محمدرضا ستاری در جهان صنعت نوشت: حالا سوال مهم این است که آیا هند که جایگزین چین به عنوان پرجمعیتترین کشور جهان شده، چنین فاکتوری برایش مزیت محسوب میشود یا تهدید؟ در واقع مساله این است که داشتن بزرگترین نیروی کار جهان، همزمان با مزیتش، آیا نمیتواند در صورت فقدان مشاغل مناسب به یک بحران اقتصادی و اجتماعی ختم شود؟
برای چندین دهه، هندیها با هدف مدیریت محدودیت در منابع، برنامههای تنظیم خانواده جهت مهار رشد جمعیت را در دستور کار داشتند. اما زمانی که اقتصاد هند پس از آزادسازیهای صورتگرفته در دهه ۱۹۹۰ میلادی رشد کرد، سیاستگذاران هندی در میانه یک دوراهی قرار گرفتند؛ اینکه آیا جمعیت زیاد و جوان برای این کشور یک مزیت استراتژیک محسوب میشود یا اینکه هزینههای زیادی به اقتصاد هند تحمیل خواهد کرد؟
در واقع هر چند نرخ زاد و ولد در طول سالهای اخیر در هند کاهش یافته، اما این کشور هماکنون پرجمعیتترین کشور جهان محسوب میشود و جمعیتی معادل ۱/۱ میلیارد نفر یا به عبارتی ۷۵ درصد جمعیت آن در سن کار قرار دارند. این در حالی است که جمعیت چین به طور پیوسته در حال پیر شدن بوده و برای نخستین بار در طول ۶ دهه گذشته کاهش یافته است. اهمیت چنین قضیهای در آن است که رشد اقتصادی چین از سال ۱۹۷۸ به این سو به طور متوسط ۱۰ درصد بوده، اما تولید ناخالص داخلی آن در سال ۲۰۲۲ تنها ۳ درصد بوده و حتی طبق هدفگذاری مقامات پکن برای سال جاری میلادی ۵ درصد برآورد شده است. در واقع اختلالات ناشی از همهگیری کرونا و افزایش تنشهای ژئوپلیتیکی با غرب، امروز وضعیتی را برای چین ایجاد کرده که بسیاری از صنایع و سرمایهگذاران مایل هستند مقصدهایی غیراز این کشور برای زنجیره تامین و کارخانجات خود در نظر بگیرند. به همین دلیل است که همانطور که ذکر شد سوال مهم در اینجا مزیت یا تهدید جمعیت و نیروی کار بالقوه برای هند است.
به گفته کارشناسان پاسخ ساده به این پرسش کلیدی، این است که افزایش و جوانی جمعیت برای هند میتواند یک شمشیر دولبه باشد. هند برای سود بردن از این مزیت بالقوه، باید شغل کافی برای میلیونها نفری که هر ساله وارد بازار کار میشوند ایجاد کند؛ امری که شواهد نشان میدهد دولت این کشور در حال حاضر در فراهم کردن شرایط آن شکست خورده است. این کارشناسان همچنین تاکید میکنند که هند برای تداوم رشد اقتصادی و مسیر توسعه خود نیاز مبرمی به جذب سرمایهگذاری جهانی دارد؛ در غیراین صورت با توجه به کاهش یافتن پنجره فرصت، اگر هندیها کند حرکت کنند، مزیت جمعیتی آنها میتواند به راحتی به کابوس بیکاری و معضلات اجتماعی برای آنها تبدیل شود.
جمعیت زیاد: نعمت یا بلا؟
هند اندکی پس از استقلالش از بریتانیا، اولین کشوری بود که برنامه ملی تنظیم خانواده در جهان را در سال ۱۹۵۲ تصویب و اجرایی کرد. در آن زمان جمعیت هند در حدود ۳۵۰ میلیون نفر بود و دولت برنامههای تشویقی به منظور داشتن دو فرزند برای خانوادهها را در دستور کار داشت. اما در دهه ۱۹۶۰ و در دولت ایندرا گاندی، برنامههای سختگیرانهتری برای کنترل جمعیت که مطابق آمار برای هر زن ۶ فرزند بود، اجرایی شد. در آن سالها رشد اقتصادی هند بسیار کند بوده و به طور متوسط از ۱۹۵۰ تا ۱۹۹۰ به میزان ۴ درصد رقم خورده است. در همین رابطه ماهش ویاس مدیر اجرایی مرکز نظارت بر اقتصاد هند (CMIE) در گفتوگویی که با الجزیره داشته، معتقد است، افزایش جمعیت برای این کشور یک چالش محسوب میشود.
همچنین اس چاندراسخار وزیر بهداشت و تنظیم خانواده هند در سال ۱۹۶۷ در این خصوص معتقد است: بزرگترین مانع در مسیر توسعه اقتصادی هند، نرخ نگرانکننده رشد جمعیت است. بانک جهانی به هند ۶۶ میلیون دلار برای برنامههای عقیمسازی وام داده؛ این در حالی است که ایالاتمتحده کمکهای غذایی خود را به هند گرسنه به موفقیت این کشور در طرحهای کنترل جمعیت مرتبط کرده است. البته لازم به ذکر است که در دهه ۱۹۷۰ میلادی و همزمان با سیاستهای سختگیرانه دولت ایندرا گاندی برای مهار جمعیت، هزاران نفر از مردان این کشور بر اثر سیاست عقیمسازی اجباری جان خود را از دست دادند.
