اقتصاد بازار: این روزها شاید این سوال در ذهن متبادر شود که چرا از میان این همه شهر کوچک و بزرگ در ایران، وزیران خارجه کشورهای اروپایی بعد از حضور در تهران که بنابر عرف دیپلماتیک باید ابتدا در پایتخت کشور میزبان حاضر شده و با مقامات ارشد دولتی دیدار و گفتوگو کنند، راه اصفهان را در پیش میگیرند و با کوله باری از طرح و برنامه قدم به خاک این سرزمین میگذارند.
این روزها و هفتهها، رفت و آمد استاندار اصفهان به پاویون فرودگاه شهید بهشتی زیاد شده است؛ یک روز به استقبال معاون صدراعظم آلمان میرود و روز دیگر، حضور وزیر خارجه چک در اصفهان را خوشامد میگوید. اروپاییان برای ورود به اصفهان صف کشیدهاند؛ گردشگرانشان از یک طرف و مقامات دولتی از سوی دیگر.
سفر ديپلماتهاي خارجي به اين خطه از خاك ايران به همين جا ختم نميشود؛ وزيران خارجه اسپانيا و اتريش نيز از ديگر افرادي بودند كه در طول اين هفته مسافر اصفهان شدند.
هیأتهای عالیرتبه خارجی که یکی پس از دیگری سوار بر طیارههایشان، عزم سفر به ایران میکنند، بدون شک، بازدید از اصفهان را نیز در اولویت برنامههای خود قرار داده و حتی برای ساعاتی هم که شده، به نصف جهان میآیند.
جذابیت اصفهان نه فقط برای وزیران خارجه اروپایی، که محمدجواد ظریف؛ مرد شماره یک دیپلماسی ایران را نیز به خود شیفته کرده است، تا جایی که حتی وقتی قرار به انتخاب است، «آقای وزیر» اصفهان را برای سفر برمیگزیند و ترجیح میدهد که چند روزی در سرزمین اجدادیاش نفس بکشد.
اصفهان در طول تاریخ حیاتش چهار بار پایتخت امپراطوری پارسی بوده است و به عنوان شهری بینالمللی در سطح جهان مطرح میشود و چه بسیارند مردمانی که ایران را تنها با نام این شهر میشناسند.
نصف جهان که با 14 شهر شاخص دنیا بر سر پیمان خواهرخواندگی عهد بسته است، در این ایام، برقراری تعامل نزدیک و چندجانبه با شهرهای دیگر از جمله پراگِ جمهوری چک؛ کشوری در قلب اروپا را نیز زیر سر دارد. موضوعی که حتی در جریان سفر «زائو رالک»، وزیر خارجه این کشور به اصفهان نیز مطرح شد تا این دو شهر مهم در عرصه گردشگری مسیری تازه را با همکاری یکدیگر در پیش گیرند.
اگر فرهنگ، تاريخ و تمدن، اصفهان را شهري جهاني كرده است، اين بار اهميت استراتژيك آن به عنوان شهري شاخص در عرصه ديپلماسي بينالمللي مورد توجه قرار گرفته است.
آنگونه که روزنامه «لوتان» چاپ سوییس نوشته است، « توافق هستهای بین ایران و گروه 1+5 اشتهای شرکتهای خارجی در قالب هیاتهای اقتصادی و سرمایه گذاری را به شدت تحریک کرده است.»
همان لحظهای که بعد از ماههای مذاکره سخت و فشرده، دودی سفید از ساختمان هتل کوبورگ وین برخاست، بسیاری نیک میدانستند که روزهای تازه و روشنی از پس این دود سفید در راه است و اثرات ناشی از ان به این زودیها رنگ نخواهد باخت.
سفر وزیران خارجه فرانسه، انگلیس، جمهوری چک، اسپانیا، اتریش، مسوول سیاست خارجی اتحادیه اروپا و ... به ایران اما پایان کار نیست و به نظر میرسد که هواپیمای دیپلماتها و بازرگانان دیگری نیز در راه است تا خود را به آسمان صاف و آفتابی این روزهای ایران برساند.
بعد از توافق هستهای و درحالی که کنگره و دولت مردان آمریکایی در کشمکش بحثهای مربوط به جمعبندی مذاکرات بودند، اروپاییها اسبهای خود را زین کرده و بدون آنکه تا بدین جای کار، آنها را در نیمه راه تغییر دهند، با هیأتهای همراه به سوی ایران روانه شدهاند. امری که کار را برای جمهوریخواهان و عدهای از دموکراتها در رد توافق دشوار کرده است، چراکه آنها نخواهند توانست توافقی بینالمللی که به تصویب شورای امنیت سازمان ملل متحده رسیده و به صورت قطعنامه درآمده را به راحتی ملغی سازند.
تنها دغدغه کشورهای اروپایی از گسترش روابط و افزایش سرمایهگذاریها در ایران، شاید بازگشتپذیری تحریمها باشد، بندی که در توافق وین تبصرهای ویژه را به خود اختصاص داده است. Grandfather clause (تبصره استثنا) نام دارد و ناظر بر حمایت از همه سرمایه گذاریهای انجام شده قبل از طرح شکایت از تخلف طرف ایرانی از تعهدات خود است. البته چگونگی رفتار در این شرایط به طور دقیق قید نشده است و همین امر بازرگانان خارجی را با قدری تردید روبه رو میکند.
منبع: خبرگزاری ایمنا