسرانه؛ اثرات مصوبهای است که یک ماه قبل معاون اجرایی رئیس جمهور صادر کرده است.
تغییر قیمت در بازار کالاها هم کلاف سردرگمی در ذهن مردم و تولیدکنندگان شده است. حال دیگر بیش از ۶۰ روز از مصوبه محمد شریعمتداری، معاون اجرایی رئیس جمهور برای صدور مجوز بررسی درخواستهای تولیدکنندگان که خواستار افزایش قیمت حداکثر ۶ درصدی هستند، می گذرد. تولیدکنندگان کالاهای اساسی شاید اولین متقاضیهایی بودند که برای تقاضای افزایش قیمت در سازمان حمایت مصرف کنندگان و تولیدکنندگان صف کشیدند.
سازمان حمایت اما هنوز هم اعلام می کند که با هیچ درخواست قیمتی موافقت نکرده است و قرار هم نیست که همه متقاضیان افزایش قیمت کالا از گیت موافق این سازمان برای درخواستشان رد شوند، این سازمان می گوید که ارایه درخواست قیمت به هیچ عنوان به معنای موافقت نیست و باید همه ادله و مدارک مبنی بر این باشد که نیاز است قیمت تغییراتی داشته باشد.
از سوی دیگر، این سازمان می گوید که تغییر قیمتها، آن هم در شرایطی که تقاضایی برای خرید از سوی مردم وجود ندارد و بیشتر تولیدکنندگان دارند تخفیفهای زیادی را برای فروش بیشتر کالاهایشان ارایه میدهند، چندان هم ضرورتی ندارد و بنابراین باید در کمترین زمان ممکن، اقتصاد را به سمت رونق پیش برد تا قدرت خرید مردم بالاتر رود تا سازمان حمایت بتواند تقاضای بیشتری را برای خرید داشته باشند اما اکنون بازار این را نشان نمی دهد.
آنچه این روزها در بازار مشاهده می شود هم دقیقا همین است که متولیان بازار می گویند. تولیدکنندگان کم کم دارند از خرید مردم ناامید می شوند. آنها هر روز تخفیف های خوبی را به مردم ارایه می دهند تا شاید کالاهایشان خریداری داشته باشد.
اگر این روزها گشت و گذاری در بازار داشته باشیم، این را به خوبی می توانیم از کالاهایی که در سبد حراجی فروشگاههای بزرگ دیده می شود، یا مغازه هایی که با اتیکتهای بزرگی مبنی بر کاهش شدید قیمت داشته باشد، متوجه شویم.
مدتها است در سبدهای حراجی فروشگاهها که اجناس ثابتی از برخی تولیدکنندگان اتفاقا صاحب برند دیده می شود و ماهها است که آنها به دنبال جذب مشتری و تحریم تقاضا، بسته هایی را تدارک دیده اند که تخفیفهای خوبی هم دارند و میخواهند مردم را قانع کنند که از کالاهایشان بخرند.
موضوع دیگری هم در فروشگاهها به خوبی دیده می شود، تلاش تولیدکنندگان برای فروش کالاهای بیشتر به مردم است به نحوی که آنها در بسته بندی های سه تا چهار عددی از هر کالا تلاش دارند تا پول سه تا را بگیرند و در عوض چهار عدد از کالای خود را به مردم بدهند، این در حالی است که در این بازی «برد- برد»، هم مردم ارزانتر کالا را می خرند و هم فروشندگان به جای فروش یک کالا، همزمان چهار کالا را می فروشند.
البته نوعی قیمت شکنی هم در بازار مشاهده می شود که مبنی بر این است که تقاضای موثری در بازار وجود ندارد، البته دولت به تازگی تلاش کرده است تا بتواند طرحهایی را برای تحریک تقاضای مردم طراحی کند درحالی که این طرحها برای بازار خرده فروشی تعریف شده است اما بیشتر کالاهای بادوام را شامل میشود تا کالاهای مصرفی، بنابراین مردم باز هم برای خرید کالاهای خود نیازمند طرحهای ویژه فروشندگان و تولیدکنندگان کالاهای اساسی دارند.
بر این اساس به نظر می رسد دولت باید راهکارهای دیگری را برای کاهش قیمت تمام شده و البته به موازات آن برای افزایش قدرت خرید مردم به کار بندد تا بتوان امیدوار بود که بازار راه خود را از این سرکشی در نخریدن کالا، به سمت رونق عرضه و خرید با قیمت مناسب برای مردم فراهم کند.