در ۲۴ اکتبر ۱۹۲۹، معروف به پنجشنبه سیاه، حجم عظیمی از سهام به فروش رفت و شاخص داوجونز سقوط بیسابقهای را تجربه کرد. این روند در روزهای بعدی تشدید شد و در ۲۹ اکتبر، موسوم به سهشنبه سیاه، بورس نیویورک شاهد کاهش شدیدی بود که باعث از بین رفتن میلیاردها دلار سرمایه شد. یکی از عوامل اصلی این بحران، سفتهبازیهای گسترده و استفاده از اعتبارهای مالی برای خرید سهام بود که موجب ایجاد حباب قیمتی شده بود. پس از سقوط بازار، موجی از ورشکستگیها و بیکاری در سراسر آمریکا و سپس در جهان گسترش یافت و سیاستهای انقباضی دولت تنها بر وخامت اوضاع افزود. این بحران نشان داد که نوسانات شدید بازارهای مالی بدون نظارت مناسب میتواند تاثیرات فاجعهباری بر کل اقتصاد جهانی داشته باشد.
بحران مالی ۲۰۰۸ و نقش الگوریتمهای معاملاتی
بحران مالی ۲۰۰۸ یکی دیگر از سقوطهای تاریخی بورس آمریکا بود که به دلیل بحران وامهای مسکن
(Subprime Mortgage Crisis) شکل گرفت و در نهایت به یک رکود جهانی انجامید. در سالهای قبل از بحران، بانکها و موسسات مالی با ارائه وامهای پرریسک به افراد فاقد اعتبار مالی کافی، بازاری متورم از وامهای مسکن ایجاد کردند که در قالب اوراق بهادار مشتقه در بازارهای مالی معامله میشد. زمانی که نرخ بهره افزایش یافت و بسیاری از وامگیرندگان قادر به پرداخت اقساط خود نبودند، این بازار سقوط کرد و به ورشکستگی بانکهای بزرگی مانند برادران لیمن (Lehman Brothers) منجر شد. در این میان، الگوریتمهای معاملاتی خودکار نیز نقش قابلتوجهی در تسریع سقوط بازار داشتند زیرا با کاهش قیمت سهام، این الگوریتمها به طور خودکار دستور فروشهای سنگین صادر و بحران را تشدید کردند. این بحران منجر به اصلاحات گستردهای در مقررات مالی شد، از جمله تصویب قانون داد-فرانک برای کنترل ریسکهای سیستمی.
شوکهای اخیر بازار سرمایه و نقش فناوریهای نوین
در سالهای اخیر، بازار سرمایه آمریکا چندین شوک شدید را تجربه کرده که بسیاری از آنها به فناوریهای جدید مرتبط بودهاند. برای مثال، در فوریه ۲۰۱۸، یک سقوط ناگهانی در شاخص داوجونز رخ داد که به Flash Crash معروف شد و در عرض چند دقیقه هزاران واحد از ارزش بازار را کاهش داد. عامل این سقوط، معاملات الگوریتمی و نوسانات بیش از حد در بازار بود که در واکنش به تغییرات ناگهانی، فروشهای گستردهای را رقم زد. در ژانویه ۲۰۲۱ همچنین پدیدهای به نام «جنبش سهام میم» رخ داد که در آن سرمایهگذاران خرد با استفاده از شبکههای اجتماعی مانند ردیت، سهام شرکتهایی مانند گیماستاپ (GameStop) را به شدت خریداری کردند و باعث نوسانات شدید در بازار شدند. در این رویداد، پلتفرمهای معاملاتی مانند روبینهود (Robinhood) و الگوریتمهای خودکار، تاثیر زیادی در جهتدهی به معاملات داشتند. این موارد نشان میدهد که پیشرفت فناوریهای مالی، اگرچه میتواند کارایی بازار را افزایش دهد اما در صورت عدم کنترل، ممکن است منجر به بیثباتیهای جدی شود.
این تجربیات تاریخی نشان میدهد که سقوطهای بورس آمریکا اغلب ناشی از ترکیبی از عوامل مالی، سیاستهای اقتصادی و تاثیر فناوریهای نوین بودهاند. ظهور هوشمصنوعیهایی مانند دیپسیک (Deepseek) که قدرت پردازش بیسابقهای در تحلیل دادههای مالی دارند، میتواند فرصتهای جدیدی را برای سرمایهگذاران فراهم کند اما در عین حال احتمال وقوع شوکهای جدیدی در بازارهای مالی را نیز افزایش میدهد. به همین دلیل، بررسی تاثیرات این فناوری بر بازار سرمایه آمریکا از اهمیت ویژهای برخوردار است.
