«سلیقه گردشگران امروز در مقایسه با ۲۰ سال پیش تغییرات چشمگیری داشته است. گردشگران امروز بیش از پیش به دنبال کسب تجربیات جدید هستند، دغدغههای محیط زیستی فراوانی دارند و بسیار علاقهمند هستند تا هرچه بیشتر در معرض فرهنگ بومی جامعه میزبان قرار بگیرند. غذا برای گردشگران آگاه امروز چیزی بیش از راهی برای تامین انرژی مورد نیاز بدن است. غذا یکی از راههای برقراری ارتباط با فرهنگ میزبان است.
غذا ترکیبی است از؛ اقلیم، تاریخ، فرهنگ و ترجیحات یک ملت که برای گردشگر کنجکاو و دقیق به اندازه کتابچههای راهنمای سفر ارزشمند است. این روزها صرف غذا در رستورانها و غذاخوریها خود به یکی از فعالیتهای گردشگران حین اقامت در مقصد بدل شده است و چشیدن طعمهای جدید و نامتعارف، بخشی از ماجراجویی در سفر را برای گردشگران رقم میزند. جذابیت طعمهای تازه و خوشمزه تا حدی است که برای برخی از گردشگران به تنها دلیل بازگشت دوباره به یک مقصد تبدیل میشود و برای برخی دیگر، اصلیترین دلیل انتخاب یک مقصد. گردشگری غذا بر پایه همین علاقهمندی و حس کنجکاوی شکل میگیرد. بسیاری از کشورها نیز برای آنکه ذائقه جهانی را با طعم غذاهایشان آشنا کنند سالها برنامهریزی و بازاریابی کردهاند و هماکنون برای آن دسته از گردشگرانی که مایل هستند بخشی از مقصدشان را از طریق چشیدن غذای آن تجربه کنند، نام آشنایی دارند؛ مانند کشورهای فرانسه و ایتالیا.»
آنچه گفته شد گرچه مربوط به گردشگری خارجی یا سفرهای بینشهری است اما در زندگی روزمره ساکنان یک شهر نیز شیوه دیگری از گردشگری غذا وجود دارد، نمونهاش را در برجسته شدن نام یک رستوران، فستفود، کافه و... میبینیم که گاه باعث میشود شهروندان با صرف زمان زیاد و ترافیک سنگین تصمیم بگیرند خودشان را به یک محل خاص برسانند تا یک تجربه خوب خانوادگی یا محفل دوستانه داشته باشند. این افراد با به اشتراک گذاشتن چنین تجربهای بازاریابی این مکان را بهبود بخشیده و باعث جلب مشتریان بیشتر میشوند. رستورانگردی گرچه پیشتر در شهرهای بزرگ ایران رواج داشت اما چند سالی است که به یکی از تفریحات خانوادهها در شهرهای کوچک هم بدل شده است. همین موضوع افزایش فضاهایی مانند کافهها، رستورانهای سنتی، فستفودها و... را پدید آورده است. در شهری مانند تهران بیش از هزار رستوران وجود دارد که به گفته اتحادیه صنف دارندگان رستوران و سلف سرویس منطقه ۶یکی از مناطق با تعداد بالای رستوران در آن است. گرچه رستورانگردی در این منطقه و سایر مناطق پایتخت به تفریحی برای خانوادهها بدل شده، در عین حال نکتهای که کمتر به آن پرداخته میشود درباره منوی این رستورانها است که نشاندهنده ریسکپذیری پایین مشتریان و صاحبان چنین کسبوکارهایی است. نگاهی به منوی رستورانهای منطقه یک و ۶ به عنوان دو منطقهای که استقبال از چنین فضاهایی در آن به واسطه سطح بالای درآمدی ساکنان منطقه یک و به لحاظ تعدد این مراکز در منطقه ۶ بالاست نشان میدهد، در منوی رستورانهای شناخته شده
