روز چهارشنبه شاهد افت نماگر اصلی بورس بودیم تا این هفته نیز با کاهش بیش از ۶ درصدی شاخص کل به پایان برسد. در حالی سومین افت متوالی شاخص کل در مقیاس هفته رقم خورد که بازار سهام تا ورود مجدد به فاز خرسی تنها تا ۵/ ۰درصد فاصله دارد. تقویت چشمانداز کاهشی نرخ دلار در کنار سیاستهای ناپایدار دولتی از مهمترین دلایل کاهش اقبال به این بازار برآورد میشود. جایی که در یک ماه گذشته بیش از ۱۰ هزار میلیارد تومان نقدینگی حقیقی از جریان معاملات سهام خارج شد.
در آخرین روز کاری هفته، باز هم قرمزی تابلوی معاملاتی بورس تهران خودنمایی میکرد. با ثبت افت ۵/ ۲ درصدی نماگر سهام در این روز، حالا ضمن نزول ارزش کل بازار به کمتر از ۵۰۰۰هزار میلیارد تومان، این شاخص تا رسیدن به کف پیشین خود در ۲۰ آبان تنها ۵/ ۱ درصد فاصله دارد. به این ترتیب بورس تهران که پس از اصلاح ۳ ماهه، ۱۰ آذرماه تغییر فاز داده بود حال تا ورود مجدد به فاز خرسی، به یک افت ۵/ ۰ درصدی نیاز دارد. اما دلیل ریزش مجدد قیمت سهام آن نیز در ثابت ماندن محرکهای بنیادی چه بود؟ به نظر میرسد چشمانداز کاهشی نرخ دلار و البته دخالتهای دولتی یکی، دو هفته پیش بیشترین اثر در افت قیمتها را داشته است.
در اینکه هیچ کسی جز خودمان مسوول ضرر و زیانمان در بازاری با ریسک بورس نیستیم، شکی نیست. اما یکی از دلایل افت قیمت سهام در هفتههای گذشته را میتوان در افزایش دخالتهای دولتی جستوجو کرد؛ جایی که حتی سازمانهای غیربورسی به خود اجازه میدهند تا با دخالت در مکانیزمهای قیمتی این بازار، روند را تغییر دهند. پربیراه نیست اگر بگوییم این گونه دخالتها، مصداق بارز دستکاری قیمتی است و سرمایه جامعه ۵۰ میلیونی بورس را بازیچه خود قرار داده است. جایی که شرایط موجود میان سهام ارزنده و غیرارزنده تفاوتی قایل نمیشود و شاهد سرخپوشی جمعی بازاری هستیم که نسبت قیمت به درآمد آن به کمتر از ۹ مرتبه رسیده است.
روزهاست که یکی از زمزمههای رایج میان فعالان اقتصادی کشور، چه خبره و چه تازهوارد، افت قیمت دلار در آیندهای نه چندان دور است. این زمزمهها اما زمانی به یک احتمال قوی تبدیل شد که رئیس دولت با تاکید بر واقعی نبودن نرخ فعلی دلار از تلاش دولت برای کاهش قیمت دلار در سال آینده سخن گفته و اظهار میکند: «اگر همین امروز منابع ارزی ما در خارج از کشور آزاد شود، قیمت دلار به ۱۵ تا ۱۶ هزار تومان کاهش خواهد یافت، البته امروز شرایط ما نسبت به گذشته بهتر است و اطمینان دارم که در آینده هم بهتر از این خواهد شد.» ضمن آنکه تنها ۷ روز تا روی کار آمدن جو بایدن باقی مانده است و احتمال کاهش تحریمهای اقتصادی در زمان ریاست وی میتواند خود کاهش قیمت دلار را به دنبال داشته باشد. اما چرا نرخ دلار برای بورسبازان اهمیت دارد؟ جدیترین ریسکی که بورس به ویژه نمادهای کالامحور با آن مواجهند افت قیمت دلار است. در صورت کاهش نرخ ارز طبیعتا شرکتهای صادراتی که وزنی ۶۰ درصدی در بازار سهام دارند، با افت بیشتر سودآوری مواجه میشوند. در فضای اقتصادی کشور و افزایش تورم در ماههای گذشته اما هزینههایی همچون دستمزد و سربار که با تاخیر زمانی افزایش پیدا میکنند، حتی در صورت کاهش نرخ تورم، افزایش خواهند داشت. از این رو سود اغلب شرکتهای کالامحور بیش از میزان افت قیمت دلار کاهش مییابد. کاهش سودآوری به معنای افزایش P/ E و در نتیجه کاهش جذابیت این شرکتهای بورسی خواهد بود.
