کوچکبودن اراضی زیر کشت و بهدنبال آن کشاورزان خردهپایی که بر اراضی کوچک کشاورزی یا در مقیاس کوچک تولید میکنند، عموما بهدلیل مقیاس کوچک تولید دارای درآمد کم و بهدلیل تغییر قیمت محصول و نهاده در بازار این درآمد هم با نوسان و خطر روبهرو بوده و امنیت درآمدی را برای بهرهبردار بخش کشاورزی بههمراه ندارد. بهدلیل اهمیت موضوع، سال ٢٠١٤ بهعنوان سال کشاورزی خانوادگی از سوی سازمان ملل نامگذاری شد تا به اهمیت کشاورزی خانوادگی بهمنظور کاهش فقر و بهبود امنیت غذایی در جهان برای کشاورزان خردهپا رسمیت ببخشد. در واقع هدف از نامگذاری این سال بهعنوان کشاورزی خانوادگی آن است که با تدوین و ترویج سیاستهای منطقهای و ملی جدید، گرسنگی و فقر را از طریق کشاورزان کوچکمقیاس خانوادگی بهبود ببخشد. براساس گزارش فائو که بر مبنای اطلاعات سرشماری کشاورزی ١٠٥ کشور و منطقه برای سال ٢٠١٠ در جهان است، در حدود ٥٠٠ میلیون کشاورز خانوادگی در جهان وجود دارد که تولید ٨٥ درصد از مواد غذایی در جهان را به عهده دارند. در حدود ٩٨ درصد از مزارع خانوادگی حداقل ٥٣ درصد زمینهای کشاورزی را تشکیل میدهند (FAO، ٢٠١٤a). براساس گزارش فائو تحت عنوان «زندگی اقتصادی کشاورزان خردهپا»، حدود دوسوم از سه میلیارد نفر جمعیت روستایی کشورهای درحالتوسعه در ٤٧٥ میلیون مزارع خانوادگی کوچک فعالیت میکنند که قطعات زمین آنها کمتر از دو هکتار است. در چین نزدیک به ٩٨ درصد از کشاورزان در مزارع کوچکتر از دو هکتار کشت میکنند و این کشور بهتنهایی تقریبا نیمی از مزارع کوچک در جهان را به خود اختصاص داده است. در هند حدود ٨٠ درصد از کشاورزان کوچکمقیاس هستند. در اتیوپی و مصر، مزرعه کوچکتر از دو هکتار نزدیک به ٩٠ درصد از کل مزارع را تشکیل میدهند. در مکزیک، ٥٠ درصد از کشاورزان کوچک هستند.
در برزیل خردهمالکان ٢٠ درصد از کل کشاورزان را شامل میشوند. در آفریقا، کشاورزان کوچکمقیاس در کنیا و تانزانیا به ترتیب ٦٣ و ٦٩ درصد از مواد غذایی کشور را تولید میکنند. در نپال، ٢/٧ میلیون مزارع خردهپا وجود دارد که ٧٠ درصد از مواد غذایی تولیدشده را به خود اختصاص میدهند. خردهمالکان، نیروی کار خود را با زمین و دیگر داراییهای سرمایهای مانند آبیاری، تراکتور و ماشینهای دیگر و دام ترکیب میکنند و به تولید میپردازند. در این میان آبیاری بهعنوان یکی از مهمترین داراییهای مولد، منجر به افزایش قابل توجهی در بازده تولید میشود؛ ازاینرو برای کشاورزان خردهپا دسترسی به آب و آبیاری یکی از عوامل بسیار مهم برای موفقیت آنان است. شواهدی از مزارع کوچکمقیاس در آسیا نشان میدهد آبیاری نهتنها در افزایش بازده و درآمد تأثیر دارد، بلکه در کاهش خطر ورشکستگی محصول و مزرعه مؤثر است و به افزایش اشتغال کشاورزی و غیرکشاورزی منجر شده است. در اتیوپی، بهطورکلی متوسط درآمد مالکان خردهپا که به آبیاری دسترسی دارند، برای هر خانوار در هر سال ٩١٩ تا هزارو ٣٤ دلار اندازهگیری شده (با قیمت دلار ثابت ٢٠٠٩) که درآمد متوسط مزارع غیرآبیاریشده در حدود ٥٠ درصد آبیاری شده است. هزینه توسعه سیستمهای آبیاری عمومی بالاست؛ اما پروژههای کوچک آبیاری میتواند بازده بالایی داشته باشد؛ برای مثال، پروژه آبیاری کوچکمقیاس در تانزانیا، نرخ بازدهی ٢٢ درصد دارد و باعث افزایش درآمد مزرعه در حدود ٨٦ درصد شده است. اطلاعات و آمار حاکی از آن است که کشاورزان خردهپا نقش مهمی در امنیت غذایی مردم جهان دارند و از طرف دیگر آنان بهدلیل کمبود درآمد و پسانداز و نااطیمنانی درآمد خود نیازمند تأمین مالی برای ارتقا و توسعه پایدار تولید و زندگی خود هستند. ازاینرو لازم و ضروری است که به آنها توجه و سیاستهای مناسب برای ارتقای شاخصهای توسعه پایدار تولید و زندگی آنان تدوین و اجرا شود. کشورهای جهان دراینباره از ابزارهای مختلف سیاستی برای ارتقای شاخصهای توسعه پایدار بهره گرفتهاند؛ برای نمونه در کشور هندوستان دولت برای تقویت بخش کشاورزی در هندوستان یک هدف بلندپروازنه و آرمانی را برای سال ٢٠٢٢ در نظر گرفته و آنهم افزایش دوبرابری درآمد کشاورزان است. برای دستیابی به چنین هدف آرمانیای، استراتژی «از آبیاری تا بیمه محصول» طراحی شده است. در این استراتژی تحول در زنجیره ارزش غذا دیده شده و آن حرکت از سیستم تولیدمحور به سیستم تقاضامحور است، بهطوریکه مصرفکنندگان به تولیدکنندگان مرتبط شده و تولید براساس نیاز مصرفکنندگان باشد. این رویکرد نیازمند افزایش همکاری بین بخش خصوصی و تمامی ذینفعان در زنجیره غذاست که باعث ارتباط بازیگران به هم شود، بازارهای رقابتی فراهم شده و محیط مناسب برای نوآوری مهیا شود و حمایت و پشتیبانی از اقدامات به عمل آید.