پل کندی، مورخ سرشناس دانشگاه ییل، مینویسد: «حتی امپراتوری روم هم در اوج قدرت خود به اندازه ایالات متحده سلطه اقتصادی، نظامی و تکنولوژیکی بر جهان نداشت». بااینحال، کندی در کتاب معروف خود با عنوان «ظهور و سقوط قدرتهای بزرگ»، استدلال کرده بود که قدرت ایالات متحده در حال افول است اما همین مورخ هم با شروع قرن بیستویکم، نظر خود را تغییر داد: «تاکنون چیزی به اندازه این اختلاف قدرت میان آمریکا و دیگر کشورها سابقه نداشته است». با وجود ضربه وحشتناکی که صبح 11 سپتامبر به آمریکا وارد شد و شاهد بدترین حمله تاریخ به خاک آمریکا بودیم، واکنش واشنگتن در دو ماه پس از آن باز هم نشان از قدرت و سلطه غیرقابلچالش آمریکا بر جهان داشت.
پس از امتناع طالبان از تسلیم سران القاعده که عامل اصلی حملات 11 سپتامبر بودند، ایالات متحده به افغانستان حمله کرد اما به روشی جدید که این تروریستها را گیج کرد.
ناوبرهای مسلح به جیپیاس (GPS) و تجهیزات هدفگیری لیزری که با آن میتوانست نیروهای طالبان را روی زمین علامتگذاری کند، به کمک ایالات متحده آمدند. از طرف دیگر هم تعداد انگشتشماری از افسران سیا و نیروهای عملیات ویژه با هدایت بمبهای هوشمند قدرتمند، علیه طالبان وارد عمل شدند. بازماندگان حملات با عجله به کوهها و غارها پناه بردند. اسامه بنلادن بنیانگذار القاعده و تروریستهای تحت فرمانش فرار کردند و به کوهستان «تورا بورا» گریختند. با تنگترشدن حلقه محاصره، برخی مقامهای آمریکایی تصور کردند که «جنگ علیه تروریسم» با موفقیت به پایان رسیده است. همانطورکه «گری برنشتاین»، افسر سیا و مسئول عملیات، بعدها در مصاحبهای به من گفت و در کتاب «حمله به بن لادن و القاعده» ثبت شده است، بنلادن در پیامی رادیویی از پیروانش درخواست بخشش کرد. برنشتاین بهسرعت پیامی را به واشنگتن ارسال کرد و خواستار حضور نیروهای بیشتر شد و گفت: «بیایید این نوزاد (القاعده) را در گهواره از بین ببریم». به گفته برنشتاین، «در مدت چند ماه ما میتوانستیم کل ساختار فرماندهی القاعده را متلاشی کنیم».
اشتباه بزرگ
اشتباه بزرگ واشنگتن همین زمان رخ داد. بنلادن که در کوهها پنهان شده بود، از شبهنظامیان وفادار به خود خواسته بود دعا کنند و نماز بخوانند تا شاید معجزهای شود؛ اما ایالات متحده که در حال برنامهریزی برای حمله به عراق بود و میخواست ردپای کوچکی از خود در افغانستان برجا بگذارد، تمایلی به افزایش تعداد نیروها در افغانستان برای شکست نهایی تروریستهای بهدامافتاده القاعده نداشت. «پیتر برگن» کارشناس افغانستان این بیاعتنایی کاخ سفید و پنتاگون به افغانستان را «یکی از بزرگترین اشتباهات نظامی در تاریخ اخیر ایالات متحده» میداند. بنلادن توانست به پاکستان فرار کند و حدود 10 سال ناپدید شد. سپس انحراف فاجعهبار تمرکز واشنگتن به سمت عراق از سوی جورج بوش، رئیسجمهوری وقت آمریکا رخ داد و فضا در افغانستان برای قدرتگرفتن مجدد طالبان مهیا شد. تاکتیک اشتباه در جریان اشغال عراق و مبارزه با گروههای تروریستی در این کشور در افغانستان هم به کار گرفته و تنها به افزایش قدرت گروههای تروریستی از جمله طالبان منجر شد و بهکارگیری روشهای چریکی نامتقارن از سوی این گروهها اهداف استراتژیک بلندمدت واشنگتن در افغانستان را هدف قرار داد.
