بازار خودرو این روزها آنقدر برای «جریان نقدینگی» جذاب شده که بسیاری از شهروندان حاضرند در طرح‌های‌پیش‌فروش نامتعارف خودروسازان نیز شرکت کنند، حتی اگر علاوه‌بر قیمت و زمان دقیق تحویل، مدل خودرو نیز نامعلوم باشد. در طرح پیش‌فروشی که اخیرا یکی از خودروسازان داخلی به اجرا گذاشت، ۱۵ هزار نفر در آن شرکت کردند، بدون آنکه بدانند خودرو پیش‌فروش شده چیست و چه قیمتی دارد و دقیقا در چه تاریخی تحویل می‌شود. اینکه قیمت خودرو و حتی زمان تحویل آن مشخص نباشد، مواردی مرسوم در خودروسازی کشور به‌شمار می‌روند و مشتریان با آنها غریبه نیستند، با این حال مشخص نبودن نام و مدل محصول، بسیار نامتعارف بوده و بدعتی جدید در پیش‌فروش است.


اصلا مگر می‌شود مشتری کالایی را بخرد که نه قیمت آن را می‌داند و نه زمان تحویل گرفتنش را و از همه عجیب‌تر، نه نام آن را؟ بیخود نیست طنازان شبکه‌های اجتماعی طرح اخیر فروش خودروسازان را چیزی شبیه «لپ‌لپ» دانسته‌اند، همان بسته‌های پلاستیکی جذاب برای کودکان که آن را می‌خرند، بی‌آنکه بدانند داخلش چیست. بدون شک بازار خودرو ایران در حال حاضر اوضاعی ملتهب دارد و دست بسیاری از مصرف‌کنندگان واقعی، به خودرو با قیمت کارخانه نمی‌رسد؛ اما آیا چنین شرایطی دلیل می‌شود که خودروسازان به روش‌های نامتعارف فروش روی بیاورند؟ آیا فروش خودروهایی که همه چیز آنها از قیمت گرفته تا مدل، به‌نوعی شانسی و نامشخص است، با اصول مربوط به حقوق مشتریان تناسب دارد؟ آیا می‌توان در دنیا موردی مشابه را مثال زد که خودروسازی اقدام به پیش‌فروش محصول کند، بی‌آنکه نام و مدل آن مشخص باشد؟ اگر فرض کنیم به‌خاطر قیمت‌گذاری دستوری و شرایط خاص تولید در دوران تحریم، مشخص نبودن قیمت و زمان تحویل خودرو توجیه دارد، دیگر اینکه نام و مدل محصول را به مشتری نگوییم و آن را تابع شرایط آتی تولید بدانیم، در نوع خود نه نمونه جهانی دارد و نه با حقوق اولیه مصرف‌کنندگان می‌خواند.