معرفی دیپسیک: تکنولوژی، قابلیتها و تفاوتهای کلیدی با سایر مدلهای هوشمصنوعی
دیپسیک (Deepseek) جدیدترین مدل هوشمصنوعی چین است که با تمرکز بر تحلیل دادههای پیچیده، پردازش زبان طبیعی و یادگیری عمیق توسعه یافته است. برخلاف مدلهای هوشمصنوعی غربی مانند ChatGPT از OpenAI یا Gemini از Google، دیپسیک با تکیه بر زیرساختهای محاسباتی مستقل چین طراحی شده و برای پردازش کلاندادهها با تاکید بر اطلاعات مالی و اقتصادی بهینهسازی شده است. یکی از ویژگیهای کلیدی دیپسیک، توانایی پردازش دادههای غیرساختاریافته در مقیاس گسترده است که آن را به ابزاری قدرتمند برای تحلیلهای مالی و بازارهای سرمایه تبدیل کرده است. این مدل به دلیل دسترسی به منابع دادهای داخلی چین که از سوی غرب قابلدسترسی نیستند، میتواند تحلیلهای عمیقتر و متفاوتی ارائه دهد. بهینهسازی آن برای پیشبینی نوسانات بازار، امکان طراحی استراتژیهای معاملاتی الگوریتمی را نیز فراهم میکند که میتواند تاثیر چشمگیری بر روندهای بورس جهانی داشته باشد.
کاربرد دیپسیک در تحلیل دادههای مالی و پیشبینی بازار
یکی از مهمترین کاربردهای دیپسیک در تحلیل دادههای مالی و پیشبینی روندهای بازار سرمایه است. این مدل با استفاده از تکنیکهای یادگیری ماشین و تحلیل سریهای زمانی میتواند الگوهای پنهان در دادههای مالی را شناسایی و با دقت بالایی نوسانات بازار را پیشبینی کند. بانکها، صندوقهای سرمایهگذاری و موسسات مالی میتوانند از دیپسیک برای مدیریت ریسک، بهینهسازی سبد سرمایهگذاری و طراحی معاملات الگوریتمی بهره ببرند. این فناوری قابلیت پردازش احساسات بازار (Market Sentiment Analysis) را دارد، به این معنا که میتواند از طریق تحلیل اخبار، شبکههای اجتماعی و سخنان مقامات اقتصادی، جهتگیری بازار را شناسایی کند. این قابلیت میتواند تاثیر مستقیمی بر بورس نیویورک، نزدک و سایر بازارهای مالی غربی داشته باشد چراکه ورود یک مدل پیشرفته مانند دیپسیک به عرصه مالی، رقابت را افزایش داده و ممکن است تغییرات ناگهانی در حجم معاملات و رفتار سرمایهگذاران ایجاد کند.
جایگاه چین در توسعه هوشمصنوعی و رقابت با غرب
چین در سالهای اخیر سرمایهگذاری هنگفتی در حوزه هوشمصنوعی داشته و به دنبال کاهش وابستگی خود به فناوریهای غربی بوده است. شرکتهای بزرگی مانند بایدو (Baidu)، علیبابا (Alibaba) و تنسنت (Tencent) در حال توسعه مدلهای هوش مصنوعی هستند که بتوانند با همتایان آمریکایی خود رقابت کنند. دولت چین نیز با تدوین استراتژیهای کلان، قصد دارد تا سال ۲۰۳۰ به رهبر بلامنازع هوشمصنوعی در جهان تبدیل شود. دیپسیک به عنوان یکی از مهمترین پروژههای این کشور در حوزه هوشمصنوعی مالی میتواند موقعیت چین را در برابر غولهای فناوری آمریکایی تقویت کند. از آنجایی که تحلیل بازارهای مالی به شدت وابسته به دادههای گسترده و دقیق است، توانایی چین در بهرهبرداری از کلاندادههای اقتصادی، دیپسیک را به رقیبی جدی برای مدلهای مشابه در غرب تبدیل کرده است.
