امیر قاسمی: معادلات اقتصادی جهان اجازه نمیدهد دونالد ترامپ، ایران و آمریکا را به رویارویی نظامی بکشاند. تحلیلگران اقتصادی در آمریکا معتقدند هزینه جنگ مستقیم نظامی با ایران برای آمریکا بسیار گران تمام میشود. آنها هزینه نظامی آمریکا در عراق را ١,٧ تریلیون دلار تخمین زدهاند. این درحالی است که توان نظامی ایران بیشتر از عراق و افغانستان است و وسعت سرزمینی و جمعیت ایران باعث میشود آمریکا در صورت تقابل مستقیم با ایران درسال نخست ٣ تریلیون دلار هزینه بپردازد. این هزینه سنگین در کنار بیثباتی خاورمیانه و تنش در بازارهای انرژی جهان موجب میشود رشد اقتصادی آمریکا پس از بحران اقتصادیسال ٢٠٠٨ متزلزل شود و دستاوردهای اقتصادی دونالد ترامپ در آمریکا به باد برود.
جنگ دستاوردهای اقتصادی ترامپ را به باد میدهد
در سالهای گذشته بارها بحرانهای مختلفی در سطح جهانی اتفاق افتاده است و در برخی از این بحرانها سطح تنش تا حدی بالا رفته بود که بسیاری از تحلیلگران احتمال برخورد نظامی بین دو طرف را چندان دور از ذهن نمیدانستند. با وجود این در چندسال اخیر بسیاری از بحرانها در مناطق مختلف جهان به جنگ ختم نشده است.
در حالی که بسیاری از تحلیلگران دلایل سیاسی و ژئوپلیتیکی را عامل جلوگیری از جنگ در منطقه شرق آسیا، بالکان و خاورمیانه میدانند، توجه به عوامل اقتصادی و گروههای ذینفع در جلوگیری از جنگ میتواند حائز اهمیت باشد.
در روزهای اخیر و پس از افزایش سطح تنشها در خاورمیانه، برخی از کارشناسان در آمریکا احتمال جنگ بین ایران و آمریکا را دور از ذهن نمیدانستند، اما بنا به گفته بسیاری از این تحلیلگران جنگ مستقیم نظامی با ایران از نظر اقتصادی هزینههای بالایی برای آمریکا دارد و کشورهای توسعهیافته و حتی درحالتوسعه به هیچ وجه موافق بیثباتشدن منطقه نیستند.
با بررسی گزارشهای پژوهشکدههای فعال در آمریکا مشخص میشود که آمریکا نمیتواند هزینه جنگ احتمالی با ایران را تأمین کند. آمریکا پس از بحران مالی سال ٢٠٠٨ میلادی تا یک دهه نتوانست وضع با ثبات اقتصادی را تجربه کند. پس از انتخاب ترامپ به ریاستجمهوری آمریکا او تلاش کرد با ایجاد جنگهای تجاری تا حدودی بعضی از شاخصهای اقتصادی مانند بیکاری را بهبود ببخشد. با این وجود، وضع اقتصادی آمریکا همچنان شکننده به نظر میرسد، بنابراین حضور در جنگی نظامی میتواند ثبات اقتصادی نسبی به وجود آمده در سهسال گذشته را که مهمترین دستاورد ترامپ در سالهای گذشته بود، با خطر مواجه کند.
از سوی دیگر آمریکا در دودهه گذشته به دلیل تقابل نظامی با عراق و افغانستان مجبور بود هزینه نظامی خود را به شدت افزایش دهد. طبق گزارشی که دانشگاه برون آمریکا منتشر کرده، هزینه نظامی آمریکا با عراق ١,٧ تریلیون دلار تخمین زده شده است. از این جهت که این هزینه را مالیاتدهندگان آمریکایی تأمین کردهاند، شهروندان آمریکایی به هیچ وجه تمایل ندارند بار دیگر هزینه یک جنگ بزرگ در منطقه خاورمیانه را تأمین کنند.
به گزارش فارین افرز، ٦٣درصد از مردم آمریکا به هیچ وجه تمایل ندارند تا آمریکا درگیر جنگی جدید با ایران شود. با توجه به اینکه ایران قدرت نظامی بیشتری نسبت به عراق و افغانستان دارد، از نظر وسعت سرزمینی وسیعتر است و از نظر جمعیتی از مجموع دو کشور عراق و افغانستان جمعیت بیشتری دارد، مسلم است که آمریکا برای جنگ با ایران باید هزینه بسیار بیشتری را متحمل شود. در سال ٢٠١٢ شبکه CNN در گزارشی هزینه جنگ با ایران را در سال نخست حداقل ٣ تریلیون دلار تخمین زد. با تحلیل این اطلاعات و بررسی وضع اقتصادی آمریکا مشخصمیشود که احتمال تقابل نظامی ایران با آمریکا بسیار محدود است.