سپس در دهههای ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰ که هند شروع به باز کردن اقتصاد خود به روی بخش خصوصی کرد نرخ رشد این کشور در دهه ۱۹۹۰ ابتدا به ۵/۵ درصد و سپس از اواخر دهه ۲۰۰۰ به طور متوسط بیش از ۷ درصد افزایش یافت. به همین دلیل بود که سیاستگذاران به جمعیت جوان رو به رشد در قالب یک مزیت بزرگ مینگریستند، زیرا زمانی که اکثریت جمعیت یک کشور در سنین کار بین ۱۵ تا ۶۵ سال قرار دارند، چنین فاکتوری میتواند به عنوان موتوری برای توسعه اقتصادی مورد بهرهبرداری قرار بگیرد. در همین راستا، ویاس توضیح میدهد: چنین عاملی از دهه ۱۹۹۰ به این سو به رشد اقتصادی هند کمک کرده است، زیرا در دهه ۱۹۹۰ دولت در انتقال مردم از مزارع به کارخانجات موفق عمل کرد که باعث به وجود آمدن یک تغییر فرهنگی به موازات مداخلات سیاستی برای تغییرات جمعیتی بود. مدیر اجرایی مرکز نظارت بر اقتصاد هند همچنین تاکید میکند: علاوه بر نیروی کار بزرگ، جمعیت گسترده جوان از لحاظ تئوری اگر دارای درآمد مناسبی باشند، تبدیل به منبع بزرگی جهت سرمایهگذاری در آینده میشوند. به همین خاطر هم هست که امروز رشد اقتصادی بالای هند به مزیت جمعیتی آن از سوی برخی از تحلیلگران ربط داده میشود. با این حال، برای اینکه چنین نیروی کار جوانی به خوبی درآمد داشته و پسانداز کند، به مشاغل پردرآمد و مناسب نیز نیازمند است.
تیکتاک بمب ساعتی
طبق دادههای رسمی، سطح بیکاری رسمی هند در سالهای ۲۰۱۷ تا ۲۰۱۸ به بالاترین میزان در طول ۴۵ سال گذشته یعنی ۱/۶ درصد رسید؛ البته این نرخ در بازه زمانی ۲۰۲۱ تا ۲۰۲۲ به ۱/۴ درصد کاهش یافته است. با این حال مطالعات غیررسمی نشان میدهد که تعداد بیکاران در هند به مراتب بیشتر از آن چیزی است که اعلام میشود، به طوری که برخی آمارها نشان میدهد نرخ بیکاری تنها در ماه مارس امسال به ۸/۷ درصد رسیده است.
همچنین دادههای دولتی نشان میدهد که سالانه نزدیک به ۵ میلیون کارگر در هند وارد بازار کار میشوند. به همین خاطر دولت که هدفگذاری ۶ میلیون شغل در طول ۵ سال را در دستور کار قرار داده، باز هم قادر به پوشش چنین جمعیت ورودی برای بازار کار نیست. در همین رابطه هیمانشو، استاد مشهور اقتصاد دانشگاه جواهر لعل نهرو در دهلینو، معتقد است: بیکاری یکی از بزرگترین چالشهای اقتصاد هند در دو دهه گذشته بوده و نشانههایی از بهبود آن نیز مشاهده نمیشود. همچنین بر اساس گزارش بانک جهانی، رشد سرمایهگذاری در هند از میانگین سالانه ۵/۱۰ درصد بین سالهای ۲۰۰۰ تا ۲۰۱۰ به ۷/۵ درصد بین سالهای ۲۰۱۱ تا ۲۰۲۱ یعنی تقریبا به نصف کاهش یافته است. این گزارش چندین عامل را باعث کاهش سرمایهگذاری دانسته؛ از جمله ضعف در منابع برق، شبکههای جادهای و ریلی و نیز فشارهایی که دستگاه بوروکراسی بر مشاغل تحمیل میکند.
در واقع نکته جالب اینجاست که چنین کمبودها و مشکلاتی در دوران نخستوزیری ناندرا مودی که خواستار تبدیل شدن هند به قطب تولید جهانی و آهنربای سرمایهگذاری است، صورت گرفته است. در همین راستا هیمانشو در گفتوگویی که با الجزیره داشته، تاکید کرده: ما تا آنجا که توانایی هند در استفاده از جمعیت جوان برای اشتغال مولد باشد، شاخصهای خوبی ندیدهایم. به عنوان مثال قرنطینههای ناشی از همهگیری کرونا به ۴۰ میلیون کارگر روستایی که در شهرها کار میکردند ضربه زده و آنها را به مهاجرت داخلی برای بازگشت به روستاهایشان وادار کرده است. در چنین شرایطی همزمان با بازگشاییهای صورت گرفته پس از کاهش همهگیری کرونا، سهم مشاغل در بخش کشاورزی هند رو به افزایش بوده، اما به موازات آن نسبت مشاغل در بخش تولید رو به کاهش است.