مهدی سوری - تحلیلگر بازار سرمایه: عمدهترین دلیل ریزش بازار مربوط به یک هفته یا یکماه اخیر نمیشود بلکه این موضوع به ۴ ماه اخیر بازمیگردد و نشات گرفته از بیاعتمادی است. مردم متاسفانه بدون تحلیل و تنها به اعتماد دیدگاه مثبتی که دولت ترسیم کرد، وارد بازار سهام شدند. هر اتفاقی که روی میدهد چه در موضوع اختلاف وزرای دولتی (درخصوص صندوقهای ETF) و چه مصوبه اخیر شیوهنامه فولادی، موجب تشدید بیاعتمادی مردم به بازار سرمایه شد. پس از ورود دولت به بازار سهام، همان رویکرد دستوری و بخشنامهای که در سایر بخشهای اقتصادی کشور هم جواب نداده اکنون وارد بورس شده و این رویداد بازار سرمایه کشور را از بازاری استاندارد خارج کرده است. یک قاعده کلی در تمام بازارها وجود دارد که مبنی بر آن هر اندازه که از بورس استاندارد فاصله بگیریم یقینا ریسک بازار برای سرمایهگذاری بالاتر خواهد رفت. بنابراین هر اندازه که ریسک افزایش پیدا کند، سرمایهگذاران در قیمتهای پایینتری خریدار خواهند بود و در قیمتهای بالاتر متقاضی نخواهیم داشت.
برخی از راهکارها در راستای بازگرداندن بازار به حالت استاندارد وجود دارد که بهرغم تاکید فعالان اقتصادی اما متاسفانه صورت نگرفته است. بهطور کلی تعریف ابزاری تحت عنوان سهام عدالت در بازار اشتباه بود، چرا که هدف سرمایهگذاری در سهام و سهامداری استفاده از پول مازاد است. همیشه افرادی در بازارهای مالی اقدام به خرید سهام شرکتها میکنند که مضاف بر مخارج زندگی پول مازادی برای پسانداز در نظر گرفتهاند. قشر نیازمند و دهکهای پایین جامعه بهطور کلی هدف بازارهای مالی نیستند.
بر این اساس در صورتی که سهام، کوپن یا وام خودرو به این افراد تعلق گیرد، این قشر به دلیل نیازمندیهای روزمره تمایل دارند سریعا به وجه نقد تبدیل کنند زیرا فردی که قدرت پرداخت اجاره بهای منزل خود را ندارد یقینا نمیتواند افق بلندمدتی را هم برای سرمایهگذاری در نظر بگیرد. اگر قصد ارائه یارانه یا اعانه ملی به این قشر وجود دارد باید بهصورت نقدی صورت پذیرد چرا که هر چیز غیر نقدی توسط دهکهای پایین جامعه سریعا نقد خواهد شد و این موضوع کاملا طبیعی است. موضوع دیگر درخصوص صندوقهای ETF در بازار سهام است. اینکه داراییها به فروش برسد اما حق مدیریت آنها واگذار نشود یقینا به معنی مردمیسازی و خصوصیسازی نیست بلکه این اتفاق تامین مالی نامگذاری میشود. این مهم به مثابه خشت کجی بود که باعث شد دولت بتواند یکسری پول را از بازار سرمایه خارج کند.
راهکار دیگری هم که وجود دارد به این صورت خواهد بود که دولت و مجلس اقدام به دخالتهای غیر تخصصی در بازار سرمایه نکنند، که این مهم امکانپذیر نیست چرا که در هر صورت این اتفاق خواهد افتاد بهطوری که هر عملکرد دستوری با عملکرد دستوری دیگر اصلاح میشود.
فارغ از این موضوع به دلیل اینکه عملکرد پاییز از تابستان مطلوبتر ارزیابی میشود و در زمستان انتظار میرود که شرکتها عملکرد بهتری نسبت به پاییز ارائه کنند، اگر قیمتها به حدی کاهش پیدا کنند و سوددهی شرکتها در گزارشهای عملکردی نمایان شود نسبت قیمت به سود شرکتها به محدوده جذابی خواهد رسید.
برای هفته آتی معاملات شرایط خیلی بحرانی و قرمز نیست اما با سرعت هم نمیتوان از بحران فعلی عبور کرد، بنابراین روند بازار فرسایشی و منفی ارزیابی میشود.
