تحلیلگران بازار سرمایه عنوان میکنند شاخص کل برای عبور از قله یک میلیون و ۳۰۰ هزار واحدی و تثبیت در کانالهای بالاتر نیازمند توان و تحرک بیشتری است که تنها از مسیر ورود نقدینگی و بازگشت معاملهگران به بازار رقم خواهد خورد. روند نزولی بورس با عبور از حمایتهای نمایشی ابتدای بهمنماه، از نیمه ماه جاری آغاز شده بود. به رغم اینکه تلاش میشد با حمایت از سهمهای شاخصساز، شاخص کل بتواند دستکم در کانال ۳/۱ میلیون واحدی پایداری کند، اما از هفدهم بهمن ماه نماگر بورس مجددا در سراشیبی قرار گرفت. بدین ترتیب شاخص کل در این روز با ریزش ۲۲ هزار واحدی به آسانی قله ۳/۱ میلیون واحدی را از دست داد. طی دو هفته گذشته شاخص کل بورس در همین سطح نوسان داشته و اگرچه ریزش بیشتری را تجربه نکرده، اما رشد چشمگیری را نیز ثبت نکرده است. تحلیلگران بازار سرمایه عنوان میکنند به سنت هرساله بورس همچنان تا پایان سال در جا خواهد زد، اما امسال به دلیل طولانی شدن روند تصویب بودجه و تداوم ابهامات مذاکرات وین این روند تشدید شده است. طی این مدت شاخص هموزن نیز که همواره از حمایتهای بالادستی بیبهره است در مسیر نزولی قرار داشته و افت را ثبت کرده است. طی دو هفته گذشته این شاخص نیز هممسیر با شاخص کل در سطحی معین نوسان کرده و رشد و ریزش خاصی را تجربه نکرده است. بدینترتیب در حالی که شاخص هموزن در روز هفدهم بهمنماه شش هزار واحد ریزش کرده بود تا روز گذشته هزار واحد دیگر معادل ۳/۰ درصد افت را تجربه کرده که حاکی از نوسان اندک در سطح ۳۲۵ تا ۳۲۶ هزار واحد بوده است.
نقش سیاستهای پولی در ریزش بازار
عباسعلی حقانینسب کارشناس بازار سرمایه با اشاره به لزوم تحقیق و تحفص از بازارسرمایه به «جهانصنعت» میگوید: « به اعتقاد من نمیتوان گفت اتفاقی که در بازار سرمایه رخ داد، فقط به ارکان داخلی بازار سرمایه و سازمان بورس مربوط بوده است. بلکه در واقع امری فراتر از بازار سرمایه در این روند موثر بود. میتوانیم بگوییم دولت، بانک مرکزی و معاونتهای رییسجمهوری در این رخداد نقش داشتهاند.» او میافزاید: «عوامل موثر بر بازار سرمایه به خود بازار محدود نبود و بخش عمده آن ناشی از خارج از بازار سرمایه بوده است. از زمانی که بانک مرکزی تصمیم گرفت سود بانکی را ماهشمار کند و نرخ بهره بانکی را کاهش دهد، شاهد آغاز دستکاری بودهایم تا زمانی که با وجود کاهش شدید نرخ بهره ناگهان تصمیم گرفتند در تیر و مرداد این نرخ را به شدت افزایش دهند که این اقدام ضربه سنگینی به بازار سرمایه زد.» کارشناس بازار سرمایه تاکید میکند: «بخش عمده مشکلات بازار سرمایه ناشی از دستکاری نرخ بهره بوده که متاسفانه به آن پرداخته نمیشود و حتی مجلس هم اگر تحقیق و تفحصی میکند بیشتر در درون بازار سرمایه به دنبال آن است و در حقیقت به مشکل ساختاری که فراتر از بازار سرمایه رخ داده است نمیپردازد.» حقانینسب تاکید میکند: «در درون بازار سرمایه هم ابتدای سال ۹۹ در مدیریت سازمان بورس تغییراتی ایجاد کردند. در همین حال با کنترل برخی محدودیتها تلاش کردند بازار را با سرعت به سمت بالا حرکت دهند تا فرصت عرضه برای سهامداران عمده را بسوزانند. اینها هم مواردی هستند که به نظر من باید در