اقتصاد بازار: عبدالحسین ساسان، معتقد است: وجه مشترک بانک های غربی و ایرانی در این است که ارزش افزوده متراکم در هر دو سیستم بانکی ناشی از استثمار پس انداز کنندگان است. وی ادامه داد: برای مثال در کشورهای غربی هر بانکی اسپانسر و سرپرست دو یا سه فروشگاه بزرگ یا شرکت غول آساست و کمتر شرکت بزرگی وجود دارد که یا خودش بانک نباشد یا وابسته به بانک ها نباشد. به عبارتی بانک ها هلدینگ یکسری از واحدهای بزرگ تجاری هستند.
عضو سابق هیات علمی دانشکده اقتصاد دانشگاه اصفهان، افزود: فعالیت عمده ای که بانک های غربی انجام می دهند، این است که بخش بزرگی از اعتبارات خود را به شکل کارت های اعتباری در اختیار مشتریان قرار می دهند، در حالی که بانک های ایرانی نزد مردم بیشتر با پرداخت وام بروز و ظهور دارند. زندگی در کشورهای غربی بدون استفاده از مکانیزم کارت های اعتباری غیرممکن است و مردم برای تسهیل زندگی شان چاره ای جز تهیه کارت های اعتباری ندارند؛ در بانک ها حساب باز می کنند و کارت اعتباری می گیرند. زمانی که مردم با استفاده از کارت های اعتباری خرید می کنند یا به عبارتی وام می گیرند، باید بعدتر هنگام بازگرداندن این مبلغ حداقل 22 یا 23 درصد سود پرداخت کنند و این کمترین میزان سودی است که بانک ها در این زمینه دریافت می کنند. بنابراین وام هایی که بانک های ایرانی با بهره بالا در اختیار مردم قرار می دهند، در کشورهای غربی به شکل کارت های اعتباری توزیع می شود و ضرورت مراجعه به بانک ها و درگیری در سیستم بوروکراسی حذف شده است.
این کارشناس اقتصادی افزود: سیستم بانکی ایران از نوع دیگری از فساد رنج می برد. در شرایطی که تورم در ایران همواره بالا بوده است و حتی پیش از انقلاب در یک دوره تورم زیادی در کشور عارض شد که شاید یکی از دلایل نارضایتی مردم بود، بهره بانکی روی سپرده های بلند مدت همواره با فاصله قابل توجهی پایین تر بوده است. در دولت دهم در برهه ای تورم واقعی و نه آماری به 52 درصد رسید، ولی بهره بانکی حساب های پس انداز دیداری حدود 6 درصد، حساب های پس انداز شش ماهه 15 درصد و سپرده های بلند مدت در نهایت معادل 20 درصد بود. ساسان ادامه داد: فاصله این ارقام تا تورم 52 درصدی فوق العاده بالا بود و در واقع هر بانکی در حق پس انداز کننده اش دست کم 32 درصد ظلم می کرد و ارزش پس انداز مردم را نابود می کرد و قدرت خرید سابق را به او باز نمی گرداند.
ساسان با بیان اینکه این نوع فساد بانکی در ایران همواره وجود داشته است، ادامه داد: در غرب اگر به پس انداز بهره نمی دهند، این استدلال را دارند که نرخ تورم پایین است، اما پس اندازها در ایران سودی پایین تر از حد عدالت دریافت می کنند. وی افزود: عامل همه این فسادها چاپ اسکناس بدون پشتوانه واقعی است که تعادل همه بنگاه های اقتصادی کشور را بر هم ریخته و می ریزد. وی تاکید کرد: بزرگترین خیانت در حق یک ملت چاپ اسکناس بدون پشتوانه است.
