جان بولتون به سرنوشت الکساندر هیگ وزیر خارجه اسبق آمریکا دچار شد
ساناز نفیسی: مجله آتلانتیک طی یادداشتی به قلم پیتر بینارت، استاد دانشگاه نیویورک درباره برکناری جان بولتون مشاور امنیت ملی دونالد ترامپ نوشت: «این طنز (برکناری بولتون) ۳۷ سال پیش از این، یعنی در زمان ریاست رونالد ریگان هم تکرار شد. آن زمان کاخ سفید شاهد جدال میان ریگان و الکساندر هیگ، وزیر امور خارجهاش بود. همانگونه که بولتون با ورودش به کاخ سفید درصدد بود تا به دستاوردهای ایران در خاومیانه پایان دهد، هیگ نیز تلاش داشت پیشرفتهای اتحادیه جماهیر شوروی در آمریکای مرکزی را متوقف کند. همانگونه که بولتون به تاکتیکهای مبتنی بر قدرت سخت و استفاده از نظامیگری علیه ایران تاکید داشت، هیگ نیز بر این باور بود که برای مسدود کردن راه کمونیسم چارهای جزء حمله به کوبا نیست. در آن برهه زمانی وزیر امور خارجه به رئیس کارکنان کاخ سفید گفته بود: «این مسئله را به من واگذار کنید. من این جزیره (کوبا) را به پارکینگی متروکه تبدیل خواهم کرد». هیگ همچنین در گفتوگوهایش با رابرت مکفارلین، معاون مشاور امنیت ملی نیز بر این مسئله تاکید داشت که «همکارانمان در سیا، وزارت دفاع و کاخ سفید باید استراتژی روشنی را برای سرنگونی کاسترو اتخاذ کنند». اگر آن زمان هیگ تصور میکرد با اتخاذ چنین رویکرد متکبرانهای قادر است در مسندش عزیز پنداشته شود، سخت در اشتباه بود. آنگونه که دیور، رئیس کارکنان کاخ سفید گفت: «سیاستهای جنگطلبانه هیگ، ریگان را ترساند». بعد از آنکه وزیر خارجه نظرش در مورد کوبا را مطرح کرد، دیور تلاش داشت از دیدار دو نفره وزیر امور خارجه با ریگان خودداری کند. هیگ نیز بهسان بولتون صرفا ۱۷ ماه عهدهدار این منصب بود.
ترامپ نمیخواهد درگیر نبردی بیپایان شود
عدم تمایل ریگان برای حمله نظامی به کوبا بیارتباط با مسئله جنگ در ویتنام نبود؛ نبردی که شش سال قبل از آغاز ریاستش پایان یافت. شکست آمریکا در جنگ ویتنام زمینه را برای شکاف در دستگاه سیاست خارجی آمریکا (نهادی که بر تعهدات جنگ سرد آمریکا تاکید داشت) و میان این نهاد با افکار عمومی خسته از نبرد فراهم کرد. بر اساس مقالهای که درست یک سال پیش از انتخاب ریگان منتشر شد، ۳۸ درصد از کارکنان دستگاه سیاست خارجی بر این باور بودند که در صورت حمله شوروی به اروپای غربی، آمریکا باید نیروهایش را اعزام کند و در مقابل ۳۹ درصد میگفتند که تنها در صورت حمله شوروی به ژاپن، ایالات متحده باید نیروهایش را به حالت آمادهباش درآورد. در چنین شرایطی درست است که ریگان از ارسال پول و تسلیحات به آمریکای مرکزی برای مقابله با کمونیستها خشنود بود، اما تمایلی برای اعزام نظامیان آمریکایی به این منطقه نداشت. ریگان سال ۱۹۸۲ در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه چه زمانی فرمان حمله نظامی و اعزام نظامیانش به السالوادور را صادر خواهد کرد، گفت: «شاید اگر آنها کاخ سفید را با بمب هدف قرار دادند، من دست به چنین دیوانگی بزنم». در شرایطی که دموکراتها ریگان را رئیسجمهوری جنگطلب قلمداد میکردند، او بر این باور بود که هر دولتی فارغ از هر ایدئولوژی قادر نخواهد بود در فضای پساجنگ ویتنام با جنگهای طولانیمدت دوام آورده و پیشرفت کند. هر آنچه در ارتباط با ریگان صادق بود در مورد ترامپ نیز صدق میکند.