بحث حقوقیها و درون بازار سرمایه سنجیده شوند و مورد بررسی قرار گیرند.» کارشناس بازار سرمایه تصریح میکند: «نکته دیگر در این باره این است که عدم تامل در عرضه سهام دولت در کنار تاخیر در صدور مجوزهای افزایش سرمایه نیز از دیگر مواردی است که به وضعیت سال گذشته دامن زد. همچنین برخی سهامها در بازار وجود داشتند که تقاضای زیادی برای آنها وجود داشت، اما دولت به عنوان سهامدار عمده از عرضه سهم سر باز میزد. مشکلات مربوط به صندوقها را هم باید به این موارد اضافه کرد.» او میافزاید: «عوامل موثر در ریزش بازار سرمایه و برخی دستکاریها زیاد است، اما نکته دیگر این است که ابزارهای دستکاری دولت و سازمان بورس در بازار سرمایه همچنان وجود دارند.» حقانینسب عنوان میکند: «هماکنون هم مردم را با روشهایی مثل دامنه نوسان در بازار سرمایه گرفتار کردهایم و مردم ناآشنا غیرحرفهای را با زیان مواجه میکنیم. ابزارهایی که استفاده میشود مانند محدودیتهای دامنه نوسان و ابزارهایی که نگاه کوتاهمدت را به بازار تزریق میکنند به نظر من ضربه نهایی را به سهامداران خرد میزنند که به بازار سرمایه دعوت شدهاند و سرمایه خود را به این بازار آوردهاند.»
رشدشاربی
بعید است!
فردین آقابرزگی، تحلیلگر بازار سرمایه با تحلیل شرایط موجود در بازار سرمایه در یادداشتی می نویسد: طی دو دهه گذشته همواره از سوی اهالی بازار سرمایه تاکید میشد که بازار به مجموعهای از حمایتهای بنیادین نیازمند است و این درخواست مدام مطرح میشد. پس از اتفاقات سال ۹۹، بخش اعظم این خواستهها مورد توجه قرار گرفته است هر چند هنوز کاملا مورد مداقه مسوولان نیست. او اضافه می کند: من فکر میکنم این دو موضع یعنی بیتوجهی محض در سال گذشته به سودآوری شرکتها و توجه بیش از اندازه کنونی ناشی از هیجان و بیشواکنشی است. مثلا حاشیه سود یک شرکت پتروشیمی سه تا پنج درصد کاهش مییابد اما قیمت آن ۳۰ درصد تعدیل شده است! این عدمتناسب ناشی از رفتارهای هیجانی در دوران گذار از سیل و اصلاحی است که آغاز آن در سال ۹۹ بوده است. در حال حاضر جای اصلاح بیشتری در بازار سرمایه وجود ندارد. اگر موارد خاصی را مستثنی کنیم، اغلب سهام و صنایع در سطح ارزندگی و تناسب منطقی میان ارزش معاملاتی و ارزش ذاتی قرار گرفتهاند. اما اینکه بازار از این برهه عبور کند و بلافاصله یک فضای رو به رشد شارپی را تجربه کند، احتمال آن برای سالهای آتی هم بعید است.
بدون شک هرچند اینروزها بازار سرمایه، مورد حمایتهای اسمی و شعاری قرار گرفته اما بر اساس گفته تحلیلگران، مهمترین نیاز و محرک بازار ورود نقدینگی تازه است. با این حال اما همانگونه که گفته شد طی روزهای اخیر بازار همچنان با خروج پول حقیقیها و انفعال حقوقیها روبهرو بوده و بدینترتیب ارزش معاملات خرد نیز روندی کاهشی را تجربه کرده است. به نحوی که از هفدهم بهمنماه تاکنون و طی هشت روز کاری، ارزش معاملات خرد بازار از سه هزار و ۸۰۰ میلیارد تومان به دو هزار و ۴۰۰ میلیارد تومان رسیده است. طی هفته پایانی بهمنماه نیز در تمامی روزهای معاملاتی، ارزش معاملات خرد در سطح دو هزار میلیارد تومان نوسان کرده است. روندی که حاکی از بازگشت رکود معاملاتی به بازار سرمایه است.