در دنیای امروزی که به سرعت در حال تحول است، مفهوم اقتصاد چرخشی به عنوان یک راه حل مناسب برای مقابله با چالشهای ناشی از مدلهای اقتصادی خطی سنتی مورد توجه قرار گرفته است. اقتصاد چرخشی رویکردی نوآورانه بوده که هدف آن بازتعریف رشد اقتصادی، تولید و الگوهای مصرف، با هدف نهایی ایجاد یک اقتصاد احیاکننده و پایدار است. برخلاف مدل خطی سنتی که مبتنی بر پارادایم «گرفتن، ساختن، دور انداختن» است، اقتصاد چرخشی اصول کارآمدی منابع، کاهش ضایعات و گردش مداوم مواد و منابع را در اقتصاد ترویج میکند. در این گزارش، به جنبههای کلیدی اقتصاد چرخشی میپردازیم، تفاوتهای آن با اقتصاد سنتی را بررسی میکنیم، مزایا و معایب آن را مورد بحث قرار میدهیم و نقش آن را در شکلدهی آینده اقتصاد جهانی روشن میکنیم.
اقتصاد چرخشی از چند جهت در تضاد کامل با اقتصاد سنتی است. اولا، در حالی که اقتصاد سنتی اساسا بر به حداکثر رساندن تولید و رشد اقتصادی متمرکز است، اقتصاد چرخشی اغلب به هزینه منابع طبیعی و محیطزیست، اهمیت جدا کردن رشد اقتصادی از مصرف منابع و تخریب محیطزیست و در نهایت بر نیاز به رویکردی پایدارتر و فراگیرتر برای توسعه اقتصادی تاکید میکند.
ثانیا، اقتصاد چرخشی تغییر از مدل تولید خطی به مدل چرخشی را ترویج میکند که این امر مستلزم طراحی محصولات و سیستمهایی با هدف افزایش چرخه عمر آنها، به حداکثر رساندن استفاده مجدد، تعمیر و بازیافت و به حداقل رساندن تولید زباله است. هدف اقتصاد چرخشی کاهش اتکا به استخراج مواد خام و به حداقل رساندن اثرات زیست محیطی مرتبط با کاهش منابع و دفع زباله است. ثالثا، اقتصاد چرخشی تاکید زیادی بر همکاری و نوآوری دارد. ارتباط متقابل ذینفعان مختلف، از جمله کسبوکارها، دولتها، مصرفکنندگان و جوامع را به رسمیت میشناسد و همکاری بین بخشها را برای تقویت راهحلهای خلاقانه برای دستیابی به اقتصاد چرخشی تشویق میکند. این رویکرد مشارکتی، توسعه مدلهای کسبوکار جدید، پیشرفتهای تکنولوژیکی و چارچوبهای جدید را امکانپذیر میسازد که از گذار به سمت چرخش حمایت میکند.
اقتصاد چرخشی مزایای متعددی را ارائه میدهد که آن را به جایگزینی جذاب برای مدلهای خطی سنتی تبدیل میکند. یکی از مزایای کلیدی، پتانسیل آن برای افزایش کارآیی منابع است که منجر به کاهش مصرف منابع، تولید کمتر زباله و بهبود عملکرد زیست محیطی میشود که به نوبه خود میتواند منجر به صرفهجویی در هزینهها برای کسبوکارها و دولتها و همچنین اقتصادی تابآورتر و پایدارتر در بلندمدت شود. علاوه بر این، اقتصاد چرخشی این پتانسیل را دارد که فرصتهای اقتصادی جدیدی از جمله گسترش بازار کار را با ترویج فعالیتهایی مانند بازیافت، تولید مجدد و توسعه محصولات و خدمات نوآورانه سازگار با محیطزیست ایجاد کند. درواقع اقتصاد چرخشی در کنار تحریک رشد اقتصادی میتواند کارآفرینی را تقویت، بازارها و صنایع جدیدی را ایجاد کند و در عین حال وابستگی به منابع محدود را کاهش دهد.
با این حال، مهم است که چالشها و معایب بالقوه مرتبط با گذار به اقتصاد چرخشی را بپذیریم. اجرای شیوههای درست مرتبط با اقتصاد چرخشی علاوه بر اینکه مستلزم سرمایهگذاریهای قابل توجهی در تحقیق و توسعه، زیرساختها و فناوری است، نیازمند تغییراتی در رفتار و طرز فکر مصرفکننده و همچنین چارچوبهای سیاستی نیز میباشد که از این نوع اقتصاد حمایت میکند. درواقع غلبه بر این موانع، مستلزم تلاشهای هماهنگ از سوی ذینفعان مختلف و تعهد بلندمدت به توسعه پایدار است.
