پایان کرونا و از سرگیری فعالیتهای گردشگری در سراسر جهان افق آتی صنعت گردشگری در عرصه بینالمللی را روشنتر از همیشه کرده است. در ایران اما با وجود پیشبینیهایی که مسوولان دولتی در خصوص شکوفایی گردشگری ایران داشتهاند و خبر از شکلگیری سونامی مسافر و گردشگر دادهاند اما بخش خصوصی حوزه گردشگری هنوز چندان به دوران پساکرونا خوشبین نیست.
جهت اطلاع بهتر از نگاه بخش خصوصی حوزه گردشگری کشور به آینده صنعت گردشگری ایران در دوران پساکرونا با دکتر اسرافیل شفیعزاده، فارغالتحصیل دکترای اقتصاد گردشگری و عضو موسس انجمن علمی گردشگری ایران تماس گرفتیم. وی که از اعضای اتاق بازرگانی ایران نیز هست با مسائل اقتصاد گردشگری ایران از نزدیک درگیر و آشناست. شفیعزاده همچنین به سبب عضویت در انجمن صنفی دفاتر خدمات مسافرتی و نیز عضویت در جامعه تورگردانان ایران، شناخت کاملی از صنعت گردشگری ایران دارد. وی معتقد است برای شکوفایی صنعت گردشگری ایران میبایست به ارائه تصویر روشن از ایران در عرصه بینالمللی توجه بیشتری داشت و حواشی سیاسی را تا حدودی کنترل و مدیریت کرد. شفیعزاده سالیان سال است که در زمینه گردشگری ورودی فعالیت کرده و گردشگران اروپایی بسیاری را به ایران آورده است. وی دفتری در اسپانیا دارد که کار معرفی ایران به عنوان مقصد گردشگری را به عهده دارد. بازار اصلی گردشگری او آلمان، اتریش و سوییس بوده است و عموما دانشجویان و دانشگاهیان را برای آَشنایی بیشتر با فرهنگ و تاریخ ایران به کشور میآورده است. مشروح مصاحبه «جهانصنعت» با این فعال بخش خصوصی حوزه گردشگری در خصوص وضعیت گردشگری ایران در دوران پساکرونا در پی میآید.
وضعیت گردشگری جهان در دوران پساکرونا را چطور میبینید و وضعیت ایران در این میان چگونه است؟
مساله پساکرونا موضوع بسیار حائز اهمیتی برای بسیاری از کشورهایی است که اساسا گرایش اقتصاد آنها یعنی تولید ناخالص داخلی آن کشورها به نحوی تحتتاثیر فعالیتهای گردشگری است.
صنعت گردشگری برای کشورهایی همچون فرانسه و اسپانیا و نیز برای برخی از کشورهای اروپای مرکزی فوقالعاده حائز اهمیت است. در جنوب شرق آسیا نیز کشورهایی نظیر تایلند، مالزی و ویتنام هستند که موضوع خروج از این بنبست (همهگیری کرونا) برای آنها تعیینکننده است.
متاسفانه سهم اقتصاد ایران از گردشگری سهم بسیار ناچیزی است و به همین جهت فعالان این عرصه امید دارند با خروج از شرایط سختی که بوده بتوانند یک مقدار در زمینه بهسازی شرایط خود اقدام کنند و بازسازی اقتصادی انجام داده و کسبوکارها را توسعه دهند.
فکر میکنید که در حال حاضر ایران تا چه میزان برای بازسازی اقتصاد گردشگری در دوران پساکرونا آماده است و آیا اصولا موج پساکرونا در ایران شکل گرفته است؟
اگر بخواهیم در خصوص فعالیتهایی که منجر به ورود گردشگران و خصوصا گردشگران غربی به ایران میشود صحبت کنیم باید بگویم به شکل سنتی در سه دهه گذشته طیفی از گردشگران اروپایی را داشتهایم که از کشورهایی مانند آلمان، بریتانیا، ایتالیا، اسپانیا، اتریش، بلژیک و بعدا از حوزه اسکاندیناوی و به ویژه از فنلاند وارد ایران میشدهاند. همچنین یک تعداد از گردشگران آمریکایی را نیز همواره داشتهایم ولی به هر حال ورود این گردشگران به ایران تا حدودی تابع سایر مسائل نیز بوده است. بنابراین اینگونه نیست که صرفا مهار بیماری عامل برگشتن گردشگری ایران به شرایط عادی شمرده شود.
فکر میکنید نتایج گفتوگوهای مرتبط با برنامه هستهای ایران و در نگاه کلیتر سیاست خارجی کشور میتواند چه تاثیری بر صنعت گردشگری ایران داشته باشد؟
در حال حاضر جامعه گردشگری ایران تحت تاثیر تنشهای سیاسی موجود در ایران و منطقه است. به هر حال میدانید که گفتوگوهای برجام به جایی نرسیده است و تنشهای موجود بر روی گردشگری ایران نیز تاثیرات خود را داشته است. افزون بر این تنشی که با دولت یونان به وجود آمده نیز تاثیرگذار بوده است و یونان در سایت رسمی خود اعلام کرده که گردشگران به ایران سفر نکنند.
