اقتصاد بازار: مشکلات بخش دولتی در خصوصیسازی باشگاههای ورزشی و بیتوجهی به ضرورت تحقق این خواسته مسئولان نظام، یکی از مسائلی است که باید به آن توجه لازم را صورت داد. اقتصاد ورزش به عنوان یکی از کلیدیترین جنبههای هر ورزش، باید بیش از گذشته مورد توجه قرار گیرد و توجه به برندسازی، حق پخش تلویزیونی و حضور سرمایهگذاران در آن، از راهکارهای تحقق آن قلمداد میشود.
عباس ترابیان، مدرس کنفدراسیون فوتبال آسیا و رئیس سابق کمیته فوتسال فدراسیون فوتبال در این گفتوگوی خود به بیان مشکلات حوزه خصوصی سازی فوتبال پرداخت.
اقتصاد بازار: همانطور که قبلاً بارها از جانب شما عنوان شده، به نظر میرسد که پدیده باشگاهداری و اقتصاد ورزش کشور ایران آنگونه که باید رشد نکرده و تا شرایط ایدهآل خود فاصله بسیاری دارد. لطفاً در این باره توضیح بفرمایید.
به نظر من در حال حاضر کشور ایران در بسیاری موارد، چیزی به اسم باشگاهداری در ایران وجود ندارد و نمیتوان عنوان کرد که یک باشگاه به معنای واقعی در کشور ما فعالیت میکند. در واقع باید گفت که استانداردهای فیفا و afc درباره باشگاهها با آنچه ما میبینیم، تفاوت بسیاری دارند و با این تعاریف، بسیاری از "باشگاههای" ما تیم هستند. امروز کنفدراسیون فوتبال آسیا نیز در این زمینه اقدامات بسیاری مد نظر قرار داده و گواهینامههای مختلفی را با این محوریت صادر میکند. در واقع این کنفدراسیون عنوان میکند که یک باشگاه باید در زمینههای مختلف چه ویژگیها و ابعادی را داشته باشد و این موضوع در همه باشگاهها باید رعایت شود.
امکانات مختلف، حداقلهای یک باشگاه، زمینهای اختصاصی، نحوه درآمدزایی و نیازهای مهم باشگاهها در حوزه استانداردها، تحصیلات و تخصصهای لازم مدیران و مسئولان آن، بخشهای مالی نظیر یک شرکت تجاری که نیاز به ترازنامه دارد، در این زمینه از اهمیت بسیاری برخوردار هستند.
اقتصاد بازار: این موضوع یکی از نکاتی است که در بازدیدهای مختلف کارشناسان ای اف سی از ایران، به عنوان نقطه ضعف اساسی فوتبال کشور ما عنوان میشود. از نگاه شما نیز فوتبال ایران در حوزه درآمدزایی با مشکلات مختلفی دست و پنجه نرم میکند؟
بله. نکته مهم در حوزه باشگاهداری نوین این است که باید درآمدزایی و هزینههای باشگاهها به میزان قابل توجهی مشخص باشند؛ در واقع بزرگترین مشکل امروز باشگاههای ایرانی این است که مشخص نیست درآمد این باشگاهها از چه منبعی صورت میگیرد و این موضوع به اقتصاد ناتوان و تعریف نشده که مبانی اصلی آن در دستان باشگاهها و فدراسیون باز میگردد.
اجازه دهید به مثالی در این زمینه اشاره کنم. فیفا در جام جهانی 2014 برزیل، 4.6 میلیارد دلار درآمدزایی کرد که از این رقم، 67 درصد به حق پخش تلویزیونی مربوط میشده که چنین چیزی در فوتبال ایران به معنای واقعی وجود ندارد. متأسفانه این مسئله در حال حاضر رو به فراموشی بوده و آنگونه که باید، مسئولان را به فکر فرو نبرده است.
شنیدهام اخیراً قانونی تصویب شده که بر اساس آن امکان دریافت حق پخش تلویزیونی وجود ندارد و متأسفانه صدا و سیما در شرایطی که تبلیغات خود را برای مسابقات فوتبال چندین برابر میکند، هیچ حقی برای فوتبال قائل نیست و حق آن را نمیدهد؛ جالب اینکه این حق در دنیا و همه جای آن تعریف شده اما در کشور ما این موضوع به عنوان یکی از معضلات اساسی حوزه باشگاهداری، اجازه نمیدهد که باشگاهها کمر راست کنند.
اقتصاد بازار: برخی مدیران عنوان میکنند باشگاههای ایرانی که اکثر آنها دولتی هستند، همواره در طول سال از بودجههای دولت استفاده میکنندو پرداخت حق پخش تلویزیونی، پرداخت دوباره بودجههایی مناسب به آنهاست.
