او خطاب به خبرنگار فایننشال تایمز کرده و میگوید: «در شرایط کنونی نیازمند تحول جدی هستیم و باید چیزی تازه اختراع کنیم، این تنها کاری است که میتوانیم انجام دهیم».
این عبارات نشان میدهد که مکرون منفعل نیست و هنوز برنامهها و اهدافی دارد. او میخواهد اتحادیه اروپا در شرایط کنونی صندوقی برای سرمایهگذاری صدها میلیارد یورو ایجاد کرده تا بدین طریق اعضای شمالی این نهاد منطقهای بتوانند بهواسطه این صندوق از بازیگرانی چون ایتالیا و اسپانیا حمایت کنند؛ دو سرزمینی که بیش از هزاران نفر از شهروندانشان به واسطه کووید ۱۹ جانشان را از دست دادند. مکرون فراتر از آن، ملتهای ثروتمند را خطاب قرار داده و از آنها میخواهد تا با پرداخت بدهیهای دو و چندجانبه به کشورهای آفریقایی نیز یاری برسانند.
مکرون در تلاش برای تغییر اولویتها
به نظر میرسد مکرون خود درگیر تردیدهایی جدی است و همچنان مطمئن نیست که پیشنهاداتش بتوانند نتیجهبخش باشند. او در ادامه مصاحبه اندکی مکث کرده و ادامه میدهد: «نمیدانم که دقیقا کجای این مسیر بحرانی قرار داریم، در ابتدای راهیم یا میانه راه. البته هیچکس نمیداند. درگیر بلاتکلیفی عجیبی شدیم و این وضعیت ما را در موقعیت متزلزلی قرار داده است». مشخص نیست که بهواسطه طرح فاصلهگذاری اجتماعی یا موضوع دیگری است که کاخ الیزه آنقدر خلوت است و بهسان ساختمانی متروک میماند یا چیز دیگر. شاید اگر این ویروس پاندمیک نشده بود، مکرون از میهمانانش در سالن اصلی (دورا) با تزئیناتی باشکوه استقبال میکرد.
این سالن برای نخستینبار توسط ژنرال چارلز دوگل به دفتر ریاستجمهوری تبدیل شد و حالا امروز به یکی از جبهههای جنگ علیه دشمنی نامرئی تبدیل شده است. تصور میکنم یک ماه پیش بود که مکرون بار دیگر در قامت رئیسجمهوری فرانسه علیه کرونا اعلام جنگ کرد؛ برای کاهش و کنترل شیوع این بیماری، آنچنان که در اروپا رایج است، اندکی از آزادی شهروندان فرانسوی را به تعلیق درآورد و محدودیتهایی را در رفتوآمدهایشان در نظر گرفت و قاطعانه به صاحبان مشاغل کوچک اطمینان داد که دولت هزینههایشان را متقبل خواهد شد. همه این تصمیمها پشت میز ریاستجمهوری اتخاذ شد؛ همان میزی که سال ۱۹۱۵ پشت آن درباره نخستین قرارداد نبرد انگلیس و فرانسه تصمیمسازی شده بود. با وجود تدابیر سختگیرانهای که مکرون برای جلوگیری از شیوع ویروس کرونا اتخاذ کرده، نمیتوان دعواهای لفظی در مورد کمبود تجهیزات درمانی که باید در اختیار پزشکان و پرستاران قرار بگیرد یا حتی نبود ماسک و کیتهای تشخیص بیماری را از قلم انداخت. با این همه مکرون ۴۲ ساله برخلاف ترامپ و شی جین پینگ، رؤسای جمهوری آمریکا و چین که تمام دغدغهشان آن است که کشورشان را به نقطه پیش از شیوع ویروس بازگردانند، کرونا را یک بحران واقعی برای بشر میداند؛ بحرانی که به باورش قادر خواهد بود ماهیت فرآیند جهانی شدن و ساختار سرمایهداری (کاپیتالیسم) بینالمللی را تغییر دهد. مکرون به عنوان یکی از رهبران لیبرال اروپایی در دنیایی که به میدان مانور ناسیونالیستهای افراطی (ملیگرایان افراطی) تبدیل شده، امیدوار است که بازیگران نظام بینالملل با تکیه بر اقدامهای چندجانبه و همهجانبه بتوانند از افراد و ساختارهایی که به دلیل این ویروس در موقعیت متزلزلی قرار دارند، کمک کنند. علاوه بر این، رهبر جوان اروپا درصدد است از این بحران عجیب به عنوان فرصتی استفاده کرده و بدین طریق دولتها را قانع کند تا جان انسان را در اولویت قرار داده و بعد از آن مقولههایی چون رشد اقتصادی را لحاظ کنند. مکرون میخواهد زمینهای را برای مقابله با بلایای زیستمحیطی و پایان دادن به نابرابریهای اجتماعی فراهم کند؛ مؤلفههایی که خودش پیش از این از آنها به عنوان تهدید علیه ثبات نظم جهانی یاد کرده بود.
