ارزش معاملات بورس تهران اخیرا 50 درصد افت داشت. این افت که ناشی از فضای انتخاباتی و انتظار بازار سرمایه برای تعیین دولت آینده است، زمانی بدتر خواهد شد که به گفته کارشناسان، دولت آینده خلاف انتظار بازار سرمایه برنامهریزی کند. مثلا نگاه دولت آینده به برجام، سیاستهایی که دولت در قبال بخشهای مختلف چون مسکن و همچنین دلار دارد، در آینده بورس تاثیرگذار است و هرگونه تصمیمگیری نادرست درباره این موضوعات وضعیت بورس را آشفتهتر خواهد کرد.
همچنین چگونگی روابط سیاسی و همچنین نگرش دولت آینده به روابط بینالمللی در آینده بورسیها تاثیرگذار خواهد بود. کانون نهادهای سرمایهگذاری ایران در نامهای به نامزدهای دوازدهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری کشور نوشته است: جایگاه بازار سرمایه در برنامههای اقتصادی نامزدها خالی است و دولت آینده باید برای 10 میلیون سهامدار بورس کشور برنامه مشخصی داشته باشد.
در این نامه آمده است: اقتصاد ایران فراز و فرودهای بسیاری را طی کرده است. گاه اسیر تورمهای بیش از 40 درصدی بوده و گاه هم مشکل رشد منفی گریبان اقتصاد را گرفته، گاهی تحریم بوده و گاهی با معضل بیکاری دست و پنجه نرم کرده است.
«در همین زمانها و طی دهههای گذشته، همزمان با وجود چنین مشکلاتی ظرفیتهای بسیاری نیز در اقتصاد ایران توسعه یافته است. زیرساختها در برخی از حوزهها بسیار مناسب بوده و البته وسعت جغرافیایی و غنای سرزمینی هم در کنار دسترسی مناسب به آبهای آزاد و بازارهای بکر کشورهای اطراف، فرصتهای طلایی در اختیار اقتصاد ایران قرار داده است.
با همه این ظرفیتها و با توجه به برنامهریزیهایی که طی سالیان گذشته و توسط دولتهای مختلف صورت گرفته، همگان اذعان دارند که نسبت به استعدادها و ظرفیتها، اقتصاد ایران در وضعیت مناسبی قرار ندارد. البته رسیدن به جایگاه مطلوب نیازمند یک برنامه بلندمدت و همهجانبه است و تنها به سیاستهای اقتصادی هم مرتبط نیست، بهخوبی آگاهیم که شرایط سیاسی و بینالمللی و حتی ساختارهای فرهنگی بر آینده اقتصادی ایران اثرگذار است.
بسیاری از اقتصاددانان بر اهمیت بازار سرمایه در رشد اقتصادی کشورها تاکید فراوان دارند. اقتصاد ایران سالهاست که از وابستگی به بانکها رنج میبرد و برخی از مشکلات مزمن اقتصاد ایران به این موضوع باز میگردد. اکنون اما زمینه برای توسعه بازار سرمایه فراهمتر از گذشته است. بیش از 10 میلیون کد سهامداری وجود دارد و با توجه به راهحلهای پیشنهادی برای سهام عدالت بهزودی سرنوشت دهها میلیون نفر دیگر هم به این بازار گره خواهد خورد. همچنین میدانید که اقتصاد ایران نیاز به شفافیت دارد و بازار سرمایه بهترین بستر برای ایجاد این شفافیت است.
بنابراین از نگاه بسیاری از اقتصاددانان راهی بهجز توسعه بازار سرمایه برای بهبود و ارتقای اقتصاد ایران وجود ندارد. درست از همین رو نیاز است که نامزدهای انتخابات ریاستجمهوری برنامههای عملی، مدون و دقیق خود را درباره بازار سرمایه اعلام کنند.
فعالان بازار سرمایه از ابتدای کارزار انتخاباتی در انتظار اعلام برنامههای دقیق دولتهای احتمالی آینده درباره این بازار هستند. نداشتن برنامه برای بازار سرمایه بهمعنای نداشتن برنامه برای بسیاری از مشکلات اقتصاد ایران است. متاسفانه حتی مناظره اقتصادی هم از سوالات و مباحثات درباره بازار سرمایه کشور خالی بود. ظاهرا مسئولان برگزاری مناظره در رسانه ملی هم دغدغهای درباره بازار سرمایه نداشتند (و یا در این باره بیاطلاع بودهاند.) آنها ظاهرا نمیدانستند که برخی از بیماریهای مزمن اقتصاد ایران به دلیل بیتوجهی به توسعه بازار سرمایه بوده است. اما مشاوران شما حتما بیش از آنها از وضعیت اقتصاد ایران آگاه هستند و به همین دلیل باید اهمیت بازار سرمایه را برای نامزدهای مهمترین پست اجرایی کشور تبیین کرده باشند.اکنون زمان اندکی تا جمعه 29 اردیبهشت باقی مانده است و میلیونها نفر سهامدار قصد ارزیابی برنامههای شما نامزدهای محترم پست ریاستجمهوری را دارند و این مهم حاصل نخواهد شد جز با ارائه یک برنامه با جزئیات کامل و کمی درباره وجوه مختلف بازار سرمایه و خالی از کلیگوییهایی که متاسفانه در بسیاری از حوزهها ارائه شد. بازار سرمایه حوزه علم و اعداد و ارقام است و بیان سیاستهای کلی مشکلی از آن حل نمیکند.»
