برای تحقق این هدف نیز مسوولان، افراد و اشخاصی که هر سمتی در کشور دارند باید از بهرهبرداری سیاسی از بورس و اظهارنظرهای تنشآفرین در بازار سرمایه پرهیز کنند. با این حال گاه شاهد برخی توصیهها برای بهبود روند بازار سرمایه هستیم که عموما ریشه در توصیههای کارشناسانه متخصصان این بازار دارد و از جمله آنها تزریق نقدینگی به بورس است. اکنون مکانیسمهای امنی در بازار سرمایه برای جذب منابع بانکی وجود دارد. این سازوکارها همچنین برای اینکه منابع بانکی که در قالب تسهیلات خرید سهام ارائه میشود به سمت بازارهای دیگر نرود و صرف خرید سهام در بازار سرمایه شود کارا هستند.
این منابع میتواند از طریق کارگزاریها در اختیار مشتریان قرار گیرد. کارگزاریها نیز با استفاده از مکانیسمهای بازار سرمایه مانند فریز یا بلوکه کردن سهام میتوانند حرکت منابع بانکی به سمت خرید سهام را کنترل و از انحراف آن جلوگیری کنند که کار بسیار سادهای است؛ چرا که ابزارهای کنترلی این روند در داخل بازار سرمایه وجود دارد. اما اثرگذاری کمکهای مالی سیستم بانکی به بازار سرمایه از طریق ارائه تسهیلات برای خرید سهام، بستگی به مقدار آن دارد. برای آنکه بازار سرمایه بتواند به صورت باثبات و مدتدار در مسیر رشد قرار گیرد و تزریق منابع بانکی تنها به صورت یک شوک کوتاهمدت عمل نکند، برآورد من این است که دستکم به رقمی بین ۴۰ تا ۵۰ هزار میلیارد تومان نیاز داریم تا بتوانیم این هدف را محقق کنیم و بازار، جریانی ماندگار و پایدار را در پیش بگیرد.
اگر رقم مورد نظر برای تزریق به بورس در این حدود باشد میتواند بازار را شکل دهد، به ویژه آنکه قیمت اغلب سهام در محدوده نسبتا ارزندهای قرار دارد. اما اگر ارقام کمتری حتی در حدود ۱۰ هزار میلیارد تومان را مدنظر دارند به نظر من صرفا یک شوک کوتاهمدت و یک هیجان چندروزه را در بازار ایجاد میکند و روند، مجددا از بین میرود.
در کنار تزریق نقدینگی، سازمان بورس هم باید مکانیسم معاملات را اصلاح کند. در واقع باید محدوده نوسان دوباره متقارن شود. در شرایط فعلی اگر محدوده نوسان منفی سه و مثبت سه یا منفی چهار و مثبت چهار هم باشد اما مشروط بر متقارن بودن، میتواند کمک بیشتری به بازار کند و به تدریج نیز سازمان بورس این دامنه را افزایش دهد.
* تحلیلگر بازار سرمایه