حامد مددی، کارشناس بازار سرمایه: یکی از دلایل فروش سهام در بازار مرتبط با شیوه نامه فولادی بود که برطرف شد. اکنون نیز ریسکهای مرتبط با کاهش قیمت دلار را میتوان بهعنوان عامل دیگری مطرح کرد که شرکتهای صادراتمحور از جمله فولادیها و سایر شرکتهای وابسته به نرخ دلار در محاسبات خود مورد ارزیابی قرار میدهند. این قبیل شرکتها پیشبینیهایی مبنی بر تداوم افت بیشتر نرخ دلار دارند. خیلی از شرکتها در صورتهای مالی ۳ ماه اخیر دلار را بالای ۲۲ هزار تومان ارزیابی کردند، در حال حاضر نیز بازار چنین احتمالی میدهد که دلار به ارقامی کمتر از ۲۰ هزار تومان نیز بازگردد که این اتفاق منجر به کاهش سودآوری شرکتها نیز میشود.
با این حال از طرف بازارهای موازی هنوز نقدینگی به سمت بورس منتقل نشده است و احتمال ماجراجویی ترامپ در منطقه همچنان وجود دارد و این نگرانی که موجب افزایش ریسک سیستماتیک شده در فضای معاملاتی بازار مشاهده میشود. بنابراین نهایت تا اوایل بهمن با روی کار آمدن بایدن و مشخص شدن نرخ دلار توام با حذف ریسک سیستماتیک شرایط بهبود پیدا میکند.
رویکرد کاهش تورم و ورود به فضای رکودی در کشور ذهنیتی ایجاد میکند مبنی بر اینکه همانند دورههای گذشته احتمالا بازار سهام وارد یک خواب زمستانی شود. انتظار میرود صنایع کوچکی که از لحاظ بنیادی در وضعیت مساعدی قرار دارند، مورد توجه بازار در ماههای آتی قرار گیرند. پیشبینی میشود که در برهه کنونی شاخص از رقم ۲/ ۱میلیون واحدی عقبتر و سقف ۵/ ۱میلیون واحدی جلوتر نرود و تا انتخابات ریاست جمهوری این مسیر ادامه دار باشد.
هاشم ذوالفقاری، تحلیلگر بازار سرمایه: قیمت سهام صنایع فولادی، معدنی، پتروشیمی و پالایشی در محدوده ارزندگی قرار دارند و تقریبا (forward P/ E) اغلب شرکتها به رقم ۵ مرتبه رسیده است. متاسفانه فروشندگان در نمادهای بنیادی بازار زیاد هستند و عرضهکنندگان اعتماد چندانی به حقوقیها ندارند. سهام شرکتهایی که دولت سهامدار عمده آنهاست به دلیل عدمحمایت و فروش مکرر در مثبتهای بازار باعث شده سرمایهگذاران دیگر رغبتی برای خرید این قبیل شرکتها نداشته باشند. عرضه حقیقیها در برخی از نمادهای شاخصساز در حجمهایی بسیار بالا از عدم اعتماد به سهمهای دولتی حکایت دارد که در این زمینه هم کاری از بازار ساخته نیست و دولت باید فکری در این خصوص کند. در مورد شیوه نامه فولاد هم اطلاع رسانی مناسبی صورت نگرفت و باید سرمایه گذاران در تابلو بورس کالا عرضهها و قیمت را مورد بررسی قرار دهند تا سبب بازگشت اعتماد شود.
بهرغم اینکه بازار در بسیاری از سهمها در محدوده ارزندگی قرار دارد اما برخی از سهمهایی که به لحاظ بنیادی حرفی برای گفتن ندارند با هماهنگی سهامداران عمده که عموما حقیقی و شرکتهای غیر دولتی و از سهام شناوری کمتری نیز برخوردارند از سقف قیمتی مرداد ماه سال جاری نیز عبور کردهاند.
از طرفی شرکتهایی که به لحاظ بنیادی شرایط مطلوبی دارند و عموما برخی از آنها در سال جاری عرضه اولیه شدهاند اکنون نیز در همان قیمت عرضه یا در ارقامی کمتر از آن درحال معامله هستند.
دولت، تامین اجتماعی، پالایش و پخش و شرکتهایی با پرتفوی سنگین مورد عرضه از سوی حقوقی قرار گرفتند، اکنون هیچ گونه حمایتی از سهام خود ندارند. این نهادها باید روی تابلوی معاملات حمایت خود از سهام را به جامعه سهامداری نشان دهند، اکنون حدود ۵۰ سهم دولتی دربازار وجود دارد که حتی یک عدد هم، سهامدار دولتی اقدام به خرید آن نکرده است.
