مهدی عبداللهی، در فرهیختگان نوشت: اوایل سال جاری نیز معاون اجرایی رئیسجمهور از ارائه یک لایحه به مجلس برای تعطیلی پنجشنبهها خبر داد. وی در خصوص جزئیات این طرح سخنی به میان نیاورد اما طی هفتههای اخیر، انتقال تعطیلی آخر هفته از پنجشنبه و جمعه به جمعه و شنبه حسابی خبرساز شد. بررسیها نشان میدهد دولت هیچ پژوهش مستندی و حتی لایحهای را برای مشاهده عموم مردم و رسانه و پژوهشگران منتشر نکرده و چندان مشخص نیست مقصود دولت دقیقا چیست. همچنین کمیسیون اجتماعی نیز هیچ گزارش مکتوب و مستندی از دلایل تصمیم خود و آثار و تبعات مثبت و منفی این تصمیم منتشر نکرده است. در این خصوص، باید در نظر داشت قبل از آنکه از انتقال تعطیلی از پنجشنبه به شنبه بحث شود، باید مشخص شود که اثرات افزایش تعطیلی آخر هفته به دو روز در کشور چگونه خواهد بود. اگر نتایج پژوهشها نشان از اثرات مثبت افزایش تعطیلات داشته باشد (در جهان افزایش تعطیلات منجر به افزایش بهرهوری نیروی کار شده است)، در آن صورت میتوان درمورد تعطیلی پنجشنبه یا شنبه تصمیم گرفت. نتایج بررسیها نشان میدهد از میان 90 کشور، در 80 کشور تعطیلی دو روز در هفته است. همچنین به جز افغانستان و ایران، در سایر کشورهای اسلامی و عربی جمعه و شنبه تعطیل است.
مخالفان تعطیلی شنبه
بررسیها نشان میدهد به جز ایران که مدارس و البته در شهر تهران برخی از نهادهای دولتی و شهرداریها در روز پنجشنبه تعطیل هستند، در کشور سومالی نیز تعطیلات آخر هفته شامل پنجشنبه و جمعه است. درخصوص تعطیلی شنبه یا پنجشنبه در ایران مطالعه و پژوهش جامعی صورت نگرفته و هیچ برآوردی از آثار و تبعات اقتصادیاجتماعی آن در دسترس نیست و اظهارنظرها نیز در دو دسته قابل تقسیمبندی است. یک گروه صرفا از روی احساسات و بعضا با توسل به مغالطه در این خصوص نظر میدهند و گروهی دیگر نسبت به تبعات اقتصادیاجتماعی این تعطیلات و 3 روزه شدن تعطیلی در کشور هشدار میدهند.
1. غلبه احساسات بر منافع ملی
مخالفان همچنین معتقدند پنجشنبه برای ایرانیان یک روز فرهنگی و مناسکی است و تغییر تعطیلی پنجشنبه به همین واسطه امکانپذیر نیست. سوی دیگر نیز مخالفانی قرار دارند که با تعطیلی روز شنبه به این دلیل که یهودیان در این روز تعطیل هستند مخالفند و آن را طرحی اسرائیلی میدانند. اظهارنظر این گروه با توییت اخیر مصطفی میرسلیم آغاز شده و برخی از نمایندگان نیز عینا همین موارد را تکرار کردند. مصطفی میرسلیم، نماینده تهران در مجلس هفته گذشته در توییتی با طرح تعطیلی شنبهها مخالفت کرد. وی در توییتر خود نوشت: «این چه افتخارى است که بعضى افراد پیشنهاددهنده و مدافع تعطیلى روز شنبه، مانند اسرائیل، شدهاند؟» طی هفته گذشته محمدرضا صباغیان، نماینده مجلس نیز طی تذکری شفاهی در جریان جلسه علنی مجلس از مصوبه کمیسیون اجتماعی مجلس مبنیبر تعطیلی شنبهها به جای پنجشنبه انتقاد کرد و خواستار بازنگری در این زمینه شد. وی گفت: «آیا روایاتی که بزرگان دین به ما گفتهاند صحت ندارد؟ اگر صحت دارد چرا محافظهکاری میکنید؟ مگر نگفتهاند تعطیلی شنبه برای یهود و تعطیلی یکشنبه برای مسیحیها و تعطیلی جمعه برای مسلمانان است. درخصوص روز پنجشنبه نیز روایات زیادی وجود دارد.» وی در ادامه اظهار کرد: «چندی دیگر پیشنهاد میدهند که تعطیلی جمعهها لغو شده و شنبه و یکشنبهها تعطیل شود برای نمازجمعه نیز نسخهای خواهند پیچید. باید درمورد این موضوع شفافسازی شود.»