تنوع غذایی چندان بالا نیست. مساله دیگر درباره انتخاب غذا از سوی مشتریان این فضاها است. بسیاری تصور میکنند در رستوران حتما باید سراغ گزینههایی مانند کباب، ماهیچه و... بروند در حالی که با انتخاب سایر گزینههای منو میتوانند در رستورانی که مایل هستند یک ظهر یا شب خوب را تجربه کنند. بررسیهای «دنیای اقتصاد» در یکی از رستورانهای لوکس منطقه یک تهران نشان میدهد در این رستوران گرچه کباب بختیاری، فیله، شیشلیک و خاویار قیمتی بین ۳۸۰ تا ۴۱۰ هزار تومان به ازای یک پرس با برنج را دارد و قیمت جوجه و لقمه آن به ۳۳۰ هزارتومان میرسد اما در عین حال در همین رستوران میتوان کشک بادمجان را با قیمت ۷۰ هزار تومان تهیه کرد، غذایی که به ویژه برای گیاهخواران گزینه جذابی است. در رستوران دیگری در همین منطقه که هزینهاش اندکی پایینتر است در منوی غذا، برخی غذاهای سنتی ایران هم آورده شده است.
از جمله آنها میتوان به قورمه سبزی و جوجه ترش اشاره کرد که با قیمت ۱۸۰ هزار تومان عرضه میشوند. با این حال در همین رستوران پاستاها ۱۰۰ تا ۱۸۰ هزار تومان و پیتزا بین ۱۴۰ تا ۱۹۰ هزار تومان قیمت دارند. در این منطقه رستورانهای دیگری را هم داریم که تنوع غذایی بیشتری دارند و در عین حال تلاش کردهاند قیمت غذاهایشان را هم پایینتر نگه دارند.
در یکی از این رستورانها قیمه لاپلو، تهچین و ماهی با قیمت ۹۸ هزار تومان عرضه میشود. در این رستوران همچنین قیمت پیتزا ۸۵ و همبرگر ۶۵ هزار تومان است.
در منطقه ۶ همانطور که گفته شد تعداد بالای رستورانها را داریم قیمت غذاها به همان نسبت پایینتر ازمنطقه یک است. در یکی از رستورانهای شناخته شده این منطقه زرشکپلو و شیرینپلو ۷۶ هزار تومان است در حالی که چلوکباب برگ و باقلاپلو با گردن بین ۱۴۱ و ۱۴۶ هزار تومان قیمت دارند. قیمت کوبیده هم در این رستوران به ۱۰۰ هزار تومان میرسد. در فستفود دیگری در همین منطقه که باز هم جزو فستفودهای پرمشتری است قیمت کمترین پیتزا ۹۰ هزار تومان است و استیک با ۱۳۸ هزار تومان گرانترین محسوب میشود. همبرگر هم در این رستوران بین ۶۹ تا ۷۷ هزار تومان است.
این منوها که در آن نه اثری از آبگوشت است، نه انواع خورشها و آشهای ایرانی و غذاهای گیاهی نشان میدهد رستورانداری در ایران گرچه با استقبال روبهرو شده اما نتوانسته است سلایق مختلف را پوشش دهد.
گیاهخواران در شهرهای مختلف باید تنها سراغ گزینههای محدود بروند و این فرصت برای وگانها که هیچ فرآورده دامی استفاده نمیکنند محدودتر میشود. تنوع منوی غذا در رستورانها و سرو غذاهایی که تحت عنوان غذای خانگی میشناسیم باعث میشود گردشگران خوراک گزینههای بیشتری روی میز داشته باشند. همچنین عرضه غذا متناسب با ذائقههای متنوع، رستورانگردی را در شهرهای مختلف توسعه میدهد و کمک میکند تا معادلهای که بین قیمت غذا و رستورانگردها وجود دارد متوازن شده و چالشهای این بخش حل شود.