در واقع اکنون شرایط برای هند بهگونهای بوده که حرکت از روستاها به سوی شهرها که برای اقتصاد هند در دهه ۱۹۹۰ میلادی منجر به رشد شد، امروز به حالت عکس رقم خورده است؛ امری که ایجادکننده نوعی بیکاری پنهان نیز هست؛ زیرا امروز تقریبا ۴۵ درصد از نیروی کار کشور در بخشی مشغول به کار هستند که تقریبا یکپنجم اقتصاد هند را تشکیل میدهند. در این خصوص هیمانشو معتقد است: حالا مردم بیشتری در بخش کشاورزی در مقایسه با بخش غیرکشاورزی مشغول به کار هستند که نشان میدهد ما در حال از دست دادن مزیت جمعیتی خود هستیم.
رقابتی برای تبدیل شدن به چین دوم
البته تمام کارشناسان هند در خصوص مساله جمعیت بدبین نیستند. به عنوان نمونه رادیکا کاپور، استاد مدعو در اندیشکده شورای تحقیقات هند، در زمینه روابط اقتصادی بینالملل معتقد است: از آنجا که شرکتها به دنبال تنوع بخشیدن به کسبوکارها و سرمایهگذاریهای خود فراتر از چین هستند، هند در موقعیت خوبی برای استفاده از این مزیت قرار دارد.
یعنی از آنجایی که جمعیت چین به سرعت در حال پیر شدن است به طوری که سهم جمعیت بالای ۶۰ سال آن از ۲۰ درصد در حال حاضر به ۳۰ درصد تا سال ۲۰۳۵ افزایش خواهد یافت، جمعیت زیاد در سن کار هند را نهتنها از منظر بازار کار بلکه به این دلیل که هند میتواند به عنوان بازار بزرگی برای کالاها و خدمات عمل کند، جذاب میکند. البته این نکته نیز قابل تاکید است که بسیاری از سرمایهگذاران به دنبال مهارت هستند و کمبود نیروی کار ماهر قابلیت آسیب زدن به چشمانداز اقتصادی هند را داراست. یعنی هر چند هند امروز نیروی کار ماهری در بخش خدمات از جمله فناوری اطلاعات دارد، اما وجود کارگر و نیروی کار فاقد آموزش برای صنایع تولیدی پیشرفته همچنان چالشبرانگیز است.
پنجره کوچک
نیروی کار هند برای همیشه جوان نخواهد ماند. این موضوعی است که برخی تحلیلگران روی آن تاکید دارند. براساس پیشبینیهای انجامشده در بررسی اقتصادی این کشور در سالهای ۲۰۱۹-۲۰۱۸، با کاهش نرخ باروری، انتظار میرود جمعیت در سن کار (۲۰ تا ۵۹ سال) هند تا سال ۲۰۴۱ به ۵۹ درصد از کل جمعیت برسد. به همین دلیل هیمانشو معتقد است که ما یک پنجره کوچک فرصت پیشروی خود داریم. همچنین برخی ناظران معتقدند هماکنون کشورهایی مانند بنگلادش و ویتنام با وجود پیری جمعیت نسبت به جذب سرمایهگذاری و ایجاد شغل از هند بهتر عمل کردهاند. طبق گزارشی که بانک جهانی در این خصوص منتشر کرده است، سرمایهگذاری در بنگلادش بین سالهای ۲۰۱۱ تا ۲۰۲۰ برابر با ۵/۶ درصد تولید ناخالص داخلی بود که این رقم نسبت به هند دو برابر بیشتر است. در همین رابطه ویاس توضیح میدهد: «این کشورها محیط کسبوکار باثباتی را ارائه میدهند و در تصمیمگیری بسیار سریعتر هستند. بزرگترین مشکل ما غیرقابل پیشبینی بودن است. به عنوان مثال، اگر کسبوکاری که وام بانکی گرفته است خراب و وام تبدیل به یک دارایی غیرقابل اجرا شود، به صورت واقعی دچار مشکل خواهد شد؛ امری که بخش صنعت را از سرمایهگذاریهای بلندمدت محروم میکند. به همین دلیل است که دولت هند ناچار است به سرعت وارد عمل شود. در واقع این فرصتی است که یک بار نصیب هند شده و بهرهبرداری از آن نیازمند تقویت برنامههای کارآموزی و نیز مشارکت بین بخش دولتی و خصوصی برای بهبود مهارت کارگران است. به گفته ویاس، چنین فرصت بالقوهای میتواند به صورت بالفعل برای هند تبدیل به بحران شود. زیرا اگر هند قادر به جذب سرمایهگذاری و ایجاد اشتغال نشود، مزیت جمعیتی کنونی تبدیل به یک فاجعه جمعیتی خواهد شد.