صدیقه نژادقربان در دنیای اقتصاد نوشت : اگرچه چادرخوابی برای افراد کمدرآمد جامعه طی سالیان طولانی به عنوان محل اسکان و اقامت در سفرها به شمار میرفت، اما طی دو سال اخیر، این پدیده افزایش چشمگیری داشته و باتوجه به مشکلات اقتصادی کشور و پایین آمدن سطح معیشتی خانوارها، و در عین حال افزایش چشمگیر هزینه مراکز اقامتی اعم از هتل، بومگردیها، ویلاها و دیگر مراکز اقامتی بسیاری از مسافران این سبک از اقامت را به دیگر انواع اقامتی در سفرها ترجیح میدهند.
اما چیزی که شهرها و طبیعت کشور بهویژه در شمال ایران با آن مواجه شد، هجوم بیش از حد مسافران در تمام مناطق شهری و روستایی جهت اسکان در چادرهاست که علاوه بر زشت شدن چهره شهرها و طبیعت به دلیل ازدیاد بیش از حد جمعیت و شکل نامناسب سفرها همچون آویزان کردن لباسها، آوردن وسایل خانه به جای ابزارهای مربوط به کمپ و...، رهاسازی زبالهها در طبیعت و آلودگیهای بصری بیش از هرچیزی با پایان سفرها باقی ماند و مسافران از خود ردپاهای منفی در محیطزیست و طبیعت برجای گذاشتند.
اگرچه در بسیاری از کشورهای جهان، برای افرادی که علاقهمند به اسکان در چادرها برای سفرهای ارزان هستند، محلهای مناسب نصب چادر و ایجاد زیرساختهای لازم برای این موضوع وجود دارد و خارج از محدوده درنظر گرفته، چادرزدن ممنوع است و در صورت مشاهده این اتفاق، جرایم سختی درنظر گرفته شده است، اما در ایران، باوجود اعلام مناطق خاص جهت اسکان چادرها، در تمامی پارکهای شهری و حتی معابر و خیابانها، زیر پلها، در مناطق ناامن و هرجای خالی که وجود داشته باشد، شاهد چادرهایی هستیم که مسافران از نقاط مختلف کشور جهت سفر چند روزه نصب کردهاند.
این سبک سفر اگرچه از جهتی فرصت سفر برای تمامی اقشار جامعه را فراهم میکند تا افراد کمدرآمد هم با سفری ارزان امکان گشت و گذار و گذراندن اوقات فراغت داشته باشند، اما از جهتی دیگر این ارزانسازی سفرها، به اقتصاد گردشگری و بومی ضربه سهمگینی وارد میکند و در عین حال آسیبهای زیست محیطی بعضا غیرقابل جبرانی را در مقاصد گردشگری وارد میکند. چادرهایی که دقیقا درکنار هتلها و مراکز اقامتی برپا شده است و پخت و پزهایی که در خیابانها و پارکها صورت میگیرد و رستورانهایی که با استقبال کمتری نسبت به گذشته مواجه هستند.
حتی جدا از آسیب به مراکز اقامتی و رستورانها، مسافران حتی ابتداییترین ضروریات سفر همچون آب را از خانه میآورند که مجبور به خرید از مقصد نباشند، که این موضوع به اقتصاد محلی که بخشی از درآمد آن از طریق گردشگران تامین میشود، آسیب میرساند. در کنار این ضررهای اقتصادی به گردشگری بومی در مقاصد، آلودگیهای صوتی و بصری از دیگر معضلاتی است که مقاصد سفر بهویژه در شمال کشور با آن مواجه شده است. زیرا در حال حاضر نه تنها زیرساختهای لازم برای این حجم از مسافر، آن هم به سبک چادر-اقامتی وجود ندارد، حتی آموزشهای کافی جهت فرهنگسازی شکل صحیح و درست این سبک از سفر در بین مسافران وجود ندارد. مسافرانی که هدفشان از اسکان در چادرها برای چند شب، تنها اقامت در چادرها بهجای مراکز اقامتی است، زیرا بهلحاظ اقتصادی امکان برخورداری از امکانات مراکز اقامتی را ندارند.