پیشگامان اقتصاد چرخشی
در همین راستا چند کشور و بنگاه گامهای قابل توجهی در اجرای اصول اقتصاد چرخشی برداشتهاند. به عنوان مثال، هلند در ترویج و اجرای اصول اقتصاد چرخشی پیشرو است. دولت این کشور با استراتژی ملی جامع خود «اقتصاد چرخشی در هلند تا سال 2050» و همکاری فعال با مشاغل، موسسات تحقیقاتی و سازمانهای غیردولتی، انتقال از اقتصاد سنتی به چرخشی را پیش میبرد. این کشور معیارهای چرخشی را در تدارکات عمومی ادغام و در تحقیق و توسعه سرمایهگذاری میکند و کارآیی منابع و مدیریت ضایعات را ارتقا میدهد و در کنار آن طراحی اقتصاد چرخشی، سیاستهای محصول و مدلهای کسب و کار مبتنی بر اقتصاد چرخشی را تشویق میکند؛ این درحالی است که همزمان با این اقدامات بخش ساخت و ساز روی شیوههای پایدار تمرکز میکند. آگاهی مصرفکننده و همکاری بینالمللی نیز در از اهمیت ویژهای برخوردار است که در دستور کار دولت هلند قرار گرفته است. به طور کلی، هلند متعهد به جدا کردن رشد اقتصادی از مصرف منابع و الهام بخشیدن به تلاشهای جهانی به سمت اقتصاد چرخشی است.
درمیان شرکتهای مختلف نیز، شرکت فیلیپس در اتخاذ رویکردهای مبتنی بر اقتصاد چرخشی رهبری خود را نشان داده است. به عنوان مثال فیلیپس در حال طراحی مجدد محصولات خود است تا تعمیر، استفاده مجدد و بازیافت آنها را آسانتر کند. این شرکت از مواد بازیافتی بیشتری در محصولات خود استفاده میکند و آنها را به صورت پودمانی سر هم کرده تا بتوان قطعات را به راحتی تعویض کرد. در کنار این اقدام، تعدادی خدمات مبتنی بر اقتصاد چرخشی نیز ارائه میکند که از جمله آنها میتوان به برنامههای بازپسگیری محصول و نوسازی و همچنین مدلهای پرداخت به ازای استفاده اشاره کرد. این اقدامات به مشتریان این امکان را میدهد تا به مزایای محصولات فیلیپس بدون نیاز به مالکیت مستقیم آنها دسترسی داشته باشند. فیلیپس همچنین در راستای ترویج اقتصاد چرخشی، در حال همکاری با سایر شرکتها، دولتها و سازمانهای غیردولتی برای ارتقا و گسترش این نوع از اقتصاد است.
راهبرد کشورها
در میان صنایع مختلف، صنعت فولاد به عنوان بخشی کلیدی در اقتصاد میتواند از اجرای اصول اقتصاد چرخی سود زیادی به دست آورد. در ادامه به چند نمونه از نحوه کاربرد اقتصاد چرخشی در صنعت فولاد در کشورهای مختلف پرداخته میشود. صنعت فولاد سوئد در اتخاذ شیوههای مبتنی بر اقتصاد چرخشی پیشرو بوده است و در راستای آن مفهوم «معدن شهری» را دنبال میکند که در آن فولاد از زیرساختها و ساختمانهای موجود بازیافت میشود. درواقع سوئد از طریق فناوریها و فرآیندهای پیشرفته، با موفقیت استراتژیهایی را برای بازیابی و بازیافت کارآمد فولاد از منابعی مانند ساختمانهای تخریب شده، پلها و راهآهنها اجرا کرده است. این رویکرد نه تنها نیاز به تولید فولاد را کاهش میدهد، بلکه تولید زباله و اثرات زیست محیطی مرتبط با روشهای سنتی استخراج را نیز به حداقل میرساند.
ژاپن نیز رویکردهای نوآورانهای را برای دستیابی به اجرای اقتصاد چرخشی در صنعت فولاد اجرا کرده است. «کارخانههای فولادی یکپارچه» مفهومی است که این کشور در پیش گرفته و در آن محصولات جانبی تولید فولاد، بازیافت شده و در کاربردهای مختلف مورد استفاده مجدد قرار میگیرند. این محصولات جانبی به مواد مورد استفاده در ساخت و ساز، زیرساختهای جادهای و تولید سیمان تبدیل میشوند. درواقع ژاپن با بستن حلقه مواد و استفاده مجدد از این محصولات جانبی، ضایعات را کاهش میدهد و در کنار حفظ منابع، به صنعت فولاد پایدارتر کمک میکند.