2. هشدار نسبت به 3روزه شدن تعطیلات
یک بخش دیگر از واکنشها، مربوط به افرادی است که مدعی هستند تغییر زمان تعطیلات آخر هفته از پنجشنبه و جمعه به جمعه و شنبه باعث میشود عملا تعطیلات کشور به سه روز افزایش یابد. استدلال آنها این است که پنجشنبه برای مردم ایران روز خاصی است و اگر هم روز شنبه به جای آن تعطیل شود، بازهم روز پنجشنبه نیمهتعطیل خواهد شد. عبدالله گنجی که سابقه مدیرمسئولی روزنامههای همشهری و جوان را در کارنامه خود دارد و برای مدتی نیز عضو شورای اطلاعرسانی دولت سیزدهم بوده، در رشته توییتی نوشت: «کمیسیون اجتماعی مجلس با تعطیلی شنبه به جای پنجشنبه موافقت کرد (مثل ساعات کار نشود که برق ادارات در اوج گرما یک ساعت زودتر خاموش نمیشود). شاید نگاه اقتصادی یا رفاهی باشد، اما مجلس محترم میداند که عروسی و عزای ایرانیان در پنجشنبه متمرکز است و عملا تعطیلی هفته سهروزه میشود. آنچه شاید مجلس غافل شده باشد، اینکه پنجشنبه برای ایرانیان یک روز فرهنگی و مناسکی است که پشتوانه باورمندی هم دارد. حکومت هم اراده کند، باز از نظر کاری روز مرده است. پس تعطیل میماند.»
موافقان تعطیلی شنبه
اما در سمتی دیگر، موافقان تعطیلی شنبه میگویند تعطیلی پنجشنبه از چند جهت ضدعدالت و از سویی عامل تحریم داخلی کسبوکار است. محسن پیرهادی، نماینده تهران در مجلس طی یادداشتی در صفحه اجتماعی خود مینویسد: «این طرح چندین مزیت مهم دارد که در ادامه خواهد آمد. در شرایط فعلی، تمام مراکز دولتی و خصوصی بهجز مراکز با ماموریتهای خاص (درمانی، انتظامی و...) در روز جمعه تعطیلند. در مورد پنجشنبهها اما تعطیلی، قاعده مشخصی ندارد. در روزهای پنجشنبه، برخی ادارات و مجموعهها تعطیل، برخی فعال و برخی نیمهتعطیل هستند. البته باید گفت که از اغلب نیروهای کار در بخش خصوصی خواسته میشود پنجشنبهها در محیط کار فعال و حاضر باشند ولی اغلب نیروهای بخش دولتی تعطیلند. در خود بخشهای دولتی هم تفاوت وجود دارد، مثلا در روزهای پنجشنبه بانکها فعالند اما بخشهای اقتصادی متناظر مانند بازار سرمایه تعطیل هستند. این چندپارگی در نظام اداری، علاوهبر بینظمی، موجب مخدوش شدن عدالت برای نیروهای کار خصوصی و دولتی از و نیز برهم خوردن نظامات اداری و اجرایی در حوزههای مأموریت دستگاههاست. ما حق نداریم کاری کنیم که کار کردن در یک وزارتخانه یا سازمان دولتی، از کار در بخش خصوصی راحتتر یا جذابتر باشد. این فضا، احتیاج به ساماندهی و یکپارچهسازی دارد.»
پیرهادی به مورد دوم نیز اشاره میکند و مینویسد: «نکته دیگر که از مساله اول مهمتر است اینکه، روزهای شنبه و یکشنبه در اغلب کشورهای دنیا تعطیل هستند. این یعنی مجموعههای متولی تجارت در کشور ما، تنها در سه روز دوشنبه و سهشنبه و چهارشنبه میتوانند با هر مجموعه خارجی، مذاکره یا تعامل داشته باشند. این یعنی ما بیش از نیمی از هفته را از دست میدهیم و این برای یک کشور در شرایط تحریم و جنگ اقتصادی فاجعه و دردناک است. جمعه باید تعطیل بماند اما تعطیلی پنجشنبه موضوعیتی ندارد و اگر به شنبه منتقل شود، این ظرفیت را خواهد داشت که ما همچون اغلب کشورها، روزهای پنجشنبه کار کنیم و شنبه تعطیل باشیم.»
