قصه تکراری تعطیلات در ایران
دیگر اما قصه تکراری شده در تعطیلات چندروزه مسافرت به شمال کشور، این داستان تکراری اما به همین سادگی نیست که کوله بارت را ببندی و راه بیفتی و مسافر جاده های شمال شوی.
اینکه «چه ساعتی برای حرکت و شروع سفر مناسب است و کدام مسیر منتهی به شمال ایران باید انتخاب شود» شاید روزی در سفر بی دردسر کمک کننده بود اما چند سالی است که در تعطیلات چند روزه هیچ ساعتی از شبانه روز برای سفر به شهرهای شمالی، انتخاب مناسبی نیست چون ترافیک جاده ها در هر صورت به علت هجوم مردم قفل می شوند. توصیه های مداومی هم به خودداری مردم برای سفر به شمال وجود دارد، اما چرا با این وجود عده ای سختی در جاده ماندن را به جان می خرند و ساعت ها در شلوغی راه ها گرفتار می شوند تا شاید کمتر از ۲ روز را در یکی از شهرهای شمالی کشور به سر کنند؟
پلیس اعلام کرده در روز دوم همین تعطیلات هفته گذشته ۹۰۰ هزار خودرو در جاده های استان های شمالی ایران تردد کردند و آمار جالبی هم در زمینه تعداد مسافر منتشر شده؛ به طور مثال در مراکز اقامتی استان مازندران از سه شنبه تا روز جمعه هفته پیش ۵ میلیون نفر به سر برده اند. این آمار البته از خانواده هایی که در مازندران ویلا داشته و نیازمند استفاده از مراکز اقامتی نیستند، جدا است. مهران حسنی، معاون گردشگری استان مازندران، گفته است: «روز پنجشنبه حتی در مسیر بازگشت مسافران، افرادی که ۵بعد از ظهر به سمت تهران حرکت کردند، بیش از ۵ساعت در ترافیک به مرزن آباد رسیدند، یعنی تنها ۲۰کیلومتر از مسیر بازگشت را در ۵ساعت طی کردند.»
شهرود امیر انتخابی، مدیرکل میراث فرهنگی استان گیلان هم عصر پنجشنبه، ۱۶ خرداد ماه درباره هجوم مسافران به استان گیلان گفت: «از آغاز تعطیلات عید سعید فطر تاکنون بیش از دو میلیون و ۵۸ هزار نفر شب در مراکز اقامتی و کمپ های موقت و ثابت استان گیلان اقامت کرده اند. این میزان اقامت از تاریخ ۱۳ تا ۱۵ خرداد ماه ثبت شده است، در این مدت بیش از ۳۳۴ هزار خودرو وارد استان گیلان شده است.»
اگر از زاویه هجوم سرمایه در استان های مقصد گردشگری در این ۴ روز یعنی از ۱۴ تا ۱۷ خرداد نگاه شود، می توان نکات مثبتی را در سفرهای این چنینی مشاهده کرد؛ اما طبق سنتی چند دهه ای گردش مالی مسافرت مخصوصا در پیک سفر تنها در شمال ایران پررونق است و سایر استان ها نتوانسته اند در بحث گردشگری مانند شمال موفق عمل کنند. اما از زاویه لذت از سفر آیا مسافران جاده های شمال در هفته گذشته توانسته اند تعطیلات شادی بخشی را پشت سر گذارند؟
نکته اینجاست که هیچ زمانی از دوران اوج مسافرت ها، مدیران استان های مازندران و گیلان اعلام نمی کنند این استان ها اشباع از مسافر هستند، اما در همین هفته گذشته همدان جایی برای مسافر جدید نداشت. اتفاقی که در تعطیلات نوروز ۹۸ برای یزد هم افتاد.
طول جاده تهران- کرج- چالوس ۱۸۵ کیلومتر است که در حالت طبیعی حدود ۴ ساعت و نیم طول می کشد، اما همین مسیر حدودا ۴ ساعته در روزهایی که تعطیلات چند روزه در هفته وجود دارد، به حدود ۹ تا ۱۰ ساعت می رسد. در بعضی از تعطیلات ماندن در جاده های شمال کشور حتی رکورد ۲۱ ساعت را هم زده و مسیر ۴ ساعته تا ۲۱ ساعت طول کشیده است. این در حالی است که پلیس راهور در بسیاری از جاده های شمال کشور هم محدودیت تردد اعمال می کند و با این حال حجم سفر به این شهر ها به قدری است که مسیرهای شمالی با ترافیک های سنگین روبه رو هستند و مسافران ساعت ها در انبوه خودروها گرفتار می شوند.