جهانیسازی به پایانش رسیده است
مکرون تلاش ندارد تا از واقعیتها فرار کند. از همین رو به راحتی نگرانی و دغدغهاش را نشان میدهد، چرا که به خوبی میداند ممکن است با بسته شدن مرزها و اختلالهایی که در عرصه اقتصاد ایجاد شده، اعتماد به ماهیت وجودی دموکراسی از میان برود و گروههای رادیکال - اقتدارگرایان و پوپولیستها - قدرت بگیرند؛ (همانهایی که درصدد بهرهبرداری از این بحران به نفع خود هستند). بدین شکل هیچکدام از آرزوها و اهدافش محقق نخواهد شد. امروز بخشی از این حقیقت تلخ از مجارستان تا برزیل خودنمایی میکند. مکرون میگوید: «تصور میکنم شوک وحشتناکی به طبیعت انسانی وارد آمده. فعالیتها در نیمی از سیاره به حالت تعلیق درآمده تا بدین طریق جانها زنده نگاه داشته شوند. چنین رخدادی در طول تاریخ بیسابقه بوده است».
او اندکی مکث کرده و ادامه میدهد: «کرونا ماهیت جهانی شدن را تغییر خواهد داد؛ همان فرآیندی که در چارچوبش ۴۰ سال به سر بردیم. در طول این سالها تصور میکردیم دیگر مرزی وجود ندارند. همه چیز به سرعت در حال جمع شدن و جاری شدن بود. خب طبیعتا دستاوردهای حقیقی نیز به دست آوردیم. در بسیاری از جاها از چنگال توتالیترها خلاص شدیم، ۳۰ سال پیش سقوط دیوار برلین را به نظاره نشستیم و البته با طی مسیری پر فراز و نشیب توانستیم صدها میلیون را از فقر مطلق نجات دهیم. با این حال این حقیقت تلخ را نباید نادیده بگیریم که در سالهای اخیر نابرابریها در کشورهای توسعهیافته به شدت افزایش یافته است. علائم دیگری نیز وجود داشت که نشان میداد جهانی شدن به پایان خود رسیده است، رخدادی که میتواند پایههای دموکراسی را تضعیف کند».