تاثیر تغییر اکوسیستم رسانههای محافظهکار
فهم محتاطانه ترامپ با آنچه برخی همحزبیهایش از سیاست خارجی استنباط میکنند، متفاوت است. بعد از جنگ عراق، آمریکاییها تمایلی به نبردی دیگر ندارند. این همان حقیقتی است که ترامپ در کارزار مقدماتی حزب جمهوریخواه آن را درک کرد و بهواسطهاش توانست از سد رقبایی چون جب بوش و مارک روبیو بگذرد. ترامپ در یکی از رجزخوانیهایش در فوریه ۲۰۱۶ گفت: «من تنها کسی هستم که در این مرحله تاکید کردم که وارد عراق نشوید». ترامپ تلاش داشت آمریکاییها را قانع کند که در صورت پیروزی، جنگهای جدیدی را آغاز نخواهد کرد. او نیز بهسان ریگان متوجه این مسئله شده بود که رایدهندگان حامی جمهوریخواه که طرفدار سرسخت اختصاص منابع مالی به ساختار نظامیاند، به جز زمانی که ایالات متحده هدف حمله مستقیم قرار گرفته، خواهان حمله به سرزمینی دیگر نیستند. از همین رو ترامپ در کارزار انتخاباتی سال ۲۰۱۶ با تاکید بر شکلگیری ارتشی قدرتمند، بر این مسئله تاکید داشت که آمریکا باید بر خود متمرکز شود. ترامپ متوجه حقیقتی دیگر هم شده است. در شرایطی که برخی جمهوریخواهان کماکان از نظامیگری در سرزمینهایی دیگر حمایت میکنند، اکوسیستم رسانههای محافظهکار بعد از نبرد عراق درگیر تغییرات چشمگیری شده است. در چنن شرایطی همین اندیشههایی که مخالف هرگونه مداخلهگرایی هستند، عامل پیوند ترامپ و جایگاهش محسوب میشوند تا دائماً به او یادآوری کنند که برای پایان دادن به جنگهای بیپایان برگزیده شده نه آغازشان. ماه اوت زمانی که ترامپ از تصمیمش برای نگه داشتن نظامیان آمریکایی در افغانستان خبر داد، استیو بنن، استراتژیست رئیسجمهور و چهرهای که مدیریت کمپین انتخاباتیاش را عهدهدار بود، این تصمیم را ناامیدکننده توصیف کرد، رویکردی که میتواند به حمایت بسیاری از رایدهندگان آمریکایی از ترامپ پایان دهد. در مقابل، دسامبر ۲۰۱۸ زمانی که ترامپ به ناگاه فرمان خروج نظامیان آمریکایی از سوریه را صادر کرد، همان تصمیمی که زمینهساز کنارهگیری متیس شد. استیو دوسی در فاکسنیوز گفت: «اتخاذ این تصمیم مهمترین دلیلی است که آمریکاییها به ترامپ رای دادند».