چرا کشورهای توسعهیافته با جنگ مخالفند؟
علاوه بر آمریکا، دیگر کشورها ازجمله کشورهای اروپایی، کشورهای منطقه خاورمیانه و سایر کشورهای درحال توسعه به هیچوجه موافق تقابل نظامی ایران و آمریکا نیستند. این مسأله به این دلیل است که این کشورها برای پایداری رشد اقتصادی بهشدت به منابع سوخت و محصولات پتروشیمی وابسته هستند؛ هرگونه افزایش قیمت نفت میتواند منافع اقتصادی این کشورها را بهشدت با تهدید مواجه کند. با نگاهی به جنگ آمریکا و عراق به روشنی درمییابیم که کاهش تولید نفت ناشی از تخریب زیرساختهای نفتی عراق به بحران انرژی در سالهای ٢٠٠٧ و ٢٠٠٨ میلادی منجر شد.
این افزایش قیمت به حدی بود که در تابستان سال ٢٠٠٨ میلادی قیمت هر بشکه نفت به رقم ١٤٨دلار به ازای هر بشکه نفت رسید. این افزایش قیمت نفت در آن دوره باعث شد که نرخ رشد بسیاری از کشورهای درحال توسعه کاهش یابد.
همانطور که بیان شد، هرگونه مقابله نظامی آمریکا با ایران میتواند پاسخ شدید ایران را در پی داشته باشد و با توجه به اینکه ایران خلیجفارس را که شاهراه انرژی جهان است کنترل میکند، واکنش ایران میتواند شامل بستن تنگه هرمز باشد. این مسأله میتواند عرضه نفت از منطقه خاورمیانه را با اختلال جدی مواجه کند. در نتیجه تحلیلگران بازار نفت پیشبینی میکنند که تقابل نظامی احتمالی ایران و آمریکا ممکن است قیمت نفت را به بالاترین رقم ممکن در این سالها برساند. به گزارش فارین افرز، درصورت شروع جنگ بین آمریکا و ایران قیمت نفت در سهماهه اول آغاز این تقابل ممکن است به رقم ٢٥٠دلار به ازای هر بشکه برسد.
دلایل کشورهای خاورمیانه
چین و هند برای مخالفت با جنگ
با توجه به اینکه درصورت شروع جنگ بین ایران و آمریکا امنیت کشورهای منطقه که سرمایهگذاری عظیمی روی زیرساختهای نفتی خود انجام دادهاند، مورد تهدید قرار میگیرد. این کشورها برخلاف اظهارات رسمی مسئولان خود به هیچوجه از تقابل نظامی ایران و آمریکا حمایت نمیکنند. از سوی دیگر، کشورهای درحال توسعه مانند چین، هند و برزیل برای ادامه روند رو به رشد خود نیاز دارند که منابع ارزان قیمت انرژی را در اختیار داشته باشند. از این جهت که این کشورها تولیدکننده انرژی نیستند، تمام تلاش خود را انجام میدهند تا از هرگونه تنش در منطقه خاورمیانه جلوگیری کنند تا بتوانند از منافع اقتصادی خود در منطقه حراست کنند. این مطلب در بیانیهها و اظهارنظرهای رسمی مقامات چینی به روشنی قابل مشاهده است. پس از شروع بحران در عراق مقامات چینی تمام تلاش خود را برای به آرامش دعوتکردن طرفهای درگیر معطوف کردند. همچنین یکی از دغدغههای دولتهای اروپایی در سالهای گذشته، تأمین سوخت بالاخص در فصول سردِسال بوده است. تقابل در منطقه خاورمیانه میتواند این کشورها را با شرایط مشابه دهه ١٩٦٠ میلادی مواجه کند. به دلیل جنگ مابین اعراب و رژیم صهیونستی در آن سالها بحران انرژی در اروپا وضعیتی را به وجود آورد که کشورهای اروپایی از تأمین سوخت خودروها و گرمایش منازل خود ناتوان بودند. بنابراین برای پرهیز از این وضع اروپاییها بهشدت تلاش میکنند تا از بیثباتی در منطقه خاورمیانه جلوگیری کنند.
با وجود اظهارات تند مقامات آمریکایی و اروپایی، این کشورها تمایل ندارند تا با آغاز درگیری، خود را درگیر یک بحران اقتصادی جدید کنند. از طرف دیگر، قدرتهای نوظهور در عرصه اقتصادی مانند چین دیگر محور امنیت اقتصادی منطقه خاورمیانه هستند و تمام تلاش خود را درجهت جلوگیری ماجراجویی آمریکا در منطقه به کار خواهند بست.