چرا فقط شمال؟
«ایران کشوری است چهارفصل» جمله ای کلیشه ای که همه بسیار شنیده ایم و معتقدیم ایران پر از جاذبه های گردشگری است؛ این کشور شهرهایی دارد در مناطقی غیر از شمال، تاریخی، ثبت شده در یونسکو و البته با جاذبه های طبیعی، اما همچنان نتوانسته اند درصد بالایی از مسافران را برای سفر راضی کنند. ابراهیم پورفرج، رئیس هیئت مدیره جامعه تورگردانان، درباره دلایل اصلی سفرهای برون شهری به شمال به سازندگی می گوید: شمال ایران از دیرباز برای مردم جذاب بوده و بسیاری از مردم فکر می کنند آنچه که برای آرامش به دنبال آن هستند در شهرهای شمالی فراهم است. البته سفر به شمال کشور به نوعی تبدیل به عادت شده است و گویی مردم رفت و آمد به شمال را یاد گرفته اند و همین مسئله خود تبدیل به انگیزه ای شد تا مسافران شهرهای شمالی را به عنوان مقصد سفر انتخاب کنند.
به عقیده او اگر مردم صاحب ویلا هم در استان های شمالی کشور نباشند راه های دسترسی به امکانات را به راحتی می دانند و به سادگی مکانی را برای اقامت مهیا می کنند: «آنقدر که ویلا و امکانات در شمال کشور وجود دارد در استان های دیگر نیست و همه اینها انگیزه هایی را برای مسافرت خانواده ها در تعطیلات فراهم می کند.»
اما سوال مهم این است که چرا شمال؟ در استان های دیگر کشور هم جاذبه های گردشگری فراوانی وجود دارد که می توانند مکان بسیار مناسبی برای سپری کردن تعطیلات باشند به طور مثال شهری مثل ارومیه که دریاچه ارومیه در آن واقع شده و می تواند به واسطه همین دریاچه که گل ته آن خواص درمانی هم دارد یکی از مقاصد گردشگری باشد: «استانداری ها هنوز نتوانسته اند در معرفی استان ها موفق عمل کنند. موضوعی که مدیران باید به آن توجه کنند این است که معرفی شهرها باعث درآمدزایی و جابه جایی پول می شود و با سفر مردم به شمال کشور تنها در یک منطقه درآمدزایی اتفاق می افتد. باید مکان های دیگری به عنوان مقصدهای گردشگردی به مردم معرفی شود تا مردم بتوانند از آنها به عنوان جایی برای گذراندن تعطیلات استفاده کنند در واقع برای خانواده ها شرایط تازه ای برای سفر به عنوان جایگزین شمال کشور شناسانده نشده است و ممکن است با معرفی دیگر شهرها و استان ها مردم به مناطق دیگر سفر کنند.»
رئیس هیئت مدیره جامعه تورگردانان می گوید: این نکته بسیار حائز اهمیت است که مردم به مکان هایی سفر می کنند که درباره آن اطلاعات بیشتری دارند بنابراین استانداری ها و میراث فرهنگی سهم فراوانی در معرفی استان ها و جاذبه های گردشگری آن دارند. نباید فراموش کرد که با وجود اینکه شبکه های اجتماعی در بین خانواده ها طرفداران بسیاری دارند اما مدیران استفاده کمتری از این امکان برای معرفی شهرهای خود دارند در حالی که به راحتی می توان فضای مجازی را مکانی برای شناساندن استان های مختلف به مردم در نظر گرفت.
به عقیده او در معرفی جاذبه های گردشگری و امکانات استان ها باید رقابت وجود داشته باشد اما این اتفاق در کشور نمی افتد و همه این عوامل باعث شده تا مردم بیشتر به شمال کشور سفر کنند: «مردم هم از جاذبه های گردشگری استان های حاشیه خزر اطلاع دارند و هم راه های دسترسی به امکانات را در این منطقه به خوبی می شناسند. هر چند که من معتقدم نمی توان نام سفر را به این نوع مسافرت مردم به شمال کشور نهاد زیرا یکی از خوبی های سفر لذت بردن از جاده است و با هجوم مردم به شمال کشور و بسته شدن جاده ها مسافرت بیشتر کسل کننده می شود.»
