زمانی برای رهبری
جان آلن، رئیس مؤسسه بروکینگز
درصورتیکه هیچ کشوری نتواند با موفقیت کامل از مبارزه با ویروس کرونا و این بحران بهداشت جهانی خارج شود، نشانه ناکامی بزرگ تمام حکومتها خواهد بود. نه بهایندلیل که این بیماری از کنترل ما انسانها خارج بود، بلکه به دلیل اینکه اکثریت کشورها نتوانستند از رهبری مؤثر و انضباط اجتماعی برای کنترل بیماری تا زمان تولید واکسن استفاده کنند. کووید19 بهسرعت تبدیل به یکی از مهمترین عوامل استرسزا در سیستم بینالمللی شکننده ما شد، با همهگیری این ویروس آسیبپذیریها بیشتر و نقاط ضعف بزرگتر و فرایند حل چالشها طولانیتر شد.
در ابتداییترین سطح مشخص شد که سیستمهای بهداشت جهانی ما از چه تجهیزات نامناسب و ناکافیای برخوردار هستند و بسیاری از کشورها را مجبور به تصمیمگیریهای اخلاقی ویرانگر کردهاند تا تصمیم بگیرند که چه کسی در بین شهروندان بیشتر مستحق دریافت مراقبتهای پزشکی است.
علاوه بر این، بسیاری از کشورها به جای ایجاد یک ائتلاف جهانی جدید برای مبارزه با این بیماری مرگبار، به سمت سیاستهای انزواگرایانه حرکت کردهاند. این انزواطلبی و عدم همراهی و هماهنگی بینالمللی منجر به واکنشهای بیاثر شد. بیماری در سراسر جهان منتشر شده است اما کشورها حاضر به همکاری مشترک برای مقابله با آن نیستند. در این مورد ایالات متحده یکی از بدترین نمونهها محسوب میشود. در حقیقت ویروس کرونا مجموعهای پیچیده از مشکلات فراملی بههمپیوسته را آشکار کرد. مشکلاتی که نیازمند راهحل چندجانبه و رهبرمحور است. واقعا ضروری است که برای پرداختن به موضوعاتی مانند نژادپرستی سیستماتیک، تغییرات آب و هوا و نیاز به بهبود اقتصاد جهانی، به دنبال تقویت نظم مشترک بینالمللی خود باشیم و نه تضعیف آن.
در حالی که علم در نهایت ما را نجات خواهد داد، اما هیچ امیدی برای اقدام هماهنگ علیه بیماری و بهبودی نهایی ما بدون یک رهبری مؤثر وجود ندارد.
اقتدارگرایان در موضع ضعف
استفن والت، استاد روابط بینالملل دانشگاه هاروارد
همانطور که انتظار میرفت، همهگیری ویروس کرونا، تغییر قدرت از غرب به شرق را تسریع کرده و محدودیتهای بیشتری را برای جهانیسازی ایجاد کرده است. این امر منجر به ایجاد جهانی کمتر آزاد خواهد شد. اما این همهگیری به رویاروییهای ژئوپلیتیک سنتی و رقابتهای ملی پایان نداده و هیچ نشانهای هم از ایجاد دورهای جدید از همکاری جهانی وجود ندارد.
در حالی که وضعیت کنترل بیماری در چین رو به بهبود است، ایالات متحده و اروپا با موج گستردهتری از شیوع بیماری روبهرو هستند. این امر هم بیشتر به این دلیل بود که رهبران این کشورها نتوانستند به سرعت و به طور مؤثر نسبت به همهگیری کرونا واکنش نشان دهند. اما برخلاف آنچه پکن و طرفدارانش تأکید میکنند، این الگو حکومتها و رهبران مستبد را محق جلوه نمیدهد. استرالیای دموکراتیک، کانادا، نیوزیلند، کرهجنوبی و تایوان عملکرد خوبی در مقابله با ویروس داشتند، در حالی که روسیه و بسیاری جاهاي دیگر وضعیتی کم و بیش بحرانی داشتند. روند جهانیشدن معکوس شده و همکاریهای بینالمللی برای شکست همهگیری در بهترین حالت نیمهموفق بوده است.
شیوع کرونا مانع از درگیریهای جدید بین هند و چین نشد و خونریزی در سوریه یا یمن را به پایان نرساند. از طرف دیگر رقابت بین ایالات متحده و چین هم همچنان در حال تشدید است. خبر خوب؟ نگرانیهای گستردهای وجود داشت مبنی بر اینکه اقتدارگرایان، پوپولیستها و مستبدان از شرایط اضطراری ناشی از شیوع ویروس کرونا و اختیارات فراتر از حد معمول برای تحکیم قدرت استفاده میکنند. اما هنوز هیچ نشانه درخورتوجهی از چنین چیزی مشاهده نشده است.