علیرضا باغانی، کارشناس اقتصادی:
ماندگار نبودن سهامداران در بورس
اشکالی که دولت یازدهم داشت، این بود که مسیر تامین مالی به سمت بازار سرمایه باشد. به همین دلیل انواع اوراق صکوک، اوراق خزانه، اوراق مشارکت و... در بازار بورس به کار برده شد. اگرچه انتشار و خرید و فروش این اوراق و همچنین این تفکر که تامین مالی باید از طریق بورس باشد، به خودی خود بد نیست، اما اینها به رقیبان بورس تبدیل شدند. برای مثال قرار بود روند تامین مالی به تدریج از سوی بانکها به سمت بورس برود، اما زمانی که خیلی بیحد و حصر از این سیاست استفاده شد، در کنار بازار سرمایه رقبای بورس چون صندوقهای سرمایهگذاری شکل گرفت و عرصه را برای بورس تنگ کرد. در این شرایط رقبای بورس بیشتر شدند. خرید و فروش این اوراق و سودی که از این طریق به صورت آنی به افراد پرداخت میشد، باعث شد نقدینگی زیاد شود و انباشت آن نیز ناشی از همین موضوع بود. در صورتی که در کشورهای دنیا افراد در سود پروژههای حاصل از این اوراق شریک میشوند نه اینکه بخواهند آن را دریافت کنند. مشکل دیگر این است که ماندگاری سهامداران روی سهم نهایتا سه ماه است. چند روزی میآیند و چند روز بعد سهام خود را میفروشند. این موضوع به بیاعتمادی سهامداران به بورس برمیگردد چون اعتمادسازی نشده و مردم به بورس اعتماد ندارند. مهمترین متغیر برای دولت آینده در بورس اعتمادسازی است. باید بنگاههای اقتصادی درست اد اره شود تا از این به بعد به سرمایهگذار اطمینان داده شود. اگرچه دولت در زمینههای گفتهشده خوب عمل نکرد. با این حال سیاست دولت تاثیر مثبتی روی بورس داشته است. لازم به ذکر است که تزریق نقدینگی و به تبع آن تورم نه تنها روی بورس اثر منفی ندارد، بلکه خیلیها در انتظار آن هستند، اما این تاثیر کوتاهمدت است و در کل به ضرر اقتصاد کلان است.
امیرعلی سیفالدین، استاد دانشگاه:
بورس ایران را به بازارهای بورس جهانی گره بزنیم
عوامل مختلف روی بازار سرمایه ما تاثیر دارد. با این حال دولتها میتوانند با اقداماتی تاثیرات منفی را از روی بورس بردارند. برای مثال یکی از بهترین راهکارها برای تقویت بورس بینالمللی شدن آن است. بازار سرمایه یکی از ابزارهای مالی است که میتواند کمک کند که از خارج کشور سرمایه جذب کنیم. اگر مشکلات حاضر بورس را حل کنیم یکی از جایگزینهای مناسب برای تامین مالی در کشور بورس است. یکی از اقداماتی که دولت آینده میتواند برای بهبود وضعیت بورس انجام دهد، این است که بازار خود را به بازارهای بورس جهانی گره متقابل بزنیم؛ کاری که بعضی از شرکتها در خارج از کشور انجام دادهاند. برای مثال این شرکتها سهام خود را به بورسهای دنیا عرضه میکنند و از این طریق سرمایه خارجی را به بورس میآورند. ابزار دیگر که دولت آینده میتواند اعمال کند، این است که در بازار سرمایه بازار پول درست کنیم. در کنار آن بازار سرمایه باید قابلیت این را داشته باشد که برخی از ارزها را هم بپذیرد و بتواند مستقیما سرمایه بخرد. بحث دیگری که در این زمینه مهم است، این است که ما تلاش کنیم تعداد صندوقهای جذب سرمایه که در بورس سرمایهگذاری میکنند را بیشتر کنیم تا از این پس به جای دریافت سود بابت سپردهها از بانک به بورس مراجعه کنیم. به عبارتی این سودها از طریق بورس دریافت شود نه بانکها. این امر علاوه بر اینکه خود به نوعی تضمین سرمایهگذاری در بورس است به تشویق سرمایهگذاران و تامین مالی در بورس کمک میکند. مثلا بعضی از بانکها این کار را کردهاند. آنها در بورس صندوقی تاسیس کردهاند و از این طریق به سپردهگذاران سود میدهند. این کار هم کمک میکند به تشویق پروژههای بزرگ و هم مشکلات فساد و اختلاس را با ایجاد شفافیت بیشتر حل میکند. اما آنچه در دولت آینده باید صورت بگیرد این است که بورس باید شفافتر و بازتر باشد تا افرادی که قصد انجام پروژههای بزرگ دارند بتوانند تجهیزات مورد نیاز خود را از طریق بورس خریداری کنند. بورس باید به سمت تنوع عرضه پول پیش برود. این موضوعات هم برای اقتصاد دانش بنیان اهمیت دارد و هم در رابطه بورس با کشورهای دنیا مهم است. بزرگ و مردمی شدن اقتصاد از طریق بورس است. بر همین اساس دولت آینده ناگزیر از تغییر مثبت در بورس خواهد بود.
منبع: کسب و کار