الگوی کشورهای اسلامی؛شنبه به جای پنجشنبه
با فرض اینکه مطالعات و پژوهشهای دقیقی از آثار و پیامدهای مثبت و منفی افزایش تعطیلی پایان هفته به دو روز در کشور انجام شده باشد (که هیچ مطالعهای قابل دسترس نیست)، بررسی وضعیت تعطیلات پایان هفته کشورهای اسلامی که بیشترین قرابت فرهنگی با کشورمان را دارند نشان میدهد در اغلب کشورهای عربی-اسلامی روزهای تعطیل پایان هفته جمعه و شنبه است. این کشورها شامل الجزایر، بنگلادش، مصر، عراق، اردن، کویت، لبنان، لیبی، مراکش، نیجریه، عمان، پاکستان، فلسطین، قطر، عربستان سعودی و سوریه است. در امارات متحده عربی تا چند سال قبل تعطیلی آخر هفته در روزهای جمعه و شنبه بوده و چند سالی است که طبق تصمیم دولت، این تعطیلات از ظهر جمعه با شروع نمازجمعه شروع شده و شنبه و یکشنبه نیز تعطیل است. به عبارتی در این کشور تعطیلات پایان هفته 2.5 روز است. اما در بین سایر کشورهای همسایه و کشورهای اسلامی غیرعرب ازجمله ترکیه شنبه و یکشنبه تعطیلی پایان هفته است. در پاکستان یکشنبه تعطیل بوده و در افغانستان همچون ایران، روز جمعه تعطیل است.
افزایش تعطیلات به 132 روز
همانطورکه بحث شد، الگوی کشورهای اسلامی در تعطیلات آخر هفته، انتقال تعطیلی از پنجشنبه و جمعه به جمعه و شنبه است. این موضوع یعنی انتقال تعطیلی از پنجشنبه به شنبه برای بهرهمندی بیشتر از تقویم جهانی در تجارت، گردشگری، گمرکات و مراودات بانکی و... برای همه کشورهای اسلامی بهجز ایران و افغانستان امری پذیرفته شده است. اما مورد دیگر عدمامکانسنجی تبعات افزایش تعطیلی آخر هفته به دو روز است. لازم به ذکر است درحالحاضر تعطیلی آخر هفته در ایران برای بخش خصوصی روز جمعه، برای بخشهای بانکی و بخشهایی از دولت و نهادهای حاکمیتی روز جمعه، برای مدارس و شهرداریها و برخی نهادهای عمومی پایتخت روز پنجشنبه و جمعه است. حال در اینجا این سوال از مطرحکنندگان تغییر تعطیلات از پنجشنبه و جمعه به جمعه و شنبه قابل طرح است که آیا هدف آنان تغییر تعطیلی مدارس و شهرداریها و برخی ادارات خاص دولتی است یا کل مجموعههای اقتصادی و اجتماعی کشور. اگر هدف آنان صرفا تغییر تعطیلی مدارس و برخی از نهادهای دولتی و شهرداریها از پنجشنبه به شنبه است، در آن صورت بلبشویی در کشور رخ خواهد داد که شاهد وضعیتی بدتر از امروز خواهیم بود؛ برای مثال زمان تعطیلی والدین و فرزندان که درحالحاضر تعطیلی زودهنگام پنجشنبه است و فرصت بیشتری به والدین میدهد تا در کنار فرزندان باشند، عملا تعطیلی شنبه مدارس و برخی ادارات دولتی مشکلاتی را برای آنان فراهم خواهد کرد.
