حضور هندیها در بندر چابهار به جنجالی مانند غائله قرارداد مرزکشی دریای خزر تبدیل میشود. کسانی که آب به آسیاب این جنجال میریزند، میگویند مهاراجهها قرار است بندرچابهار را مال خود کنند و به رویای دیرینهشان برای رقابت با چینیها در بندرداری رنگ واقعیت بپاشند، اما خب این بار هم ماجرا چیز دیگری است. معاون بندری سازمان بنادر و دریانوردی به «شهروند» میگوید که موضوع اصلا واگذاری حاکمیت نیست، بلکه پای سرمایهگذاری در میان است و این خیلی هم اتفاق عادی است.
حکایت بندر چابهار با بقیه بندرهای ایرانی متفاوت است، همان طور که منطقه آزاد چابهار طی سالهای گذشته رونقی را که سایر مناطق آزاد داشتهاند تجربه نکرده است، بندر چابهار هم، چنان که باید و شاید نقشش را در جنوب شرق ایران و منطقه آسیای شرقی ایفا نکرده. برای این وضعیت چنددلیل مختلف وجود دارد، اما دولت یازدهم و دوازدهم از همان ابتدای کار وعده فعال کردن این بخش از کشور را دادند. وعدهای که با افتتاح بندر شهید بهشتی در چابهار و البته چندین پروژه دیگر در منطقه آزاد تا حد زیادی عملی شده است. حضور هندیها در این بندر هم موضوع تازهای نیست بلکه یکی از توافقاتی است که با سفر مسئولان به هند و بعد مسافرت طرف هندی به ایران صورت گرفت و همان موقع هم با استقبال فعالان اقتصادی روبهرو شد، اما اخیرا عدهای حرفهای یکی از مسئولان سازمان بنادر را تعبیر به واگذاری تمام و کمال بندر چابهار به هند کردهاند. محمدعلی حسنزاده، معاون بندری سازمان بنادر و دریانوردی ماجرا را این طور توضیح میدهد:«حضور خارجیها به عنوان اپراتور در بندرهای کشورهای مختلف اصلا چیز عجیبی نیست. مگر ما به دنبال جذب سرمایهگذار خارجی در داخل کشور نبودهایم؟ پس چرا وقتی این اتفاق میافتد، عدهای سعی میکنند موضوع را وارونه جلوه بدهند. این هم نوعی سرمایهگذاری خارجی است و قطعا منفعت
دو جانبه خواهد داشت.»
او در مورد اختیارات طرف هندی در بندر چابهار هم میگوید: «واگذاری یک بندر به کشوری دیگر که اصلا معنا ندارد و شدنی نیست، اما در بسیاری از کشورهای دنیا، قراردادهایی با شرکتهای خارجی بسته میشود و طی این قراردادها بخشی از امور اداره بندر به طرف مقابل واگذار میشود. این اتفاق وقتی میافتد که هزینه هنگفتی نیاز باشد که در مورد اپراتوری بندر چابهار هم همین طور بوده است. شرکت هندی متعهد شده که بخشی از تجهیزات بندر شهید بهشتی را تامین کند و در مقابل بخشی از امور را انجام دهد و در بخش اپراتوری از تجهیزات بهرهبرداری کند.»
گویا رقم سرمایهگذاری شرکت هندی بیشتر از ٣٥٠ میلیون دلار است و مدت زمان حضور هندیها هم ١٠سال در نظر گرفته شده. بعد از ١٠سال تجهیزات به ایران تعلق دارد و زمینه برای انعقاد قرارداد دیگری فراهم میشود. حسن زاده میگوید: «در اداره بندر شهید بهشتی شرکتهای ایرانی هم دخیل هستند و آنهایی که توان مالی و فنی حضور در چنین پروژههایی را دارند بر اساس میزان ظرفیتشان بخشی از کار را انجام میدهند. این طور نیست که کل کار دست خارجیها باشد. این موضوع به سرمایهگذاریهای خارجی در بخش پتروشیمی شباهت دارد، معلوم نیست چرا از نظر عدهای آن طور سرمایهگذاری خوب است و این طوری بد!»
این طور که حسن زاده توضیح میدهد، حضور در بندر چابهار برای هندیها از نظر دسترسی به بازار افغانستان اهمیت زیادی دارد، چون این کشور تا الان برای مبادلات تجاریاش و تعهداتی که مثلا در زمینه تامین غلات به دولت افغانستان داده است، از بندر کراچی استفاده میکرد، اما روابط هند و پاکستان همیشه در وضعیت یکسانی نیست و پاکستان در مواردی در مسیر دسترسی هند به افغانستان و سایر کشورهای آسیای میانه سنگاندازی کرده است. بنابراین بندر چابهار برای هندیها حکم یک آلترناتیو موثر را دارد، از طرفی بندر چابهار از نظر امنیت و موقعیت سوقالجیشی قابل مقایسه با بندر کراچی نیست. اینها یعنی هند دلیل کافی برای سرمایهگذاری در بندر چابهار را دارد. از آن طرف ایران هم منافع زیادی از این سرمایهگذاری خواهد برد. حسن زاده در این باره میگوید: «همان طور که حضور هندیها در بندر چابهار میتواند آنها را راحتتر به بازار آسیای میانه وصل کند، پای ایران را هم به مبادلات منطقهای باز میکند. مدتها است که ایران میخواهد با فعال کردن بندر و منطقه آزاد چابهار در منطقه حضور اقتصادی پررنگتری داشته باشد، اما بنابه دلایلی این اتفاق نیفتاده است، یکی از این دلایل نیاز به سرمایه بسیار کلان در این حوزه بوده که حضور هندیها میتواند این سرمایه را تامین کند. از طرفی با فعال شدن بندر چابهار رونق اقتصادی زیادی در انتظار مردم منطقه سیستان و بلوچستان خواهد بود. همچنین اشتغالزایی بسیار بزرگی هم اتفاق خواهد افتاد. مجموعه دولت برای رونق بخشیدن به این منطقه تلاش زیادی کردهاند و در حال حاضر که شاهد نتیجه بخشی این تلاشها هستیم نباید حاشیهسازی کرد.»