عضو سابق هیات علمی دانشکده اقتصاد دانشگاه اصفهان، افزود: در کشورهایی نظیر ایران پول با فشار دولت ها برای تامین بودجه چاپ می شود و این باعث می شود ارزش پول ملی با چاپ اسکناس بدون پشتوانه مدام از بین برود و تحقیر شود. این اقتصاددان تصریح کرد: اگر کشوری برای پول خودش ارزش قائل نباشد و به صورت مداوم آن را چاپ کند، نباید انتظار داشت که فساد و رانت ایجاد نشود. برای دولت ها بهترین و ارزان ترین راه کسب درآمد چاپ اسکناس است و اگر مجلس و نهادهای قانونگذار از این اقدام جلوگیری نکنند، رانت و فساد همه گیر می شود.
ساسان ادامه داد: اگر دولتی برای افزایش درآمد مالیات را افزایش دهد، ممکن است تولید بخوابد، صنوف صدمه ببینند و نارضایتی افزایش یابد، اما اگر پول چاپ کند، هیچ کس دست کم در کوتاه مدت ناراضی نمی شود؛ بنابراین چاپ اسکناس یکی از بی سر و صدا ترین راه های کسب درآمد است.
عضو سابق هیات علمی دانشکده اقتصاد دانشگاه اصفهان، در بخش دیگری از سخنان خود، با بیان اینکه جذب سرمایه و سرمایه گذاری یکی از مهمترین دغدغه های کنونی مسوولان کشور است تا بتوانند با سرعت بیشتری طرح های اقتصادی را اجرا و میزان تولید را افزایش دهند، افزود: پیش از انقلاب در ایران زمانی که آقایان خیامی قصد تولید نخستین خودرو را در آسیا داشتند؛ هنوز کشورهای ژاپن و کره جنوبی در شرایط نامساعد اقتصادی و اجتماعی به سر می بردند. در آن دوره بسیاری از کارخانه ها همانند کفش ملی و صنایع نساجی در کشور رو به گسترش بودند در بخش گردشگری هم بسیار فعال بودیم. ساسان تصریح کرد: تفکرات ضد سرمایه داری و کارآفرینی از همان سال ها، تاثیر خود را بر جامعه گذاشت و با همان تفکرات غلط، ما کارآفرینان را پایین کشیدیم چون تعداد کسانی که سرمایه دار را زالو صفت و سوداگر معرفی می کردند خیلی بیشتر از کسانی بود که حامی کارآفرینی بودند.
این اقتصاددان برجسته افزود: از همان زمان رشد بیکاری در ایران قابل پیش بینی بود چرا که فرهنگ ضد کارآفرینی به مرور بزرگترین تاثیر خود را بر حوزه اشتغال و سپس تولید و صادرات گذاشت. ساسان اظهار داشت: ما بعدها حتی شعار مرگ بر سرمایه دار سر دادیم و نادان بودیم که این تفکرات بسترساز بیکاری، فقر، فحشا و افسردگی در جامعه خواهد شد. ما بسیاری از تفکرات کمونیستی را ناآگاهانه در جامعه ترویج کردیم و از عواقب آن ناآگاه بودیم. عضو سابق هیات علمی دانشگاه اصفهان با تاکید بر اینکه با سخت افزار نمی توان تفکر قالب بر جامعه را اصلاح کرد، گفت: ما در ایران نیاز به فکر و نرم افزار برای اصلاح فرهنگ سرمایه گذاری و سرمایه داری داریم. وی افزود: وقتی رسانه ها و کتاب ها را بررسی می کنیم کمتر مقاله و مطلبی درباره حمایت از سرمایه گذاری و تشریح اهمیت کارآفرینی مشاهده می کنیم. وی ادامه داد: ما آنقدر در اشتباه هستیم که حتی بسیاری از بیگانگان نیز فرهنگ ضد کارآفرینی و تولید را به ما القا می کنند تا واردات محور، کشور را اداره کنیم. نباید از نرم افزارها و فرهنگ سازی موثر غفلت کرد چرا که تفکرات ضد سرمایه گذاری مانع از توسعه کشور شده است.
.