اگرچه در خبرها، ممنوعیت چادرخوابی در فضای باز اعلام میشود اما در واقعیت، با اوجگیری این پدیده بهویژه در نوروز و تعطیلات تابستانی طی دو سال اخیر مواجه بودهایم که در تعطیلات تابستانی شهریور امسال به اوج خود رسید و رهاسازی زبالهها و آلودگیهای محیطی بیش از هر زمان دیگری مشهود بوده است. این موضوع در حال حاضر به یکی از معضلات اصلی استانهای شمالی تبدیل شده است که نه امکان محدود کردن سفرها به این مناطق وجود دارد و نه، در جهت کاهش خسارتها و آسیبها اقداماتی در جهت زیرسازی صورت میگیرد.
تفاوت کمپینگ و چادرخوابی به سبک ایرانیها
اما نکته مهمی که درباره اوجگیری پدیده چادرخوابی در ایران وجود دارد، این است که، کمپینگ و چادرخوابی اصولا خاص طبیعتگردان و مشتاقان توریسم سبز است که در حال حاضر به برندی برای مسافران ایرانی بدل شده و از هدف اصلی چادرخوابی فاصله گرفته است. البته علت اصلی را باید بنا بر گفته اردشیر اروجی، کارشناس گردشگری به دلیل در چارچوب قرار نداشتن صنعت گردشگری در کشور دانست که عمدتا بهصورت سنتی رونق دارد و مردم جدا از مشکلات اقتصادی، اعتقادی به اقامت در هتلها و مراکز اقامتی ندارند و بیشتر راهی خانه اقوام و آشنایان میشوند و در صورت انتخاب مسیری که آشنایی در آن ندارند، تمامی وسایل موردنیاز را همراه خود برداشته و با وسایط نقلیه شخصی به سفر میروند و شب را در چادر اقامت میکنند تا کمترین هزینه را برای آنها به همراه داشته باشد و متناسب با وضعیت اقتصادی آنها باشد.
آنچه از چادرخوابی در سفرها در جهان وجود دارد، کمپینگ در طبیعت و رها شدن از سبک زندگی شهری برای حداقل یک روز است که در معنای کلی میتواند «آشتی با طبیعت» تعریف شود. کمپینگها سفرهای ماجراجویانه برای جدا شدن از زندگی شهری هستند که افراد دل به طبیعت میسپارند و سفری جذاب همراه با چالشهای مختلف بهشمار میرود. در تعریف کلی باید گفت، کمپینگ (Camping) نوعی فعالیت و سفر است که در فضای باز و طبیعت انجام میشود. شرکتکنندگان در این سفر، به قصد تفریح و کاوش به مکانهای جدید سفر میکنند. معنی کمپینگ، «چادر زدن» تعبیر میشود. هدف اصلی این سفر لذت بردن از طبیعت است. کمپینگ میتواند در جنگل، کنار رودخانه، کوهستان، ارتفاعات، دشتها، بیابانها و... صورت بگیرد. آنچه در سفرهای کمپینگ اهمیت دارد، انتخاب مختصاتی است که قابلیت چادرزدن دارند.
طی یک دهه اخیر، بسیاری از طبیعتگردان و دوستداران محیطزیست بهمنظور آشتی با طبیعت و حفاظت از محیطزیست، سفر به دل طبیعت و کمپینگ را برگزیدند تا ضمن برخورداری از مواهب طبیعت و حفظ آن، در راستای ترویج توریسم سبز گام بردارند. از همین رو برای سفر به طبیعت، دورههای مختلف آموزشی در جهت سفر در طبیعت و کمپ زدن را میگذرانند و لوازم موردنیاز و ضروری برای این سبک از سفر را تهیه میکنند و با آگاهی لازم و کافی به دل طبیعت رهسپار میشوند. شیوههای مناسب دفع زباله و عدمرهاسازی زباله در طبیعت از مهمترین اهداف طبیعتگردان و علاقهمندان به سبک سفر کمپینگی است.