فعالان گردشگری که در برن سوییس در زمینه ورود گردشگر به ایران فعال هستند اعلام میکنند به شدت نگران شرایط سیاسی در منطقه و ایران هستند. همچنین گفته میشود وزارت خارجه آلمان، ایران را در ردیف کشورهایی که مصلحت نیستند گردشگران به آن سفر کنند قرار داده است. به هر حال جامعه سوییس هم یک جامعه متکثر است و یک بخشی از سوییس هم آلمانیزبان هستند و خیلی به این امر توجه دارند که توصیه دولت آلمان برای مسافرت چیست.
بسیاری از مسوولان دولتی در وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی اینطور صحبت میکنند که با ورود به دوران پساکرونا ایران با سونامی گردشگری مواجه میشود و خیل عظیمی از گردشگران به کشور سفر میکنند؛ شما این دست اظهارنظرها را تا چه حد واقعبینانه ارزیابی میکنید؟
درست است که پساکرونا دارد شروع میشود اما اینکه موجی را ایجاد کند و به تصور باطل برخی از مدیران گردشگری ایران بخواهد سونامی گردشگری ایران شروع شود، حداقل در بخش گردشگری پولسازی که بتواند تاثیر تعیینکنندهای در تولید ناخالص داخلی ایران داشته باشد و سهم گردشگری ایران را از محل درآمدهای این حوزه افزایش دهد عملا اتفاق نمیافتد. به نظرم این وظیفه سازمانهای مسوول همچون وزارت امور خارجه، سفرای ایران در کشورهای دیگر، رایزنهای فرهنگی و وزارت میراث فرهنگی است که از طریق تماس با وزارتخانههای کشورها تلاش کنند تا نام ایران در لیست سیاه آنها باقی نماند و این کشورها ملاحظات منفیای را که در خصوص ایران در نظر گرفتهاند و توصیه کردهاند که اتباعشان به ایران سفر نکنند بردارند. به جز این موارد تحرکاتی که در غرب در خصوص مسائل حقوق بشر انجام میشود -هرچند دستاویزی در دست برخی برای رسیدن به اهداف خودشان است- اما در مواردی عدم روشنگری کافی از سوی کشور ایران باعث میشود که آنها سوءاستفادههای بیشتری کنند. اینکه ما چقدر تلاش میکنیم سیمای روشنی از کشور خود در دنیا ارائه دهیم همیشه محل ابهام بوده است و دستاندرکاران امر در این زمینه کوتاهیهای بسیاری داشتهاند. هرچند برخی ممکن است ادعا کنند که تلاشهایی داشتهاند اما تلاشهای آنها تلاشهای خیلی تاثیرگذاری نبوده است.
به نظرتان مشکلات و خطراتی که صنعت گردشگری ایران در دوران پساکرونا با آن مواجه است چه هستند؟
در حال حاضر ما در خط مقدم تماس با گردانندگان، برنامهریزان و تولیدکنندگان محصولات گردشگری و خدمات مسافرتی هستیم و از طرف دیگر با مردم سرو کار داریم چرا که در نمایشگاههای بینالمللی حضور داریم و با مردم گفتوگو میکنیم. تجربیات بینالمللی ما نشان داده که آگاهی یافتن راجع به گردشگری ایران از طریق اینترنت کار بسیار دشواری است. این مشکل از آن جهت است که از یک سو اطلاعات و اخبار منفی در خصوص ایران بسیار زیاد است و از سوی دیگر اطلاعات مثبت بسیار کم است.
به نظرم بزرگترین موضوعی که در دوران پساکرونا با آن مواجه هستیم موضوع مربوط به آگاهیبخشی به گردشگران و جویندگان اطلاعات مربوط به ایران است. گردشگران خارجی که به ایران وارد میشوند عمدتا به ما میگویند که اطلاعات کافی در خصوص ایران در اینترنت وجود ندارد. کشور ما در حوزه شبکههای اجتماعی فعال نیست و اطلاعات موجود کم بوده و اثربخش نیست. از سوی دیگر اطلاعات منفی قابل توجهی در اینترنت درباره ایران وجود دارد. به نظرم اخبار منفی غلوآمیز و نادرست درباره ایران همچون مسائلی که در خصوص دستگیری برخی از ایرانیهای دوتابعیتی مطرح میشود میبایست در رسانهها به آنها بیشتر پرداخته شود و در سطح بینالمللی به ابهامهای آن پاسخ داده شود.
باید دید که ما چه کاری انجام میدهیم که تصویر روشنی از ایران ارائه دهیم و جامعه تحتتاثیر آن قرار گیرد. از سوی دیگر باید دید که سیاستگذاران و افراد عملگرایی که در خصوص مسائل زمانه آگاه بوده و مسائل رقابتی را در مناطق پیرامونی در نظر میگیرند کجا هستند.
آیا آنهایی که در داخل کشور بر سکان امور تکیه زدهاند وضعیت امارات متحده عربی، ترکیه و جنوب شرق آسیا که سیاستهای گردشگری خود را به خوبی به مرحله اجرا گذاشتهاند نمیبینند؟ وقتی ابزاری مثل گردشگری دارید میبایست از آن استفاده کنید تا بتوانید برای توسعه مناطق محروم از آن استفاده کنید و آنها را توسعه داده و آگاهیبخشی در خصوص جاذبههای فرهنگی، تاریخی، طبیعی و مذهبی کشور داشته باشید. متاسفانه در کشور ما در این زمینهها کمبود وجود دارد و ما از داشتههای خودمان برای ایجاد جریان جهانگردی استفاده نمیکنیم.
منبع: جهان صنعت/ نادر نینوایی