با توجه به محدودیت منابع صندوق توسعه (در صورتی که از ۵۰۰ میلیارد تومان نقدینگی برخوردار باشد) در بازاری که حدودا روزانه ۱۵ هزار میلیارد تومان معامله در آن صورت میگیرد، این حجم از منابع صندوق در طول یک روز معاملاتی به اتمام خواهد رسید.
بر این اساس دولت که پول از بازار خارج کرد اکنون باید در ارقامی پایین تر از ۷۰ درصد ریزش قیمتی اقدام به حمایت از بازار کند چرا که مقصر اصلی بیاعتمادیهاست.به اعتقاد بنده، با توجه به کسری بودجه سال ۱۴۰۰ و پیروزی بایدن در انتخابات آمریکا انتظارات کاهشی خاصی برای این نرخ وجود ندارد و بازار اکنون در هیجان سهام دلاری است. هیجانی که قیمتها را برای ورود جذاب میکند اما در نقطه مقابل به واسطه این اتفاق به سهامداران شرکتها ظلم میشود. احتمالا دلار رقم ۲۲ یا ۲۳ هزار تومانی را هم لمس کند و مجددا به ارقام بالاتر بازگردد. بازار در یک بیشفروشی در سهام لیدر قرار گرفته و خیلی از سهمها تا نقطه مرگ کمتر از ۱۵ درصد فاصله دارند به این معنی که کف بازار در محدوده فعلی است. تمایل به رمز ارزها و احتمال از دست رفتن پول سرمایه گذاران به دلیل مسلط نبودن یا عدم شناخت سازوکار معاملاتی با توجه به رشدهای اخیر بیت کوین بخشی از پول بازار سهام را به این سمت کشاند.
روز چهارشنبه، برای سومین روز متوالی شاهد جابهجایی سهام در مسیر حقیقی به حقوقی بودیم. در این روز حقیقیها خالص فروش ۱۶۲۰ میلیارد تومانی را در سهام بورسی رقم زدند. به این ترتیب از ابتدای دی ماه تاکنون سهامی به ارزش ۱۰ هزار میلیارد تومان به پرتفوی معاملهگران عمده بازار افزوده شده است. در روزهای دیگر مشخص میشود که آیا سهامداران خرد پس از ناامیدی ۶ماهه از بازگشت روزهای صعودی به این بازار، تصمیم گرفتهاند بهطور کامل از گردونه معاملات سهام خارج شوند یا در انتظار ثبات نسبی قیمتها هستند. دیروز تنها دو گروه بورسی یعنی سیمان و استخراج زغال سنگ بودند که با اقبال سهامداران خرد همراه شدند. در مجموع این دو گروه، حقیقیها خالص خرید ۲۰ میلیارد و ۶۴۰ میلیون تومانی رقم زدند. در آنسوی بازار اما دو گروه کالایی فلزات اساسی و فرآوردههای نفتی با بیشترین خروج سرمایه حقیقی مواجه شدند. به این ترتیب روز گذشته سهامی به ارزش ۲۵۵ میلیارد و ۹۹۰ میلیون تومان در زیرمجموعههای گروه فلزات اساسی از سبد سهام معاملهگران خرد به پرتفوی حقوقیها افزوده شد. این رقم در گروه فرآوردههای نفتی به ۲۳۶ میلیارد و ۲۷۰ میلیون تومان رسید.
در روزی که شاخص کل بورس تهران با افت ۵/ ۲ درصدی مواجه شد، از ۳۳۴ نماد معامله شده، ۳۲ نماد (معادل ۱۰ درصد) صف خرید به ارزش ۱۳۵ میلیارد تومان و ۱۷۰ نماد (معادل ۵۱ درصد) صف فروش به ارزش ۱۷۲۹ میلیارد تومان تشکیل دادند. قیمت پایانی ۲۵۹ نماد (۵/ ۷۷ درصد) منفی و ۵۹ نماد (۶/ ۱۷ درصد) مثبت بود. ارزش معاملات خرد بورس در این روز ۹ هزار و ۳۶۶ میلیارد تومان بود. در معاملات بازار اصلی فرابورس نیز همزمان با افت بیش از ۲ درصدی آیفکس، از ۱۳۰ نماد معامله شده، ۱۳ نماد (معادل ۹ درصد) صف خرید به ارزش ۴۹۶ میلیارد تومان و ۷۷ نماد (معادل ۵۹ درصد) صف فروش به ارزش ۷۲۶ میلیارد تومان داشتند. قیمت پایانی ۲۷ نماد (۷/ ۲۰ درصد) مثبت و ۱۰۳ نماد (۲/ ۷۹ درصد) منفی بود.