سرانجام و در گام آخر، طالبان که کاملا احیا شده بود، موفق شد در 31 آگوست 2021 ایالات متحده را از افغانستان بیرون کند. تسلط خیرهکننده شبهنظامیان طالبان بر افغانستان طی 10 روز، واشنگتن را تحقیر کرد و جو بایدن، رئیسجمهوری آمریکا در سخنرانی خود در همان روز اعلام کرد که «دوران عملیات نظامی بزرگ برای بازسازی دیگر کشورها و توسعه دموکراسی به پایان رسیده است».
این رویکرد جدید اکنون کل خاورمیانه را در بر میگیرد: بایدن در اواخر جولای اعلام کرده بود که ارتش ایالات متحده تا پایان سال 2021 به وظیفه آموزشی خود در عراق پایان میدهد و ظاهرا همهچیز آماده خروج آمریکا از این کشور است. در نتیجه، امروز، بیستمین سالگرد 11 سپتامبر را هیچکس به اندازه گروههای تروریستی جشن نمیگیرد. چهار رئیسجمهور آمریکا - جورج دبلیو بوش، باراک اوباما، دونالد ترامپ و اکنون بایدن - نتوانستند طالبان را شکست دهند؛ گروهی که گفته میشود تنها 75 هزار نفر نیرو دارد.
سه رئیسجمهوری اخیر آمریکا که از چالش افغانستان خسته شده بودند، تمام تمرکز خود در سیاست آسیای میانه و خاورمیانه را بر خروج از افغانستان معطوف کرده بودند و هیچکدام نتوانستند سیاستی درست را در این کشور اجرا کنند.
خروج آمریکا و متحدانش از منطقه، هدف اصلی القاعده در تمام سالهای گذشته بوده است. بنلادن همواره شعار «اخراج صلیبیون» از خاورمیانه را مطرح میکرد و به نظر میرسد 10 سال پس از کشتهشدن بنلادن این هدف دستیافتنی شده است.
اما جشن شبهنظامیان فراتر از تیراندازیهای هوایی طالبان در روز 31 آگوست در کابل است. «دیوید کیلکولن» کارشناس گروههای شورشی و شبهنظامی به فارنپالیسی میگوید: «گروههای شبهنظامی در هر نقطه از کره زمین بهشدت تحت تأثیر طالبان قرار گرفتهاند. عمر این گروه کوچک در افغانستان طولانیتر از آمریکا بود و این واقعیت میتواند امیدها به شکست آمریکا را در میان دیگر شبهنظامیان تقویت کند».
این یک واقعیت روانی است و اعتبار بایدن در سطح جهان آشکارا ضربهای جدی خورده، هرچند او منکر این ناکامی بزرگ است. رئیسجمهوری که بارها و بارها تکرار کرده که نحوه خروجش از افغانستان کاملا درست بود و عملیات هوایی دوهفتهای برای خروج بیش از 120 هزار نفر از افغانستان را یک پیروزی میداند نه عقبنشینی تحقیرآمیز. «هیچ ملتی، تأکید میکنم هیچ ملتی هرگز در طول تاریخ نتوانسته است چنین عملیاتی با این گستردگی را اجرا کند. زمان آن رسیده است که ایالات متحده به چالشهای جدید بپردازد: ما در رقابت جدی با چین هستیم. ما در جبهههای متعدد با روسیه با چالش روبهرو هستیم. ما تهدید حملات سایبری و تکثیر تسلیحات هستهای را نزدیکتر و جدیتر از هر زمان میبینیم».