کرونا تهدیدی است علیه اتحادیه اروپا
از مکرون پرسیده شد آیا ناتوانی غرب در کنترل کووید ۱۹ نشانهای از ضعف دموکراسیهای غربی و مزایای دولتهای استبدادی چون چین نیست (کشوری که مدعی است کرونا را مهار کرده است). مکرون در پاسخ به این سوال میگوید: «اصولا مقایسه میان کشورهایی که در چارچوبشان اطلاعات به شکلی آزادانه در جریان است و شهروندان به راحتی میتوانند دولتها را به واسطه انفعال و اشتباههایشان به چالش بکشند، با دولتهای سرکوبگر جایز نیست. با تمامی احترامی که برای چین قائلم، اما سادهلوحانه است که بگوییم چین در این زمینه عملکرد موفقتری داشت. خیلی رخدادها و اتفاقات است که ما از آنها بیخبریم». به باور رئیسجمهوری فرانسه نادیده انگاشتن آزادیها به بهانه مقابله با این ویروس، تهدید جدی علیه دموکراسیهای غربی محسوب میشود. به گفته او «بعضی از کشورهای اروپایی این تصمیم را گرفتهاند. اما ما قادر به پذیرشش نیستیم. شما نمیتوانید دیانای بنیادی خود را به واسطه ویروسی که بهداشت را هدف قرار داده، کنار بگذارید». مکرون نگرانی خاصی درباره اتحادیه اروپا دارد و مقوله یورو. وقتی در ارتباط با این موضوع بحث شد چند باری دستانش را بر میز فشرد. به باورش در صورتی که اعضای ثروتمند اتحادیه، بازیگرانی چون فرانسه و آلمان، با کشورهای اروپایی آسیبدیده در جنوب اروپا همبستگی بیشتری نشان ندهند، اتحادیه اروپا و واحد مشترک مالیاش با تهدیدی جدی روبهرو خواهند شد. به گفته او این همبستگی در چارچوب زنجیره تامین مالی متقابل ایجاد خواهد شد. مکرون در ادامه به همتایانش در این اتحادیه منطقهای هشدار میدهد که انفعال در برابر بازیگرانی که درگیر این ویروس هستند و ناتوانی از حل آن میتواند بستری برای پیروزی پوپولیستها در ایتالیا، اسپانیا و حتی فرانسه فراهم کند. بعد از آن با چهرهای حقبهجانب ادامه میدهد: «احتمال تضعیف ساختار اتحادیه اروپا بسیار طبیعی است؛ چراکه بسیاری از شما میپرسند این همه از همبستگی و حراست از یکدیگر در برابر بحران گفتید، اما چرا نتیجهای حاصل نشد؟ این موضوع بهانهای خواهد شد تا پوپولیستها با تکیه بر آن، اتحادیه اروپا و بازیگران شمالیاش را به سختی به چالش بکشند». مکرون در ادامه میگوید: «مهاجران به اروپا میآیند و از شما میخواهند آنها را در سرزمینتان نگه دارید. شما میپذیرید و این پذیرفتن در راستای سیاستهای صادراتیتان است. آنها تا زمانی به اروپا تعلق دارند که بتوانند در فرآیند تولید ماشینهایتان مشارکت جدی داشته باشند؛ در غیر این صورت به آنها مانند باری سنگین نگاه میکنید». از منظر مکرون اعضای ثروتمند اتحادیه مسئولیت بیشتر و خاصتری برای مقابله با ویروس کرونا دارند. به گفته وی، در شرایط کنونی ما در موقعیت حساسی قرار داریم و باید مشخص کنیم که آیا اتحادیه اروپا یک پروژه سیاسی است یا یک پروژه تعریفشده بر محور بازار. خودش میگوید: «اتحادیه اروپا پروژهای سیاسی است. ما صرفا به همبستگی در این ساختار احتیاج داریم تا بتوانیم به مسیرمان ادامه دهیم». به باور مکرون، بحران اقتصادی حاصل از کووید ۱۹ به اندازهای سنگین است که موجب شده بسیاری از اعضای اتحادیه اروپا و منطقه یورو برخلاف تعهداتشان در معاهدات اروپایی رفتار کرده و تصمیمسازی کنند.
چشمانداز مبهم مکرون از دنیای پساکرونا
مکرون در ارتباط با جهان و اروپای پساکرونا چشمانداز روشنی ندارد و در باب توانایی دولتها و شیوههای حمایت مالیشان از بنگاههای تجاری ورشکسته و اشتغالزایی حداقل در فرانسه چیزی نمیگوید و ترجیح میدهد سکوت اختیار کند. پیشبینی میشود به واسطه کرونا، رشد اقتصاد ملی کاهش ۸ درصدی را تجربه کرده و میلیونها کارگر شاغل بیکار شوند که در این صورت براساس طرحی رسمی، مبلغ حداقلی ۲ میلیارد یورویی باید برای تامین این گروه در نظر گرفته شود. دولت تصور میکند سال ۲۰۲۰ با کسری بودجه ۹ درصدی روبهرو خواهد بود و البته تولید ناخالص ملیاش اندکی بیش از دوران جنگ جهانی دوم ارزیابی شده است.