این در حالی است که پدیده چادرخوابی در ایران، کاملا ماهیت خود را تغییر داده و بهشکلی کاملا اشتباه رواج یافته است که نه تنها با هدف اصلی کمپینگ که حفاظت از محیطزیست و آشتی با طبیعت در تضاد است، اکنون خود بهعنوان معضلی برای محیطزیست و آلودگیهای محیطی تبدیل شده است. در حال حاضر رهاسازی زبالهها در طبیعت، توسط گردشگران یکی از بزرگترین چالشهای زیستمحیطی به شمار میرود که صنعت توریسم نقش قابلتوجهی در آن دارد. این موضوع با هر تعطیلاتی که با هجوم گردشگران همراه میشود شدت مییابد و عمدتا تا پیش از پاکسازی منطقه از زباله توسط مقامات و مردم محلی، با شروع تعطیلی مناسبتی بعدی و هجوم دوباره مسافران زبالههای جدید بر زبالههای پیشین افزوده میشود و علاوه بر کثیفی و زشتی محیط اثرات غیرقابل جبرانی بر محیطزیست خواهد گذاشت.
اگرچه بازگشت سفرها یک اتفاق خوب برای صنعت توریسم کشور خواهد بود، اما بازگشت به همان شکل مخرب پیشین، اتفاق بسیار بدی برای محیطزیست و آینده زمین به شمار میرود. عمدتا پس از هر تعطیلاتی در طبیعت تا چشم کار میکند زبالههای انباشتهشدهای است که گردشگران پس از پایان سفر در طبیعت باقی گذاشتهاند. این موضوع در استانهای شمالی کشور بیش از هر چیزی به چشم میخورد؛ زیرا باتوجه به طبیعت زیبا و سرسبز این منطقه، بهترین مقصد برای طبیعتگردی، کمپینگ، پیکنیک و تفریحات در فضای باز است. از این رو در اکثر مواقع با تردد بیش از حد ظرفیت منطقه مواجه میشود و اگر سری به مناطق گردشگری بزنید با حجم وسیعی از انواع ظروف پلاستیکی و یکبار مصرف و تهماندههای غذا، پوست مرکبات، میوه و نیز انواع شیشهها و بطریها مواجه میشویم که در طبیعت و مراکز گردشگری رها شده است.
اگرچه رفتار غیرمسوولانه گردشگران منجر به انباشت زبالهها و رهاسازی آنها در طبیعت شده است، اما نبود زیرساختهای لازم و عدمآموزشهای کافی در جهت اجرای اصول سفر و گردشگری مخصوصا کمپینگ، عاملی مهم بر این رفتار غیرمسوولانه است. این موضوع را باید در وخیم بودن حال گردشگری داخلی و نداشتن نظریه مبنای گردشگری بر پایه علمی و فرهنگی دانست؛ زیرا دولت، سیاستها و برنامههای خود در حوزه گردشگری را بر محور جذب گردشگر خارجی قرار داده و در این سیاستها و اهداف، گردشگری داخلی مورد توجه قرار نگرفته و دغدغه و اولویت گردشگری بر جذب گردشگران خارجی است. اگرچه جذب گردشگر خارجی به منظور توسعه و رونق گردشگری نگاه درستی است اما دستیابی به این هدف و رسیدن به یکی از مقاصد اصلی توریسم بینالمللی، نیازمند عبور از فرآیند و سلسله مراحلی است که مبنا و اساس رونق و توسعه صنعت توریسم، رونق و توسعه گردشگری داخلی قرارداده است و سیاستهای کشور باید بر مبنای تحرک بخشی به بازار گردشگری داخلی باشد.