اما مورد دوم، افزایش تعداد روزهای تعطیل در کشور است. بررسیها نشان میدهد در سال 1402 بدون درنظر گرفتن تعطیلی پنجشنبه برای مدارس و برخی ادارات، با درنظر گرفتن 5 روز نخست تعطیلی برای عید نوروز، مجموع تعطیلات رسمی + تعطیلی پایان هفته کشور بههمراه بینالتعطیلین (شنبه قبل از یکشنبه یا پنجشنبه بین جمعه و چهارشنبه) به 82 روز میرسد. همچنین با درنظر گرفتن کل تعطیلی عید نوروز، تعطیلات سالانه کشور به 89 روز میرسد. همچنین بررسیها نشان میدهد درصورتیکه طی سال 1402 روز شنبه نیز تعطیل میشد (بدون درنظر گرفتن شنبههای تعطیل فعلی)، 43 روز دیگر به تعطیلات اضافه میشود. به عبارتی، حتی با درنظر گرفتن 82 روز تعطیلی سالانه، اضافه شدن شنبه یا پنجشنبه به تعطیلات کشور (دو روزه شدن تعطیلی پایان هفته) به معنی افزایش تعطیلات سالانه به 125 روز خواهد بود. همچنین با اضافه کردن 7 روز مابقی تعطیلات عید، این تعداد به 132 روز میرسد.
اقدام بدون مطالعه ممنوع
درخصوص افزایش تعطیلات در کشورها مطالعاتی انجام شده که تاکید دارند افزایش تعطیلات به نفع اقتصاد بوده است؛ چراکه با افزایش تعطیلی بهرهوری نیروی کار نیز بیشتر شده است. اما درمورد تعطیلی کشورها یک سوءبرداشت در مقایسههای کشورها در ایران وجود دارد. این سوءبرداشت عبارت است از اینکه در برخی مقایسهها تعداد تعطیلات رسمی کشورها (مناسبتها) با کل تعطیلات ایران مقایسه میشود و در نتیجه، گفته میشود تعداد روزهای تعطیل در ایران بیشتر از سایر کشورهاست، این درحالی است که بررسیها نشان میدهد از 90 کشور مورد بررسی، در 80 کشور تعداد روزهای تعطیل آخر هفته به 2 روز میرسد که در برخی کشورها (کشورهای عربی و اسلامی) این تعطیلات مربوط به جمعه و شنبه و در کشورهای غیراسلامی تعطیلات در روزهای شنبه و یکشنبه است. به عبارتی، نوع مقایسهها باید با در نظر گرفتن مجموع تعطیلی کشورها (تعطیلات رسمی یا Holyday و تعطیلات آخر هفته یا Weekend) باشد. در این صورت تعداد تعطیلیهای کشورمان در شرایط کمتر از بسیاری از کشورهاست.
برخی نیز در این مقایسه اثر افزایش تعطیلی پایان هفته در کشور را چندان مورد توجه جدی قرار نمیدهند، درحالی که افزایش تعطیلات به دو روز در پایان هفته، 43 تا 45 روز به کل تعطیلات سالانه (رسمی و آخر هفته) میافزاید. برای مثال، برخی از افراد درحالی از افزایش تعطیلی به دو روز سخن میگویند که در ایران روزهای بینالتعطیلین نیز وجود دارد و خواه ناخواه این مورد نیز به تعداد تعطیلیهای رسمی و آخر هفته میافزاید. در مجموع، تعداد روزهای تعطیل آخر هفته در ایران نسبت به دنیا کمتر است. در ایران صرفا جمعه برای بخش عمدهای از نیروهای دولتی و کل بخش خصوصی تعطیل بوده، درحالیکه در اغلب کشورها تعطیلی آخر هفته به دو روز میرسد. در خصوص تعطیلات رسمی، تعداد تعطیلیهای ایران بیشتر از دنیاست. اما مجموع تعطیلات فعلی ایران (رسمی و آخر هفته) کمتر از اغلب کشورهاست. در این صورت، افزایش تعطیلی به 2 روز در هفته نیازمند مطالعه و پژوهش جدی است تا تعطیلات کشور درصورت افزایش آخر هفته به دو روز، مورد بازنگری قرار گیرد. در آن صورت اگر نتایج پژوهشها این مورد باشد که افزایش تعطیلات آخر هفته به دو روز تعداد کل تعطیلات سالانه را به بالاتر از میانگین جهانی و منطقهای نمیرساند، میتوان درمورد تعطیلی پنجشنبه یا شنبه تصمیم گرفت. در این خصوص هم اگر نتیجه پژوهشها مثبت بود (اثر افزایش تعطیلی آخر هفته به دو روز)، پرواضح است که تصمیم دولت باید انتقال تعطیلی از پنجشنبه به شنبه باشد.