این روزها کارشناسان اقتصادی برای عبور از گره ها و تحریم های تحمیلی بخش های مختلفی از اقتصاد را یادآور می‌شوند که با رجوع به آنها شاید بشود برخی از ناملایمات را بهتر پشت سر گذاشت. مثلا کشاورزی یکی از این بخش هاست که به رغم مشکلات آبی صاحب نظران می گویند می توان به صادرات در این بخش امیدوار بود. منتهی شرایط باید به گونه ای تغییر کند که سرمایه گذاران بخواهند سر‌مایه‌های خود را به این بخش کوچ بدهند. کشورهای خارجی کشاورزی خود را تا حد زیادی بزک کرده اند. تیپ آدم های کشاورز به گونه ای است که همه بخش های اجتماعی را جذب می کند: آدم های مدرن با لباس های مدرن در طبیعتی زیبا. به طنز می توان گفت که اگر ما همه ناکارامدی های احتمالی را فراموش بکنیم کشاورزی ایران نیز فقط یک کراوات برای جذب سرمایه‌گذاران کم دارد تا بتواند از پتانسیل آن در روزهای دشوار استفاده کند. چیزی که دیروز ایانا نیز به آن نگاه کرده بود و از تغییر ذایقه در کشاورزی ایران خبر داده بود. اما آیا واقعا مسئولین اجرایی به گونه ای کار کرده اند که بتوان به ایجاد این تفاوت اندیشه کرد؟ کشاورزی امروز برای ما صرفا یک تمثیل واقعی است. نیاز به مدرنیزاسیون و سرمایه به طور قطع بحثی کلی‌تر است که ما آن را با کشاورزی آغاز کردیم. می توان این نگاه، بحث و یا ضرورت را به بخش های دیگر اقتصادی نیز تعمیم داد.
واژه کشاورزی در ایران تعریفی جز سختی، زحمت و عرق ریختن بر سر زمین‌ها ندارد؛ استفاده از ابزارهای دستی برای کاشت، داشت و برداشت محصولات، بهره‌گیری از نیروی کار ارزان با دستهای پینه بسته برای کار در زمین‌هایی که فرسنگ‌ها با امکانات شهری فاصله دارند، آبیاری سنتی زمین‌ها و مصرف بالای قطهره‌های آب آن هم در روزهایی که صدای پای خشکسالی نزدیکتر شده است. در آخر هم مواجه با محصولاتی که تنها با یک اثر سرمازدگی زودرس پاییزه یا دیررس بهاره یا با حمله یک آفت یا بیماری کل هزینه‌ها را یک شبه بر باد می‌دهند.
شاید با همین تجربه‌های تلخ بوده که امروزه کمتر کسی به فکر استفاده از پتانسیل کشاورزی در ایران افتاده و صادراتش را بر پایه تولید گل و گیاهانی قرار داده که حالا در بسیاری از کشورهای خارجی با روشی ساده‌تر و البته با امکاناتی مدرن‌تر به دست مشتریان در هر نقطه از جهان می‌رسند. قصه این است، کشاورزی در دنیا درست مثل تکنولوژی هر روز به روزتر می‌شود، تا کشاورزان اروپا و آمریکا نه با لباس‌های خاکی و دست‌های پینه بسته، که با سینه‌ای سپر کرده و کراوات‌زده از محصولات خود در زمین‌های کشاورزی بازدید کنند و برای صادرات آن‌ها به دیگر کشورها دو دو تا چار تا کنند.
اسماعیل فلاحی، یکی از اساتید مطرح ایرانی در آمریکا است که با استفاده از دانش روز روش‌های نوین در پرورش میوه‌ها ایجاد کرده و حالا بسیاری از دانش‌آموختگان کشاورزی او را به خوبی می‌شناسند. به باور او ایران با داشتن تنوع اقلیمی می‌تواند هرگونه محصول کشاورزی را نه‌تنها در حد خودکفا بلکه برای صادرات به سایر کشورهای دنیا داشته باشد، اما متاسفانه از استعدادهای بی‌مانند این خطه زرخیز هرگز آن طور که باید و شاید بهره‌برداری نشده است، اکنون هم بهره‌‌برداری نمی‌شود.
در بسیاری از کنفرانس‌ها و نشست‌هایی که او با دانش‌آموختگان کشاورزی داشته است بر این نکته تاکید کرده که نقاط میوه‌خیز ولی دورافتاده ایران از حضور کارشناسان در باغ‌هایشان بی‌بهره هستند، حتی کشاورزان نزدیک به مرکز استان‌ها نیز آن‌گونه که باید از وجود کارشناسان ‌بهره‌مند نیستند. این یعنی ایران با وجود اینکه باید جایگزینی برای درآمدهای ارزی نفتی داشته باشد، هنوز از این مساله غافل است و حتی وزارت جهاد کشاورزی نیز در این زمینه آن طور که باید برنامه‌هایی را برای تقویت صادرات محصولات در روزهای تحریم نفتی ارائه نکرده است.
اما باید گفت که مقاله‌های علمی خاک خورده دانش‌آموختگان کشاورزی یا حتی مرور تجربه کشورهای موفق در زمینه استفاده از روش‌های نوین و مدرن در تولید و پرورش گیاهان ما را با دنیایی آشنا می‌سازد که در آن کشاورز در تمامی مراحل تولید، آماده‌سازی، تشخیص محصولات، کنترل و نظارت حیوانات مزرعه با بهره‌گیری از تکنولوژی ماشین‌آلات کشاورزی از روش‌های نوین و خستگی‌ناپذیر بهره‌ می‌برد.