چالشهای امنیتی و نگرانیهای بازارهای مالی غربی
ظهور دیپسیک و افزایش نقش آن در تحلیلهای مالی، نگرانیهایی را در والاستریت و دیگر مراکز مالی غربی ایجاد کرده است. برخی تحلیلگران بر این باورند که دادههای تولید شده توسط این مدل ممکن است به عنوان ابزاری برای دستکاری بازارهای مالی استفاده شود، بهویژه اگر بتواند روندها را به گونهای تغییر دهد که سرمایههای غربی را تحت تاثیر قرار دهد. علاوه بر این، مساله مالکیت دادهها و دسترسی چین به اطلاعات حساس مالی، یکی از دغدغههای بزرگ سیاستگذاران آمریکایی است. در سالهای اخیر، ایالاتمتحده قوانین سختگیرانهای برای کنترل سرمایهگذاریهای چینی در شرکتهای فناوری و مالی وضع کرده اما ظهور دیپسیک میتواند مسیرهای جدیدی برای نفوذ چین به بازارهای مالی غرب باز کند. از اینرو احتمال وضع مقررات جدید برای محدود کردن استفاده از فناوریهای چینی در معاملات مالی افزایش یافته است.
تاثیر دیپسیک بر بورس آمریکا و آینده سرمایهگذاری
با ورود دیپسیک به عرصه تحلیلهای مالی، بورس آمریکا ممکن است شاهد تغییراتی در حجم معاملات، نوسانات و استراتژیهای سرمایهگذاری باشد. اگر صندوقهای مالی و موسسات غربی به استفاده از این مدل روی آورند، الگوریتمهای معاملاتی مبتنی بر دیپسیک میتوانند به بخشی از بازار تبدیل شوند و حتی نحوه قیمتگذاری داراییها را تغییر دهند. از سوی دیگر، اگر دیپسیک توسط سرمایهگذاران چینی برای پیشبینی دقیقتر روندهای بازار و ایجاد استراتژیهای معاملاتی هوشمندتر مورد استفاده قرار گیرد، ممکن است برتری سنتی والاستریت در تحلیل دادههای مالی کاهش یابد. این رقابت میتواند در نهایت نظام معاملات الگوریتمی را دستخوش تحولات جدی سازد و شاید والاستریت ناچار شود مدلهای داخلی خود را تقویت کند تا از قدرت نفوذ دیپسیک در بازار جلوگیری کند. در هر صورت، ورود این هوشمصنوعی به دنیای مالی، قواعد بازی را تغییر داده و باید انتظار تحولات جدی در بورسهای جهانی داشت.
واکنش بازارهای مالی آمریکا به ظهور دیپسیک
ورود دیپسیک به عرصه تحلیلهای مالی و سرمایهگذاری، واکنشهای گستردهای را در بازارهای مالی آمریکا به همراه داشته است. سرمایهگذاران والاستریت و نزدک که بهشدت به الگوریتمهای معاملاتی پیشرفته و مدلهای پیشبینی مالی متکی هستند، نسبت به ظهور یک هوشمصنوعی چینی با قابلیت تحلیل کلاندادههای اقتصادی حساسیت نشان دادهاند. در گذشته، هرگونه تحول در فناوریهای مالی باعث افزایش بیثباتی موقت در بازارها شده و اکنون معرفی دیپسیک میتواند انتظارات سرمایهگذاران را دچار تغییرات جدی کند. برخی تحلیلگران نگران هستند که استفاده از دیپسیک در معاملات الگوریتمی، میتواند الگوهای معاملاتی سنتی را مختل کرده و روندهای غیرمنتظرهای در قیمتگذاری داراییها ایجاد کند. از سوی دیگر، برخی معتقدند که این فناوری میتواند با ارائه تحلیلهای دقیقتر، منجر به کارایی بیشتر در بازارهای مالی شود. با این حال، عدم شفافیت در نحوه عملکرد دیپسیک و دسترسی آن به دادههای داخلی چین، موجب نگرانیهایی درباره امکان دستکاری بازار و استفاده ناعادلانه از اطلاعات مالی شده است.