بدون شک باشگاهداری در ایران انگیزههای اقتصادی و منافعی به دنبال دارد که این اتفاق صورت میگیرد. سئوال من این است که چرا مسئولان مانع از خصوصیسازی استقلال و پرسپولیس میشوند؟ بدون شک هیچ کس علاقه ندارد که این جمعیت مخاطبان را از دست دهد و به همین دلیل اجازه خصوصیسازی لازم را نمیدهند زیرا بهرههای لازم را از خصوصیسازی باشگاههای سرخابی نمیبرند.
یک مثال جالب درباره این موضوع، باشگاه استیل آذین است که با گذشت سالها از سقوط این تیم، هنوز که هنوز است با شنیدن نام "استیل آذین"، تیم فوتبال آن در ذهنها متبادر میشود و هیچ کس به چیزی جز تیم فوتبال باشگاه استیل آذین فکر نمیکند. در واقع استیل آذین با حضور چند فصله خود در فوتبال، بهره لازم را برده و حالا دیگر در این مسابقات حضوری ندارد. با توجه به این موضوع، به نظرم این توجیه، توجیه مناسبی نیست و مسئولان باید حق فوتبال را به معنای واقعی به آن پرداخت کنند.
اقتصاد بازار: به نظرتان راهکار کنونی برای رسیدن به اقتصاد فوتبال در این رشته ورزشی که با ضعفهای بسیاری در این حوزه دست و پنجه میکند، چیست؟
به نظرم اگر بودجه دولتی به فوتبال ایران اختصاص پیدا میکند، بهتر است که امکانات لازم نیز در اختیار آن قرار گیرد تا شرایط سختافزاری آن نیز بهبود پیدا کند. اینکه فوتبال ایران با قدمت قابل توجه فوتبال خود، آنگونه که باید پیشرفت نکرده، به دلیل مشکلات سختافزاری قابل توجه این حوزه به شمار میرود و واقعاً برای فوتبال غنی و پیشرفته ایران کسر شأن حساب میشود.
در واقع در صورت عدم توجه و بیتوجهی به اختصاص زیرساختهای لازم، سهمیههای ایران در مسابقات بینالمللی از دست میروند و اعتبار بینالمللی فوتبال ما روز به روز کمتر خواهد شد.
اقتصاد بازار: آیا کنفدراسیون فوتبال آسیا برای رفع چنین مشکلات موجود در ساختار فوتبال ایران ورود نکرده است؟
باید به صورت رک و بیپرده بگویم که سازمانهایی نظیر فیفا و ای اف سی بیش از آنکه به کیفیت فوتبالی توجه کنند، به موضوع اقتصاد ورزش توجه میکنند و این مسئله برایشان اهمیت بیشتری دارد. در واقع فیفا از درآمدهای کنونی خود رضایت ندارد و بعد از جام جهانی 2014 قراردادی به مبلغ 5 میلیارد دلار با دو شرکت پخش تلویزیونی قرارداد امضا کرد تا رقم عایدات خود را بالاتر ببرد.
این در شرایطی است که در کشور ما، متأسفانه صدا و سیما حق فوتبال را به آن نمیدهد و این مسئله باعث شده که باشگاههای ما به معنای واقعی تبدیل به باشگاه نشوند.
اقتصاد بازار: آیا با وضعیت کنونی کیفی فوتبال ایران و شرایط باشگاههای لیگ برتری، امکان آن وجود دارد که یک تیم، جا پای جای تیمهای مطرح حوزه خود بگذارد؟!
در همه جای دنیا شهرداریها استادیومهایی میسازند و مردم را در این باشگاهها سهیم میکنند. در واقع مردم و دوستداران یک باشگاه سهام آن را خریداری میکنند و پس از آن، دولت پول آنها را به مردم باز میگرداند اما در ایران استادیومهایی نظیر نقشجهان، تختی، تبریز و دیگر استادیومها، سالها در کش و قوس ساخت هستند. مسئولان باید زیرساختهای ورزشی را هرچه سریعتر برای تمام باشگاههای ایرانی تأمین کنند تا از این طریق، مخاطبان را به این حوزه جذب کنند. از سوی دیگر شفافیت در پرداختها و درآمدها یکی از موضوعات مهم در این زمینه به شمار میرود که باید برای بهبود این موضوع نیز اقدامی انجام داد.
متأسفانه ما بعد از علی کریمی پدیدههای خوبی نداشتیم زیرا پدیدههای خوب ما از خانوادههای زحمتکش هستند و پدیده دلالیسم، فوتبال ایران را به قهقرا میبرد و این مشکلات باعث مشکلات بسیاری از فوتبالیستهای لیگ ایران و البته ساختار باشگاهداری در این کشور شده است.
مسعود سعیدی