اگرچه اغلب این نامها از میان مدیران سازمان یا اعضای شورای عالی بورس بوده و در فضای بازار سرمایه نیز شناختهشده هستند اما روز گذشته منابع آگاه از انتخاب نامی دور از ذهن برای انتصاب در این سمت به «جهانصنعت» خبر دادند؛ محمدعلی دهقاندهنوی معاون امور اقتصادی وزارت اقتصاد فردی است که گفته میشود برای انتصاب در سمت ریاست سازمان بورس و اوراق بهادار مورد تایید حسن روحانی نیز قرار گرفته است. این انتصاب در نهایت به معنای افزایش کنترل دولتیها بر بازار سرمایه و خارج کردن آن از دست متخصصان امر قلمداد میشود. از همین رو چنین انتخابی برای ریاست بر سازمان بورس و اوراق بهادار که نهادی تخصصی محسوب شده و نیازمند استقلال از دولت است، پرخطر ارزیابی شده و مورد انتقاد ناظران اقتصادی است.
پس از استعفای قالیبافاصل از ریاست سازمان بورس، در محافل بازار سرمایه و رسانهها نامهایی نظیر جعفر جمالی معاون حقوقی سازمان بورس، سعید اسلامی بیدگلی دبیر کانون نهادهای مالی و عضو شورای عالی بورس، روحالله حسینیمقدم عضو شورای عالی بورس، سیدعلی حسینی مدیرعامل سابق بورس انرژی، ماشاءالله عظیمی عضو شورای عالی بورس، حامد سلطانینژاد مدیرعامل بورس کالا و حسن امیری معاون سابق ناشران سازمان بورس مطرح شده بود و گفته میشد شانس حامد سلطانینژاد و سیدعلی حسینی در این میان بیش از دیگران برآورد شده است. با این حال به نظر میرسد وزارت اقتصاد برنامه دیگری دارد و مجموعه دولت امیدوار است در ماههای پایانی استقرار در پاستور، بازار سرمایه را به طور کامل تحت کنترل خود داشته باشد. از همین رو یک نیروی اقتصادی دولتی را برای تصدی این سمت برگزیده است. محمدعلی دهقاندهنوی معاون وزیر اقتصاد در امور اقتصادی که به عنوان یک گزینه پررنگ برای ریاست بر سازمان بورس مطرح و گفته میشود از سوی حسن روحانی تایید شده، استادیار دانشکده اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی بوده و تاکنون فعالیت یا سمتی در ارتباط مستقیم با بازار سرمایه نداشته است. وی البته طی مدت تصدی این پست بنا بر دایره شمول گسترده حوزه خود، در باب بازارهای مختلف نظراتی ارائه داده است. دهقاندهنوی که در کنار دیگر مدیران دولتی و مسوولان از مشوقان مردم برای ورود به بازار سرمایه بوده در فروردینماه سال جاری و پس از ریزشهای ۱۰ تا ۱۲ هزار واحدی شاخص کل، اظهار کرده بود: «اگر نقدینگی جذب خرید و فروش داراییهایی مانند سهام شود میتواند از افزایش تورم جلوگیری کند.» وی افت یا جهش شاخص را ذات بازار دانسته و بیان کرده بود: «الزاما بورس نباید همواره مثبت یا منفی باشد. تازهواردها هم باید ریسک این بازار را قبول و برای خرید و فروش سهام تصمیمگیری کنند.» با این حال ناظران اقتصادی این میزان از آشنایی وی با زمین بازی بازار سرمایه را چندان کافی نمیدانند. از همینرو بیم آن میرود که بازار سرمایه در ماههای پیش رو به عرصه آزمون و خطا برای مدیری تازهوارد و ناآشنا به سازوکارهای ذاتی بورس بدل شود.
هزینههای سیاسی- اجتماعی اقدامات اشتباه
بازار سرمایه از سال گذشته شاهد ورود خیل عظیم مردم با سرمایههای خرد و کلان بوده است. از همین رو این بازار طی مدت اخیر به یکی از حساسترین عرصههای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی کشور بدل شده و به گفته تحلیلگران اقتصادی، هر گونه گام اشتباهی در این زمینه میتواند تبعات سوئی برای امنیت ملی داشته باشد. طی یک ماه گذشته نیز با افزایش شتاب ریزش شاخص بورس، مجلس شورای اسلامی و سازمان بورس و اوراق بهادار، آماج اعتراضهای پیدرپی سهامداران خرد بودهاند و در صورت انتصاب مدیران ناکارآمد اینگونه نارضایتیها پیامدهای غیرقابل جبرانی را در اجتماع ایجاد خواهد کرد. اصلیترین نقدی که به انتصاب دهقاندهنوی در سمت ریاست سازمان بورس وارد است، وابستگی وی به نهاد دولت و خطر افزایش دخالتهای این نهاد در روند بازار سرمایه است. این در حالی است که بازار سرمایه نیازمند استقلال کامل از سیاستمداران و آزمون و خطای آنان در عرصه اقتصاد است. از همین رو شاید نامهای شناخته شده در بازار سرمایه گزینههای بهتری برای تصدی نقش نظارت بر بازار سرمایه باشند و به یک مدیر کاملا دولتی ترجیح داده شوند.