تحلیل تاثیر روانی فناوریهای چینی بر بورس نیویورک و نزدک
در سالهای اخیر هرگونه پیشرفت در فناوریهای چینی، تاثیرات روانی شدیدی بر بازارهای مالی آمریکا داشته است. به عنوان مثال، تحریم هوآوی و محدودیتهای اعمالشده علیه شرکتهای فناوری چین، بارها باعث افت شاخصهای بورس نیویورک و نزدک شدهاند زیرا سرمایهگذاران نگران کاهش سهم شرکتهای فناوری آمریکایی در بازار جهانی بودهاند. ظهور دیپسیک نیز میتواند اثرات مشابهی ایجاد کند زیرا سرمایهگذاران و نهادهای مالی نگران افزایش قدرت چین در پیشبینی نوسانات بازارهای سرمایه و تغییر الگوهای تصمیمگیری سرمایهگذاری هستند. تجربه نشان داده است که حتی انتشار اخبار مربوط به پیشرفتهای فناوری چین میتواند موجب روندهای نوسانی در بورسهای آمریکا شود. اگر شرکتهای آمریکایی احساس کنند که فناوریهای چینی در حال تصاحب برتری در مدیریت دادههای مالی و استراتژیهای سرمایهگذاری هستند، این نگرانی میتواند به شکل فروش گسترده سهام و افزایش نوسانات بازار بروز کند. این موضوع همچنین میتواند سرمایهگذاران را به سمت تنظیم مجدد استراتژیهای خود و کاهش وابستگی به فناوریهای چینی سوق دهد.
احتمال افزایش نوسانات بازار به دلیل عدم شفافیت در الگوریتمهای دیپسیک
یکی از مهمترین چالشهایی که ورود دیپسیک به بازارهای مالی ایجاد کرده است، عدم شفافیت در الگوریتمهای این مدل هوشمصنوعی است. برخلاف مدلهای غربی مانند ChatGPT و Gemini که تحت نظارت و مقررات دقیق عمل میکنند، دیپسیک از سیستمهای دادهای داخلی چین استفاده میکند که اغلب در دسترس شرکتها و سرمایهگذاران خارجی نیستند. این مساله باعث شده است که تحلیلگران والاستریت و مدیران صندوقهای سرمایهگذاری اطمینان کاملی نسبت به پیشبینیهای این مدل نداشته باشند. از سوی دیگر اگر دیپسیک بتواند الگوهای معاملاتی جدیدی را به صورت هوشمند شناسایی کند و براساس آنها استراتژیهای معاملاتی جدیدی را به سرمایهگذاران ارائه دهد، ممکن است الگوریتمهای مالی سنتی دچار ناپایداری شوند. این موضوع میتواند به افزایش نوسانات بازار و کاهش قابلیت پیشبینی رفتار شاخصهای اصلی بورس منجر شود. در گذشته نیز ظهور فناوریهای جدید مانند معاملات فرکانس بالا (HFT) باعث ایجاد بیثباتیهای شدید در بازارهای مالی شده بود. بنابراین اگر دیپسیک به صورت گسترده در بازارهای مالی مورد استفاده قرار گیرد، احتمال آن وجود دارد که الگوریتمهای معاملاتی موجود را دچار تغییرات ناگهانی کند و موجب افزایش رفتارهای غیرقابل پیشبینی در بازار شود.
سیاستهای نظارتی آمریکا در برابر نفوذ فناوریهای چینی در بازارهای مالی
ایالاتمتحده طی سالهای اخیر سیاستهای سختگیرانهای را برای محدود کردن نفوذ فناوریهای چینی در بازارهای مالی و اطلاعاتی خود در پیش گرفته است. از ممنوعیت سرمایهگذاری در برخی شرکتهای فناوری چینی گرفته تا اعمال محدودیت بر صادرات نیمههادیها و تجهیزات هوشمصنوعی به چین، همه نشاندهنده نگرانی واشنگتن از قدرتگیری فناوریهای چین در بخشهای کلیدی اقتصاد جهانی است. با ظهور دیپسیک، احتمالا قانونگذاران آمریکایی به دنبال وضع مقررات جدید برای کنترل استفاده از این فناوری در بازارهای مالی خواهند بود.