پوپولیستها در اتریش، بریتانیا و آلمان موقعیت قبلی خود را از دست دادهاند. حزب «قانون و عدالت» در لهستان با چالشهای جدیدی روبهرو است و مستبدانی مانند ولادیمیر پوتین رئیسجمهور روسیه، الكساندر لوكاشنكو رئیسجمهور بلاروس و ویكتور اوربان نخستوزیر مجارستان پس از مدیریت نادرست همهگیریها تحت فشار بیشتری در داخل کشورهایشان قرار گرفتهاند. مهمتر از همه اینکه دونالد ترامپ یک پوپولیست افراطی، اکنون رئیسجمهور یکدورهای ایالات متحده شده است.
همه اینها دلایلی برای امیدواری به دوران پس از همهگیری است.
همهگیری، نقطه عطف نیست
ریچارد هاس، رئیس شورای روابط خارجی
در کمال شگفتی باید پذیرفت که هیچ ارتباطی بین سیستم سیاسی یک کشور و عملکرد آن کشور در مدیریت همهگیری وجود ندارد. برخی از دموکراسیها و سیستمهای استبدادی عملکرد خوبی داشتهاند، برخی دیگر اما با چالشهای جدی دستوپنجه نرم میکنند. آنچه در این میان بیش از همه اهمیت دارد، رهبری مؤثر و اجرای قوانین و محدودیتهاست. شیوع بیماری و عدم مدیریت صحیح در ایالات متحده بحران بزرگی ایجاد کرد که کاملا قابل اجتناب بود. همهگیری کرونا، شکاف بین ایالات متحده و چین را عمیقتر کرده و باعث تجدید نظر در زنجیرههای تأمین کالا و سرمایه شده است. اکنون که آلمان و فرانسه همکاری نزدیکتری با هم دارند، اروپا قویتر به نظر میرسد و هر دو بانک مرکزی اروپا و کمیسیون اروپا بستههای محرک مناسبتتری ارائه کردهاند. با شیوع کرونا، رشد اقتصادی کشورها به شدت سقوط کرد و بسیاری از کشورها مجبور به استقراض برای بستههای محرک مالی شدند. به این ترتیب همهگیری منجر به افزایش خیرهکننده بدهیها در سراسر جهان شده است. بیشترین تأثیر سیاسی این همهگیری در ایالات متحده بود. جایی که واکنش فدرال ناعادلانه به همهگیری و اثرات اقتصادی آن به طور قابل توجهی منجر به شکست دونالد ترامپ در انتخابات ریاستجمهوری شد. اگر این بیماری همهگیر وجود نداشت یا ترامپ با مهارت کافی این بحران را مدیریت میکرد، میتوانست برنده انتخابات شود و کشورش و جهان را در مسیری کاملا متفاوت از آنچه پیشرو دارند، قرار دهد.
همه چیز به سود چین
رابین نیبلت، مدیر اجرائی اندیشکده «چتم هاوس»
کنترل موفقیتآمیز ویروس کرونا از سوی حزب کمونیست چین این امکان را به پکن داده تا بتواند سرعت رشد اقتصادی قبلی خود را بهبود ببخشد و تواناییهای خود برای تبدیلشدن به بزرگترین اقتصاد جهان را افزایش دهد. چین در دورهای که تمام قدرتهای مهم اقتصادی با بحران روبهرو بودند، وضعیت اقتصادی خود را بهبود بخشید. همسایگان چین هم بهسرعت توانستند از بند این بیماری همهگیر رها شوند تا آسیای شرقی به مرکز رشد اقتصاد جهانی در سال 2020 تبدیل شود.
سوءمدیریت دونالد ترامپ برای محدودکردن روند ظهور چین بهعنوان یک ابرقدرت حوزه فناوری، باعث شد چین با سرعت بیشتری برای خودکفایی در حوزه فناوری تلاش کند. برخلاف رویکرد شکستخورده ترامپ، جو بایدن، رئیسجمهور آینده آمریکا، ممکن است ایالات متحده را قادر کند تا به احیای روابط دوجانبه و اتحاد خود با چین بپردازد و روش مناسبتری در قبال پکن در پیش بگیرد؛ اما اکنون برای دموکراسیهای لیبرال بسیار دیر شده که بتوانند چگونگی توسعه قدرت اقتصادی چین را تعیین کنند و برای پکن شرط بگذارند.