از روش‌های اصلاح ژنتیک برای مقابله با بسیاری از بیماری‌‎های کشنده و البته تحمل آسیب ناشی از سرما و گرما؛ روش‌هایی‌که در گذشته شاید می‌توانستیم آن‌ها را نادیده بگیریم و همینطور سنتی‌کار پیش برویم. اما به نظر می‌رسد این‌روزها که گویی زمانی برای پایان سلطه نفت بر اقتصاد ایران است و زمزمه تحریم‌های نفتی، لرزه بر پیکر اقتصاد انداخته است، نباید از دانش روز برای بهره‌گیری از کشاروزی مدرن عقب ماند و با توجه به پتانسیل خوب ایران در زمینه تولید محصولات پیش رفت؛ نکته‌ای که در گزارش ایانا نیز به آن اشاره شده است.
بر اساس این گزارش، کشاورزى یک کار و شغل اقتصادى است. هزینه تولید گل، به طور متوسط ٣٠ درصد قیمت تمام شده یک شاخه گل است. اما هزینه تولید یک بشکه نفت بیش از ٣٠ درصد قیمت تمام شده آن است. این یعنى ایران در صادرات محصولات کشاورزى نسبت به نفت مزیت دارد. در چنین شرایطی سوالی که به ذهن می‌رسد این است که اگر صادرات نفت ضعیف شود، صادرات کشاورزی می‌تواند درآمدهای ارزی را جبران کند؟
اما واقعیت این است که توجه به این نکته نیازمند جذب سرمایه‌گذار است و ورود هر یک از غول‌های کشاورزی به ایران نیز نیازمند بهره‌گیری از روش‌های مدرن کشاورزی است که متاسفانه در ایران همیشه به باد فراموشی سپرده شده است.
این در حالی است که بسیاری از منتقدان به کشاورزی ایران معتقد هستند که ما می‌توانیم با روش‌های درست، جلوی ورود میوه از کشور چین را بگیریم تا کشاورز داخلی تقویت شود. اما با وجود کارگر و مواد اولیه گران، باغداران مرکبات و سیب و میوه‌های دیگر در ایران نمی‌توانند با میوه‌های ارزان چینی رقابت کنند و ناچار به ورشکستگی می‌شوند. به باور بسیاری از متخصصان کشاورزی، صنعت و کشاورزی نباید از هم جدا باشند. این دو می‌توانند لازم و ملزوم همدیگر باشند؛ تا جایی که برخی از مقالات نشان می‌دهد که در عرصه صنعت نوین با وجود استعداد بی‌نظیر باغداری در ایران ما می‌توانیم جزء سه یا چهار قدرت بزرگ جهان از نظر کشاورزی باشیم.
این در حالی است که بسیاری از دستاوردهای پژوهشی دانش‌آموختگان در کتابخانه‌های دانشگاه‌ها خاک می‌‎خورند و کمتر کسی برای بهره‌گیری از کشاورزی به سراغ مقالات علمی می‌رود. این یعنی کشاورزان ایرانی هیچ اعتقادی به دانش روز در زمینه تولید و فروش محصولات خود ندارند و همیشه بر این نکته اصرار داشته‌اند که مبتنی بر دانش پدری خود محصولات را تولید کنند.
از سوی دیگر نیز هیچ یک از دولت‌ها از کشاورزی صنعتی و مدرن حمایت نکرده‌اند و همه توان خود را بر دیگر بخش‌های دیگر اقتصادی از قبیل تولید خودروهای بی‌کیفیت ایرانی گذاشته‌اند تا کشاورزی برای ایرانی‌های معنایی جز خستگی و کار بی‌فایده نداشته باشد. این در حالی است که بر اساس گزارش‎‌ها، هلند با ۰.۳ درصد مساحت آمریکا، دومین صادرکننده بزرگ محصولات کشاورزی است.
جالب است بدانید که استفاده از راهکارهای مدرن کشاورزی، عامل موفقیت هلندی‌ها در این زمینه است. هلندی‌ها در زمینه‌هایی همچون صادرات محصولات کشاورزی و بسته‌بندی و حمل و نقل مواد غذایی نیز موفقیت‌های قابل توجهی کسب کرده‌اند. کشاورزی دنیای وسیعی است، خاک، آب، باغبانی، آفات، بیماری‌ها این‌ها همه بخشی از کشاورزی هستند که در دنیای ما همیشه در پیج و خم سخنرانی‌‌ها و جلسات کنفرانس دانشجویان جا مانده‌اند، این در حالی است که در نقاط دیگر دنیا از درون کتاب‌ها و مجلات علمی بیرون آمده‌اند و با افزایش صادرات خودی نشان داده‌اند.
اما به راستی ما چرا با این همه علم و تکنولوژی روز، و از همه مهمتر شرایط اقلیمی مناسب برای کشاورزی، هنوز با مدرنیته در این یخش غریبه‌ایم؟ آیا زمان آن نرسیده که مهر پایان بر این همه وابستگی به نفت بزنیم و مثل هلند در زمینه صادرات محصولات کشاورزی
عمل کنیم؟