سرنوشت محتوم یک ایدئولوگ
چهرههایی چون مایک پمپئو که هنوز در کابینه ترامپ جای دارند، تلاش میکنند رویکردشان را بر اساس این واقعیت سیاسی تعریف کنند. اما بولتون یک ایدئولوگ بود که همان سال ۲۰۱۶ با تکیه بر ادله خود حمله به عراق را توجیه میکرد. طبیعتا چنین فردی در این ساختار نمیتوانست منصبش را حفظ کند. گزارشها میگویند ترامپ بولتون را به واسطه اظهارات ستیزهجویانهاش در فاکسنیوز استخدام کرد. هرچند سال ۲۰۱۶ شلدون آدلسون، یکی از بزرگترین حامیان مالی کمپین انتخاباتی ترامپ، از نزدیکان بولتون بود. با این حال رویکرد متناقض مشاور امنیت ملی در تعارض با غرایز سیاسی ترامپ و تلاشش برای تحقق معاملهای بزرگ قرار داشت. درست در شرایطی که ترامپ میخواست به واسطه امتیاز دادن، کره شمالی را خاموش کند، اظهارنظر بولتون زمینه را برای آزمایش موشکی دیگر هموار کرد. بولتون علاوه بر این مخالف هرگونه توافق با طالبان و ایران بود. بعد از ساقط شدن پهپاد آمریکایی، مشاور امنیت ملی از ترامپ خواست به ایران حمله کند. گزارشها میگویند توک کارلسون، یکی از گردانندگان فاکسنیوز و از نزدیکان ترامپ، مانع از اجرایی شدن این تصمیم شد و در همان برهه زمانی گفته بود: «بولتون تهدیدی جدی برای انتخاب دوباره ترامپ محسوب میشود». بعد از آن ماجرا، شواهد نشان میدهند بولتون تاثیرش بر رئیسجمهوری را از دست داد. این کارلسون بود که به جای بولتون ترامپ را در سفر به پیونگیانگ همراهی کرد، آن هم زمانی که ترامپ بهعنوان نخستین رئیسجمهوری وارد کره شمالی شد. از همین رو بولتون نیز به همان سرنوشتی دچار شد که هیگ در دوران ریاست ریگان تجربه کرد. چرا که هر اندازه ترامپ به انتخابات ریاستجمهوری نزدیکتر میشود، هویت سیاسیاش نیز برجستهتر خواهد شد. بخشی از این هویت، اعتقادش به افکار عمومی است که هنوز خسته از جنگ با عراقاند.
دیلی بیست: احتمال موافقت ترامپ با طرح مکرون
روزنامه دیلیبیست به نقل از منابع آگاه از احتمال موافقت ترامپ با طرح فرانسه مبنی بر اختصاص اعتبار ۱۵ میلیاردی به سازوکار مالی موسوم به اینستکس خبر داد. به نوشته این نشریه، ترامپ در میان مقامهای فعال در عرصه سیاست خارجی این کشور و سایر کسانی که در جریان مذاکرات مربوط به ایران هستند، این تصور را ایجاد کرده که در صورتی که تهران به تعهداتش نسبت به برنامه جامع اقدام مشترک پایبند بماند، در آن صورت رئیسجمهوری آمریکا طرح همتای فرانسویاش را به شکلی جدی مورد بررسی قرار خواهد داد. براساس دادههای ارائه شده توسط چهار منبع آگاه که از رایزنیهای ترامپ و مکرون در ارتباط با ایران مطلع بودند، رئیسجمهوری آمریکا در هفتههای اخیر برای اجرایی کردن طرح مکرون تمایل نشان داده است. به گفته دو مقامی که نخواستند نامشان فاش شود، قرار است مقامهای وزارت خارجه آمریکا از جمله مایک پمپئو، وزیر خارجه این کشور این طرح را مورد بررسی قرار دهند؛ طرحی که بر مبنایش فرانسه قادر خواهد بود از فشار تحریمهای خصمانه آمریکا علیه ایران بکاهد. همین چهار منبع مدعی شدند که بهرغم سکوت ترامپ، رویکرد ترامپ در نشست گروه هفت نشان میدهد که او با طرح فرانسه موافق است. چندین منبع آگاه به دیلیبیست گفتهاند که مقامات سیاست خارجی آمریکا منتظرند تا ترامپ یا با همکاری در زمینه طرح فرانسوی موافقت کند یا تحریمهای تهران را کاهش دهد. کریس مورفی، سناتور آمریکایی و یکی از منتقدین سیاست خارجی رئیسجمهوری آمریکا در پیامی توئیتری از موافقت ترامپ برای پرداخت ۱۵ میلیارد دلار به ایران در مقابل توقف کاهش تعهدات تهران در برجام خبر داد و نوشت: «رئیسجمهوری آمریکا به ایران ۱۵ میلیارد دلار برای بازگشت به توافقی میدهد که او خود، آن را رد و پاره کرد.» در این میان، ترامپ خواهان دیدار با حسن روحانی، رئیسجمهور ایران در ماه سپتامبر در حاشیه اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل است. این خواسته در حالی مطرح شده است که رئیسجمهوری ایران هرگونه دیداری را به توقف تحریمها منوط کرده و اعلام کرده است که مذاکره احتمالی ذیل برجام انجام خواهد شد.