در گذشته، مقامات مالی آمریکا محدودیتهایی بر معاملات الگوریتمی و HFT اعمال کرده بودند تا از دستکاری بازار و افزایش نوسانات غیرعادی جلوگیری کنند. حال با درنظر گرفتن تاثیر بالقوه دیپسیک بر بازار، ممکن است مقررات جدیدی برای شفافیت الگوریتمها و محدود کردن استفاده از مدلهای خارجی در معاملات مالی تدوین شود. گمان میرود که کنگره آمریکا تحقیقاتی را در مورد میزان وابستگی شرکتهای سرمایهگذاری آمریکایی به مدلهای هوشمصنوعی چینی آغاز کند تا از اثرات مخرب احتمالی آن بر بازارهای مالی و امنیت اقتصادی ایالات متحده جلوگیری شود.
آیا دیپسیک میتواند باعث سقوط بورس آمریکا شود؟
ورود دیپسیک به بازارهای مالی، نگرانیهایی را درباره احتمال ایجاد اختلال در بورس آمریکا ایجاد کرده است. با توجه به قدرت این مدل در تحلیل دادههای کلان مالی و شناسایی الگوهای پنهان در بازار، برخی تحلیلگران معتقدند که اگر دیپسیک بهطور گسترده در معاملات الگوریتمی مورد استفاده قرار گیرد، ممکن است نوسانات شدیدی در شاخصهای بورس نیویورک و نزدک ایجاد کند. تجربه نشان داده است که فناوریهای جدید، بهویژه در حوزه معاملات خودکار و هوشمصنوعی میتوانند منجر به تغییرات ناگهانی در رفتار بازار شوند. اگر دیپسیک بتواند الگوریتمهای معاملاتی سنتی را دور بزند یا روندهای جدیدی را شناسایی کند که معاملهگران آمریکایی از آن بیاطلاع باشند، این امر میتواند به افزایش رفتارهای غیرمنتظره و حتی سقوط ناگهانی بازار منجر شود. با این حال، برخی کارشناسان باور دارند که تاثیر دیپسیک بیشتر در افزایش کارایی و دقت تحلیلهای مالی خواهد بود تا ایجاد ریزشهای عمدی در بورس.
سناریوهای احتمالی در صورت استفاده گسترده از دیپسیک در بازارهای مالی
در صورتی که دیپسیک بهطور گسترده توسط بانکها، صندوقهای سرمایهگذاری و معاملهگران الگوریتمی در بازارهای جهانی مورد استفاده قرار گیرد، چندین سناریوی محتمل قابل بررسی است. در سناریوی اول، اگر این مدل بتواند پیشبینیهای دقیقتری از روندهای بازار ارائه دهد، ممکن است منجر به افزایش بازدهی سرمایهگذاران و کاهش نوسانات شود اما در سناریوی دوم، اگر دیپسیک بتواند نقاط ضعف مدلهای فعلی را شناسایی کند و الگوریتمهای سنتی را ناکارآمد جلوه دهد، ممکن است معاملهگران مجبور به تغییر سریع استراتژیهای خود شوند که این امر میتواند نوسانات شدید در بازار ایجاد کند. در بدترین حالت، اگر دیپسیک توسط نهادهای چینی برای دستکاری بازار یا ایجاد فشار روانی بر سرمایهگذاران غربی استفاده شود، احتمال بروز بحرانهای مالی و سقوط برخی شاخصهای کلیدی وجود خواهد داشت.
آیا والاستریت توانایی کنترل الگوریتمهای معاملاتی غیرآمریکایی را دارد؟
یکی از چالشهای اساسی که دیپسیک برای بازارهای مالی آمریکا ایجاد کرده، عدم کنترل والاستریت بر الگوریتمهای معاملاتی غیرآمریکایی است. تاکنون، مقررات سختگیرانهای در آمریکا برای مدیریت و نظارت بر معاملات الگوریتمی و هوشمصنوعی وضع شده است اما مدلهایی که خارج از این چارچوب توسعه یافتهاند، بهراحتی میتوانند این محدودیتها را دور بزنند. از آنجا که دیپسیک یک محصول چینی است و روی دادههای داخلی چین آموزش دیده، سرمایهگذاران آمریکایی دسترسی کاملی به مکانیسمهای داخلی آن ندارند. این موضوع باعث نگرانی شده که دیپسیک ممکن است رفتارهای غیرقابل پیشبینی در بازار ایجاد کند که خارج از کنترل نهادهای نظارتی آمریکا باشد. در چنین شرایطی والاستریت یا باید راههای جدیدی برای نظارت بر این الگوریتمها پیدا کند یا با محدود کردن استفاده از مدلهای غیرآمریکایی در معاملات الگوریتمی از تاثیرات احتمالی منفی جلوگیری کند.