ژاپن، کره جنوبی، اعضای آسهآن و حتی استرالیا ممکن است برای تضمین امنیت خود بیش از دوران ترامپ به سمت ایالات متحده چرخش کنند؛ اما آنها نمیتوانند در تضعیف اقتصاد چین که وابستگی کاملی به آن دارند، با واشنگتن همراه شوند. در همین حال ایالات متحده و اروپا در پنج سال آینده باید همچنان عواقب همهگیری بر اقتصاد و جوامع خود را مدیریت کنند.
تا زمانی که رهبری چین با جنبههای منفی حکومت اقتدارگرایانه خود روبهرو شود و چین را در مسیری جدید قرار دهد، همگرایی دو سوی اقیانوس اطلس و کشورهای حوزه اقیانوس آرام ادامه خواهد یافت.
دولتها بهتنهایی موفق نمیشوند
جوزف نای، نویسنده و استاد مدرسه هاروارد کندی
جهانیشدن یا وابستگی متقابل در تمام قارهها، با حملونقل و فناوری ارتباطات به تغییرات پاسخ میدهد و خود را با آنها هماهنگ میکند. همهگیری ویروس کرونا به جای حجم و اندازه، فقط شکل جهانیشدن را با سفر کمتر و جلسات مجازی بیشتر تغییر داده است.
بااینحال برخی از جنبههای جهانیسازی اقتصادی ازجمله تجارت، محدود شده است، اما این درباره مسائلی مانند امور مالی، کمتر صدق میکند. بدون تردید برخی از زنجیرههای تأمین صنعتی منطقهایتر میشوند و نگرانیهای امنیتی هم باعث میشود شرکتها و دولتها اولویت بیشتری را برای «هر مورد» بگذارند و بعد از آن به انجام تعهد در هر زمان فکر کنند؛ اما برخلاف چالشهایی مانند جنگ، بعید به نظر میرسد که این تعدیلها در زنجیره تأمین، تجارت بینالمللی را تغییر دهد. حتی اگر چنین اتفاقی رخ دهد هم نمیتواند وابستگی فزاینده اکولوژیکی در جهان را کاهش دهد.
درحالیکه جهانیسازی اقتصادی تحت تأثیر دولتها قرار دارد، جنبههای اکولوژیکی جهانیسازی مانند تغییرات آب و هوایی و شیوع همهگیریها توسط قوانین فیزیک و زیستشناسی تعیین میشود. دیوارکشیدنها و تعرفهها تهدیدهای زیستمحیطی جهانی را متوقف نمیکنند، اگرچه موانع سفر و رکود اقتصادی مداوم ممکن است آنها را تا حدی کُند کند. هیچ دولتی نمیتواند بهتنهایی با این چالشها مقابله کند، بلکه نیاز به همراهی تمام کشورهاست. انتظار نداشتم بسیاری از کشورها در واکنش به شیوع کرونا بسیار ناعادلانه عمل کنند و روند یادگیری آنها بسیار کُند شده باشد.
شکاف جهانی
شیوشانکار منون، مشاور امنیت ملی نخستوزیر سابق هند
در سال 2020، با همهگیری ویروس کرونا، جهان فرصت خود را برای ایجاد همکاری و همگرایی از دست داد. کشورها در این بحران جهانی نتوانستند با هم عمل کنند و چندجانبهگرایی را احیا کنند.
بسیاری از حکومتها نتوانستند پیوندهای اعتماد بین شهروندان و دولت را تقویت کنند و در عوض به کنترل دقیقتر، نظارت و استبداد روی آوردند. تعدادی از دموکراتیکترین و پیشرفتهترین کشورها هم به طرز چشمگیری نتوانستند از سلامتی و زندگی شهروندان خود محافظت کنند.
در عوض این همهگیری سرعت تقسیم اقتصاد جهانی به «حبابهای» منزوی و متکی به خود را سرعت بخشید، تلاشی که بعید به نظر میرسد موفق شود و با محدودشدن رشد اقتصادی، همه ما را فقیر خواهد کرد. روابط بین قدرتهای بزرگ بیش از هر زمان دیگری با تنشها و پیچیدگیها روبهرو شده است؛ ازجمله روابط بین چین با ایالات متحده و هند.
با عملکرد ضعیف رهبران جهانی و سازمانهای بینالمللی در این همهگیری، جهان کمتر از گذشته به آینده امید دارد.
ما در سال 2021 و سالهای پیشرو باید با مسائل فراملی که همه ما را تحت تأثیر قرار میدهد مقابله کنیم؛ ازجمله تغییرات آب و هوا، همهگیریهای آینده، امنیت سایبری و دریایی و تروریسم بینالمللی.