در آلمان، صنعت فولاد مفهوم «همزیستی صنعتی» را پذیرفته است که شامل ایجاد شبکهها و همکاری بین صنایع مختلف برای بهینهسازی استفاده از منابع است. به عنوان مثال، تولیدکنندگان فولاد برای اطمینان از استفاده کارآمد از مواد و کاهش ضایعات، با سایر صنایع مانند خودروسازی یا ساخت و ساز همکاری میکنند و با مبادله محصولات جانبی مانند ضایعات فولاد با سایر صنایع، بخش فولاد میتواند تولید زباله را به حداقل برساند، اثرات زیست محیطی کمتری داشته باشد و اقتصاد چرخشی و کارآمدتری ایجاد کند.
چین نیز که به عنوان بزرگترین تولیدکننده فولاد در جهان شناخته میشود، تلاشهای قابل توجهی برای پیاده سازی اقتصاد چرخشی در این صنعت صورت داده است. از جمله اقدامات صورت گرفته در این زمینه میتوان به ایجاد سیستمهای بازیافت ضایعات فولادی اشاره کرد. چین در توسعه فناوریها و زیرساختهای بازیافت پیشرفته برای پردازش و استفاده مجدد از ضایعات فولادی سرمایهگذاری گستردهای کرده است. تولیدکنندگان فولاد چینی با ادغام این سیستمها در فرآیندهای تولید خود، اتکا به مواد خام، کاهش مصرف انرژی و کاهش انتشار گازهای گلخانهای مرتبط با فولادسازی سنتی را کاهش میدهند.
بلژیک اصول اقتصاد چرخشی در صنعت فولاد خود را از طریق مفهوم «آبشاری» پیادهسازی کرده که شامل به حداکثر رساندن ارزش استخراج شده از مواد خام با اولویت استفاده از آنها در کاربردهای با ارزش قبل از بازیافت یا استفاده مجدد در کاربردهای کم ارزش است. در صنعت فولاد، این امر به معنای اطمینان از استفاده از فولاد برای هدف بالاترین ارزش در طول چرخه عمر خود، از استفاده اولیه در ساختمانها و زیرساختها تا استفاده بعدی در تولید و در نهایت بازیافت آن در محصولات جدید فولادی است. این رویکرد طول عمر فولاد را افزایش میدهد و تولید زباله را به حداقل میرساند.
این مثالها روشهای متنوعی را نشان میدهند که در آنها میتوان اقتصاد چرخشی را در صنعت فولاد در کشورهای مختلف به کار برد. با اتخاذ شیوههای مبتنی بر اقتصاد چرخشی مانند بازیافت، بهرهوری منابع و همزیستی صنعتی، صنعت فولاد میتواند تاثیرات زیستمحیطی خود را کاهش دهد، منابع را حفظ کند و به اقتصاد چرخشی و پایدار کمک کند.
به طور کلی، اقتصاد چرخشی نشاندهنده یک تغییر پارادایم در رویکرد به توسعه اقتصادی است که جایگزینی پایدار و احیاکننده برای مدلهای خطی سنتی ارائه می دهد. با جدا کردن رشد اقتصادی از مصرف منابع و تولید ضایعات، اقتصاد چرخشی راه را برای اقتصادی تابآورتر، کارآمدتر و فراگیرتر هموار میکند. اگرچه در گذار از اقتصاد سنتی به اقتصاد چرخشی چالشهایی وجود خواهد داشت، مزایای بالقوه بلندمدت، گذار به این نوع از اقتصاد را به یک تلاش ارزشمند تبدیل خواهد کرد.
همان طور که ما در پیچیدگیهای قرن بیست و یکم پیمایش میکنیم، ضروری است که اصول اقتصاد چرخشی را بپذیریم تا آیندهای پایدار را برای نسلهای آینده تضمین کنیم. در این راستا، دولتها، کسبوکارها و افراد باید برای تقویت نوآوری، سرمایهگذاری در تحقیق و توسعه و اجرای سیاستها و شیوههایی که از گذار به اقتصاد چرخشی حمایت میکنند، با یکدیگر همکاری کنند. درواقع، با پذیرش اقتصاد چرخشی، میتوانیم راه را برای آیندهای پایدار و مرفه هموار کنیم، جایی که پیشرفت اقتصادی با حفظ محیطزیست و رفاه اجتماعی همراه است.
مهسا رجب نژاد
ماهنامه کارخانه