در مناظره دوم مخالفان دولت در مقام منتقد وارد مناظره شدند و دولت نیز درصدد دفاع از عملکرد خود برآمد.منتقدان درصدد این هستند که اگر نقطه ضعفی را یافتند، به بزرگنمایی آن بپردازند تا سبد رای خود را افزایش دهند، دولت نیز در برابر منتقدان باید از عملکرد چهارساله خود دفاع کند. دولت در این مسیر با مشکلاتی مواجه است که صرفا به این دولت بازنمیگردد و در دورههای پیش از این نیز وجود داشته و این نارساییها به کلیت ساختار سیاسی بازمیگردد. به عبارت دیگر در ایران بین قوا وحدت استراتژیک وجود ندارد و در دولت یازدهم تا پیش از انتخابات دهمین دوره مجلس، دو قوه دیگر نظام با دولت همراهی چندانی نمیکردند.
در موضوعات مختلف همچون برجام از ابتدا انتقادات تندی را علیه دولت بیان میکردند لذا به دلیل فقدان وحدت استراتژیک بهخصوص در سیاست خارجی، همکاری که باید وجود داشته باشد، وجود ندارد. بنابراین بسیاری از مشکلات ناشی از همراهی نکردن سایر قوا با دولت بهوجود آمده است. در سیاست خارجی نیز بهصورت نسبی محدودیتها و محذوریتهایی وجود داردکه دست و پای دولت را بسته است؛ یعنی وقتی مصلحت اقتضا کند که رئیسجمهوری برای اهداف مشخصی یک مذاکره کوتاه نیز داشته باشد، رئیس دولت شدیدا مورد انتقاد قرار میگیرد و رئیسجمهوری مجبور میشود که عقبنشینی کند. رئیس دولت اصلاحات این شرایط رئیسجمهوری را «رئیسجمهور تدارکاتچی»! نامیده بود.
در ابتدای دولت یازدهم، کشور در تنگنای اقتصادی قرار گرفته بود و افزایش تحریمها نگرانیها را دوچندان میکرد و به موازات همه این موارد احتمال وقوع جنگ نیز بر همه نگرانیها میافزود. دولت یازدهم این نگرانیها را برطرف کرد. هیاتهای بلندپایهای وارد کشور شدند و مذاکراتی صورت گرفت، اما برای جذب سرمایه خارجی و وارد کردن تکنولوژی دو مانع وجود داشت که عملکرد دولت را تضعیف کرد. بخشی از اقتصاد کشور در اختیار گروههایی است که جذب سرمایه خارجی را رقیب خود میدانند و این مسیر را سخت کرده است و دوم محدودیتهایی است که دولت آمریکا بهصورت یکجانبه برای کشور بهوجود آورده است.
در کل میتوان گفت روند ایجاد شده بسیاری از مشکلات را برطرف کرد و مصلحت کشور در ادامه این مسیر است و رقبای دولت بهنظر میرسد که نگرانیها را مخصوصا در حوزه سیاست خارجی نتوانند برطرف کنند و ارتباط تنگاتنگی با سایر کشورها برقرار کنند.
هرچند رویکرد کاندیداهای مخالف دولت درخصوص برجام نسبت به انتخابات گذشته بسیار تعدیل شده است و آن را یک سند ملی خطاب میکردند، اما در دولت احتمالی یکی از کاندیداهای منتقد، وعدههای آنان مخصوصا در سیاست خارجی با سیاستهای واقعی آنان در این حوزه متفاوت خواهد بود. به عبارت دیگر اگرچه امروز آنان با برجام به دلیل اهمیت آن نزد افکار عمومی مخالفت صریحی نمیکنند و به روند کنونی سیاست خارجی دولت یازدهم انتقاد میکنند، اما در صورت پیروزی آنان روند سیاست خارجی بسیار متفاوت از سیاستهای دولت روحانی خواهد بود، درنتیجه اینکه بعید میدانم در صورت پیروزی منتقدان دولت روحانی، در حوزه سیاست خارجی نگرش فعلی که یکی از تجلیات آن برجام است، ادامه پیدا کند.
در سیاست خارجی مسائل کشور ما با تحولات منطقهای و جهانی گره خورده است و جهتگیریها بستگی به شرایط آنها دارد. ولی در یک ارزیابی گذرا آنچه که پیش از دولت روحانی بوده و طبق آنچه که در آینده قابل پیشبینی است، بعید است فردی به غیر از آقای روحانی بتواند در این مسیر در جهت مصالح و منافع کشور با موفقیت روبهرو باشد.
همچنین از یکسو با توجه به کارنامه و عملکرد دولت در سیاست خارجی و از سوی دیگر با توجه به شرایط منطقه و جهان، خرد سیاسی اقتضا میکند سیاست خارجی که کارآمد بوده است، بهتر میتواند راهگشای مشکلات کشور باشد.