1 در حالی که مدتی است دو وزیر مهم تعاون، کار و امور اجتماعی و همچنین وزیر اقتصاد استیضاح شده‌اند، این دو وزارتخانه مهم همچنان با سرپرست اداره می‌شوند. اگرچه مهلت قانونی برای تعیین وزرا هنوز به اتمام نرسیده، اما در وضعیت کنونی که عمده‌مشکلات کشور اقتصادی است، انتخاب فردی مناسب برای هرکدام از این وزارتخانه‌ها می‌تواند بخش قابل توجهی از مشکلات کشور را سامان بخشد. امروز مطالبه بسیاری از کارشناسان و همچنین نمایندگان مجلس تسریع در انتخاب وزرای جدید است که البته تاکنون واقع نشده است.

2 در دولت نه‌تنها از معرفی وزیران جدید برای تصدی وزارتخانه‌های کار و اقتصادی خبری نیست، شدت بی‌عملی در دولت کار را به‌جایی رسانده که در تعطیلات مجلس هم، نمایندگان پیگیر ماجرای اصلاح دولت هستند و امضاهای طرح‌های استیضاح وزرای راه و شهرسازی و صمت هر روز بیشتر می‌شود. خیلی‌ها می‌گویند اگر همین وضعیت رکود در عمل ادامه یابد و انفعال دولتی‌ها تشدید شود، به‌طور قطع استیضاح این دو وزیر هم با رای بالایی در مجلس اجرایی خواهد شد و بازهم دولت به پروسه انتخاب نفرات جدید وارد خواهد شد.

3 در روزهایی که مردم انتظار دارند دولت حسن روحانی اقدامات گسترده‌ای را صورت دهد و با گزارش‌های خود به اقشار مختلف مردم بگوید که سفت و سخت چهارگوشه اقتصاد را به دست گرفته و آن را رها نکرده است، قریب به دوماه است که دولت سخنگو ندارد و اگر هم اقدامی در دولت برای اصلاح امور انجام می‌شود از زبان هیچ‌کسی به مردم گزارش داده نمی‌شود. بعد از آنکه محمدباقر نوبخت دولت را ترک کرد حالا هیچ‌کس برای تصدی سخنگویی انتخاب نشده و دولتی را که آنچنان در برقراری ارتباط با مردم قدرتمند نبود بیش از گذشته ناتوان کرده است.

4 کشور در شرایط تحریم قرار دارد و با توجه به سرنوشت مبهم برجام تحریم‌های آبان‌ماه آینده هم اجرایی خواهد شد و هیچ اقدام موثری از سوی اروپایی‌ها برای تضمین منافع ایران در برجام صورت نخواهد گرفت. در این شرایط بیم آن می‌رود که مشکلات اقتصادی کشور هم تشدید شود.

این پیچیدگی در عرصه سیاست خارجی اما هیچ واکنش ویژه‌ای در داخل ندارد و نه‌تنها اقدام موثری برای تحرک در مذاکره با اروپایی‌ها دیده نمی‌شود، بلکه همکاری با رفقای قدیمی و همکاران شرقی ایران نیز با چالش مواجه شده است. برگشت ناگهانی همتی از پکن و تصدی او بر بانک مرکزی، چند وقتی است که سفارتخانه مهم و استراتژیک ایران در چین را بلاتکلیف گذاشته و هر روز فرصت یک اقدام جدید برای کاهش فشارهای اقتصادی از دست می‌رود. در این شرایط قصور دولت در انتصاب سفیر جدید ممکن است در شرایط تحریم نه‌تنها ابتکار عمل را از ایران بگیرد بلکه مراودات گذشته و جاری کشور با چینی‌ها را نیز با چالش مواجه سازد.

5 در شرایط سخت اقتصادی که انتظار می‌رود انسجام ملی از دولتی‌ها گرفته تا مردم افزایش یابد، با تاسف باید گفت که درگیری سیاسی در دولت همچنان ادامه دارد؛ اعتدال و توسعه‌ای‌ها همچنان مخالف کارگزاران و اصلاحاتی‌ها هستند و نزدیکان جهانگیری مشغول انتقاد و زدن نزدیکان محمدباقر نوبخت. در ادامه این وضعیت اصلاح‌طلب‌ها هم به‌عنوان حامی اصلی دولت، یکی پس از دیگری از روحانی برائت می‌جویند و به‌جای حمایت تام و تمام، او را با نقد‌های عجیب و غریب به گوشه رینگ می‌برند. یکی می‌گوید صورت‌مان را با سیلی سرخ نگه داشته‌ایم و آن یکی می‌گوید چوب خشک هم از روحانی بیشتر کار می‌کند. این رفتار که حالا در نگاه کارشناسان بیشتر سیاسی جلوه کرده است خود باعث این شده که دولت تنها‌تر از گذشته به‌نظر برسد و امیدی هم به حمایت حامیان سابق از وی برای بهبود اوضاع نباشد.