برای حفظ خانواده
دكتر علیرضا شریفی یزدی، جامعه شناس، درباره هجوم ناگهانی مردم در تعطیلات به مقاصد شناخته شده سفر، به سازندگی می گوید: Çسفر در دنیای مدرن سبک زندگی به حساب می آید و اگرچه ایران در دوران گذار به سر می برد اما از ویژگی های دنیای مدرن این است که خانواده ها به ویژه در کلان شهر ها چون ساعات کمی را در شبانه روز با هم می گذرانند بنابراین نیازمند سبک تازه ای از زندگی هستند که همدیگر را همراهی کنند و این اتفاق در سفر رخ می دهد.È
او درباره دلایل جامعه شناسی انتخاب شمال می گوید: Çهر چند که موافق نیستم همه خانواده های ساکن تهران سر از شمال درمی آورند؛ بعضی هم وابستگانی در شهرهای دیگر دارند و به همین دلیل استان های دیگری را در زمان تعطیلات برای سفر انتخاب می کنند. با این حال برای عده ای شمال کشور نزدیک ترین مکان است و خانواده ها هم به تجربه دریافته اند که این سفر به انسجام خانواده کمک می کند زیرا زندگی در تهران به دلیل شرایطی که وجود دارد بسیار سخت سپری می شود اما در شمال کشور تقریبا هیچ کدام از مشکلات تهران وجود ندارد.È
این جامعه شناس در پاسخ به منتقدان مسافران شمال می گوید: Çاینگونه سفرهای برون شهری مخصوص طبقه متوسط با بالای جامعه است و دسته فرودست این امکانات را ندارند ضمن اینکه طبقه فرادست جامعه هم خارج از مرزها تعطیلات خود را سپری می کنند در نتیجه به لحاظ طبقاتی، طبقه متوسط است که برای Çبا خانواده بودنÈشمال کشور را انتخاب می کند و کسی که این مقوله را پدیده مصرف گرایانه می داند، جایگزینی برای آن ندارد.
شریفی یزدی می گوید: آیا برای مردم شهر تهران به جز سفر به شمال کشور زیر ساخت دیگری ایجاد شده که بتوانند برای اوقات فراغت از آن استفاده کنند که هم از هجوم به شمال کشور جلوگیری شود و هم آسیب کمتری به محیط زیست وارد شود. آنچه مسلم است با وجود همه علاقه مندی مردم به شمال کشور هنوز جاده استانداردی از تهران به شمال ساخته نشده است، کسانی که به مردم نقد وارد می کنند باید پاسخ این سوال را بدهند که اگر همین سفر به شمال از مردم گرفته شود، آیا دچار مشکلات روحی و روانی خطرناکی خواهند شد یا نه؟
حسین ایمانی جاجرمی، جامعه شناس و عضو هیئت علمی دانشگاه تهران: مدیریت زمان کجاست؟
هجوم مردم به شمال کشور را در تعطیلات چگونه ارزیابی می کنید؟
وقتی که مدیریت زمان در کشور از اصول مشخصی پیروی نمی کند باید منتظر ماند و ترافیک های سنگین جاده ای مشاهده کرد. فصل بهار به ویژه خردادماه یک فصل آموزشی بسیار مهم در تقویم آموزش و پرورش و آموزش عالی است اما برنامه ریزی در این فصل برای ساختار اداری کشور مهم نیست و به همین دلیل فرصت هایی برای خانواده ها به منظور سفر به وجود می آید که آنها هم بی توجه به اهمیت این فصل از آن استفاده می کنند و به مسافرت می روند که این مشکل ریشه در این موضوع دارد که تقویم کشور تقویم توسعه نیست و بخش عمده ای از کشور را هم طبقه متوسط تشکیل می دهند که این طبقه هم در واقع فرصت استفاده از تعطیلات کوتاه مدت را با سفر به شمال از دست نمی دهد.
آیا امکانات توزیع شده در شمال کشور باعث شده تا مردم به محض به دست آوردن فرصت مناسب به این منطقه سفر کنند؟
بله، امکانات فراغتی توزیع مناسبی در ایران ندارد اما در شمال کشور این امکانات به همراه بستر مناسب وجود دارد. ضمن اینکه استان های شمالی به تهران نزدیک تر هستند و صاحب امکانات؛ پس باید دید که آیا استان های دیگر زیرساخت های لازم را برای سفر دارند؟
شاید نزدیک بودن استان های شمالی به ایران توجیه مناسبی برای سفر به این مناطق نباشد، زیرا بسیاری از مسافران ساعت ها در ترافیک سنگین جاده ای منتظر می مانند تا خود را به یکی از شهرهای شمالی برسانند، پس چرا باز هم مردم رنج این سفر را به جان می خرند و به استان های دیگر که برای سفر راحت تر است، نمی روند؟
در این بین تفاوتی وجود دارد و آن هم دسترسی راحت مسافران به برخی تفریحاتی است که ممکن است در شهرهای دیگر نتوان به سهولت آنها را به دست آورد؛ ضمن اینکه استان های شمالی به دلیل اینکه جزو مکان های توریستی به حساب می آیند تسامح بیشتری نسبت به رفتارهای خلاف عرف وجود دارد و نظارت اجتماعی رقیق تر است بنابراین ترجیح مردم این است که شمال را برای سفر انتخاب کنند و سفر بخشی از سبک زندگی مدرن به شمار می آید.