نقش جنگ اقتصادی چین و آمریکا در افزایش تنشهای بازار سرمایه
جنگ اقتصادی میان چین و آمریکا که شامل تحریمهای فناوری، محدودیتهای سرمایهگذاری و سیاستهای سختگیرانه در حوزه تجارت بینالمللی است، بهطور مستقیم بر بازارهای سرمایه دو کشور تاثیر گذاشته است. ظهور دیپسیک در بحبوحه این تنشها میتواند عاملی برای افزایش رقابت در حوزه هوشمصنوعی مالی و ایجاد بیثباتی در بازارهای غربی باشد. واشنگتن از مدتها پیش نگرانی خود را درباره نفوذ فناوریهای چینی در زیرساختهای مالی و اطلاعاتی آمریکا ابراز کرده و احتمالا تلاش خواهد کرد که استفاده از دیپسیک در موسسات مالی آمریکایی را محدود کند. از سوی دیگر چین نیز ممکن است با افزایش وابستگی داخلی به مدلهای هوشمصنوعی بومی، جایگاه خود را در بازارهای مالی جهانی تقویت کند. این رقابت شدید میان دو قدرت اقتصادی جهان، میتواند به افزایش نوسانات در بورسهای آمریکا و ایجاد عدماطمینان در میان سرمایهگذاران منجر شود.
فرصتها و تهدیدهای دیپسیک برای سرمایهگذاران
ورود دیپسیک به بازارهای مالی میتواند هم فرصتهایی جدید و هم تهدیدهایی جدی برای سرمایهگذاران به همراه داشته باشد. از یکسو استفاده از این مدل میتواند دقت پیشبینیهای مالی را افزایش داده و به سرمایهگذاران این امکان را بدهد که تصمیمات آگاهانهتر و مبتنی بر دادههای عمیقتری اتخاذ کنند. از سوی دیگر تسلط بیش از حد دیپسیک بر معاملات الگوریتمی ممکن است عدم شفافیت در تحلیلهای بازار را تشدید کند و سرمایهگذاران را در معرض رفتارهای غیرقابل پیشبینی قرار دهد. شرکتهای مالی غربی که از مدلهای قدیمیتر استفاده میکنند، ممکن است برای رقابت با الگوریتمهای پیشرفته دیپسیک با چالشهای بزرگی مواجه شوند که تعادل قدرت در بازارهای جهانی را تغییر خواهد داد.
دیپسیک میتواند سرعت پردازش اطلاعات و واکنش بازارهای مالی را بهشدت افزایش دهد. در معاملات الگوریتمی، ثانیهها و حتی میلیثانیهها تعیینکننده سود و زیان سرمایهگذاران هستند و هوشمصنوعی پیشرفتهای مانند دیپسیک میتواند با سرعتی بیسابقه دادههای اقتصادی، اخبار مالی و روندهای معاملاتی را تحلیل کند. این موضوع ممکن است به افزایش نقدینگی و کارایی بازار کمک کند اما از طرفی میتواند فشار رقابتی شدیدی بر سایر بازیگران بازار وارد سازد. اگر نهادهای مالی آمریکایی نتوانند بهسرعت خود را با این تغییرات وفق دهند، احتمالا دیپسیک به عاملی برای بیثباتی در بازارهای غربی و تشدید نوسانات کوتاهمدت تبدیل خواهد شد.
با توجه به پیشرفت سریع چین در حوزه هوشمصنوعی، دیپسیک میتواند رقابت در نظام مالی جهانی را وارد مرحلهای جدید کند. اگر این مدل بتواند پیشبینیهای دقیقتری نسبت به الگوریتمهای موجود ارائه دهد، ممکن است به استانداردی جدید در تحلیل مالی تبدیل شود. این موضوع نهتنها موقعیت چین را در بازارهای بینالمللی تقویت میکند بلکه میتواند معماری فعلی معاملات مالی را نیز دستخوش تغییر کند. با این حال، موفقیت نهایی دیپسیک بستگی به میزان پذیرش آن در بازارهای جهانی و واکنش نهادهای نظارتی آمریکا و اروپا دارد.