اگر این پنج مساله را کنار هم قرار دهیم به‌خوبی قابل مشاهده خواهد بود که در این ایام دولت با هر مشکلی که مواجه شده آن را پذیرفته و نتوانسته در مقابل آن ابتکار عمل داشته باشد. حسن روحانی در این ایام حتی نتوانسته از کمک مجلسی‌ها که هزینه حذف چند وزیر ناکارآمد را از دوش او برداشتند، استفاده کند و افراد موثری را جایگزین آنها کند. حالا اما با این شرایط قطعا به‌نظر می‌رسد که دولت باید طرحی نو در اداره کشور دراندازد و از چند فرصت بسیار مناسبی که اجزای حاکمیت و مردم به آن داده‌اند به‌صورت ویژه استفاده کند.

1 اول اینکه در این شرایط اقتصادی حاکمیت نشان داده که به‌هیچ‌عنوان روحانی و دولتش را تنها نگذاشته است؛ هم اختیارات تام برای اقدام به آنها داده شده و هم به آنها اطمینان خاصی داده شده که تا آخرین روز دولت، رهبری و دیگر اجزای نظام حامی روحانی خواهند بود و از پشتیبانی او دست نخواهند کشید. از طرفی مجلسی‌ها هم گفته‌اند حاضرند همراهی کنند و از هر کمکی که دولت بخواهد دریغ نمی‌کنند. قوه قضائیه هم البته در کنار دولت قرار گرفته و این روزها نه‌تنها با زبان آن را اعلام می‌کند که با برگزاری سریع دادگاه اخلال‌گران اقتصادی مسیر حرکت دولت را هموار کرده است. با این اوصاف حالا باید گفت که مساله اصلی دولت تصمیم است، مسیر باز است و آنها باید تصمیم بگیرند؛ نه تصمیماتی از جنس تصمیم‌های گذشته، باطمانینه و محافظه‌کارانه که از قضا امروز دولت نیاز به ریسک دارد و باید عاقلانه تمام قوای کارشناسی خود را برای گرفتن تصمیمات صریح مخصوصا برای اصلاح روش‌ها جمع کند. تصمیماتی که پیش‌برنده باشد و مردم هم از آن حمایت کنند، نه تصمیمات عجیبی مثل دلار 4200 تومانی.

2 دولت امروز به‌صورت ویژه نیاز دارد با مردم حرف بزند، از اقدامات خود آنها را آگاه کند و آرامش را به جامعه بازگرداند. دولت نیاز دارد دیدارهای مردمی خود را احیا کند و حتی اگر لازم است دوباره سفرهای استانی را از سر بگیرد. شاید انتخاب چند نفر امین برای ارتباط گرفتن با مردم علاوه‌بر انتخاب هرچه سریع‌تر سخنگو، موثر باشد. البته نباید فراموش کرد که در کنار همه اینها روحانی باید سخنان خود با مردم را مبتنی‌بر واقعیات کشور و درک شرایط سخت زندگی مردم هماهنگ کند، با آنها گفت‌وگو کند و بگوید که چه طرح‌هایی در سر دارد.

3 سخن ما اما با دولت نیست، این‌بار روی سخن با نخبگان کشور است؛ نخبگانی از جنس اصلاح‌طلبان حامی دولت و اصولگرایان منتقد آن. امروز نیاز دولت به‌همراهی است و خالی‌کردن پشت حسن روحانی بیش از آنکه دامن‌گیر دولت او باشد، دامن مردم را خواهد گرفت، لذا فرصت‌طلبی‌های سیاسی امروز باید کنار گذاشته شود و به‌جای فاصله گرفتن هرچه بیشتر از دولت با اغراض سیاسی باید برمبنای حفظ منافع ملی به حمایت از آن پرداخت و از افزایش چالش‌ها جلوگیری کرد. منتقدان قدیمی و جدید دولت می‌توانند این روزها با حفظ موضع سازنده انتقاد کنند و هم ایرادات را بگویند و هم دولت را تضعیف نکنند و البته در مقابل هم دولت باید شنونده باشد و مانند قبل با انتقاداتِ مصلحانه و دلسوزانه، برخورد نکند.