بسیاری او را نماد گسترش کسب و کار مدرن در شهر اصفهان می دانند. فعالیت های گسترده، در حوزه بازرگانی و خدمات، مسعود صرامی را به یک پای ثابت تمام تغییر و تحولات فضای تجاری و اقتصادی این شهر تبدیل کرده است. اما گفت و گوی اینبار از جنسی دیگر بود؛ صنعت. موسس شرکت برنا باتری، معتقد است که ابهامی که بر سیاست های کلی توسعه، بازرگانی و روابط خارجی حاکم است مانع پاگرفتن صنایع کوچک و تبدیل آن ها به صنایع بزرگ شده است.
مهم ترین و جدی ترین چالش پیش روی واحدهای تولیدی و صنعتی کوچک و متوسط را چه می دانید؟ به نظر شما راهکار رفع این مشکل چیست
مهم ترین مشکل ابهام در شرایط اقتصادی است. سرمایه مشکل اصلی اقتصاد ایران نیست. ایران از بیست اقتصاد بزرگ دنیا است و در بسیاری از محصولات مزیت اقتصادی و صادراتی دارند. ولی ابهامی که بر سیاست های کلی توسعه، بازرگانی و روابط خارجی حاکم است مانع پاگرفتن صنایع کوچک و تبدیل آن ها به صنایع بزرگ شده است. دولت باید دست کم در زمینه ی نرخ ارز و سیاست های واردات کالا به همگان اطمینان دهد و ثبات ایجاد کند. اقتصاد نمی تواند برای همیشه با پاگرفتن و زمین خوردن پیشرفت کند. ما به اندازه ی کافی در چهار دهه ی گذشته همه ی حوزه ها از تکنولوژی های پیشرفته تا صنایع دستی را آزموده ایم و رها کرده ایم و زمین خورده ایم. برای رشد اقتصاد بازار بزرگ لازم داریم. نمی شود تولید کرد و نفروخت. هنر چینی ها و دیگران پیش از آنها گستردن بازار بود. وقتی بازار گسترده یی وجود داشته باشد سرمایه راه خودش را پیدا می کند. برای بازار گسترده هم نیاز به تنظیم روابط سیاسی و اقتصادی روشن با دیگران است تا بذر ایده و سرمایه که رشد کرد در بازار بسته نشود.
به نظر می رسد در حال حاضر عمده فشار نظام بانکی، بیمه و مالیات بر روی بنگاه های کوچک اقتصادی وارد میشود دیدگاه شما در این خصوص چیست
عمده ی فشاری که هم بر بانک ها و هم بر صنایع اثر گذاشته ناشی از وام های زودبازده است. اعطای وام ها خارج از نظام کارشناسی بانک ها انجام شد و بیشتر ابزاری سیاسی بود که بانک ها را به ورشکستگی انداخته و بدهکاران را به درماندگی کشانده است. هیچ معجزه ای هم در بخش صنعت رخ نداد. به هر شهرک صنعتی که بروید صدها سوله ی نیمه تمام و رها شده می بینید که شما را یاد حیات منجمد و زمان متوقف می اندازد. تازه این ها مواردی است که وام تا حدی به کار زده شده است و در دیگر بخش ها هزینه نشده است. کار جدی در این زمینه به دولت و خود بانک ها بستگی دارد. شاید بانک ها باید به اصل طلب خود راضی شوند و از دیرکردها و گاهی هم از سود مشارکت بگذرند. هر سرمایه گذاری احتمال باخت هم دارد. مهم این است که از باخت بیشتر جلوگیری شود تا فشار بر این بیمار محتضر کمتر شود.
با توجه به اجرایی شده برجام و حضور هیات های خارجی در کشور چه راهکاری برای رونق sme ها وجود دارد
پس از برجام راه برای صنایع کوچک باز نشده است. اتفاقا این صنایع تنبل و بزرگ دولتی هستند که همه جا پای میز مذاکره نشسته اند تا شریک خارجی بگیرند و سرمایه و تکنولوژی را جذب کنند. قراردادهای بزرگ در حال تنظیم است، البنه نه برای شرکت های کوچک و متوسط.
دولت هنوز باور نکرده که صنایع بزرگ و دولتی زیان شان بیشتر از سودشان بوده و اگر رانت و نفت را از اقتصاد حذف کنید این ها اولین قربانیان خواهند بود. برای نمونه، ناتوانی و تنبلی صنایع خودروی داخلی آشکارتر از آن است که نیازی به شاهد داشته باشد.
چه می توان کرد؟ راه را برای اتحادیه هایی از صنایع کوچک باز کنیم که با شرکت های بین المللی قرارداد ببندند. نمایشگاه هایمان را برای صنایع کوچک برگزار کنیم و توانایی هایمان را در این صنایع به بازار دنیا عرضه کنیم و دنبال همکار و شریک باشیم. بسیاری از دفاتر مهندسی یا کارخانه های کوچک می توانند با همکاران خود در سطح بین المللی کار کنند و ارزش افزوده یی را به کشور برگردانند. دولت باید زیرساختار شفاف همکاری را برای این صنایع ایجاد کند. صنایع کوچک و متوسط بیشتر ین سهم را در اقتصادهایی داشته اند که رشد نجومی کرده اند.
به نظر می رسد یکی از مواردی که در توسعه کسب و کارهای کوچک در کشور ما کمتر مورد توجه قرار گرفته است مقوله برندینگ در این واحدهاست. دیدگاه شما در این خصوص چیست؟
من نگران برند نیستم. بسیاری از محصولاتی که امروز در بازار ایران ارائه می شوند و تنها تله ی پول اند یک برند بیشتر ندارند: چینی!
کیفیت کالاها گاهی آن اندازه پایین است که حتی یک بار هم کار نمی دهد. وقتی یک تلفن ثابت کوچک می خرید یا یک کابل برای گوشی همراه و فقط چند هزار تومان می دهید و کار نمی کند هیچگاه بر نمی گردید که پولتان را پس بگیرید. اگر هم چنین کنید پاسخ این است که خوب چینی است! شما چند دلار بیشتر نپرداخته اید ولی یک تولیدکننده ی چینی میلیون ها دلار از این راه به جیب زده است. این انباشت ثروت از هیچ به تولیدکننده ی چینی امکان می دهد کیفیتش را بالا ببرد و وارد بازارهای بهتر شود و کالای جدید خود را به قیمت بالاتری به شما بفروشد و برند بشود! برای نمونه به تاریخچه ی حضور خودروهای چینی در بازار ایران نگاهی بیندازید.
از نظر شما برای رفع دغدغه های زیست محیطی در توسعه صنعت کشور چه اقداماتی باید انجام گیرد؟
آگاهی بخشی و راه دادن به سازمان های مردم نهاد. همه جای دنیا صدای مسایل زیست محیطی را مردم درآوردند و بهترین نگاهبانان بی هزینه و چشم باز آن هم خود مردم هستند. بگذاریم مردم کارشان را بکنند.
به نظر شما چگونه می توان زمینه حضور و ورود sme ها به بازار سرمایه کشور را فراهم کرد؟
یک راه تشکیل اتحادیه های مالی پشتیبان است که اندازه یی بزرگ داشته باشند در حد بازارهای مالی. راه دیگر همان است که بانک هارا در قراردادها دخالت بدهیم، راهی که بانک های محلی آلمان با صنایع کوچک برخورد می کنند. یک شرکت از ابتدا قراردادش را بر اساس اصول شفافیت و سود متقابل با بانک شریک می شود و بانک سرمایه را تامین می کند.